iran-emrooz.net | Fri, 16.10.2009, 6:44
جنبش سبز و پرسشها
اسفندیار طبری
در آستانه چهارمین همایش سراسری اتحاد جمهوری خواهان در شهر کلن آلمان، لازم است که روشنفکران، خود را با پرسشهای جدی در ارتبا ط با جنبش اعتراضی جاری در ایران مشغول کنند و به پاسخهای قاطعی برسند. اما آیا این پرسشها، همان پرسشهایی است که در نوشته فرخ نگهدار (رهبران جنبش سبز ... در ایران امروز) درج شده است؟ فرخ نگهدار، که شخصیت سیاسی مهم و برجستهای است، تا حد زیادی مسایلی را طرح میکند، که اگر روشنفکران سیاسی در این محدوده و این پرسشهای طرح شده در آن مقاله عمل و فکر کنند، از واقعیتهای جامعه ایران و جهان به دور خواهند افتاد.
به یاد آوریم که جنبش سبز چگونه آغاز شد و به دنبال چه خواستههایی بود:
- تقلب میلیونی باند خامنهای - احمدینژاد مردم را به خیابان کشانید.
- حسین موسوی و مهدی کروبی رهبری این جنبش را به دست گرفتند و بر خواسته خود، تجدید انتخابات، پافشاری کردند. - حرکت مسالمت آمیز مردم رنگ سبز به خود گرفت.
- این جنبش به هدف خود، یعنی تجدید انتخابات در شرایطی عادلانه، نرسید و فعالین آن دستگیر شدند.
با وضوح میتوان دید، که این جنبش در این مرحله آغازین خود به شکست انجامیده است، زیرا:
- هدف تجدید انتخابات مو ضوعیت خود را از دست داده است.
- بسیج میلیونی مردم همانند روزهای اول در آینده نزدیک ممکن به نظر نمیرسد. به عبارت دیگر آن تظاهرا ت میلیونی شانس از دست رفته است، که حسین مو سوی از آن استفاده لازم را نکرد (مثلن از ابزار خشونت منفی)
پرسش اصلی و اساسی که در این رابطه باید در باره آن فکر شود، این نیست، که جنبش سبز چه خط و مشی سیاسی برای تداوم خود اتخاذ باید بکند، تا بیشتر از امروز به آن ضربه وارد نشود. پرسش اصلی باید این باشد، که چگونه میتوان مردم را دوباره به خیابان کشانید و جنبش را وارد مرحلهای تازه نمود؟
آین مرحله دوم از سوی فرخ نگهدار و دیگر روشنفکران با خواستههای زیرین عنوان شده است:
- تشکیل گروه حقیقت یاب بی طرف برای رسیدگی به تخلفات
- محاکمه و مجازات عاملین کشتار مردم - اصلا ح قانون انتخابات
- آزادی زندانیان سیاسی
- رعایت آزادیهای قانونی
- بیطرفی صدا و سیما - منع مداخله نهادهای نظامی در امور سیاسی و اقتصادی
این خواستهها درست است و همه ما چنین میخواهیم. اما اگر از این دیدگاه به جنبش سبز بنگریم، که مرحله جدیدی باید آغاز شود، حقیقتن به این مفهوم خواهد بود، که چگونه میتوان مردم را برای این رسیدن به این خواستهها بسیج کرد. پرسش من این است : آیا این خواستهها برای بسیج مردمی، که در ماههای پیشین، آشکارا ضد قانونیت تجربه کردهاند کافی است؟ آیا میتوان با این امید که خامنهای روزی کنار بیاید (چرا که او هم انسانی نظیر انسانهای دیگر است، آنطور که د رنوشته فرخ نگهدار میخوانیم)، مردم را به تداوم جنبش تشویق نمود؟ سیاستی که فرخ نگهدار به آن اشاره میکند، چیزی تازه نیست، بلکه "ادامه" سیاستی است، که احتمالنهاشمی رفسنجانی به دنبال آن است ولی سایر اصلاح طلبان در درون ایران از آن روی گردان شدهاند.
خیانتی که خامنهای و احمدی نژاد به مردم کردهاند بخشودنی نیست و روشنفکرانی که حساب خود را از این باند جدا نکنند و به دنبال مواضع پراگماتیستی عمل گرایانه باشند، از مردم به دور خواهند افتاد. کاربست برخوردهای انسان شناسانهای نظیر این که انسانها تفاوت عمدهای ندارند، تنها از بینش سیاسی ما میکاهد و پاسخگوی هیچ پرسشی نمیتواند باشد. دٰر این رابطه به نظر من پرسشهای مهمی که روشنفکران ایرانی در آستانه همایش به آن پاسخگو باید باشند، مسئله برخورد تاکتیکی با باند خامنه ای- آحمدی نژاد نیست (آن گونه که فرخ نگهد ا رعنوان میکند، ومحور نوشتار خود را بر آن استوار میسازد)، بلکه پرسشهایی نظیر این میباشند:
- چگونه و با چه شعارهای باید به جنبش سبز ادامه داد و به اعتماد مردم صدمه نزد؟
- چگونه میتوان به تضعیف باند احمدی نژاد-خامنهای در ایران کمک نمود؟
- چگونه میتواند به جنبش در ایران کمک کرد (مادی و معنوی)؟ به عبارت دیگر نقش ما در خارج ا ز کشور؟
- نظر اپوزیسیو ن در باره تحریم اقتصادی چیست؟ در این رابطه برخی از روشنفکران نظیر اکبر گنجی نظرات جالبی ارائه دادهاند.
- چگونه میتواند حکومت احمدی نژاد را در خارج از کشور ضعیف کرد؟ - .....