iran-emrooz.net | Fri, 29.10.2010, 8:59
احمدینژاد وعده کدام پیشرفت را میدهد؟
ملیحه محمدی
|
«حرکت ایران به سمت پیشرفت در گرو حرکت سایر جوامع است.» این جمله قصار از احمدی نژاد است. او امروز در همايش نقش مديريت راهبردی، احتمالاً مثل همیشه بدون اینکه متوجه باشد چه به هم میبافد، مثلاً سخنرانی میکرد که اینبار یک حرف درست از دهانش پرید! او این مورد را در باره تحقق سند چشم انداز بيست ساله، یکی از آن داستانهای تخیلی که همه خودیها را گرفتار کرده است، مرتکب شد. (۱)
اگر چه میتوان از این منظر به این اتفاق نگاه کرد که هر کسی میتواند گاهی حرف درستی بزند ولی اینجا دو نکته قابل چشم پوشی نیست.
نکته اول اینکه اهمیت دارد که شخص خودش بداند چه میگوید. چون در غیر اینصورت میتواند مانند احمدی نژاد این حرف را بزند، ولی درست مانند او به شرق و غرب عالم بتازد و تبلیغ کند که تحریم سیاسی بر ایران اثر ندارد، تحریم اقتصادیٍ ثمر ندارد و از حمله نظامی هم استقبال کند و فراموش کند که سند چشم انداز بیست سالهاش که یک برنامه کاملآً داخلی و بومی است در گرو حرکت جوامع دیگر است! اتفاقی که فقط در مورد ممالکی درست است که رهبرانش رابطه تنگاتنگ مخربی با جوامع دیگر، خارج از وظایف خودشان برقرار کردهاند. این مملکت یک وقتی مثلآً آمریکاست. او میتواند در یک نسبت متعارفی هم گره از کار مردم خود بگشاید و هم در پی هزاران منفعت مشروع و نامشروع دیگر در کار همه جوامع دنیا دخالت کند و بزرگترین تلاشها برای ضربه زدن به او با بیشترین شهامتها در نهایت فقط منجر به خسارتی شود....
اما یک وقتی این کشوری که حکومتش سرش را به سوراخ جانوران دیگر فرو میکند ایران، آنهم به زمامداری احمدی نژاد و نوابغ حلقه اردبیل است، که وقتی رابطه با ترکیه برایش حیاتی است، رئیس سازمان جهانگردیاش را به ترکیه میفرستد و او آنجا ـ دقیقاً در همانجا ـ از کشتار ارامنه اظهار تأسف میکند! و حالا چهار پا بیاور و ندامت و تأسف و چیزهای ناخواسته دیگر بار کن! احمدی نژادی که در طول پنج سال حکومت خود موفقیت چشمگیر داشت در بالا بردن هزینه زندگی مردم، نرخ بیکاری درکشور، افزایش بدهی به بانکهای خارجی، و در عین حال توانست تولید نفت را به پایین ترین سطح خود در تاریخ سی و یک سال اخیر برساند و البته بیشترین دشمنیها و بیشترین تعداد قطعنامه و بیانیه علیه ایران را در شورای امنیت سازمان ملل و همه نهادهای بینالمللی حقوقی و حقوق بشری علیه ایران تدارک کند! و راز اینکه بند ناف توسعه و رشد ایران به حرکت جوامع دیگر ارتباط پیدا میکند، در همین سیاست مدبرانه است. وگرنه کدام حکومت عاقل و بالنسبه توانایی است که برای پیشرفت خودش سندی بنویسد که تحقق آن در گروی حرکت جوامع دیگر باشد؟ این فقط حکومت احمدی نژاد است که اختیار ارتباطات بانکیاش، روابط تجاریاش، صادرات و وارداتش به دست دیگران افتاده است و خسارت و آسیباش را مردم کشورش پرداخت میکنند.
نکته دوم در این اعتراف تلخ احمدینژاد، خبر بدی است که برای دل بستگان به سند چشم انداز و دریغا برای همه مردمی دارد که نگران رشد و توسعه در کشور هستند. او به صراحت اعلام میکند که از فکر پیشرفت و توسعه که در عمل هم از آن خبری نبوده، کاملاً بیرون بیایید. علتش هم روشن است «جوامع دیگر» که عبارت باشند از «بورکینافاسو» و «توگو» و «غنا» که امروز وزیر خارجه مستأصلش را به سمت آنها روانه کرده است، یا «مالی» و دیگر کشورهای افریقایی که کمیسیون امنیت مجلس چند روز پیش اجماعاً به میهمانی خوانده بودشان، در عالم سیاست اگر کاری از دستشان بر بیاید و روزی روزگاری نوبت رأی دادنشان به نفع ایران در شورای امنیت برسد ـ که کمتر اتفاق افتاده ـ مشمول وتو خواهند شد.
در جریان نفسگیر بحران اقتصادی این روزها نیز بدون اینکه نیت بدی داشته باشند، فقط دستی برای گرفتن دارند و گاه شرکت در رابطه قاچاقی به قیمت هزینههای سرسام آور از سرمایه نسلهای ایرانی. این از حرکت اینگونه «جوامع دیگر » که ما بسته به آنیم.
نوع دیگر «جوامع دیگر» هم اگر نظیر روسیه و چین باشند، که حرکتهای شان همین حالا روشن است که چقدر به رشد و توسعه ما خدمت کرده است. چینیها توانستهاند ما را نه تنها از تولید داخلی بی نیاز کرده و تأثیر چشمگیری بر نرخ رشد بیکاری در کشور ما بگذارند، بلکه وزارت بهداری ما را هم به تلاش و تکاپوی بیشتری در جهت سلامت مردم میهنمان وادارد که شانس بهره وری از مواد غذایی و کالاهای سبک صنعتی آنها رادارند، نظیر لامپهایی که میگویند خارج از استانداردهای بهداشتی و مرگ آفرین است.
روسیه نیز اگر چه از آغاز سیاست گرفتن ماهی از آبهای گل آلود ایران را داشته است ولی به یمن سیاستهای درخشان احمدی نژادی بود که کلاً به اردوگاه غرب و ۵+۱ پیوست و در همه این تحریمهایی که جان و مال مردم ایران را هدف گرفته است، هم پیمان مطمئن آمریکا است و به این ترتیب آن بخش از چشم انداز رشد ما هم که در گرو حرکات دلفریب اوست، تکلیفش معلوم و مشخص.
میماند گروه گمنام دیگری از این «جوامع دیگر» که آمریکا باشد و اتحادیه اروپا! چه تصوری از همگامی آنها با رشد و توسعه ایران، در حضور احمدی نژاد و این سیاست ویرانگر باقی مانده است اگر احتمالات را بر پایه واقعیات موجود ارزیابی باید کرد؟
احمدی نژاد با شهامت مجنون وار خودش وعده کدام پیشرفت و توسعه را به مردم ایران میدهد؟
من به نادرستی سیاستهای آمریکا و هم پیمانانش با ایران همان اندازه باور دارم که به مخرب بودن سیاستهای احمدی نژادی! و شکی هم ندارم که مخالفت من و بسیاری مردم ایران با جمهوری اسلامی و احمدی نژاد، هیچ وجه مشترکی با نگرانی آمریکا از آنها ندارد؛ و از این بابت خشمگین میشوم وقتی فکر میکنم که، اگر احمدی نژاد و جمهوری اسلامی تنها از جهت اسرائیل به غرب اطمینان بدهند، خون همه نداها و محسنها و سهرابها که موج صعود تلخ احمدی نژاد به قدرت شد، در ضمیر خاطر آنان سایهای نیز نخواهد انداخت. با اینهمه سیاست امروز آمریکای اوباما را اگر احمدی نژادها بگذارند، بیشتر به سود مردم فلسطین میدانم که قربانی دههها سیاست حمایت بی چون و چرا از اسرائیلاند و اسرائیل باری به هر روی، امروز واقعیت غیر قابل انکاری است که جز با خرد و تحمل نمیتوان از تلخی آغازین آن کاست.
مطمئن هستم که سیاستهای تنشآفرین جمهوری اسلامی بویژه در منطقه خاورمیانه دشمنی آشکار با مردم ایران و ایضآً ملت فلسطین که تمام عمرم مدافع و دلنگران آنان بودهام، و همه مردم محروم منطقه است. شک ندارم همه آنهایی که این مردم را به شهادت طلبی و فدای بیشتر ترغیب میکنند، رنج مردم فلسطین را رنج خود نکردهاند و البته انتظاری هم از کسانی نیست که کشتار شنیع میلیونها انسان بیآزرم مورد سوال قرار دادهاند به بهانه اینکه تحقیق کنند این جنایت در حق شش میلیون نفر اتفاق افتاده یا چند هزار کمتر! و به دلایلی از این دست، چه انتظاری از اینان میتوان داشت که در منصبی که به حق یا ناحق زمامداری ایران است و در چنگشان، به رشد و رفاه و سعادت مردم ایران به عنوان اولویت نخستین خود بیاندیشند؟ و اگر کسی دل به مردم وطنش نسوزاند میتواند دلنگران مردم فلسطین باشد؟
ملیحه محمدی
ششم آبان ۱۳۸۹
----------------------
۱. http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1180052