پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 20.01.2010, 7:59

دیکتاتور به کمتر از تسلیم مطلق راضی نیست


دکتر حسین باقرزاده

سه‌شنبه ۲۹ دی ۱۳۸۸ – 19 ژانویه 2010
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی لحنی آشتی‌جویانه داشت و ظاهرا به این منظور تنظیم شده بود که جو خشونت‌باری را که از یکی دو هفته پیش‌تر بر فضای سیاسی ایران حاکم شده بود در هم بشکند. موج وسیع اعتراضات روز عاشورا حاکمیت را به شدت غافلگیر کرد و آن را واداشت تا با تنها با زبانی که با آن آشنا است یعنی خشونت عریان واکنش نشان دهد. از آن پس بلندگوها و دستگاه‌های تبلیغاتی رژیم به صورت سازمان یافته به راه افتادند تا زمینه را برای اعدام‌های گروهی آماده کنند و حمام خون به راه بیندازند. در این شرایط بود که بیانیه موسوی بیرون آمد و هم‌چون آب سردی بر روی این آتش ریخته شد. این اقدام برای یکی دو هفته فضا را از التهاب انداخت، و لحن حاکمیت در برابر مخالفانش کمی تغییر کرد. این فضا، اما، دولت مستعجل بود، و با سخنان امروز (سه شنبه) علی خامنه‌ای عملا به پایان رسیده است. دیکتاتور به کمتر از تسلیم مطلق مخالفانش راضی نیست.

در هفت ماهی که از انتخابات ۲۲ خرداد می‌گذرد، مسئله «خروج از بحران» همواره یکی از موضوعات مورد بحث نیروها و تحلیل‌گران سیاسی بوده است. حاکمیت جمهوری اسلامی که انتخابات به شدت کنترل شده‌ای را سازمان داده بود نتوانست به نتیجه آن تن دهد و به یک کودتای انتخاباتی متوسل شد. این امر موج بی‌سابقه‌ای از اعتراض مردمی را به دنبال آورد، و برای اولین بار میلیون‌ها نفر در خیابان‌های تهران حاکمیت جمهوری اسلامی را به چالش کشیدند. اقدام حاکمیت در سرکوب این اعتراضات تنها به گسترش، ریشه‌گیری و رادیکالیزه شدن جنبش سبز کمک کرد، و سرکوب‌های خشن حاکمیت یکی پس از دیگری پل‌های بین حاکمیت و مردم را از بین برد. حاکمیت با فرو رفتن در چاه ویلی که خود کنده بود روز به روز جامعه را به سوی یک تحول انقلابی به پیش راند و خروج مسالمت‌آمیز از بحران را مشکل‌تر کرد.

دامنه سرکوب و خشونت حاکمیت با گذر زمان ابعاد جدیدی پیدا کرد، و علاوه بر دستگیری‌های وسیع، شکنجه‌ها و قتل و کشتار در خیابان و زندان، تبلیغات‌چی‌های رژیم بر طبل خشونت هرچه بیشتر کوبیدند و خون طلبیدند. این تبلیغات به خصوص پس از تظاهرات روز عاشورا شدت یافت. در تظاهرات حکومتی سه روز پس از عاشورا، خشن‌ترین شعارهای ضد جنبش سبز سر داده شد، امامان جمعه دو روز پس از آن هم‌آوا خواهان قتل و اعدام مخالفان حاکمیت تحت عنوان محارب شدند، مقامات قضایی از محاکمات سریع دستگیرشدگان و اعدام آنان سخن گفتند، 36 نفر از مجلسیان لایحه‌ای برای تسریع در اعدام «محاربان» تنظیم کردند، روحانیان دیگری با یادآوری قتل عام‌های فجیع دهه اول پس از انقلاب، خواهان تکرار آن جنایات شدند، و بلندگوهای تبلیغاتی رژیم از کیهان شریعتمداری گرفته تا صدا و سیما به هیزم‌کشی برای بر افروختن آتش شهوت خشونت قتل و اعدام پرداختند.

در این فضا بود که بیانیه ۱۷ موسوی منتشر شد و با لحن آشتی‌جویانه خود آب سردی بر آتش غضب حاکمیت ریخت. آقای موسوی در این بیانیه راه‌کارهایی عملی و گام به گام برای خروج از بحران پیش پای حاکمیت گذاشت و برای نشان دادن حسن نیت خود از ذکر خواست اصلی خویش - یعنی لغو و تجدید انتخابات ۲۲ خرداد - خودداری کرد. این بیانیه بلافاصله فضای حاکم را در هم شکست و به بحث و گفتگوهایی در داخل حاکمیت دامن زد. در واقع، و صرف نظر از محتوای آن، بزرگترین موفقیت بیانیه در همین بود که توانست در صف متحد حاکمیت شکاف بیندازد و ارابه خشونتی را که سردمداران رژیم به راه انداخته بودند متوقف کند. علاوه بر نامه‌نویسی‌ها و نظرات کسانی مانند محسن رضایی و علی مطهری که از این بیانیه استقبال کردند و خواهان برخورد مثبت با آن شدند، به یکباره لحن امامان جمعه در هفته بعد نیز تغییر کرد و ماشین تبلیغاتی خشونت رژیم دچار وقفه شد. در فاصله یکی دو هفته پس از آن، ولی فقیه در اظهاراتی از «برخورد قانونی» با معترضان سخن گفت و از نیروهای بسیج و سایر عوامل خشونت خواست که خشونت‌های فراقانونی خود را قطع کنند.

این فضا تا آن جا گسترش یافت، که برای اولین بار پس از هفت ماه، تلویزیون رژیم به اجرای چند مناظره بین شخصیت‌های اصلاح‌طلب و عناصر افراطی حاکمیت دست زد. اجرای این مناظره‌ها (صرف نظر از تلاش تلویزیون برای جذب بیننده بیشتر) از دید بسیاری به این معنا تلقی شد که حاکمیت به دنبال راهی برای خروج از بحران از طریق گفتگو با اصلاح‌طلبان است. به روشنی، این برنامه با تصویب شخص علی خامنه‌ای تنظیم شده بود - در عین حال کسانی مانند دکتر اطاعت به آن راه یافتند که از بیان مواضع صریح خود در دفاع از موسوی و کروبی ابایی نداشتند. ولی در کنار این تحولات، فتنه آفرینی کسانی مانند گردانندگان کیهان شریعتمداری متوقف نشد، و لزوم سرکوب خشن فعالان و رهبران جنبش سبز هم‌چنان مضمون اصلی تبلیغات حاکمیت بود.

در چند روز اخیر موج دستگیری‌های جدیدی شروع شد، نشریات تازه‌ای به محاق توقیف افتادند، و به رغم این که غوغای اعدام‌های فله‌ای تا اندازه‌ای خاموش شده بود، محاکمه «علنی» چند تن از دستگیرشدگان به اتهام محارب آغاز شد. این نمونه‌ها نشان می‌داد که تغییر فاحشی در سیاست سرکوب حاکمیت ایجاد نشده است و آن چه که رخ داده دست بالا سکته‌ای در این سیاست ایجاد کرده است. و اکنون با اظهارات امروز علی خامنه‌ای باید نتیجه گرفت که حاکمیت هم‌چنان بر سیاست پیشین خود پابرجا است و به نداهای آشتی اصلاح‌طلبان علاقه چندانی ندارد.

خامنه‌ای البته صریحاً دست دراز شده از سوی موسوی را پس نزده است. او ظاهرا از موسوی (و خاتمی و کروبی و هاشمی رفسنجانی) به عنوان «خواص» یاد می‌کند و می‌خواهد که آنان در دایره خودی‌ها باقی بمانند. ولی او اهل مذاکره نیست، و بلکه فقط تسلیم مطلق را می‌طلبد. او گفته است که «خواص باید خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنند». او برای این که مشخص کند منظورش از «دشمن» کیست اضافه کرده است که «عده ای در فضای فتنه و غبار آلودگی با زبان اسلام را نفی و در عمل نیز جمهوریت نظام را نفی می کنند و انتخابات را زیر سؤال می برند انتظار از خواص این است که مرز و موضع خود را شفاف مشخص کنند». به عبارت دیگر، همه کسانی که انتخابات ۲۲ خرداد را زیر سؤال برده‌اند در صف دشمن قرار دارند و «خواص» باید تکلیف خود را با این افراد تعیین کنند. «باید مشخص شود افرادی که داخل نظام جمهوری اسلامی هستند چه موضعی دارند و آیا حاضر هستند از دشمن تبری بجویند».

به این ترتیب، خامنه‌ای از اصلاح‌طلبان درون جنبش سبز می‌خواهد آن را نفی کنند تا در دامن اسلام پذیرفته شوند و در زمره خودی‌ها باقی بمانند. او با صداقت تمام، شعار معروف بوش (رییس جمهور پیشین آمریکا) را سر لوحه سیاست خود قرار داده است که «یا با ما هستید یا بر ما». این اشارت برای ذوب شدگان در ولایت فقیه کافی است تا بار دیگر به تنور خشونت بدمند و به چیزی جز تسلیم کامل مخالفان خود راضی نشوند. خامنه‌ای راهی برای آشتی و مصالحه باقی نگذاشته است. او در واقع در پاسخ بیانیه ۱۷ موسوی، آخرین بیانیه کروبی و اظهارات اخیر خاتمی و هاشمی رفسنجانی گفته است که حاضر است «توبه» آنان را بپذیرد. از دید او، راه دیگری برای برون رفت از بحران کنونی وجود ندارد. اگر راهی وجود دارد در این است که «خواص» از «سخنان و مواضع دو پهلو» دست بکشند و حساب خود را از کسانی که انتخابات 22 خرداد را زیر سؤال برده‌اند جدا کنند.

به این ترتیب، اگر آقای موسوی خواسته است با بیانیه ۱۷ خود راهی مسالمت آمیز برای برون رفت از بحران پیش پا بگذارد اکنون پاسخ خود را گرفته است. او می‌بیند که ولی فقیه به چیزی کمتر از تسلیم مطلق راضی نیست. او یا می‌تواند با ولی فقیه باشد یا موضع او علیه ولی فقیه تلقی خواهد شد. سیاست او نادرست نبوده است. او با صدور این بیانیه و پاسخی که اکنون می‌گیرد به بسیاری در درون حاکمیت نشان داده است که خامنه‌ای اهل سازش و مصالحه نیست و تمام‌خواه مطلق است. اکنون کسان کمتری از درون حاکمیت او را مسئول بحران فعلی خواهند شناخت. او با این کار خود آب به لانه مورچگان ریخت و یکی دو هفته آنان را به سرگیجه انداخت. اکنون که آنان به خود آمده و به راه پیشین خود افتاده‌اند تکلیف او و سایر خواص نیز روشن شده است: ولی فقیه کمتر از تسلیم مطلق شمایان را نمی‌پذیرد. شما می‌مانید و این تصمیم که با مردم بمانید یا آنگونه که ولی فقیه خواسته به آنان پشت کنید. خامنه‌ای این سخنان را به مناسبت سالگرد ۲۲ بهمن و در آستانه آن بیان کرده و با اشاره به داستان «توابین» پس از عاشورای سال ۶۰ هجری، عملا وقت زیادی برای اتخاذ تصمیم باقی نگذاشته است...



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024