iran-emrooz.net | Mon, 01.11.2010, 11:32
علی حصوری
|
گزارشها حاکی از آن است که بیش از نیمی از آب دریاچهی ارومیه کاسته شده و احتمالا در پنج سال آینده بکلی خشک میشود، مگر ان که اتفاق غیر منتظرهای بیفتد و یا برخی از هموطنان ما سر عقل بیایند. تجربهی دریاچهی آرال - که سرانجام از خشک شدن کامل آن جلوگیری کرده اند- نشان میدهد که با تبدیل دریاچه به شوره زار، نخست شهر ارومیه جاذبهی خود را از دست خواهد داد و سپس باد - که عمدهی حرکتش در همهی منطقه غربی شرقی است - شرق دریاچهی ارومیه را غیرقابل زیست خواهد کرد و دست کم شهرهای عجب شیر، مراغه، بناب و شبستر و احتمالا آذر شهر، اسکو و تبریز، تحت تأثیر جریان باد با نمکی که از غرب خواهد آمد، اندک اندک از جمعیت خالی خواهد شد. به احتمال زیاد درجهی حرارت متوسط منطقه تغییر خواهد کرد، و نتایجی به بار خواهد آورد که باید متخصصان در آن زمینه سخن بگویند. من تنها میتوانم از تاریخ - که کار من است - درس بگیرم.
خشکی دریاچهی آرال جمعیت بزرگی را تحت تاثیر نهاد و بیماریهائی از نوع سرطان فراوان شد. تنها آسیب پذیری زندگی مادی مردم کافی است تا هر انسانی بویژه اگر با منطقه علائقی داشته باشد، به فکر افتد. تجربهی دیگر خشک شدن موسمی دریاچهیهامون است که در سالهای خشکی، آبی به آن نمیرسد و تبدیل به صحرا میشود، اما از آنجا که خوشبختانه شیرین است، آسیب مستقیمی به زندگی مردم نمیزند، گرچه باعث مهاجرت هزاران نفر شده و تمام منطقه را در خطر تخلیه از جمعیت قرار داده است.
علت خشک شدن دریاچهی ارومیه سدهائی است که بویژه در زمان حجة الاسلام رفسنجانی بر روی رودهای کردستان زدند. البته خوشبختانه، بسیاری از کلنگهای ملیون تومانی آن زمان(که امروز میلیاردی است) و ایشان به زمین زدند، نتیجهای نداشت و مثلا من حتی با کمک یکی از کارمندان استانداری نتوانستم در ۱۳۷۵ جای کلنگ نازنین ایشان را در جنوب اردبیل زیارت کنم. در غیر این صورت سرعت خشکی دریاچهی ارومیه هم بیشتر میشد.
متخصصان محیط زیست میگویند آب و هوای کرهی زمین در حال تغییر است و پدیدههای جوی شدت خواهد گرفت. جاهای گرم، گرمتر و خشک تر و جاهای بارانی پربارانتر و مرطوبتر خواهد شد. سهم کشور ما از این پدیده، خشکی بیشتر است. در سالهای دههی هفتاد، خود در مناطق خشک و از جمله کاشان شاهد بودم که چاههای عمیق روز به روز عمیقتر و در نتیجه آب آن شورتر میشد. این آب شور تاحدی قابل استفاده در کشاورزی است. هنگامی که میزان نمک خاک زیاد شد، با همان آب هم کشاورزی ممکن نخواهد شد، گو این که تا آن هنگام ممکن است آبی برای کشت باقی نماند.
خشک شدن دریاچهی بختگان و کم شدن آب دریاچهی طشک در شمال شیراز (البته از سالهای اخیر آگاهی ندارم)، از جمله به دلیل زدن سد سیوند، خوشبختانه کمتر آسیب رسان است زیرا بیشتر، غرب و شمال و جنوب این دریاچهها مسکونی است و تا آنجا که میدانم در شرق آنها منطقه کویری است، شهری نیست و روستاها کوچک و اندک است. در خشک شدن دریاچهی پریشان عوامل انسانی و از جمله راهسازی و کم شدن بارندگی موثر بوده است.
در وضع وخیمی که بدبختانه رو به پیش است، باید برای استفاده از آب برنامهریزی کرد و بوِیژه در حفظ محیط زیست، همین مقدار جنگلی که باقی مانده، توسعهی جنگلهای کویری- مانند کشت تاغ، گز و غیره، کشت درختان و گیاهانی که به آب کمتری نیازدارند، ایجاد کار در روستاها و در هرجائی که کوچکترین منبع، چشمه ، نهری یا رودی پیدا میشود، تا حد ممکن از بزرگ کردن شهرها و منابع آلودگی آب جلوگیری کرد. برای همهی این کارها مردم خود باید اقدام کنند، زیرا دولتها نشان دادهاند که به این مسائل اهمیت نمیدهند و تا در زمینهای برای آنان درد سر پیش نیاید اقدام نمیکنند و هر اقدامی هم در جهت رفع و رجوع مسئله یا به تعویق انداختن کارها و پاک کردن صورت مسئله است. باید در این زمینه کار فرهنگی کرد و به مردمم آموزش داد. در غیر این صورت زندگی در ایران دشوار خواهد شد، چنان که همین اکنون بخشی از مردم تهران آب آلوده مرف میکنند.
وضع کارون و مردن آن نشان میدهد که ما در جائی هم که آب داریم نمیتوانیم آن را سالم نگه داریم. در کشور ما تعداد کارهای مهم و وظیفه اصلاح جهان به اندازهای وقتگیر است که دولتها توان رسیدگی به این امور جزئی را ندارند. همچنان که هیچ فکری به حال زمین لرزه نشده است. در نتیجه این گونه کارها باید با کوشش ملی و فارغ از کارهای دولتی به جائی برسد. نجات کارون تنها با کوشش مردمی که درجغرافیای این آبگیر زندگی میکنند، ممکن است. مردم میتوانند برای فاضلابها خود فکری بکنند و از ورودی آنها به کارون اندک اندک بکاهند تا شاید آب رفته به جوی باز آید. همچنین در همهی ایران باید در مورد استفادهی بهینه از آب و نهایت صرفه جوئی را هم تعلیم بدهیم و هم به راههای بیشتر و بهتر استفاده از آب بیندیشیم. در بخش بزرگی از این جغرافیا به اندازهای حرارت خورشید زیاد است که میتوان از آن برای برخی از کارها استفاده کرد. این کارها را باید یادگرفت و برای آیندهای که وضع آبش در کشور ما چندان روشن نیست، آماده تر شد.