iran-emrooz.net | Wed, 25.11.2009, 8:53
نقض حقوق بشر و انزوای جهانی رژیم
دکتر حسین باقرزاده
|
سهشنبه ۳ آذر ۱۳۸۸ – 24 نوامبر 2009
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران ابعاد تازهای یافته است. حکومت ایران در برابر گسترش اعتراضات مردمی به تنها زبانی که میشناسد یعنی سرکوب و ارعاب بیشتر دست زده است. موج دستگیریها و شکنجه و اعدام همچنان ادامه دارد. قوه قضاییه ایران هفته گذشته از صدور حکم برای بیش از 80 نفر از فعالان سیاسی، بدون ذکر نام و نشان، خبر داد. از این جمع، پنج نفر محکوم به اعدام شدهاند که قبلا اسامی آنان (حامد روحانى نژاد، محمد رضا على زمانى، ناصر عبدالحسينى، آرش رحمانى پور و رضا خادمى) پخش شده بود. و اکنون خبر میرسد که برای بسیاری دیگر از دستگیرشدگان اخیر، از جمله محمد علی ابطحی، تاجرنیا، زیدآبادی و عطریانفر احکام طولانی زندان، تبعید و یا شلاق صادر شده است. پس از اعدام زندانی سیاسی احسان فتاحیان، از امکان اعدام قریب الوقوع دو زندانی کرد دیگر شیرکو معارفی و حبیب الله لطیفی نام برده شد (گرچه احتمال آن با دخالت جلال طالبانی رییس جمهور عراق اکنون کاهش یافته است). کمتر روزی است که خبری از اعدام یا کاربرد انواع دیگر مجازاتهای خشن و ضد انسانی منتشر نشود. آمار اعدام در جمهوری اسلامی در چند سال اخیر از نظر سرانه رکوردهای جهانی را شکسته و در مقایسه با سالهای پیشتر تا چهار برابر افزایش یافته است.
گسترش سرکوب و خشونت در جمهوری اسلامی باعث آن شده است که جامعه جهانی با صدای رساتری نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کند و رژیم جمهوری اسلامی به انزوای بیشتری گرفتار شود. از جمله، ارگانهای سازمان ملل با قاطعیت بیشتری در سالهای اخیر به محکومیت رژیم ایران رأی میدهند. فراموش نکنیم که در اوایل دهه جاری، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل که برای بیش از دو دهه نقض حقوق بشر در ایران را مرتبا محکوم کرده بود دیگر نتوانست به اکثریت لازم برای این کار دست یابد و این روند را متوقف کرد. ولی در سالهای اخیر کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل که همه کشورهای عضو این سازمان را در بر میگیرد (و از این رو، به مراتب قویتر از کمیسیون حقوق بشر و خلف آن، شورای حقوق بشر سازمان ملل است) با صدور قطعنامههایی مجددا رژیم ایران را بر کرسی اتهام نشانده است. در دو سال گذشته، این قطعنامهها با اکثریت تک رقمی کوچکی تصویب میشد، ولی قطعنامه هفته گذشته با اکثریت قاطع ۷۴ رأی مثبت در برابر ۴۸ رأی منفی به تصویب رسید.
علاوه بر این، قطعنامه یادشده به تفصیل به موارد نقض حقوق بشر در ایران و به خصوص پس از انتخابات 22 خرداد گذشته پرداخته است. تصویب این قطعنامه البته به معنای آن نیست که ضریب «حقوق بشر دوستی» کشورهای عضو سازمان ملل به یکباره پنجاه در سد بالا رفته است! بلکه این تغییر فاحش از یک سو بیان کننده شدت نقض حقوق بشر در ایران است و از سوی دیگر از انزوای سیاسی هر چه بیشتر رژیم ایران در سطح جهانی حکایت میکند. رژیم کودتایی خامنهای/احمدینژاد نه فقط در ایران اعتبار سیاسی خود را از دست داده است و بلکه در سطح جهانی نیز به سرعت رو به انزوا میرود. آقای احمدینژاد برای جلب دوست و حامی به کشورهای آمریکای لاتین در آن سر دنیا سفر میکند، در حالی که روابط ایران با کشورهای همسایهاش در منطقه یکی پس از دیگری بحرانی میشود و حتا کشورهایی مانند عربستان به صف محکومکنندگان نقض حقوق بشر در ایران میپیوندند.
در عین حال، تردید نمیتوان کرد که جامعه جهانی امروز بیش از هر زمان دیگر از وضعیت حقوق بشر در ایران آگاه است و نسبت به آن حساسیت نشان میدهد. آگاهی نسبت به این امر تا حد زیادی مرهون تلاشهای افراد بیشماری است که با استفاده از انواع مختلف وسایل ارتباطی و اطلاعرسانی و تحمل خطرات فراوان سعی دارند که اخبار و تصاویر مربوط به نقض حقوق بشر در ایران را ثبت و ضبط و به اطلاع جهانیان برسانند. این تلاشها بیش از هر چیز در برملا کردن ماهیت رژیم ایران در سطح جهان تأثیر داشته و به نوبه خود به انزوای بیشتر رژیم کمک کرده است. جامعه جهانی اکنون به سختی میتواند چشم خود را بر روی عملکرد رژیم ایران ببندد و همانند گذشته به روابط عادی خود با جمهوری اسلامی ادامه دهد. تصویب قطعنامه علیه رژیم ایران در کمیته سوم سازمان ملل با اکثریت قاطع، تصویب آن را در مجمع عمومی تضمین کرده است و دبیر کل سازمان ملل را وا میدارد که مسئله مربوط به نقض حقوق بشر در ایران را دنبال کند.
همان طور که گفته شد، آگاهی رسانی در مورد نقض حقوق بشر در ایران تأثیر عمدهای در شکلگیری نظر جامعه جهانی نسبت به ایران و جمهوری اسلامی داشته است. علاوه بر انبوه کسانی که سعی کردهاند به صورت فردی اطلاعات مربوط به سرکوب و خشونتهای دولتی را از راههای مختلف به گوش جهانیان برسانند، دهها نهاد حقوق بشری و مدنی نیز به صورت سازمان یافته نیز به این امر اشتغال داشتهاند. این نهادها با رصد کردن منابع مختلف خبری و یا استفاده از منابع مستقیم خود مرتبا اخبار و گزارشهای مربوط به نقض حقوق بشر را بازتاب میدهند. برخی از این نهادها حوزه خاصی از حقوق بشر یا حقوق مدنی را پوشش میدهند و برخی دیگر به صورت به صورت حرفهای و فارغ از جبههبندیهای سیاسی سعی دارند همه مصادیق نقض حقوق بشر را گزارش کنند.
البته باید گفت که رصد کردن موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی کار مشکلی است. رژیم از اعلام رسمی عملکرد خود احتراز میکند و حتا حاضر نیست در مورد اعدامهای علنی خود ارقام و آمار ارائه دهد. سازمانهای حقوق بشری تنها با بررسی منابع گوناگون خبری رسمی و غیر رسمی محلی یا سرتاسری میتوانند به مواردی از نقض حقوق بشر پی برند. از این رو آمارهای منتشره از سوی این سازمانها همواره بخشی از واقعیت، و نه تمام آن، را بازتاب میدهد. ولی همین آمارها نیز وحشتناک است و در سطح جهانی کمتر نظیر دارد. کافی است به گزارشهایی که متناوباً از سوی سازمانهای حقوق بشری و مدنی در باره نقض حقوق بشر در ایران منتشر میشود نظر بیندازیم تا ابعاد فاجعه را درک کنیم.
خوشبختانه در یک دهه اخیر فعالیتهای حقوق بشری و اطلاع رسانی، در مورد نقض حقوق بشر در ایران، در داخل و خارج کشور توسعه یافته است و دهها نهاد مدنی و حقوق بشری در این زمینه فعال هستند. این کار البته در داخل کشور بیهزینه نیست، و مدافعان حقوق بشر خود از جمله کسانی هستند که زیر فشار و سرکوب عوامل رژیم قرار گرفتهاند و گاه بهای سنگینی به خاطر آن پرداختهاند. در عین حال، و به رغم این فشارها، فعالیت حقوق بشری در ایران امروز در حال گسترش است. نهادهایی که به صورت فعال و بی وقفه به امر اطلاعرسانی در مورد نقض حقوق بشر مشغول هستند و سریع و مرتب اخبار و ارقام مربوط به این امر را بازتاب میدهند در گسترش فرهنگ حقوق بشر و آگاه سازی مردم ایران و جهان نقشی اساسی ایفا میکنند.
نمونههای این نهادها در ایران و خارج کشور کم نیستند و بسیاری از آنها و یا فعالان آنها معروف و شناخته شدهاند. ولی نهادهایی نیز هستند که به خصوص با جامعیت به مسئله نقض حقوق بشر میپردازند و مرتب و سازمان یافته اطلاع رسانی میکنند، ولی کمتر نام و نشان آنها یا فعالانشان مطرح میشود. در این جا به جا میدانم از دو تا از این سازمانها یکی در داخل و دیگری در خارج کشور نام ببرم و به سهم خود از تلاش آنها سپاسگزاری کنم. یکی «کمیته گزارشگران حقوق بشر»[۱] در داخل کشور است که اخبار مربوط به نقض حقوق مدنی و بشری را مرتبا و سریعا گزارش میکند. دیگری «فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمریکای شمالی»[۲] است که همه ماهه جامعترین گزارش مربوط به نقض حقوق بشر در ایران را تحت چندین عنوان به تفصیل و با ذکر منبع نشر میدهد. این دو نهاد نمونههای بسیار شاخصی از یک فعالیت حقوق بشری حرفهای، منظم،جامع، مستقل و فارغ از وابستگیهای سیاسی بشمار میروند، و افراد فعال در آن (عموما بدون نام و نشان شخصی) وقت و نیروی زیادی در این امر صرف میکنند. تلاش اینان را باید ارج نهاد و صداقت و فداکاری آنان را ستود.
گسترش سرکوب و خشونت در ایران در ماههای اخیر به واکنش شدیدتر جامعه جهانی در برابر جمهوری اسلامی و انزوای آن در سطح جهان منجر شده است. توسعه فعالیتهای حرفهای و فراسیاسی مدنی و حقوق بشری در جامعه ایران در یک دهه اخیر، همراه با توسعه امکانات ارتباطی مدرن، در افزایش آگاهی مردم ایران و جهان از واقعیتهای سرکوب و خشونت در ایران نقشی اساسی داشته است. آن دسته از فعالان حقوق بشر که به صورت فردی یا تشکیلاتی (و غالبا بدون نام و نشان) در پخش و گزارش اطلاعات و اخبار مربوط به این سرکوبها نقش ایفا میکنند در افشای ماهیت رژیم ایران در سطح جهانی سهم عمدهای داشتهاند. این تلاشها باعث آن شده است که رژیم به خاطر سرکوب و خشونتهای خود در ایران هزینه بزرگی از بابت انزوای خویش در جامعه جهانی بپردازد. کاهش اعتبار سیاسی رژیم در داخل کشور با افزایش انزوای آن در سطح جهان همراه شده و آن را از درون و برون تحت فشار قرار داده است - فشاری که رفع آن جز با کاهش سرکوب و خشونت عملی نخواهد بود.