iran-emrooz.net | Fri, 18.06.2010, 20:44
راستها، چپها؛ خوبیها و بدیهای هرکدام
ناصر کاخساز
راستها محافظهکارند؛ سخنگویان سرمایهداریاند؛ بازار کار را رشد میدهند؛ طرفدار امنیت اقتصادی و اجتماعیاند؛ تنها زیر فشار به برنامهی عدالت اجتماعی تن میدهند؛ مخالف تعمیق دموکراسی هستند و هرجا دستشان برسد آن را قیچی میکنند؛ پراگماتیستاند، و بسیار بیشتر از چپها به منافع شخصی خود وابستهاند؛ طرفدار تمامیت ارضیاند؛ پختگی سیاسی دارند؛ برنامهی سیاسی و اقتصادی روشنی دارند؛ دچار تغییر و تحول اساسی نمیشوند و به همین سبب در انتخابات آزاد سنتا از اعتماد مردم برخوردارند.
چپها صمیمی و روراست و با شهامت و شجاعاند؛ ساده و عاطفی و عدالتخواهاند؛ طرفدار طبقات محروماند و برای آنها رفاه میخواهند؛ معتقدند که آزادی فردی، اگر از حد معینی بیشتر باشد، به سود سرمایهداران تمام میشود؛ بدبین و اخمو و شتابزده و اهل شعارند؛ و دائم در معرض تغییرات نظری هستند و به همین سبب جهان به آنها بیاعتماد است و در انتخابات معمولا به راستها میبازند.
خطر عمدهی چپها در طرح نابجا و نابهنگام مسئلهی ملی است. این چشم اسفندیار آنان است. آنها در کمال صمیمیت میتوانند تمامیت ملی کشور را برباد دهند؛ خطری که میتواند در روند سوسیال دموکراتیزه شدن آنها منتفی شود. چپ چشم انداز تغییر دارد. اما به سبب سرعت رویدادها در این دوران، این خطر میتواند فرصت تحقق آن چشم انداز را از بین ببرد.
ناصر کاخساز
۲۸ خرداد ۸۹
نظر کاربران:
آقای کاخساز گرامی،
گویا برداشت شما از دمکراسی با برداشت مردم عادی متفاوت است. در ضمن شکسته نفسی فرموده و فراموش کردید که در همین محل بگویید که چپ دمکراسی را رد میکند! لا اقل چپ ایرانی. در ضمن فراموش کردید که بگویید که جنبش ایرانی از مشروطه تا امروز روی کول ملیون میگشت. بی دلیل نیست که جنبش چپ از طرف جدایی خواهان بایکوت و از طرف چپهای ایرانی سر و صدای چند جوان شمال شهری لقب داده میشود. ولی شاید حق با شما باشد.
*
آقای کاخساز برای خودشان میزنند ولی فقط خودشان میرقصند. کدام چپ صمیمی و روراست را میگویید؟ فیدل کاسترو؟ کدام چپ شجاع را میگویید؟ کیم ایل جونگ؟ کدام چپ ساده و عدالت خواه را میگویید؟ استالین؟
از کدام چپ ایرانی صحبت میکنید که دارای یکی، فقط یکی از این خصلتها بوده؟ کیانوری؟ کدام گروه چپ را میگویید که دارای نگرشی به آینده و بدون تبعیض بوده؟ مگر چپها آیت الله خلخالی را نماینده ریاست جمهوری خود نخواندند؟ مگر از پایه گذاری سپاه پاسداران حمایت نکردند؟
کجا بودند چپان ایرانی در سال ۶۷؟ لطفا فقط یک نمونه از اعتراضات ایشان از کشتار ۶۷ بیاورید تا جفتش را ببرید. ما ایرانیان ممکن است احمق و بیسواد باشیم، ولی حافظه مان هنوز خوب کار میکند.
*
تا آنجا که من مشاهده کرده ام نه چپ ها چپ های واقعی با یال و کوپال هستند و نه راست هاو هر دو در یک گیجی و سردرگمی گرفتارند. چپ های ما بیشتر طالب آنارشی و بی برنامه هستند. روزی که بختیار به چپ ها گفت که بروید سازمان های سیاسی تان را درست کنید و وارد کارزار سیاسی شوید، نه تنها غافلگیر شدند، بلکه سعی در تخطئه کردند ونتیجه اش آن شد که امروز به بی عملی و فطرت دچار شدند. تنها ملیون هستند که دردرا میشناسند و بنا به اقتضای زمانی تصمیم میگیرند. گو اینکه ملیون هم دچار اشتباهات زیادی شده اند. ولی بیشترین شانس را هنوز دارا میباشند. من تصور میکنم که آقای کاخساز با طرح این چند سطور در خیال دامن زدن به بحث و یا عکس العمل چپ یا راست را مد نظر دارند.
تراب مستوفی/وین
*
کاخساز عزیز:
گفته ات، بگونه ای گیرا، بس کوتاه بود اما بازتابان مفهومی ژرف... خواندنش مرا در اندیشه فرو برد و حاصلش، در امتداد آنچه گفتی، چنین بود: راست ها اغلب از پشتیبانی نظم حاکم برخوردارند؛ توان مالی گسترده ای دارند؛ در راستای منافع خویش، بی افقی نظم موجود را با نوید تغییرات سطحی و بی مایه از چشم مردم پوشیده می دارند؛ در پرورش امیدهای کاذب بس استادند؛ بر بستر عادات تاریخی سخن میگویند. از همین رو انتخابات را براحتی می ربایند.
چپ ها معمولا با نظم جا افتاده ای در ستیزند، توان مالی چندانی ندارند، از تغییر سخن می گویند و بر هم زن عادت های دیرینند، گفتا رشان باید آموزگر باشد، اما پیش از آن ترس از تغییر را در دل "معتادان" پدید می آرد. هم از اینروست که رای کمتری را از آن خود می سازند.
پایدار و پیروز باشی!
آرمان
*
سادهسازی مسائل ظاهراً حد و اندازهای ندارد. خصلتشناسی مورد اشاره آقای کاخساز بیش از آن که مبانی تحقیقی داشته باشد، احکام دلبخواهی است که شاید بیشتر با دقت در رفتار و کردار چند چپگرا و راستگرا در میان خویشان و دوستان به دست آمده باشد و نه در تامل و پژوهشی گسترده و تطبیقی. در همان کشوری که آقای کاخساز زندگی میکنند نگاهی به رفتار چپها آنها را سرزندهتر و شوخطبعتر نشان میدهد یا چهرههای راست را؟ گیزی و لافونتن اخموتر و دمدمیمزاجترند یا لامرت و وستروله؟ و آیا شکست چپها از راستها که پدیدهای دائمی هم نیست به راستی به تغییرات نظری آنها و ثبات نظری راستها برمیگردد. حزب محافظه کار تحت رهبری کامرون در انگستان در این ماهها بیشتر تغییر کرده است یا حزب کارگر؟ آیا تغییرات حزب دمکرات مسیحی مرکل در این سالها کمتر از سوسیال دمکراتها بوده؟
این که برخی از نحلهی چپ افراطی از جمله مائوئیستها در هند و تا سال گذشته در سریلانکا و ... همچنان با الهام از تئوریهای استالین در زمینهی مسئله ملی ساز تجزیه را مینوازند واقعیتی است آشکار، ولی اگر آقای کاخساز کلاه خود را قاضی کنند و نگاهی به تحولات دو دههی اخیر بیاندازند، متوجه خواهند شد که اکثر انشعابات را نیروهای راستگرا و ملی دامن زدهاند که بازی ژئواستراتژیک قدرتهای بزرگ هم یاریشان داده. بالکان چگونه از هم پاشید؟ اسلواکی را کدام نیرو از چک جدا کرد؟ جنگ در مقدونیه را به حساب کدام نیرو باید واریز کرد؟ چپها یا راستهای ملیگرای تجزیه طلب؟ روند واگرایی در بلژیک و بریتانیا را بیشتر کدام نیروها دامن میزنند؟ در تجزیه جنوب سودان اصلاً یک چپ هم برای نسق دیده میشود؟ تجریهطلبان کنونی در آذربایجان و کردستان ایران چپ هستند یا راست ملیگرا یا از هر دو نحله در آنها دیده میشود؟ تلاش آقای کاخساز برای پاسخ دقیق به این سوالها شاید ایشان را در قضاوت فلهای کمی محتاط کند.
*
in faghat dar morede chape irani o raste Gharbi sedgh mikonand. dar vaghe chape irani anarchist ast o chape ba barname nist. chape gharbi daghigan ba barname ast, hamntor ke raste gharbi daraye barname mi bashad
sirous fani