iran-emrooz.net | Fri, 10.07.2009, 13:07
“رییس دولت اسلامی” بجای “رییس جمهور”
دکتر رضا تقیزاده
|
نظام سیاسی ایران با معرفی رییس دولت دهم، دست شسته از پیرایههای جمهوری، برای اولین بار در طول حاکمیت سی ساله ، به اصل خود بازمیگردد. پیش از این هم در نظام انقلابی حاکم بر ایران، عبارت "جمهوری" مصرف انتزاعی داشت؛ نظیر واژه " دمکراتیک " در دیکتاتوریهای سوسیالیستی دست نشانده اتحاد شوروی سابق!
با معرفی دکتر محمود احمدی نژاد (معجزه قرنهای بیستم و بیست و یکم)، بعنوان رییس منتصب دولت دهم، نظام منسوب به اسلام حاکم بر ایران، طبیعت خود را باز میابد. از این لحاظ، استفاده از لفظی بی مسمی نظیر" رییس جمهور " در معرفی این پدیده، تلاشی خواهد بود بی ثمر در اثبات هویتی جعلی.
رییس دولت اسلامی ایران، بعد از این و تا انقضاء تاریخ مصرف ایشان، " رییس دولت دهم " خواهد بود و نه رییس جمهور. از این پس، استفاده از الفاظ قدیمی برای خواندن او در داخل، اقدامی است انحرافی، و در خارج، تکرار عادتی که به تدریج ترک میشود.
عدم استفاده از لفظ رییس جمهور برای معجزه قرن بیست و یکم، نه یک اقدام اعتراضی در نفی نتایج برگزاری نمایش انتخابات، که اقدامی است صادقانه در تائید ماهیت شغلی که به او واگذار شده است.
در اثبات ابطال ماهیت جمهوری در نظام حاکم، من هیچ مطلب تازهای ندارم که پیش از این، و به بهانه جعل نتایج انتخابات اخیر، گنجی و سروش و عبدی و مهاجرانی و بسیاری کباده کشان سابق این معجون بی سابقه سیاسی، پنبه آنرا نزده باشند.
در مردم سالارانه بودن این نظام نیز که قدرت فائق و رهبر لایق آنرا تنها خبرگان طبقه جلیلهای انتخاب میکنند، که شمار آنها به نسبت کل جمعیت ایران بیشتر از آراء باطله به کل صاحبان رای در یک انتخابات سالم نیست هم فعلا حرفی ندارم.
حرف من تنها و تنها در مورد عنوانی است که معجزه قرن، مستحق آن است. با معرفی او بعنوان " رییس دولت دهم " در نظام ولایی- نظامی -اسلامی - الهی حاکم بر ایران، هم او به حق خود میرسد و هم شماره مدعیان ریاست، در جمهوری ماهوی و هرگز شکل نگرفته اسلامی ایران، از این که هست بیشتر نمیشود.
پیش از انتخابات اخیر که بنا بر تمامی شواهد منطقی و قابل پذیرش، میر حسین موسوی برنده آن شد و میباید بجای پدیده قرن، متصدی شغل رییس جمهوری میشد، ابولحسن بنی صدر هم که با رای مردم انتخاب شده بود، بنا به تصمیم رهبر پیشین انقلاب از کار کنار گذاشته شده بود. این دو هنوز زنده و مدعی ریاست جمهوری نظاماند.
مابین این دو، خانم مریم رجوی نیز با شیوهای " دمکراتیک " و "درون- گروه -سالارانه " بعنوان رییس جمهور موقت از سوی شورای دمکراتیک خلقها – و یا چیزی شبیه به این- تعیین شده و در تبعید آماده خدمت است. با این حساب اگر معجزه قرن را هم "رییس جمهور " بخوانیم مدعیان منصبی که در اصل فاقد وجود خارجی است، چهار پایه میشود. از این رو مرجح است که " پدیده " را " رییس دولت دهم " بخوانیم تا تکلیف نهایی کار روشن شود.
به این ترتیب هوس مادام العمر ساختن منصب را نیز از او که خود را کمتر از صدام و اسد و مبارک و قذافی نمیداند، میگیریم. در منصب " ریاست دولت "، معجزه قرن، متوجه خواهد شد که در نظام مردم سالارانه ولایت مطلقه، تنها یک منصب مادام العمر کافی است.