iran-emrooz.net | Mon, 03.05.2010, 22:20
اتمی شدن ایران مانع صلح خاورمیانه
شهلا صمصامی
در دوم آگست ۱۹۳۹ پیش از شروع جنگ جهانی دوم، «آلبرت اَنشتاین» و چند دانشمند دیگر نامهای به پرزیدنت «فرانکلین روزولت» نوشته و ضمن آن گفتند که آلمان نازی سعی بر غنیسازی اورانیوم دارد که میتواند به ساختن بمب اتم بیانجامد. در آن زمان بود که دولت آمریکا بطور جدی برنامهای را که به «پروژهی منهتن» (Manhattan Project) معروف شد، آغاز کرد. این پروژه با تحقیقاتی شروع شد که در نهایت به ساختن بمب اتم انجامید.
در طی ۶ سال از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ اولین آزمایش اتمی انجام شد. گزارشهایی که از آن واقعه وجود دارد حاکی از آن است که ناگهان نور خیره کنندهای حتا تا ۱۲۰ مایلی محل آزمایش دیده شد. گفته میشود حتا دختر نابینایی متوجه این نور شدید شده بود. سپس ابر خاکستری که معروف به قارچ خاکستری است به آسمان رفت. پس از مشاهدهی این انفجار، پدید آورندگان این بمب احساس دو گانهای پیدا کردند. « ایزادر رآبی» یکی از دانشمندان سازندهی بمب گفت: احساس میکند که تعادل طبیعت در هم ریخته، مانند اینکه انسان تبدیل بیک خطر برای دنیایی شده که در آن زندگی میکند. «رابرت اوینهایمر» در عین احساس هیجان از این موفقیت گفت: «من مرگ شده ام ، نابود کنندهی دنیا».
پس از این اولین آزمایش اتمی شرکت کنندگان در پروژه «منهتن» دادخواستی علیه غولی که بوجود آورده بودند تهیه کرده و تقاضای نابودی بمب اتم را کردند. ولی دیگر دیر شده بود. آلمان نازی هیچگاه به بمب اتم دست نیافت. بمب اتمی، به عکس تصور سازندگان آن منجر به پایان جنگ نشد. امریکا اولین کشوری بود که از بمب اتم علیه مردم بیگناه دو شهر ژاپن «هیروشیما »و «ناکازاکی» استفاده کرد. زخمهای جسمی و روحی ناشی از بمب اتم هنوز پس از اینهمه سال التیام نیافته است.
بمب اتم همانند قارچ افزایش یافت و امروز بمب اتم بیش از هر زمان مردم دنیا را به دلایل گوناگون مورد تهدید قرار داده است. امروز تعداد بمبهای اتمی به آن اندازه است که میتواند تمام کرهی زمین را همراه با کلیهی موجودات آن بارها بکلی از بین ببرد.
در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، « اوباما» وعده داد که چنانچه به این مقام برسد کوشش خواهد کرد تعداد این سلاحهای کشتار جمعی را کم کرده و از دسترسی احتمالی تروریستها به بمب اتم در حد امکان ممانعت کند. این چالش بی نهایت بزرگی است. امروز دولت «اوباما» نه تنها با کشورهای دارای بمب اتم و مشکل محافظت این سلاحهای مخرب روبروست، بلکه چالش بزرگ تر خطر اتمی شدن ایران است، چرا که بنظر میرسد صلح خاورمیانه این بار با اتمی شدن ایران ارتباط پیدا کرده و خطر جدی برای صلح و مردم ایران است.
معاهدهی کاهش سلاحهای اتمی
شاید بشود ادعا کرد که جنگ سرد بین آمریکا و روسیه سرانجام با امضای معاهدهی کاهش سلاحهای اتمی بین این دو کشور به پایان رسیده است. رؤسای جمهور آمریکا و روسیه اخیراً در «پراگ» پایتخت تاریخی جمهوری «چک» که زمانی مرکز تنش بین این دو ابر قدرت بود، معاهدهی کاهش سلاحهای اتمی را به امضاء رساندند. این ملاقات و امضای عهدنامه پس از ماهها مذاکرات پشت پرده به انجام رسید. «اوباما » در این مورد گفت: «این مهمترین عهدنامه بین دو کشوری است که ۹۰ درصد از سلاحهای اتمی جهان را در اختیار دارند». این عهدنامه باید از جانب سنای آمریکا نیز به تصویب رسد.
بخش اصلی این معاهده مربوط به موشکهای اتمی دور پرواز است. در حال حاضر تعداد این موشکها ۲۲۰۰ است که قرار است به ۱۵۵۰ کاهش یابد. مفسرین سیاسی بر این عقیدهاند که حتا اگر این معاهده به مرحلهی عمل برسد بطور واقعی تنها ۱۳ درصد از موشکهای اتمی دور برد کاهش خواهد یافت. ولی این معاهده از چند جهت حائز اهمیت است. یکی برقراری روابط نزدیک سیاسی با روسیه است. در دوران ریاست جمهوری «بوش» روابط این دو کشور به سردی و حتا خصومت رفت. یکی از برنامههای مهم «اوباما» این بود که به جنگ سرد پایان داده و با روسیه روابط بهتری برقرار کند. به قول یکی از مفسرین سیاسی: «با فروپاشی امپراطوری شوروی، روسیه مانند یک گرگ زخم خورده است. ولی هنوز میتواند با قدرتی که دارد به نفع و یا زیان آمریکا اقدام کند.» روسیه بویژه در مورد ایران و جلوگیری از اتمی شدن ایران میتواند نقش بسیار مهمی داشته باشد.
اهمیت دیگر این معاهده در این است که پرزیدنت اوباما قصد دارد با همکاری کشورهای دیگر از جمله کشورهای صاحب سلاحهای اتمی مانع دست یافتن احتمالی گروههای تروریست به این سلاحها شود. همچنین محافظت از مراکزی که بمب اتم در آن وجود دارد و تحت کنترل بودن موادی که برای ساختن بمب از آن استفاده میکنند، حائز اهمیت زیادی است. به این دلیل در کنفرانس سران کشورها موافقت شد که مقامات مسئول کشورهای دارای بمب اتم بودجهی بیشتری برای محافظت این سلاحها اختصاص دهند. در حال حاضر ۱۶۰۰ تُن اورانیوم کاملاً غنی شده و ۵۰۰ تُن پلاتونیوم در نقاط مختلف دنیا در خطر هستند. کارشناسان معتقدند با این مواد میتوان به سادگی صد هزار تا صدوبیست هزار موشک اتمی ساخت. آمریکا در بودجهی امسال ۳ بیلیون دلار برای حفاظت مراکز و مواد اتمی خود اختصاص داده است. «سارکوزی» رئیس جمهوری فرانسه پیشنهاد کرد کسانی که مواد نیروی اتمی در اختیار تروریستها بگذارند در هر مقامی که باشند باید از جانب یک دادگاه بین المللی مجازات شوند. یکی دیگر از هدفهای مهم این کنفرانس جلب همکاری کشورهای دیگر بویژه روسیه برای ادامهی تحریمهای اقتصادی و فشار به حکومت ایران بوده است.
صلح خاور میانه در گرو جلوگیری از اتمی شدن ایران
حکومت ایران قصد دارد این کشور را تبدیل به دهمین کشور اتمی جهان نماید. اسرائیل بارها اعلام کرده است که اتمی شدن ایران یک خطر حیاتی برای این کشور است. در عین حال تخمین زده میشود که اسرائیل خود اتمی بوده و بین ۷۰ تا ۲۰۰ بمب اتمی در اختیار دارد. اسرائیل هرگز آشکارا به داشتن بمب اتمی اقرار نکرده و هیچ یک از معاهدههای بین المللی محدود کردن بمب اتم را امضاء نکرده است. آمریکا بخوبی واقف است که دست یافتن به صلح در خاور میانه با اتمی شدن ایران تقریباً غیر ممکن خواهد بود. در عین حال کوششهای دولت اوباما برای آغاز مذاکرات صلح در خاور میانه به بن بست رسیده و روابط آمرریکا و اسرائیل تیره شده است.
اخیراً مقالهای توسط معاون سر دبیر نشریه «وال استریت» به چاپ رسید که حائز اهمیت زیادی است. «برت استفنز» (Bret Stephens) در یک مقالهی تحلیلی مینویسد: «زمانی که هواپیمای «جو بایدن» معاون ریاست جمهوری آمریکا در «تل آویو» به زمین نشست، هیچ نشانهای نبود که این ملاقات شروع یکی از جدی ترین بحرانها در روابط بین آمریکا و اسرائیل است. «بایدن» با متن سخنرانی نوشته شدهای که بسیار دوستانه بود وارد اسرائیل شد. وی میخواست به اسرائیلیهایی که هنوز مشکوک بودند اطمینان دهد که دولت «اوباما» مانند دولتهای قبلی متعهد به حفظ امنیت اسرائیل است. تصور بر این بود که این اطمینان خاطر لازم است تا «ناتانیاهو» و دولت اسرائیل را قانع کند که برای ایجاد یک دولت فلسطینی از بخشهای اشغالی کرانهی غربی عقبنشینی کند. ولی برنامههای «بایدن» به زودی متوقف شد. روز پس از ورود «بایدن» یک مقام وزارت داخلی اسرائیل اعلام کرد که چهارمین بخش از یک برنامه ۷ مرحلهای برای ساختن ۱۶۰۰ واحد مسکونی در یکی از محلههای «اورشلیم» آغاز خواهد شد. این محله از نظر اسراییل در بخش شمال «اورشلیم» قرار دارد و حکومتهای اسرائیلی همیشه گفتهاند که این نواحی را هرگز در هرگونه مذاکرات نهائی با فلسطین از دست نخواهند داد. غیر از اسرائیلها، فلسطینیها و سایرین این منطقه را بخشی از اورشلیم شرقی میدانند. این همان منطقهای است که فلسطینیها آنرا پایتخت کشور آیندهی فلسطین تصور میکنند. بایدن این عمل اسرائیل را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
«استنفز» معتقد است روابط آمریکا و اسرائیل به دلیل محاسبات اشتباه اوباما و فشاری که به اسرائیل وارد میکند تیره شده است. وی میگوید: «در حال حاضر مسئله فلسطین برای اسرائیل حیاتی نیست و اسرائیل میتواند چند سالی در همین وضعیت باقی بماند. موضوعی که برای اسرائیل فوریت دارد اتمی شدن ایران است».
مفسر سیاسی «وال استریت ژورنال» معتقد است که آمریکا میتواند به اسرائیل تعهد دهد که به ایران اجازه نخواهد داد که به بمب اتم دست یابد. در مقابل اسرائیل مناطقی را که در سواحل جنوبی مسکونی کرده است رها خواهد کرد. (البته اورشلیم مسئله جداگانهای است). به این ترتیب به نظر این مفسر سیاسی توقف اسکان دادن اسرائیلیها در مقابل تحریم اقتصادی و قدمهای لازم دیگر برای جلوگیری از اتمی شدن ایران یک معاملهی قابل قبول خواهد بود. وی میگوید شاید این یک معامله خیالی به نظر آید، ولی واشنگتن به همان اندازه که از اسرائیل انتظار همکاری و گذشت دارد خود نیز باید تعهدات بیشتری قبول کند.
«استنفز» در پایان مقاله اش مینویسد: «این شاید تنها برخوردی است که بین اسرائیل و همسایگانش پیشرفتی بوجود خواهد آورد. آمریکا باید دست از فشار بر اسرائیل بردارد در غیر اینصورت باید در انتظار سالها دیپلماسی به هدر رفته به همراه رودخانههایی از اشک فلسطینیها و اسرائیلیها باشد».
مانع واقعی صلح
«رشید خالدی» نویسنده و استاد دانشگاه کلمبیا در مقالهای در نشریه «امور خارجی» (Foreign Affairs) در زمینهی موانع صلح در خاور میانه مینویسد: «علیرغم کوششهای دولت «اوباما» در یکسال گذشته که اسکان دادن اسرائیلیها در سواحل غربی بویژه «اورشلیم» شرقی متوقف شود، اعلان پروژه جدید اورشلیم تنها میتواند یک عمل تحریک آمیز تلقی شود».
«خالدی» در مورد عکس العمل آمریکا در این زمینه مینویسد: «بطور معمول آمریکا مراقب است که بویژه طرفداران اسرائیل در این کشور را که معروف به «کمیته امور بین آمریکا-اسرائیل» است راضی نگهدارد. ولی امسال مقامات عالیرتبه دولت آمریکا پیشنهاد کردند که پشتیبانی بدون قید و شرط آمریکا از اسرائیل نه تنها خدمتی به منافع ملی آمریکا نمیکند، بلکه میتواند این منافع را به خطر اندازد. بنا بگزارش یکی از نشریات اسرائیلی جو بایدن این مسئله را با «ناتنیا هو» مطرح کرد و متعاقب آن دریادار «مایک مولین» این نظر را تأیید کرد. همچنین ژنرال «پترواس» فرمانده قوا در گزارش به کنگره گفت: «خشم اعراب بر سر مسئله فلسطین قدرت ما و عمق همکاری ما را با حکومتها و مردم منطقه محدود میکند».
پرزیدنت «اوباما» در جلسهی سران کشورها در ماه آوریل در مورد اهمیت صلح در خاور میانه و حل مسئله فلسطین صحبت کرد و گفت: «وقتی این نوع در گیریها اتفاق میافتد، بنحوی ما هم به وسط این اختلافها کشیده میشویم و این برای ما بهای سنگین چه از نظر جانی چه مالی دارد.»
«رشید خالدی» معتقد است «توسعهی اسکان اسرائیلیها در «اورشلیم» شرقی و جدا کردن مردم عرب از یکدیگر و از محل زندگیشان یکی از بزرگتری موانع صلح میباشد». وی اضافه میکند: «در دو دههی گذشته پروسهی صلح در خاور میانه با شکست مواجهه شده است. وظیفه پرزیدنت اوباما اینست که در مورد رعایت قوانین بین المللی و قطعنامههای سازمان ملل اصرار ورزد». «خالدی» میگوید: « روزنامهها و وسائل ارتباط جمعی توجه را به تیرگی روابط بین آمریکا و اسرائیل گذاشتهاند و مسئله اصلی که اشغال هر چه بیشتر خانهها و محل زندگی مردم در «اورشلیم» شرقی و سواحل غربی است در این میان لوث شده است».
به نظر میرسد با شکست تلاشهای دولت «اوباما » برای مذاکرات صلح آمیز و ادامهی اشغال سرزمینهای فلسطین، اختلافات بین دو دولت آمریکا و اسرائیل واقعی است. شاید از زمانهای نادری است که پشتیبانی بی قید و شرط آمریکا از اسرائیل مورد سئوال قرار گرفته است. ولی دولت آمریکا با مشکل بزرگ تری در زمینهی خاور میانه و صلح در این منطقه روبروست و آنهم مسئلهی اتمی شدن ایران است. زیرا به نظر میرسد دولت اسرائیل سعی دارد ادامهی اشغال سرزمینهای فلسطینی را با اتمی شدن ایران ارتباط دهد. اتمی شدن ایران بدون شک میتواند بهانهی مناسبی باشد که صلح در این منطقه هر چه بیشتر به خطر افتاده و شاید حملهی به تأسیسات اتمی ایران قابل توجیه شود. در نهایت به نظر میرسد اسرائیل میکوشد هر نوع مذاکرات صلح و یا توقف اسکان دادن را در گرو جلوگیری از اتمی شدن ایران قرار دهد.
به اینگونه راه حلها را چه برای آمریکا چه سایر کشورهای دنیا مشکل تر و محدودتر میکند. اتمی شدن ایران بار دیگر نشان میدهد نه به نفع مردم ایران، نه مردم فلسطین و نه صلح در خاور میانه است.