iran-emrooz.net | Wed, 18.11.2009, 6:33
احتمال کنار آمدن رژیم با غرب؟
دکتر حسین باقرزاده
|
سهشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۸ – 17 نوامبر 2009
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
مواد لازم برای طرح مجدد پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل فراهم شده است. گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در باره ایران (که آخرین گزارش رییس فعلی آژانس، آقای البرادعی بشمار میرود) با لحن شدیدتری از جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده است. آقای اوباما در سفر خاور دور طی گفتگوهای جداگانهای با سران کشورهای روسیه و چین توانسته است تا حدودی آنان را در ادامه یا تشدید فشارهای دیپلماتیک علیه ایران همراه کند. جمهوری اسلامی که در آخرین دور مذاکرات خود با نمایندگان گروه 5+1 سعی کرده بود نرمش تازهای نشان دهد اکنون نگران این تحولات است. مهلت کشورهای غربی برای پاسخ موافق تهران به پیشنهادهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی رو به پایان میرود، و اگر جمهوری اسلامی موافقت خود را با آنها نشان دهد صدور تحریمهای جدید علیه ایران در آغاز سال جدید میلادی قطعی به نظر میرسد.
گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در باره ایران لحن تندتری به خود گرفته است. در این گزارش گفته میشود که جمهوری اسلامی با دیدار نمایندگان آژانس از مرکز تازه اعلام شده فعالیت هستهای فردو در نزدیکی قم همکاری کامل داشته است. در عین حال، آژانس با طرح سؤالاتی در باره این مرکز، رژیم ایران را مستقیما متهم به دروغگویی کرده است. آژانس میگوید شواهد حاکی از آن است که احداث این مرکز از سال 2002 شروع شده و پس از توقف در سال 2004 مجددا در سال 2006 کار ساختمانی آن از سر گرفته شده است، در حالی که رژیم ایران به آژانس گفته که ساخت این تأسیسات در سال 2007 آغاز شده است. علاوه بر این، گزارش میگوید که احتمال وجود تأسیسات هستهای پنهانی در نقاط دیگر ایران نیز وجود دارد نکتهای که برای بسیاری از محافل غربی و اسراییل به عنوان یک زنگ خطر مطرح خواهد شد. گزارش نتیجه میگیرد که رژیم ایران در امر اعتماد سازی ناموفق بوده است.
دو نکته اخیر حربههای برندهای برای فشار بر ایران در اختیار کشورهای غربی میگذارد. مقامات اسراییلی و تندروان کشورهای غربی همواره تأکید کردهاند که ایران تأسیسات هستهای متعددی به راه انداخته است که سعی دارد آنها را از جامعه جهانی پنهان نگاه دارد و از این رو به گفتهها و قولهای رژیم ایران در این باره نمیتوان اعتماد کرد. گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی موضع این افراد را تقویت کرده است. برای رژیم ایران که «داوطلبانه» (و چند روز پیش از آن که موضوع از سوی کشورهای غربی افشا شود) وجود تأسیسات فردو را اعلام کرد و بلافاصله تسهیلات لازم برای دیدار نمایندگان آژانس از این محل را فراهم آورد، گزارش آژانس استیصال آور، و به گفته علی اصغر سلطانیه نماینده رژیم در آژانس «خسته کننده» بوده است.
همزمان با نشر این گزارش، آقای اوباما در دیدار از کشورهای خاور دور سعی کرده است نظر مساعد دو عضو دایمی و دارای حق وتوی شورای امنیت یعنی چین و روسیه را، که کمتر با اقدامات مشترک غرب علیه ایران همآهنگی نشان میدهند، جلب کند. به نظر میرسد که اوباما در این جهت تا حد زیادی موفق بوده است. یعنی هم مدودف رییس جمهور روسیه و هم هوجینتائو رییس جمهور چین، در گفتگو با اوباما آمادگی خود را برای اعمال فشار علیه ایران اعلام کردهاند، و اوباما گفته است که اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در مقابله با تهدید ناشی از مسلح شدن ایران به تسلیحات اتمی با یکدیگر وحدت نظر پیدا کردهاند. مدودف پس از گفتگو با اوباما با لحن صریحتری (در مقایسه با چین) به ایران هشدار داده که به نگرانی جامعه جهانی در باره برنامه هستهاش پاسخ دهد و گرنه با اقدامات جدیدتری مواجه خواهد شد.
تغییر موضع روسیه در برابر ایران به خصوص برای رژیم گران تمام خواهد شد. رژیم ایران در برابر فشار غرب تا حد زیادی به حمایت دیپلماتیک روسیه متکی بوده، و روسیه نیز تا کنون در موارد حساسی توانسته است غرب را از اقدامات حادتر علیه ایران باز دارد. روسیه و چین هر دو از انزوای دیپلماتیک رژیم ایران در جهان به نفع خود بهرهرداری کردهاند و دست بازی در بهرهگیریهای سیاسی و اقتصادی از ایران داشتهاند. ولی نزدیکی رژیم ایران به روسیه، و به خصوص استقبال مقامات روسیه از محمود احمدینژاد پس از انتخابات اخیر، به واکنشهای ضد روسی شدیدی در داخل ایران منجر شده است، و شعارهای «مرگ بر روسیه» که در هفتههای اخیر در تظاهرات جنبش سبز مطرح شد باید به گوش مقامات روسیه نیز رسیده باشد. این احساسات در نظرسنجی بخش فارسی خبرگزاری روسی ریانووستی نیز منعکس شده است جایی که بیش از 92 در سد از 1882 عمدتا ایرانی پاسخ دهنده نظر دادهاند که چهره روسیه در ایران «بد» است.
بد بودن چهره روسیه در ایران باید مقامات روسیه را به این اندیشه وا داشته باشد که در سیاست خود نسبت به رژیم ایران تجدید نظر کنند. رژیم ایران آیندهای ندارد و کشورهایی که زیاد به این رژیم نزدیک شوند گرچه ممکن است در کوتاه مدت غنایمی به چنگ آورند ولی به منافع دراز مدت خود صدمه میزنند. روسیه نیز ظاهرا با توجه به واکنشهای ضد روسی در تظاهرات جنبش سبز در ایران این امر را درک کرده است و سعی دارد از رژیم حاکم بر ایران فاصله بگیرد. این امر نه فقط در موضعگیری اخیر آقای مدودف منعکس شده و بلکه بر روی مهمترین رابطه روسیه با ایران یعنی به راه انداختن نیروگاه هستهای بوشهر نیز تأثیر گذاشته است. روسیه اکنون اعلام کرده که بر خلاف قولهای مکرری که قبلا داده است، این نیروگاه در سال جاری میلادی به راه نخواهد افتاد. براساس قرارداد اولیه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر که بین ایران و روسیه امضا شده، قرار بود این نیروگاه در ژوئیه سال 1999، یعنی بیش از ده سال پیش، به کار افتد، و این کار تا کنون به بهانهها یا دلایل مختلفی به عقب افتاده است. از سوی دیگر، فیروز آبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح از تأخیر شش ماهه روسیه در تحویل موشکهای اس 300 خبر داده و اظهار گله و شکایت کرده است.
در هر صورت، روسیه و چین اکنون برای همراهی با غرب در اعمال فشار علیه رژیم ایران آمادگی بیشتری از خود نشان میدهند. همآهنگی اعضای دایمی شورای امنیت برای اعمال فشار بر ایران، همزمان با انتشار گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به غرب اجازه میدهد که یک حمله گازانبری دیپلماتیک را علیه ایران آغاز کند. مقامات غربی اخطار کردهاند که زمان زیادی برای این کار در دست نیست، و عموما از چند هفته باقی مانده به آخر سال میلادی جاری به عنوان مهلت یاد میکنند. اگر گفتگوها در این فاصله به جایی نرسد زمینه برای طرح موضوع در شورای امنیت فراهم خواهد شد، و اولین قطعنامه این شورا از هنگام روی کار آمدن اوباما در آمریکا علیه ایران ممکن است در ژانویه آینده طرح و صادر شود. کشورهای غربی با آگاهی از ضعف رژیم ایران در داخل کشور امیدوارند بتوانند با اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی رژیم را به عقبنشینی وادارند و معضل فعالیت هستهای ایران را حل و فصل کنند.
این تحلیل البته چندان دور از واقعیت نیست. رژیم ایران به دلیل بحرانها و ضعف داخلی خود در برابر فشارهای خارجی آسیبپذیری بیشتری پیدا کرده است. نرمش رژیم ایران در مذاکرات ماه گذشته نمونه واضحی از این واقعیت بشمار میرود. پیش از این مذاکرات، رژیم رسما وجود تأسیسات فردو را اعلام کرد و در جریان مذاکرات، بازرسی بی قید و شرط نمایندگان آژانس انرژی اتمی از این تأسیسات را بدون چون و چرا پذیرفت. علاوه بر این، نمایندگان رژیم بر خلاف شعارهای دهن پرکن «مرگ بر آمریکا» و سیاست «گفتگو با آمریکا، هرگز» خود حاضر شدند برای اولین بار با نمایندگان آمریکا به گفتگو بنشینند. رژیمی که وضعیت خود را در داخل کشور متزلزل ببیند در روابط خارجی خود چارهای ندارد جز این که نرمش نشان دهد و مصالحه کند. رژیم ایران در گذشته تا حدی به استظهار حمایت روسیه و چین در برابر غرب مقاومت میکرده است، و اکنون که این حمایتها را نیز از دست میدهد در موقعیت به مراتب ضعیفتری قرار خواهد گرفت.
از این رو، احتمال کنار آمدن رژیم با کشورهای غربی در مسئله فعالیتهای هستهای ایران را باید واقعبینانه تلقی کرد. البته اگر ضعف رژیم در برابر کشورهای غربی به شفاف شدن فعالیتهای هستهای ایران بینجامد، و از این طریق مسابقه تسلیحاتی اتمی در منطقه خاورمیانه مهار شود، از این برآیند باید استقبال کرد. ولی وقتی رژیمی در برابر فشار خارجی آسیبپذیر شد خطر در آن است که این آسیبپیری در سایر روابط نیز تأثیر بگذارد و منافع ملی کشور ما را به خطر اندازد. از جمله، رژیم ایران در گذشته برای جلب حمایت روسیه در برابر کشورهای غربی سرمایههای زیادی از منابع ملی کشور، از جمله در دریای خزر، را هزینه کرده است. اکنون که رژیم در موضع ضعیفتری قرار گرفته به مراتب خطر این هزینهها بالاتر خواهد رفت. هزینههایی که مردم یک کشور برای تحمل یک رژیم ضد مردمی میپردازند تنها در سرکوب و بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داخلی خلاصه نمیشود و بلکه در روابط خارجی نیز به صورتهای مختلف (از جنگ گرفته تا تسلیم و غارت) نمود پیدا میکند.
رژیمهای ضد مردمی مقتدر معمولا جنگ را برای مردم خود به ارمغان میآورند، و رژیمهای ضد مردمی ضعیف تسلیم و غارت را. نمونههای عراق و افغانستان در یکی دو دهه اخیر از نوع اول بشمار میروند. رژیم جمهوری اسلامی نیز در آغاز عمر خود که اقتدار داشت جنگ فاجعهبار هشتساله را نصیب مردم کشور ما کرد و در سالهای پس از آن نیز بارها کشور ما را به آستانه جنگ برد. اکنون به همان نسبت که این رژیم ضعیف شده است خطر جنگ رو به کاهش میرود و خطر تسلیم و غارت افزایش مییابد. البته در دوران ضعف یک رژیم خطر جنگ باز هم وجود خواهد داشت، ولی غریزه بقا رژیم را بیشتر به سوی تسلیم میکشاند - و همین عامل به احتمال زیاد به کنار آمدن رژیم جمهوری اسلامی با غرب و شیطان بزرگ در ماههای آینده منجر خواهد شد.