پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 24.02.2010, 9:36

رفسنجانی و تلاش برای میانجیگری


دکتر حسین باقرزاده

سه‌شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸ – 23 فوریه 2010
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

در روزهای اخیر شایعاتی در رابطه با جنبش سبز قوت گرفته است. بر اساس این شایعات، گفتگوهایی در سطوح بالا در جریان است تا به نوعی به بحران جاری کشور خاتمه داده شود. گفته شده که توافق‌هایی صورت گرفته تا به دستور علی خامنه‌ای دستگیرشدگان پس از انتخابات 22 خرداد به تدریج تا نوروز آزاد شوند و در مقابل آن سران اصلاحات از ادامه مخالفت خود دست بکشند. برخی، آزاد شدن تعدادی از زندانیان در روزهای اخیر را نشانه‌ای از آن گرفته‌اند. هم‌چنین تغییراتی که این روزها در مقامات بالای سپاه و نیروی انتظامی صورت گرفته، از دید اینان بی ارتباط با این مسئله نبوده است. هم‌زمان با این تحولات، هاشمی رفسنجانی که مدت‌ها خاموش بود به بهانه تشکیل جلسات دو نهادی که بر آن‌ها ریاست می‌کند - مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت - به اظهار نظر در مورد مسایل جاری کشور پرداخته است. این شایعات تا چه حد با واقعیت ارتباط دارد و رفسنجانی چه هدفی را در اظهارات اخیر خود دنبال می‌کند؟

در درون حاکمیت جمهوری اسلامی البته افرادی بوده و هستند که از ادامه بحران موجود و خطراتی که از ناحیه آن متوجه موجودیت جمهوری اسلامی شده است نگرانند و در مقاطع مختلف سعی بر میانجی‌گری کرده‌اند. مهم‌ترین این افراد در درون مجلس علی مطهری و در خارج آن محسن رضایی بوده‌اند. این دو تن بارها با ارائه راهکارهایی سعی بر آن داشته‌اند از یک سو رهبران اصلاح‌طلب جنبش سبز را وادارند تا به نظر ولی فقیه تن دهند و ریاست جمهوری احمدی‌نژاد را بپذیرند، و از سوی دیگر حاکمیت را قانع کنند که از تعقیب و مجازات اصلاح‌طلبان فعال در جنبش سبز دست بکشد و بازداشت شدگان و زندانیان را آزاد کند. انگیزه اینان البته بیش از هر چیز پایان دادن به جنبش سبز و یا دست کم جلوگیری از تعمیق و گسترش آن بوده است. آنان شاهد بوده‌اند که سرکوب خشن و خونین این جنبش چگونه به رادیکالیزه شدن آن منجر شده و موجودیت جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است.

این تلاش‌ها از سوی حاکمیت تا کنون قاطعانه رد شده است. اظهارات خشن و تسلیم‌طلبانه خامنه‌ای جای کمترین سازش بین حاکمیت و نیروی اصلاح‌طلب جنبش سبز باقی نگذاشته است، و بلندگوهای ولی فقیه (به شمول کیهان شریعتمداری) با بمباران تبلیغاتی علیه این افراد و پیشنهادهای آنان سعی کرده‌اند این پیشنهادها را در نطفه خفه کنند. در همین حال، نیروهای امنیتی و قضایی کشور به سرکوب مداوم فعالان جنبش سبز ادامه داده‌اند و با بازداشت و شکنجه و اعدام و محکومیت‌های طولانی حبس، هر گونه امکان موفقیت این طرح‌ها را از بین برده‌اند. در مقابل، رهبران اصلاح‌طلب جنبش سبز علایمی بر پذیرش این پیشنهادها از خود مخابره کردند. اظهارات آقایان کروبی و موسوی مبنی بر شناسایی دوفاکتوی ریاست جمهوری احمدی‌نژاد ظاهرا در پاسخ به همین پیشنهادها صورت گرفت. این علایم، اما، از سوی حاکمیت کمترین واکنش مثبتی نداشت و نشان داد که امتیاز دادن به حاکمیت به چیزی جز علامت ضعف تلقی نمی‌شود، و دستگاه ولی فقیه به کمتر از تسلیم مطلق مخالفان خود راضی نخواهد شد.

از این رو، آن چه که در این روزها شایع شده مسئله تازه‌ای نیست. در واقع، شایعات اخیر نیز عمدتا از سوی همان محافلی دامن زده می‌شود که در بالا به آنان اشاره شد و در گذشته نیز برای حل بحران تلاش کرده‌اند. تفاوتی که اکنون پیش آمده، تشدید بحران بین ا‌لمللی رژیم است که موجب نگرانی بیشتر این محافل شده و آنان را به تلاش بیشتری واداشته است. رجزخوانی‌های سردمداران رژیم در زمینه مسایل هسته‌ای و نظامی در هفته‌های اخیر همراه با گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که بیش از هر زمان نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای ایران ابراز تردید کرده است، به تشدید فعالیت غرب برای اعمال تحریم‌های شدیدتر علیه رژیم ایران منجر شده و زمزمه‌های حمله نظامی به ایران را بیشتر کرده است. محافل یادشده با توجه به این خطرات و تهدیدهایی که هر اقدام اقتصادی یا نظامی غرب (به شمول اسراییل) می‌تواند شرایط خطیر اقتصادی و سیاسی ایران را تحت تأثیر قرار دهد با احساس فوریت و ضرورت بیشتری دست به کار شده‌اند. آنان امیدوارند رهبری سخت‌سر رژیم را متوجه وخامت وضع بکنند تا شاید سر عقل بیاید و پیش از آن که دیر شده باشد به یک راه حل بینابینی تن دهد.

ورود مجدد هاشمی رفسنجانی به صحنه این بحران نیز از این امر حکایت می‌کند. او که همواره سعی داشته در نزاع بین حاکمیت و جنبش سبز موضع «بینابینی» یا «بی‌طرفانه» بگیرد، در گذشته نیز در مقاطعی به عنوان واسطه و میانجی وارد صحنه شده است. تلاش‌های او، اما، مانند سایر میانجی‌ها نیز از سوی حاکمیت رد شده است. آقای خامنه‌ای همراه با رد پیشنهادهای او، به دفعات به تلویح یا تصریح از او خواسته که از به نعل و به میخ زدن دست بردارد و موضع خود را مشخص کند. محافل افراطی حاکمیت نیز با الهام از گفته‌های خامنه‌ای گاه حملات شدیدی را متوجه او کرده‌اند و از او خواسته‌اند که جنبش سبز را محکوم کند. ورود جدید او به این صحنه نشان دهنده آن است که او نیز فرصت جدیدی برای طرح نظرات «آشتی‌جویانه» خود یافته است. او نیز لازم دیده است که به بحران‌های بین‌المللی رژیم اشاره کند و تلویحاً به خامنه‌ای بفهماند که وقت برای حل بحران داخلی رژیم در حال از دست رفتن است.

َآقای رفسنجانی ابتدا در مجمع تشخیص مصلحت طرحی را به جریان انداخت که عمدتا از سوی عوامل میانجی در حکومت پیشنهاد شده و بر آن است که در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی تغییراتی ایجاد کند. شاه‌بیت این طرح - که به همین دلیل مورد حمله شدید افراطیان حکومتی قرار گرفته - دو مسئله است: یکی واگذاری بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات به نهاد جدیدی به نام «کمیسیون ملی انتخابات» (و عملا نفی نظارت استصوابی شورای نگهبان)، و دیگری حذف التزام به ولایت فقیه (در عین التزام به جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن) است. این طرح در شرایط فعلی البته کمترین شانسی برای تصویب (از سوی مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان) ندارد و از این رو باید پیش کشیدن آن را یک اقدام نمادین تلقی کرد. آقای رفسنجانی در واقع خواسته است به رهبران اصلاح‌طلب جنبش سبز بگوید که نفی نظارت استصوابی شورای نگهبان مد نظر او هست و او می‌تواند در مذاکره با خامنه‌ای این خواست را روی میز بگذارد.

از سوی دیگر، رفسنجانی در نطق افتتاحیه اجلاس خبرگان بر لزوم مرزبندی اصلاح‌طلبان با ساختارشکنان تأکید کرد و از رهبران اصلاح‌طلب جنبش سبز خواست که مسیر خود را از ساختارشکنان جدا کنند و به حمایت از ولی فقیه برخیزند. او این سخن خود را تکرار کرد که گره کار تنها دست خامنه‌ای است و«اگر ایشان راه را بر عهده بگیرند ... از طریق راهنمایی ایشان ... مي‌توان حرکت كرد». او در عین حال از این که «حوادث ناگواری در کشور رخ داد كه بي‌سابقه بود .. و هیچ دل مسلمانی نمي‌تواند از آن راضی باشد» اظهار تاسف كرد و خواست که به آنها رسیدگی شود. در همین سخنرانی او به «تهدیدهای فوق‌العاده و اعلام تحريم‌هاي فلج‌كننده از سوي دول غربی» و «گزارش بسیار تلخ و منفی ...دبیرکل جدید آژانس بين‌المللي انرژی هسته‌ای» اشاره کرد تا وخیم بودن شرایط بین‌المللی را به مخاطبان خود (از جمله علی خامنه‌ای) گوش‌زد کند و تا شاید آنان را به پذیرش نظرات میانجی‌گرایانه خود قانع سازد.

هدف رفسنجانی و سایر میانجی‌گران جمهوری اسلامی که این روزها به تلاش بیشتری افتاده‌اند به وضوح تجزیه جنبش سبز و کشاندن بخش اصلاح‌طلب آن به دامان حاکمیت است. آنان به خوبی احساس می‌کنند که وخیم شدن شرایط داخلی و بین‌المللی موجودیت رژیم را به خطر انداخته و باید هرچه زودتر راه حلی برای آن جست. برای این منظور آنان تلاش می‌کنند که حاکمیت را بر سر عقل آورند تا به حد اقلی از خواست‌های رهبران اصلاح‌طلب جنبش سبز پاسخ دهد. این امر تا کنون شدیدا با مقاومت حاکمیت روبرو شده است. رهبران اصلاح‌طلب جنبش سبز نیز که در گذشته امتیازهایی به حاکمیت داده‌اند بازدهی نگرفته‌اند و طبیعتاً اکنون کمتر به این وعده‌ها دل خوش می‌کنند و مواضع قاطع خود را حفظ کرده‌اند (از جمله مهدی کروبی در بیانیه اخیر خود). تنها یک تغییر رفتار فاحش خامنه‌ای می‌تواند بن‌بست موجود را بشکند - امری که کمترین نشانه‌ای از آن هنوز در دست نیست.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024