iran-emrooz.net | Tue, 08.12.2009, 18:52
جنبش رهائیبخش کنونی یک جنبش انتقادی است
ناصر کاخساز
|
با هماهنگ کردن کردار انتقادی و تئوری انتقادی است که می توان پیروزی جنبش رهائی بخش کنونی را تضمین کرد. جنبشی که فرهنگ انتقادی ندارد در میانهی راه تحریف خواهد شد و همهی امیدها را به یاس تبدیل خواهد کرد. دو ویژگی ممتاز جنبش کنونی، رهائی بخش بودن آن، و غیرکاریسماتیک بودن آن است. و این هردو و یژگی به هم متصل اند. سنت حمایت غیرانتقادی، ثمره ی فرهنگ استبدادی است. حمایت از هر جریانی بدون ترویج فرهنگ انتقادی، به گسترش فرهنگ استبدادی میانجامد. غیرکاریسماتیک بودن فرهنگ سیاسی، یعنی انتقادی بودن آن . بدون گسترش فرهنگ انتقادی نمیتوان از چنگال این شبح مهیب حاکمیت دینی رها شد. جنبش انتقادی، جنبشی است که به توانائی تفکیک در داوری و قضاوت مجهز است. توانائی و قدرت تفکیک در داوری، رسیدن به دموکراسی را تضمین میکند.
روشنفکران و علاقهمندان به سرنوشت ایران نباید از انتقاد به نظراتی که خواستهای خود را همچنان در مرحلهی پیش از جنبش رهائی بخش کنونی نگه داشتهاند، خودداری کنند. اگر آنان از بیان نظرات خود واهمه کنند، پاس جنبش را نگه نداشتهاند. این را باید از جنبش دانشجوئی بیاموزیم. تئوری انتقادی باید از عمل انتقادی برخیزد و بر آن تکیه کند. وگرنه جوهر آزاداندیشی در دام بازیهای قدرت، قربانی خواهد شد.
جنبش دانشجوئی، همین امروز (۱۶ آذر ۸۸)، در خیابانهای وطن ما تئوری انتقادی را با شفافیتی صادقانه به کردار انتقادی تبدیل کرده است و در عمل به راهبر جنبش رهائیبخش کنونی تبدیل شده است و تفاهم اجتماعی را میان همهی ایرانیان میگسترد.
ایرانیان هم اکنون نیز به پارهی بزرگی از آینده دست یافته اند. حاکمیت دینی شکست خورده است. با پافشاری بر طرفداری از حداقل ها، نباید شکست او را پوشاند. و خواستهای جنبش رهائی بخش را به خواست های سیاسی پیش از ظهور جنبش برگردانید.
تنها نکتهای که در حافظهی جنبش دانشجوئی باید بیدار شود، جوهر ملی این جنبش در نیم قرن گذشته و بویژه جنبش دانشجوئی سالهای سی و نُه تا چهل و دو است، تا به طبیعت ملی و فرادینی و فرااعتقادی خود معرفت بیشتری پیدا کند.
رادیکالیسم قانونی جنبش دانشجوئی یک رادیکالیسم چپروانه و احساساتی نیست و بازتاب خصلت رهائی بخش جنبش همگانی است. زادهی تبّدل نسلی و دگرگونگی در روانشناسی اجتماعی مردم است. بدون این رادیکالیسم، به عبث بدنبال شور اجتماعی میگردیم. مصدق در نامهای به حسن صدر نوشت: «اگر راهی برای ملت ایران باقیمانده است همان راه ملت الجزایر است.» (این نامه در سرفصل کتاب «الجزایر و مردان مجاهد» در آغاز دههی چهل چاپ شد.) روشن است که منظور مصدق، قاطعیتِ اخلاقی مردم الجزایر در پایان دادن به اشغال بیگانه بود.
گستردگی جنبش میلیونی دانشجویان با کیفیتی که امروز به نمایش گذاشت، آن را رسما و عملا در موقعیت راهبری جنبش رهائی بخش کنونی قرار داد. امروز دگرباره رنگین کمانی سراسری آسمان ایران را زینت داد؛ امروز دگرباره شاهد شکفتن خوشبینی و امید بودیم: کرونوسِ درنده به بند خواهد افتاد.
ناصر کاخساز
شانزده آذر ۱۳۸۸