iran-emrooz.net | Thu, 18.06.2009, 18:53
استعفای رهبر و احمدینژاد
استراتژی مواجهه با کودتا
منصور عدالتخواه
۲۸/۳/۸۸ تهران
آقای خامنهای در اوایل انتصاب ایشان به مقام رهبری جمهوری اسلامی، در یک سخنرانی پرطمطراق، مردم ایران را به دو گروه «عوام» و «خواص» تقسیم کردند و با صدای بلند فریاد زدند؛ «عوام هیچ اهمیتی ندارند، خواص دو گروهاند، گروهی از آنها با ما نیستند که انها نیز دو گروهاند، گروهی بر ما نیستند و گروهی بر ما و مزاحم ما هستند، سر این گروه مزاحم را باید بر سنگ کوفت» (نقل به مضمون)؛ از همان روزها تاکنون شمشیر آقای خامنهای از روی عبا بسته شده است و همچنان از شمشیر و عبای ایشان خون میچکد. ناظران بی طرف و اصلاح طلبان اعتقاد دارند که ایشان از همان روزها تاکنون اقلاً رهبری چند کودتا را به عهده داشته است:
۱- کودتای تغییر قانون اساسی و خانه نشین کردن انقلابیون دموکرات مذهبی از جمله میرحسین موسوی و تحکیم مبانی استبداد دینی و سیاسی
۲- کودتای انتصاب اعضای شورای نگهبان و رئیس قوه قضائیه بدون رعایت خصوصیات لازم قانونی
۳- کودتا علیه دولت و مجلس اصلاحات و سرکوب نمایندگان مجلس و مدیران دولت اصلاحات
۴- کودتای انتخابات مجلس هفتم و حذف بقیه السیف اصلاح طلبان از قوه مقننه
۵- کودتای انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری برعلیه بقایای اصلاح طلبان و آقایهاشمی رفسنجانی و برآوردن احمدی نژاد از صندوقهای رای
۶- کودتای انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری با هدف تحکیم دیکتاتوری سیاسی، دینی و نظامی
گفته میشود که کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد اهداف زیر را دنبال میکند:
• به صحنه آوردن حداکثری مردم برای نمایش جهانی در جهت توسعه سیاستهای قدرت طلبانه ملی و منطقه ای
• تحکیم اهداف کودتاهای پیشین و تشدید دیکتاتوری دینی و سیاسی
• تثبیت رهبری مادام العمر و انتقال آن به آقازاده دلخواه بعنوان جانشین معتمد
• تحکیم زمینههای تشکیل حکومت اسلامی و عبور از جمهوری اسلامی
• مواجهه نظامی با جهان و منطقه حتی به قیمت تحمیل یک جنگ ویرانگر و خانمان سوز
چنان که مستفاد میشود، در کودتاهای قبلی، آقای خامنهای مستقیماً در برابر مردم قرار نداشتهاند و بیشتر با نیروهای داخل حاکمیت درگیر بودهاند که به کمک دلارهای نفتی، تفسیر به رای برخی از مفاد قانونی، نیروهای انتظامی - سپاهی، بسیجی و لباس شخصیها، دادستانیها و دادگاههای انقلاب و دادگاه ویژه روحانیت همراه با رعب و وحشت عمومی، همه آنان را خانه نشین، گوشه گیر و یا از میدان به در کردند. اما کودتای انتخاباتی اخیر که گفته میشود با پشتیبانی نیروهای نظامی ویژه و مشاوران چینی و روسی و عوامل دولت دست نشانده احمدی نژاد به انجام رسید، به مواجه و رویارویی مستقیم رهبری با آحاد مردم ایران تبدیل شده است که یکایک و به تنهایی در صفهای رای ریزی به کاندیدای منتخب خود منتظر ایستاده و رای دادهاند، درحالیکه رهبری و دولت دست نشانده که تاکنون حق آزادی آنان را نادیده گرفته بود، در این کودتا حق رای و رای آنان را با تحقیر به بازی تمسخرآمیزی گرفت که تاب تحمل این حیلت برای مردم بویژه برای جوانان غیر ممكن بود و شخص رهبر خود از فراخوانان مشارکت حداکثری مردم در این انتخابات بوده است؟ بنابراین در این کودتا به تقریب رهبری در برابر اکثریت مطلق مردم ایران قرار گرفته است، و مردم ایران در مواجهه با کودتای انتخاباتی از خانهها به خیابانها آمدهاند و از نامزدهای مورد علاقه خود میخواهند که رای آنها را از دزدان ودروغگویان پس بگیرند. اما رهبری کودتا و کودتاچیان تا این لحظه نه تنها به صحت اعمال خویش اصرار دارند، بلكه مردم را اوباش و خس و خاشاک و آشوبگر و فتنه گر میخوانند و بطور مداوم بر روی آتش شعله برکشیده حق طلبی وعدالت خواهی مردم بنزین میریزند.
در این مسیر کوشش نامزدهای ریاست جمهوری بویژه آقای میرحسین موسوی برای تسلیم رهبر در برابر رای مردم به دلایل زیر تاکنون ناکام مانده است:
۱- عقب نشینی رهبر و قبول ابطال آراء از نظر حقوقی و عرفی به معنی صلب صلاحیت شخص رهبر از مقام رهبری است.
۲- عواقب صلب صلاحیت از مقام رهبری، به احتمال زیاد و الزاماً به عزل ایشان از مقام رهبری منتج خواهد شد.
۳- عزل رهبر از مقام رهبری لزوماً به دلیل تجارب تلخ 30 سال گذشته به تغییر در قانون اساسی و تغییر در نظام رهبری کشور منتهی خواهد شد.
۴- کودتاگران به قربانیان کودتای خودشان تبدیل خواهند شد.
۵- مردم به عدالت و حقوق واقعی خود دست خواهند یافت. و منطقه و جهان آرام تر خواهد شد.
لذا میتوان پیش بینی کرد رهبری کودتا تمامی تلاش خود را به کار خواهد گرفت که مردم را از خیابانها به خانهها برگرداند و رهبران جنبش مسالمت آمیز جمهوریت و عدالت را با حبس و اعدام نابود کند، چنانکه هم اکنون تعداد زیادی از مقامات سابق و رهبران احزاب سیاسی اصلاح طلب، دانشجویان و مردم عادی را زندانی کردهاند و در خیابانهای همه شهرها، ضرب و شتم و کشتار مردم بی دفاع به روش معمول کودتاگران تبدیل شده است و گویا این خون ریزی را تا شکست کامل کودتاچیان که با این روند، بسیار انتقام آمیز خواهد بود، سر باز ایستادن نیست، مگر آنکه کودتاچیان به امید عفو مردم بطور مسالمت آمیز تسلیم شوند و اجازه دهند با تشکیل دولت آقای میرحسین موسوی، زمینههای اقدامات اصلاح قانون اساسی فراهم شود و درغیر این صورت، مواجهه با کودتا و کودتاچیان و رهبری ضد كودتا احتمالاً با روشهای زیر ادامه خواهد یافت:
مواجه با کودتا و رهبری ضد كودتا
• حضور مردم در خیابانها و بر بام خانهها بر خلاف انتظار کودتاچیان تداوم خواهد یافت و امکان فرارویی آن با تبدیل به تحصنهای سراسری و اعتصابهای وسیع عمومی و دولتی در زمان کوتاهی وجود دارد و زمزمههای آن نیز از هم اکنون آغاز شده است.
• رهبران ضدکودتا نه تنها ذرهای کوتاه نیامدهاند، بلکه نمیتوانند پشت مردم را خالی کنند چه در آن صورت، مردم آنان را به دلیل همكاری با کودتا هرگز نخواهند بخشید و احتمال اینکه با افزایش خشونتهای كودتاگران و در صورت دستگیری رهبران عدالت خواهی مردم، جریان رهبری جنبش از داخل به خارج انتقال یابد و احتمالا بشدت رادیکالیزه شده و حتی به شکل جنگ داخلی و بصورت بالکانیزه ظاهر شود، وجود دارد. لذا مسئولیت رهبران ضد کودتا بویژه آقای میرحسین موسوی و آقای مهدی کروبی که اینک چشم امید مردماند نه تنها صیانت از آرای مردم بلکه هم اکنون به صیانت از کیان کشور با مسئولیتهای ملی و جهانی تبدیل شده است.
• تداوم پشتیبانی مراجع دینی و گروههای سیاسی داخلی و خارجی ایرانیان با هر اندیشه و سازمانی از ضرورتهای تدوام جنبش عدالت خواهی و آزادی خواهی مردم ایران است و میتواند به کاهش تشنجات و عبور نسبتاً مسالمت آمیز بحران کمک شایان توجهی معمول دارد.
• پیوستن و همراه شدن نیروهای مردمی سپاهی – بسیجی و ارتشی و امنیتی با اعتراضات مردم و فرمان گیری ازشورایی با هدایت آقای موسوی و دیگر رهبران ضد کودتا و جنبش اصلاح طلبی پدیدهای است که از هم اکنون شروع شده و گسترش آن، کودتاچیان را كاملا آچمز و به تسلیم سریع واخواهد داشت.
• وادارکردن بلندگوهای تبلیغاتی کودتاچیان یعنی صدا و سیما به انعکاس نظرات رهبران ضد کودتا و مردم از وظایف مبرم فراروی جنبش عدالت خواهانه و آزادی خواهانه مردم است که بدون انجام آن خسارات فراوانی به مردم و کشور وارد خواهد شد.
• تشکیل جلسه مجلس خبرگان و تعیین شورای رهبری بدلیل فقدان عدالت رهبری و پیش گیری از تعمیق بحران سراسری کشور وظیفه مبرم، اساسی و فوری و فوتی قانونی آن مجلس است که میباید به سرعت به انجام آن همت گمارد، تا متعاقب آن با استعفای جمعی نماینگان فعلی مجلس شورای اسلامی و تشکیل مجلس موسسان برای اصلاح قانون اساسی فراهم شود.، در غیر این صورت کنترل اوضاع کشور روز به روز دشوارتر و غیرممکن تر خواهد شد.
• عزل دولت احمدی نژاد بنا به شرایط بحرانی كشور و تشکیل دولت موقت توسط میرحسین موسوی برای اداره امور جاری کشور و آماده سازی مقدمات برگزاری انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، وظیفهای بسیار مبرم و فوری رهبری ضد كودتا است که با انجام آن ضمن آرام سازی فضای عمومی و ایجاد شرایط اداره امور كشور، دخالت خارجی نیز خنثی شده و از بروز خساراتی بیش از این نیز جلوگیری شود.
منصور عدالتخواه
28/3/88 تهران