iran-emrooz.net | Wed, 24.06.2009, 17:04
از حسین تا حسین و اما بعد...
دارا گلستان
ابن کثیر میگوید:" موقعی که درحیات معاویه برای یزید ازمردم بیعت گرفته شد، حسین وابن زبیر وعبدالرحمن بن ابی بکروابن عمروابن عباس ازبیعت کردن با یزید سرباززدند معاویه میکوشید که ازمردم برای ولایت عهد پسرش بیعت بگیرد".
طبری در جلد هفتم "سخن از حوادث سال شصتم" آورده است، "وقتی معاویه را بیماری مرگ در رسید، یزید پسر خویش را پیش خواند و گفت: پسرکم سفر و رفت و آمد را از پیش تو برداشتم و کارها بر تو هموار کردم و دشمنان را زبون کردم و عربان را به اطاعت تو آوردم.... در باره این کار که بر تو استوار شده بیمناک نیستم مگر از چهار کس از قریش: حسین بن علی و .."
آنگونه که طبری نقل میکند پس از کشته شدن حسین، "هر چه به تن حسین بود درآوردند، جامه زیرین را بحر بن کعب گرفت. روپوش را که خز بود قیس بن اشعث گرفت. نعلین او را یکی از بنی اود گرفت اسود نام، شمشیرش را یکی از بنی نهشل گرفت...کسان به رناسها و حلهها و شترها روی آوردند و همه را غارت کردند [و سپس] کسان به زنان حسین و بنه و لوازم وی روی کردند، زن بود که بر سر جامه تنش با او درگیر میشدند و به زور میگرفتند و میبردند." (تاریخ طبری جلد هفتم)
بر موسوی و یارانش در صورت شکست جنبش سبز ولی خونین مردم ایران همان خواهد رفت که بر حسین و یارانش رفت. اما در چنین حالتی نیز، حتی با موروثی شدن ولایت در خاندان خامنهای، پایان حکایت بسیار از نفطه آغازش متمایز رقم خواهد خورد.
برای من نیز مانند بسیاری دیگر علت حماقت "بیت رهبری" قابل درک نیست. "بیت رهبری" تا همین جایش هم چنان بیاعتبار و آبرو باخته که ترمیم آن هم در سطح جهان و روابط بین کشورها و هم در داخل ایران نا ممکن است.
فکر اصلاح طلبی و مبارزات غیر خشونت آمیز که با آمدن خاتمی و با تلاش افراد پیرامون او در درون و بیرون ایران فراگیر شد در حال تجربه آخرین تلاش خود است. در صورتی که "بیت رهبری" بر سرکوب اصرار کند تفکر اصلاح طلبی و عدم استفاده از خشونت و مخالفت با دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی ایران در مبارزات سیاسی از طرف مخالفان جمهوری اسلامی ضربه مرگباری خواهد خورد و شرایط برای حضور افراطی گری از همیشه مساعدتر میشود.
از هر منظری که مسائل مربوط به ایران را بررسی کنیم بهترین گزینه حتی به لحاظ منافع خود "رهبر" و بیت او عقب نشینی "بیت رهبری" و گردن گذاشتن آن به خواست جنبش سبز، پرشور و البته با شعور مردم است.
رشد تکنولوژی و امکان ارسال لحظه به لحظه خبرها و تصاویر با وجود خفقان رسانهای در ایران چنان گسترده است که هیچ کدام از حرکات "بیت رهبری" و نیروهای خادم او از دیدهها پنهان نمانده است. شناسائی لباس شخصیها و کسانی که در کشتار مردم دست داشتهاند از طریق تصاویری که وجود دارند حضور آزادانه آنها در میان مردم در آینده را با مشکل روبرو خواهد کرد. این نیروها بیشتر باید بفکر امنیت خودشان باشند تا ایجاد حاشیه امن برای فرماندهان خود.
شرایط امروز ایران مشخصات ویژهای دارد که میبایست آنرا مد نظر داشت.
مهمترین مشخصه اینکه جنبش کنونی هیچ شباهتی به اعتراضات منتهی به انقلاب پنجاه و هفت ندارد. نه خواستهها و نه نیروهای طرفین از جنس انقلاب پنجاه و هفت نیستند. بر خلاف آن، جنبش کنونی حاصل خواست آزادیهای اجتماعی و شرایط بهتر زندگی در جامعه و شکاف در بالا و در کل حاکمیت است. منافع این دو بخش به درجات متفاوت به هستی بخش دیگر و خود گره خورده است. سرکوب پائین به راحتی به نابودی بخش بالائی اعتراضات خواهد انجامید ولی سازش در بالا نتنها پائین را از پای نخواهد انداخت بلکه آنرا به طرف اتخاذ شیوههای افراطی سوق خواهد داد و از مصونیت در مقابل دخالت خارجی خواهد کاست. اگر "بیت رهبری" بر سر عقل نیاید مشکل بتواند در آینده کسی را، مگر به زور یا زر دو باره به پای صندوقهای رای بکشاند. و موضع حل اختلافات از طریق صندوقهای رای در ایران را باید چیزی متعلق به گذشته ارزیابی نمود.
چرا "بیت رهبری" چنین میتازد بدون اینکه لحظهای بیاندیشد؟ آیا این عاقبتی است که فرار از آن غیر ممکن و سرنوشتی است محتوم؟ تا همین جا یقینا بر موسوی و یارانش روشن است که بر هیچ وعدهای از سوی "بیت رهبری" نباید اعتماد کرد. وعدههایی که در روز موعود زیر پا گذاشته خواهد شد و زنان و مردان را جامهها از تن به آورده و خواهند برد.
از میان کشورهای همسایه ایران روسیه با حمایت از "بیت رهبری" هر چه بیشتر در باورهای مردم به دشمنی همیشگی، فرصت طلب و حقیر مبدل میشود. با هر باوری که داشته باشیم جنبش سبز مردم ایران را باید در قامت کنونی اش بزرگ داشت و حمایت کرد. این جنبش هم خواستهای مشخص دارد و هم تا کنون حتی به قیمت خون به موسوی و طیف او وفادار مانده است. امید که این طیف این اقبال بزرگ را ارج نهاده بر خواستهای مردم همانگونه که تا کنون بوده اصرار کنند. خونی را که مردم در راه احقاق حقوق خود دادهاند هیچگاه خشک نخواهد شد.