iran-emrooz.net | Tue, 01.03.2011, 8:51
بازگشت قیمومیت
ساطع نورالدین / ترجمه: کوثر العلی محمره
دخالت بینالمللی در امور داخلی یک کشور از این پس امری ناخوشایند نیست و دلیلی برای نگرانی نخواهد بود. هم اینک در خواست دخالت بینالمللی بصورت شعاری که بعضیها به نمایندگی از تودههای تحت ستم مدام آن را تکرار میکنند درآمده است. حکام مستبد جهان عرب با چنان و قاحت و بیشرمی مردم خود را سرکوب میکنند که سر دادن شعار مذکور امری عادی جلوه مینماید. آنچه را که در حال حاضر معمر قذافی با فریادهای نامفهوم و از درون پناهگاه به ظاهر امن خود سر میدهد گویای این واقعیت است.
این بدان معنی نیست که تودههای مردم خواهان بازگشت استعمار هستند. عهد استعمار قابل بازگشت نیست و مهمتر از آن دنیای غرب نه تنها نیروی انسانی و مادی برای استعمار ملل را در اختیار نداشته که حتی طرح و برنامهای نیز برای بازگشت استعمار که در قرن ۱۹ و در شرایط تاریخی اقتصادی و سیاسی مشخصی وارد کشورها شد ندارد. چه آنگاه که در قرن بیستم در مقابل نفوذ روز افزون اتحاد شوروی و هم پیمانانش با جایگزین نمودن اسرائیل به جای خود به خوبی میدانست که عربها برای ویران نمودن کشورهایشان از هر اشغالگری شایستهترند. و عاقبت آنان (عربها) برای بازگشت دوباره تجددی که حکام آنها هرگز درک نکردند مجددا دست نیاز به سوی رهبران مذهبی دراز خواهند کرد.
لیبی نمونه روشنتری از نمونههای مصر و تونس میباشد. در آنجا (مصر و تونس) بر پایه زیر ساختهای اقتصادی اجتماعی نیازی به دخالت غرب احساس نشد. نهادهای سیاسی و نظامی (ارتش) این کشورها التزام و پایبندی عملی به رهنمودهای غرب را برای مرحله انتقالی نشان دادند. مرحلهای که در واقع بازگشت به دوران پیش از مبارزات استقلالطلبانه ضداستعمارگران و وابستگان آنها برای پایهریزی دموکراسی و آزادی و پلورالیسم میباشد یعنی همان دستآوردهایی که "انقلابیون" دیروز با شعار مبارزه با بیگانگان از بین بردهاند.
تاکنون حتی یک نمونه تعرض به بیگانگان (خصوصا غربیها) در لیبی مشاهده نشده است. آنهم در شرایطی که حضور بیگانگان در این کشور آشکارتر از مصر و تونس میباشد. بر عکس، استقبال گرم از بن وید مان نماینده سی ان ان و گروه همراهش در شهر آزاد شده "بنغازی" آنگونه بود که گویی آزادکننده شهر این گروه خبری بوده است. آن چنان که دوربین او پیامهای بسیاری از زبان مردم در خصوص تقاضای دخالت سازمانهای بینالمللی برای نجات از ستم و سرکوب و نسلکشی "رهبر انقلابی" که آنان را از پادشاهی و فساد و فقر رها ساخت به تصویر کشید. همانگونه که بر افرازی مجدد پرچم پادشاهی را در لیبی نیز از نگاه این دوربین شاهد بودیم.
مردم استعمار را نمیخواهند همانگونه که به دنبال اشغال نظامی امریکایی جدیدی به مانند آنچه که در افغانستان و عراق روی داد نیستند. اتفاقی که بیشک عکسالعمل ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود. امریکا نمیتواند استعمار را بر مردمی که بیش از هر زمان دیگر به آگاهی اجتماعی رسیدهاند تحمیل نماید. تودهها فقط مرگ یا بازداشت قذافی را میخواهند پس از آن برای انتقال مسالمتآمیز قدرت سیاسی نیاز به کمک دارند همانگونه که هم اکنون با نوعی آرامش در مصر و تونس و بحرین شاهد آن هستیم. حضور امریکاییان در این انتقال کاملا مشهود است و این یادآور نوع پیشرفته و امروزی "قیمومیت" است که امریکاییان در ابتدای قرن بیستم به عنوان جانشین استعمار اروپایی عرضه کردند. مردم لیبی آنگونه که قذافی انها را توصیف میکند گلهای از چهار پایان و یا موشها نیستند انان با "القاعده" نیز هم پیمان نمیباشند اما آنان برای خودگردانی آمادگی ندارند به ویژه پس از آنکه "رهبرابدی" تمام ملزومات انتقال آرام قدرت را از بین برده و مانند دیگر هم پالکیهایش در جهان عرب بجز جانشینان بیولوژیک راهی برای جابجایی ریاست و رهبری باقی نگذاشته است اگرچه این جانشینان در سرکوب مردم دست کمی از پدرانشان ندارند.
بر گرفته از: روزنامه السفیر چاپ لبنان