پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 05.07.2005, 14:58

از نتيجهء انتخابات هيچ تعجب نكردم


دكتر علی حصوری

سه‌شنبه ١٤ تير ١٣٨٤

چند يادداشت كوتاه

هموطنان گرامی. گاهی كارها طوری است و انسان با گذشت سال‌ها و تجارب گوناگون به جائی می‌رسد كه همه چيز را يا دست كم بسياری از كارها را بازی می‌بيند، مخصوصا اگر مثل من سروكارش با تاريخ باشد. تنها كاری كه برای انسان باقی می‌ماند گرفتن آينه‌ای از نوع غير عادی در برابر ديده‌ها است.

١. سالی كه نكوست.
آقای كروبی حزب خود را تشكيل دادند يا دست كم به ثبت رساندند. فهرست نام پايه گذاران منتشر شد و جای شهرام جزايری، بستنی فروش سر كوچه‌ی ما ، در آن بسيار خالی است. احتمالا ايشان تنها پشتيبانی مالی خواهند كرد.
چرا آقای كروبی تا پيش از انتخابات به اين فكر‌ها نبود؟ بيش از بيست و شش سال است كه اوضاع به كام ايشان است.
نام حزب هم سوآل‌برانگيز است: اعتماد ملی. آيا اين حزب پايه‌ای ملی دارد يا ربطی هرچند جزئی با ناسيوناليسم؟ اين "ملی" هم پس از انقلاب برای ما داستانی شده است. در اين فصل ظاهرا طعمهء ماهيگيری است.اعتماد اين وسط چكاره است؟ اين نام يادآور احزاب بی پايه‌ای است كه پس از شهريور بيست تا كودتا در ايران شكل می‌گرفت و گاه تعداد اعضايش از همين ده- پانزده نفر بيشتر نبود. به همين نام جمعيتی داشته‌ايم كه حتی نام رئيس يا دبيركلش به ياد نمی‌آيد. آيا وقايع تاريخی دوبار اتفاق می‌افتد؟ بار اول.......... بار دوم..........

٢. فراموش كنيم؟
آقای خاتمی در حال خداحافظی است و اين گفتگوی تمدنها بد جوری روی دست ما مانده. آيا بيندازيم كنار و فراموش كنيم؟ اصلاح طلبان چه می‌فرمايند؟ اگر آنان هم به فكر ساختن حزب هستند (كه حتما هستند، اكنون مد روز است يا تازه دوزاری‌ها افتاده است) جائی هم برای گفتگوی تمدن‌ها در نظر خواهند گرفت؟ در اين هشت سال كه نصف مسائل تمدن‌ها را حل كرد ، بهترينش در رابطهء امريكا و خاورميانه و از جمله ايران ديده می‌شود.
در دورهء حكومت اصلاح گران هر چه در زمينهء تجارت و ايجاد مراكز بازرگانی (چه رسمی و چه غيررسمي) موفقيت وجود داشت، در مواردی توهم ديده می‌شد. شايد هم گفتگوی تمدن‌ها برای امثال من بوده است كه هنوز معنی نخود سياه را نفهميده‌ايم و در دنيا دربه در به دنبال آنيم.

٣. بد و بدتر
از نتيجهء انتخابات هيچ تعجب نكردم و برعكس سياستمداران داخل و خارج "شوكه" نشدم. اگر غير از اين بود، تعجب داشت. به ياد داريد آقای رفسنجانی پيش از انتخابات فرمودند با امريكا رابطه برقرار می‌كنند ، شرايط عبدالله وليعهد عربستان را در مورد اسرائيل می‌پذيرند و زندانيان سياسی را آزاد می‌كنند؟ اين‌ها كه دكان مرگ بر امريكا و ........ را می‌بست. اين سنگ‌های به اين بزرگی علامت زدن بود؟ هی هی جملی هی هی !
با كسانی كه در تهران تماس داشتم می‌گفتند كه عده‌ای از آن جهت كه يك روحانی به رياست جمهوری نرسد به احمدی‌نژاد رای می‌دادند، در حالی كه بسياری از ايشان نام او را هم درست بلد نبودند. همين گونه گزارش‌ها را نه تنها از تهران بلكه شهرستان‌ها هم شنيدم. دوستی می‌گفت بيرون از حوزه بسياری نام احمدی‌نژاد را از ديگران كه شق و رق در اطرف حوزه بودند می‌پرسيدند. توجه كنيد كه اين‌ها تودهء بی‌اطلاع مردم هستند. اين بار چندم است كه می‌پرسم روحانيت چه كرده است كه كار به اينجا رسيده. من مطمئن هستم كه دين را نمی‌توان به اين سادگی‌ها از بشر گرفت، مگر اين كه خود روحانيون دستی بالا كنند كه در ايران بيست و شش سالی است كه كرده‌اند. منتها شما منتظر نباشيد كه به اين زودی ثمر دهد. مگر استقرار دين چند سال طول كشيده و وقتی می‌خواهيم آن را برداريم، جانشينش را داريم؟
به همين دليل هم هست كه بايد انديشيد، چيزی به نام ملی‌- مذهبی در آيندهء ايران جائی ندارد. به نظر من آن‌ها در روزگاری كه دين فروشی رونق داشت بايد آن قسمت نام خود را می‌دادند و چيز ديگری می‌گرفتند. از روحيهء كاسبكارانه و سوابق ايشان در بازار اين عجيب است.

٤- توكه روضه بلدی....
آقای دكتر معين پس از شكست در انتخابات مطالبی فرموده‌اند كه عبرت، نه ببخشيد دستمال برانگيز است. ايشان گفته‌اند من جو تحريم را در دانشگاه شكستم. اگر اين طور باشد و واقعيت داشته باشد، بايد جايزه‌ای از جانب علاقمندان شركت در انتخابات به ايشان داده شود. شايد هم ايشان دارند اين نكات را يادآوری می‌كنند كه من و شما كه درگير نتايج انتخابات و پی آمد‌های آن، جان دكتر زرافشان و گنجی و امثال ايشان، مطالبات مردم پس از انتخابات و چند درد بی‌درمان ديگر هستيم، خدمات ايشان را در شكستن جو تحريم فراموش نكنيم و گذشته از در نظر داشتنش، آن را به مسئولان نظام هم يادآور شويم كه مبادا چنين مردی را فراموش كنند.
اما به نظر من بايد يك نفر با حوصله و از اهالی نجف‌آباد و كاملا همزبان آقای دكتر پيدا كنيم كه به ايشان بفرمايند كه وقتی امام اصلاحات به لفظ مبارك می‌فرمايند اصلاحات مرد، كوشش ايشان برای شكستن جو تحريم هم چه نوع كاری است و آيا فايده‌ای می‌كند يا به عكس خود تبديل می‌شود. ايشان در اين انتخابات مظلوم‌ترين كسی بودند كه من ديدم. به چند دليل. يكی اين كه از مرگ اصلاحات خيلی دير دارند خبردار می‌شوند و من فكر می‌كنم با اين درجهء سرعت انتقال ايشان در پايان دورهء احمدی‌نژاد هم با همين سلاح به ميدان آيند كه شباهتی به يكی از قهرمانان جنوب غربی اروپا می‌يابند، در حالی كه نبايد كاری كنند كه از اصالت اسلامی خود بكاهند. ديگر اين كه سخت تنها جلوه كردند، اگر تنها نبودند. می‌دانيد تنهائی اين همه بار را به دوش كشيدن ظلم است. چرا از جبههء ايشان سخنگوی ديگری اين حرف‌ها را نمی‌زند؟ سوم اين كه چرا كسانی كه ايشان را به ميدان فرستادند در مورد ايشان اين اندازه بی‌رحم بودند و فكر چنين شكستی را يا دست كم احتمال آن را با ايشان مطرح نكردند؟ حالا هم كه ايشان شكست خورده‌اند چرا به فكر حرف‌های بهتر يا تاكيد بر ساختن حزبی، دارودسته‌ای، روزنامه‌ای نيستند. از آقای كروبی ياد بگيريد كه حرف‌های محكم زد، هم چند شغل ديگر دارد و هم به اين تر و فرزی حزب اعتماد ملی می‌سازد كه من و شما دربست به آن اعتماد ملی داريم.
روز و روزگار بر همهء شما خوش!



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024