iran-emrooz.net | Fri, 25.06.2010, 0:16
سپاه تا كجا به پیش میراند؟
م رها
كودتای انتخاباتی ٢٢ خرداد سال گذشته و سركوب شدید معترضین، حساسیت رهبران جنبش سبز، كنش گران سیاسی و مدنی و مردم آزادیخواه ایران را نسبت به كاركرد سپاه و نقش این نیروی سركوبگر نظامی در كلیه امور غیر نظامی كشور برانگیخته است. اگر جمهوریت یك نظام را به مردم سالاری و برخورداری شهروندان از حق تعیین سرنوشت تعبیر كنیم امروزه گرایش غالب در سپاه با تسلط بر و یا نفوذ در نهادهای تصمیم گیری، اجرایی و قوه قضایی كشور و پشتیبانی از راست ترین جناحهای حاكمیت و گرایشهایی كه به ارادهی مردم بیتوجهند و نیز تصرف بخشهای كلیدی اقتصاد و خارج كردن این بخشها از نظارت نهادهای انتخابی، به یكی از بزرگترین دشمنان جمهوریت نظام تبدیل شده است.
سپاه پس از پیروزی انقلاب بهمن تشكیل و بنا بر اصل ١٥٠ قانون اساسی برای " نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن " تثبیت شد. در حالی كه آیت اله خمینی برعدم دخالت سپاه در سیاست كه میتوانست موجب دو دستگی در سپاه گردد تأكید داشت، ولی فقیه دوم كه برای پیشبرد اهدافش بر این نیرو تكیه دارد این امر را ضروری به شمار آورد [١]. سپاه همواره در معرض تصفیهها قرار داشته است. پس از آزادی خرمشهر نیروهای راست در رأس سپاه قرار گرفتند و به تدریج زمینهی خروج نیروهای چپ را فراهم ساختند. هم اكنون گرایش راست افراطی در سپاه غالب است و فرماندهی تمام نیروهای نظامی و انتظامی را در دست دارد. این نیرو همچنین دارای نیروی اطلاعاتی است و شكنجه گاهها، بازجوها و زندانهای مخصوص بخود را داراست.
ولی فقیه دوم به عنوان فرمانده كل نیروهای مسلح، سرداران وفادار را در رأس سپاه قرار میدهد و بر آموزش و تربیت آنها برپایه ایدئولوژی افراطی و با خوانشی فاشیستی و میلیتاریستی از اسلام نظارت دارد . تأسیس و تقویت دانشگاههای نظامی و انتظامی مثل دانشگاه امام حسین و مراكز آموزشی و پژوهشی در قم و تهران زیر نظر روحانیون افراطی مانند مصباح یزدی برای تربیت كادرهای نظامی و امنیتی دست اندركارند. اگر برنامه نزدیكی دانشگاه وحوزه ناكام ماند، این امر میان سپاه و حوزه به ثمر رسید. دانشگاهیان نمیخواستند تحت امر حكومت قرار گیرند اما سپاهیان " به سادگی تحت انقیاد ایدئولوژیک دستگاه انسان سازی حکومت مطلقه قرار گرفتهاند." [٢] تحت آموزشهای عقیدتی سپاه، اعضای این نیروی نظامی مجبورند كه " از آیت الله خامنه ای، که هنوز به مرتبۀ آیت الله عظمی نرسیده است، تقلید کنند". [٣]
آموزشها و تفسیرهای سیاسی سپاه از رویدادها و امور جهانی همچون دیدگاههای جناح راست و ولی مطلقه فقیه، برپایه توهم توطئه بنا شده است. برپایه این دیدگاه "نیروهای شیطانی" مانند آمریكا و اسرائیل همواره در تلاشند كه جمهوری اسلامی را سرنگون كنند در نتیجه لازم است كه سپاه در امور سیاسی دخالت كند تا بتواند نظام اسلامی را پاس دارد. افزون براین "هر كنفرانس علمی یا مؤسسهی تحقیقاتی .. كه خارج از ایران در باره ایران یا اسلام تحقیق میكند، عامل صیهونیست .."[٤] به شمار میآید. احزاب و نیروهای داخلی مستقل نیز اگر كاملا ً به فرمانها و دستورهای ولی مطلقه فقیه گردن ننهند به عاملان دشمنان خارجی بدل میگردند.
پیشینهی تاریخی
در فردای وفات آیت اله خمینی، از آنجا كه حجت الاسلام خامنهای با وجود اختیارات گستردهی قانونی، از كاریزمای آیت اله خمینی برخوردار نبود و در میان روحانیون بلند پایهی قم نیز صلاحیت فقهیاش زیر سئوال بود نتوانست شیرازهی امور كشور را كاملا ً در دست گیرد. از اینروی تكیه بر سپاه و بهره گیری از نیروی نظامی و امنیتی سپاه را برای پیشبرد اهداف و تحكیم قدرتش در دستور كار قرار داد. در این رابطه قابل ذكر است كه پس از پایان جنگ ٨ ساله هنگامی كه هاشمی رفسنجانی پیشنهاد ادغام سپاه در ارتش را مطرح ساخت و با مخالفت سرداران سپاه روبرو شد خامنهای در برابر رئیس جمهور از آنان پشتیبانی كرد.
رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور مقتدری كه ولایت فقیه را به حاشیه رانده بود در برابر دخالت سرداران سپاه در سیاست، ایستادگی نشان میداد كه پس از جنگ ٨ ساله خواستار دخالت در عرصههای گوناگون كشور بودند. ابتدا بسیج به "بازوی سیاسی سپاه (در یاری رساندن به یک جریانِ سیاسیِ خاصی که سپاه از آن حمایت میکرد) مبدل گشت" [٥] و در سال ١٣٧٠ تشكل انصار حزب اله ( لباس شخصیها) به كمك سپاه و در كنار بسیج به وجود آمد.[٦] این نیرو علاوه بر تخریب هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش، آتش زدن برخی از كتاب فروشیها، بهم زدن سخنرانیها و انجام برخی ترورها را در كارنامه خود به ثبت رساند و در انتخابات دورهی پنجم مجلس یك فهرست انتخاباتی را به سود نیروهای راست در میان بسیجیان و اعضای سپاه توزیع كرد و چون شایع بود كه با نظر مثبت ولی فقیه همراه است توانست آراء نیروهای سنتی و تندرو را بدست آورد و در نتیجه ائتلاف حزب كارگزاران سازندگی و جناح چپ در این انتخابات با شكست روبرو شد. در این دوره سپاه و نیروهای پشتیبانش در برابرهاشمی صف آرایی كردند زیرا باور داشتند كه وی حاضر نیست از رهبری تمكین كند.[٧] این، اولین دخالت وسیع سپاه در سیاست به شمار آمد.
در هفتمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، ناطق نوری با وجود برخورداری از پشتیبانی ولی مطلقه فقیه، نیروهای راست و نظامیان نتوانست در برابر خاتمی پیروز شود. به باوربهزاد نبوی دولت رفسنجانی توانست از تقلب گستردهی انتخاباتی جناح راست علیه رأی گسترده مردم در این انتخابات جلوگیری كند. تشكیل جبهه دوم خرداد و پیروزی اصلاح طلبان در مجلس ششم و انتخابات دورهی اول شوراها، كوتاهی دست ولی فقیه از وزارت اطلاعات، گسترش فضای باز سیاسی و رشد جامعه مدنی، نیروهای راست و سپاهیان را بهراس انداخت و ولی فقیه موقعیتاش را درخطر دید. سپاه دست بكار شد و در كارشكنی در برابر دولت خاتمی گوی سبقت را از قوه قضائیه كه بجان روزنامههای مستقل و اصلاح طلب افتاده بود ربود كه از جمله میتوان به تظاهرات كفن پوشان همیشه در صحنه، سركوب دانشجویان دانشگاه تهران در ١٨ تیر، قتلهای زنجیرهای و نامه تهدید آمیز شماری از سرداران سپاه علیه رئیس جمهور اشاره نمود.
در انتخابات دوره دوم شوراها، سپاه كاملاً وارد صحنه شد. اصغر احمدی مقدم فرمانده بسیج وقت و فرمانده نیروهای انتظامی فعلی حامی سرسخت كودتا، فهرست كاندیداهای مورد نظر سپاه و بسیج را به نام آبادگران ارائه داد كه به پیروزی رسید و در نتیجه آن احمدینژاد كه خود سابقهی سپاهیگری داشت بعنوان شهردار تهران برگزیده شد. این نماینده سپاه در شهرداری تهران به پاس خدمات برادران سپاهیاش قراردادهای اقتصادی و پیمان كاری بسیاری را بدون تشریفات قانونی و اداری به سپاه واگذار كرد كه در دولت نهم و دهم نیز نهادینه شد. از پاداشهای دیگر احمدی نژاد به برادران كودتاچیش افزایش بودجه نهادهای سركوب از جمله بسیج بود كه در سال ٨٨ به گفتهی طائب فرمانده قبلی بسیج ٢٠٠ برابر شد.[٨ ]
عملیات "پیچیده" سپاه در انتخابات نهم ریاست جمهوری كه به "پیروزی" احمدینژاد انجامید و هاشمی رفسنجانی بجای اعتراض به این عملیات "پیجیده" به خداوند پناه برد، راه برای ورود این نیرو به قدرت اجرایی كشور كاملا ً گشوده شد. بسیاری از وزیران و استانداران كشور از میان فرماندهان سابق سپاه و یا كسانی كه دورههای مدیریت خویش را در سپاه گذراندهاند و برپایه ایدئولوژی افراطی و میلیتاریستی این نیرو آموزش دیدهاند، برگزیده شدند. در واقع با پیروزی احمدی نژاد در انتخابات نهم، كودتای خزنده سپاه در كشور به پیروزی رسید و به این نیروی سركوبگر اجازه داد كه نهادهای گوناگون را یكی پس از دیگری از دست نیروهای اصلاح طلب حكومتی خارج سازد.
تقلب گسترده در انتخابات دهم ریاست جمهوری و سركوب وحشیانهی پس از آن را میتوان به عنوان واكنش سپاه و ولی مطلقه فقیه در برابر اكثریت رأی دهندگان كشور تعببیر كرد كه كوشیدند از راههای قانونی و دمكراتیك نماینده تائید شدهی مورد نظرشان را جایگزین نماینده سپاه سازند. واخوانی رویدادها و گفتار فرماندهان سپاه در روزهای پیش از انتخابات نشان میدهد كه این نیروی نظامی از پیش در نظر داشت كه نماینده مورد نظرش را به هر قیمت به رأی دهندگان تحمیل كند. چنانچه سردار یداله جوانی رئیس اداره سیاسی سپاه در مصاحبه با روزنامه صبح صادق [٩] در چند روز پیش از ٢٢ خرداد، عزم این نیرو را در سركوب شدید "انقلاب مخملی" نشان داده است كه به ادعای این سردار با انتخاب نماد سبز از سوی موسوی كلید خورده بود.
پیروزی نماینده سپاه در انتخابات نهم ریاست جمهوری مواهب اقتصادی و مالی فراوان نیز برای سپاه بدنبال داشته است. در دوره خاتمی سپاه برای رسیدن به اهداف اقتصادیش كه شامل قاچاق كالا ( ١٢ میلیارد دلار در سال [١٠]) از دهها بندر در خلیج فارس و فرودگاههای تهران میشد حتی به اشغال نظامی فرودگاه آیت اله خمینی دست زد. در حركتی دیگر برای اخراج پیمانكاران نفتی رومانیایی از یك سكوی نفتی در جنوب از حمله هوایی با بالگرد بهره جست. [١١] اما احمدی نژاد زمینهی تصرف نهادهای اقتصادی مهم كشور ازجمله مخابرات و بسیاری از فازهای پارس جنوبی را به سادگی و بدون تشریفات قانونی و یا با حذف رقبای اقتصادی به بهانههای امنیتی در اختیار سپاه قرار داده است. هرچند جزییات دخالتهای سپاه در اقتصاد و فساد مالی این نیروی نظامی از جمله قاچاق تولیدات مصرفی، بنزین، مواد مخدر، نوشابههای الكلی و پول شویی در كشورهای دیگر از گستره این مقاله خارج است اما لازم به تذكر است كه سپاه در حال حاضر با دهها میلیارد دلارقرارداد دولتی به بزرگترین پیمانكار نفتی و گازی كشور تبدیل شده است و این درحالی است كه اجرا و اتمام برخی از این پروژهها با تأخیر و كم بود بودجه روبروست. گزارشهایی نیز در مورد كیفیت پایین برخی از پروژههای اجرا شده بوسیله سپاه در بخشهای دیگر رسیده است. براساس برآوردی در سال ١٩٨٣سپاه، با دردست داشتن بیش از ٥٠٠ شركت حدود ١٢ میلیارد دلار فروش و حدود ٩/١ میلیارد دلار سود برده است. [١٢] در ضمن این نیروی نظامی از پرداخت مالیات معاف است. افزون براین باید گفت از آنجا كه سپاه تحت نظارت رهبری است، نهادهای انتخابی از جمله مجلس از حق نظارت بر فعالیت اقتصادی و سیاسی غیر شفاف آن محروم است. دخالت سپاه در اقتصاد چنان عرصه را بر بخش خصوصی تنك كرده است كه این امر حتی مورد انتقاد رئیس مجلس ولایی نیز قرار گرفته است.
سپاه تا كجا به پیش میراند؟
امروزه فرماندهان شاغل و یا بازنشسته سپاه در عرصههای كلیدی قوه اجراییه و مقننه كشور مشغول بكارند "۷ وزیر از ۲۱ وزیر موجود در دولت (ازجمله وزیران نفت، دارایی، ارتباطات، دفاع، کشور )، یک سوم از کرسیهای مجلس، یک سوم استاندارها و فرماندارها، تعداد فراوانی از شهرداران و سفیران)" [١٣]. افزون برین یكی از معاونین قوه قضاییه نیز سپاهی است و بتازگی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد نیز بدست سپاه افتاد. مراكز فرهنگی كشور نیز از اسیبهای نیروهای نظامی در مصون نیستند. اردوهای تابستانی مدارس از سوی بسیج برای عضوگیری و تربیت ایدئولوژیك خردسالان نیز از جمله خاك ریزهایی است كه هرروزیك به یك به تصرف سپاه در میآید و شهروندان كشور را با بهت و هراسی كه پایانی برآن قابل پیش بینی نیست روبرو ساخته است. رویداد ١٤ خرداد كه بدست وزیر كشور ( فرمانده سابق سپاه) و نیروهای لباس شخصی و شخص احمدی نژاد طراحی شده بود، حمله لباس شخصی و بسیجیها به دفاتر آیت اله منتظری و صانعی در قم و بتازكی تظاهرات بسیجیان در برابر مجلس كه نمایندگان دست چین شده شورای نگهبان را با به توپ بستن مجلس تهدید كردند و سرانجام سكوت معنی دار ولی مطلقه فقیه در برابر این قانون شكنیها بدین معنی است كه تقریبا ً فاتحهی جمهوریت بی یال و دم نظام بدست نیروهای سپاه و بسیج و گروههای فشار خوانده شده است. شعار انتخابات آزاد نه تنها حذف نظارت استصوابی بلكه بازگشت نظامیان به پادگانها و عدم دخالت شان در سیاست را نیز باید خواستار شود.
كشور ایران روزهای سختی را میگذراند و بیقانونی و هرج و مرج در یك قدمی كمین كرده است. نیروهای سركوبگر نظامی - امنیتی، دولت برگزیده آنها و ولی فقیه مشروعیت باخته، با مشكلات اقتصادی، تحریمهای خارجی، خطرات سیاسی داخلی و رقابتهای شدید درونی دست به گریبانند و بی كفایتی و عدم كارآییشان را در حل این مشكلات به خوبی نشان دادهاند. سپاه و نمایندگانش در دولت در پی آنند كه كلیه نهادهای مهم غیر دولتی و انتخابی را به تصرف درآورند و یا كاملا ً بیخاصیت سازند. پرسشی كه مطرح است این است كه آیا حدی برای پیش روی سپاه وجود دارد؟ هدف نهایی آنها چیست؟ آیا نوبت به آخرین سنگر یعنی به ولی مطلقه فقیه نیز خواهد رسید؟ شعار مشكوك "احمدی، احمدی بت بزرك را بشكن" كه در روز ١٤ خرداد در صحن آرامگاه آیت اله خمینی از سوی بسیجیان و هواداران دولت داده شد، شاید پاسخی به این پرسش باشد!؟
٣ تیر ٨٨
--------------
١- بنیانگذار انقلاب چه میگفت؟ جانشیناش چه میگوید؟، تارنمای جرس، ١٤ خرداد ٨٩
٢- روحانیت و سپاه: مجتمعهای نظامی- صنعتی- ایدئولوژیک، مجید محمدی، رادیو فردا، ٣١ تیر ٨٨
http://www.radiofarda.com/content/f35_Mohammadi_Rev_Grd_Khamenei/1782844.html
٣ و ٤- آموزشهای عقیدتی سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علی آلفونه:
http://www.aei.org/outlook/100022
٥ و ٧- حسن بروجردی، اطلاعات نت:
http://www.ettelaat.net/06-12/news.asp?id=17647
٦- موقعیت سپاه پاسداران و روحانیت در ساخت قدرت، بهروز خلیق، تارنمای اخبار روز، ١٠ خرداد ٨٥
٨- پایگاههای بسیج فعال باشند، بیشتر پول میگیرند، روز آنلین، ۳۰ فروردین ۱۳۸۹.
٩- و صبح صادق ١٨ خرداد ١٣٨٨ مصاحبه با سردار یداله جوانی رئیس اداره سیاسی سپاه
١٠- سپاه پاسداران تا چه حد در اقتصاد ایران دخالت دارد؟، علی آلفونه،:
http://www.aei.org/outlook/27433
١١- سپاه پاسداران و رانت شرکت مخابرات، از سایت اطلاعات نت /12/2009
١٢- سرکردگی در سیاست و اقتصاد پس از جنگ، اطلاعات نت، ٩/١١/٨٩
http://ettelaat.wordpress.com/2009/11/09/bar-amadan-sepah-dar-eghtesad-iran/
١٣-
http://www.lesechos.fr/journal20100526/lec1_l_enquete/020547623093.htm