iran-emrooz.net | Fri, 25.02.2011, 10:35
حسن هاشمیان
|
http://hash.yammh.com/
معمر قذافی حاکم فعلی کشور لیبی طی دو ظهور خود در رسانههای دولتی در روزهای اخیر، بخش وسیعی از گفتههای خود را به این مسأله اختصاص داد که نظام سیاسی حاکم در لیبی در «دست مردم» است و او هیچ مقام رسمی ندارد. اینکه «پادشاه افریقا» آنطور که خودش به خودش لقب داده است، هیچ مقام رسمی ندارد، دروغی نگفته است. اما برای شناخت جایگاه معمر قذافی در نظام سیاسی امروز لیبی بهتر است نگاهی به این سیستم سیاسی بیاندازیم.
در نظام سیاسی فعلی لیبی، کشور به ۲۲ کمیته مردمی تقسیم میشود. هریک از این کمیتهها به مثابه یک استان در تقسیمات کشوری لیبی عمل میکنند.بنابراین لیبی با داشتن ۲۲ کمیته مردمی در واقع ۲۲ استان دارد. در هر کمیته مردمی تعدادی کنگره خلق وجود دارد که رقم آنها نسبت به جمعیت و تعداد مناطق پراکنده لیبی متفاوت است و هر یک از کنگرهها یک هیئت اجرائی دارد که به مثابه شورای وزیران عمل میکند.همه این کنگرهها زیر نظر اعضای کمیته مردمی هر یک از مناطق مختلف لیبی عمل میکنند و هر کمیته مردمی یک دبیر کل دارد. قذافی آنطور که بارها خود اشاره کرده است و به آن افتخار نموده اینکه نظامی را بوجود آورده است که در تمامی جهان نظیری ندارد و حتی نظامهای پارلمانی دنیا را تحقیر کرده است که با ساختار نمایندگان اراده مستقیم مردم را از بین بردند.از نظر قذافی نظامهای پارلمانی، نظامهای «نماینده سالاری» است و دموکراسی و حکومت واقعی مردم بر مردم را از بین میبرد.
تا اینجا به نظر نمیرسد که نظام سیاسی دست ساخته قذافی اشکالی دارد. اما مشکل واقعی در نظام جماهیریه قذافی در این است که همه این کمیتههای مردمی، کنگرههای خلق و هیئتهای اجرائی به شدت توسط «کمیتههای انقلابی» و «گردانهای امنیتی- اطلاعاتی» که توسط پنج تن از پسران قذافی اداره میشوند، تحت کنترل هستند. تعداد اعضای کمیتههای انقلابی قبل از آغاز قیام مردم لیبی به یک میلیون و دویست هزار نفر میرسید. انتخاب اعضای کمیتههای مردمی، اعضای کنگره خلق و اعضای هیئتهای اجرائی براساس نظر قذافی از طریق کمیتههای انقلابی و گردانهای امنیت و سرکوب اعمال میشود. امکان ندارد که شخصی بتواند بدون رضایت قذافی و پسران وی وارد کمیتههای مردمی، کنگره خلق یا هیئتهای اجرائی شود. علاوه بر گزینش اعضا در این مجموعهها، فرآیند تصمیم گیریها در آن بدون تأیید قذافی یا پسران وی نافذ نخواهد بود. بارها اتفاق افتاد که کنگرههای خلق تصمیماتی را اتخاذ کرد اما قذافی یا پسران او آن را رد کردند.
در واقع کمیتههای مردمی یا مجموعههائی که قذافی با تشکیل آنها به دنیا فخر میفروشد و هر وقت لازم شد میتواند بگوید که هیچ پست رسمی ندارد و کشور توسط مردم اداره میشود، پدیده «لا حول و لا قوه» هستند و کاری جز اطاعت ندارند. این مدل سیاسی هیچگونه راه انتقاد از آن برای مردم باز نگذاشته است. به همین دلیل طی چهار دهه گذشته، قذافی باور کرده بود که سیستم وی بهترین نظام سیاسی دنیا و منحصر به فرد است. در رژیم لیبی مطبوعات، رسانهها، مواد درسی دانش آموزان، کتابهای دانشگاهی و بسیاری از مسائل که به فرآیند اندیشه و فکر مردم مربوط میشد، توسط کمیتههای انقلابی کنترل میگردد. به همین دلیل هیچ فکری به جز چرندیات سرهنگ در کتاب سبز معروف مجاز شمرده نمیشد. یک بار قذافی در اثر عداوت با انگلستان، آموزش زبان انگلیسی را در لیبی ممنوع کرد. این ممنوعیت حتی به رشته زبان انگلیسی در دانشگاهها کشیده شد اما حتی یک نفر جرأت نکرد به قذافی بگوید که آموزش زبان انگلیسی ربطی به سیاست بریتانیا ندارد و بخشی از توانائیهای علمی یک ملت در مواجهه با دنیای خارج است. اما برعکس به جای مخالفت، همین کمیتههای مردمی و انقلابی به خیابانها ریختند و برای معمر قذافی هورا کشیدند. در اثر این ممنوعیت مدتها بعد، لیبی تبدیل به کشور منحصر به فردی شد که بیشتر دیپلماتهای آن انگلیسی بلد نبودند!
با وجود چنین کنترل شدیدی که توسط کمیتههای انقلابی همه امور کشور را در قبضه قدرت خود نگه میداشت اما قذافی به همه این ابزارهای مراقبت بسنده نکرده است و یک قلعه نظامی در مرکز شهر طرابلس در منطقه «باب العزیزیه» بنا نموده که هم در آن زندگی کرده و هم نیروهای خود را کنترل میکند. در واقع لیبی توسط کمیتههای انقلابی به ریاست پسران قذافی کنترل میشود و پسران قذافی و کمیتههای آنها در باب العزیزیه توسط خود قذافی کنترل میشوند. برای شناخت شخصیت قذافی و سلولهای بیاعتمادی که تمام وجود او را فراگرفته است، فقط به این نکته اشاره میکنم که حاکم لیبی در باب العزیزیه دستگاههائی دارد که با فشار دادن یک دگمه میتواند شبکه مخابرات کشور را قطع کند یا اگر از یک برنامه تلویزیون دولتی که در حال تماشای آن است، خوشش نیاید، با فشار یک دگمه میتواند آن را قطع کند.
این وضعیت را با گفته قذافی مقایسه کنید که دائم میگوید: «.. هیچ مقام رسمی ندارد و همه امور را به مردم واگذار کرده است»!