iran-emrooz.net | Fri, 10.04.2009, 18:48
رای به موسوی یعنی دور شدن از راه دوزخ!
محسن حیدریان
|
جنبش انتخاباتی كه با انصراف خاتمی سرد شده بود، بتدریج به میدان بروز دگرگونیهای خاموشی تبدیل میشود كه در سالهای اخیر در روح و اعماق جامعه و بازیگران سیاسی شكل گرفته است. تصادفی نیست كه همه نامزدهای موجود خواستار تغییرات كم و بیش مهمی در سیاست داخلی و خارجی كشورند. بنظر میرسد هر چه به زمان انتخابات نزدیكتر میشویم ، شاهد بازیهای تازهتری از نامزدها و دیگر بازیگران سیاسی در صحنه سیاست ایران خواهیم بود. اما دیگر همه میدانند که تثبیت و كسب بیشتر حقوق شهروندی در آینده نزدیك سیاست ایران در گرو تناسب قوای سیاسی است. زیرا تمامی انتخابات سیاسی سالهای اخیر بروشنی نشان داده است كه افكار عمومی اکثریت مردم ایران خواهان تغییر و تحولات سیاسی از طریق رای، انتخابات و روشهای مسالمت آمیز و تغییر از درون نظام است. یعنی همه چیز بستگی به نیرومندی جنبش دمكراتیك و فشاری دارد که از همه سو بر دولت احمدی نژاد وارد میشود.
به گمانم اصلیترین موضوع این دوره انتخابات، شناخت راه دوزخ و دور شدن از آن است. راه دوزخ یعنی هموار کردن راه پیروزی دوباره احمدینژاد در این انتخابات است. زیرا احمدی نژاد با داشتن رای ثابت بیست درصدی، از راه تحریم، بیتفاوتی و انزوا جویی نیروهای زنده ایران براحتی میتواند چهار سال دیگر سکان کشور را بسوی یک جهنم واقعی هدایت کند. این راه به سوی تخریب و انهدام کامل اقتصاد ملی ، سرگشتگی و ناامیدی بیشتر روشنفکران و آزادیخواهان کشور و ادامه انزوای جهانی ایران است. درست برعکس اکثر مردم ما از شکست دولت کنونی و به عقب راندن خط قرمزهای عبور ناكردنی در نظام سیاسی تبعیض آمیز حاكم یک گام به رسیدن مردمسالاری نزدیک تر میشوند.
نگاهی به رفتار و سخنرانیهای موسوی و کروبی نشان میدهد که هر دو میکوشند زبان و برنامههای سیاسی خود را با خواستهای رای دهندگان منطبق کنند. این واقعیت، فرصت کم نظیری است که رای دهندگان و نیر بازیگران سیاسی از هم اکنون با پیش کشیدن خواستهای خود به تمایز یابی سیاسی و ضعف یا تقویت این یا آن گرایش سیاسی اقدام کنند.
اما امتیاز مهم موسوی تاکید او بر اجرای قانون، آزادى مطبوعات ، عدالت بسود اقشار تهیدست، تنش زدایی در سیاست خارجی، جمع آوری گشتهای ارشاد و موافقت با تاسیس تلویزیونهای خصوصی است. افزون بر اینها واقعیت این است که پیروزی موسوی به دلیل رابطه تاریخی نسبتا برابری که با آقای خامنهای داشته، اثر مهمی در موازنه قوای سیاسی در حاکمیت جمهوری اسلامی به زیان اقتدارگرایان دارد. با رییس جمهور شدن موسوی، نه تنها تاریخ مصرف دولت احمدی نژاد به پایان میرسد، بلکه دامنه نفوذ ولایت فقیه بطور محسوسی کاهش خواهد یافت و این نهاد ناگزیر به عقب نشینی به سمت نقش سنتی خود بعنوان یک نهاد ماورا جناحی خواهد شد. قانون گرایی موسوی و اهتمام به اجرای تمامی اصول قانون اساسی، به ویژه اصول مرتبط با حق حاکمیت مردم و تحقق ظرفیتهای نهفته در آن زمینههای لازم برای گسترش و نهادینه سازی آزادیهای اجتماعی، سیاسی ، تقویت و گسترش نهادهای غیر دولتی، گسترش سطوح مشارکت و رقابتهای اجتماعی، دفاع از حقوق شهروندی و تسهیل نظارت عمومی را فراهم میکند.
پیروز موسوی با بستن پرانتز احمدی نژاد، در واقع راه را برای سمت گیری کل نظام بسوی مسیر طبیعی دوران پس از رفسنجانی و خاتمی با تنش کمتر هموار میکند. بنابراین شرکت در انتخابات واستفاده ازاین فرصت برای فشار بیشتر به موسوی در انطباق بیشتر او با نیازهای ایران امروز برای کسانی که خواهان تغییر قانون اساسی بامشی مسالمت آمیزند، یک وظیفه سیاسی است. از یاد نباید برد که از اقدامات و کارهای خرد است که پروژههای کلان برمی خیزد ودر پرتو چنین كوششهایی است كه افق تازهای دیر یا زود در صحنه سیاست ایران گشوده خواهد شد.
شرکت در انتخابات در شرایط مشخص كنونی و رای به میر حسین موسوی به معنای كنار گذاردن خیال پردازی سیاسی و احساس مسئولیت ملی برای سرنوشت ایران و حفظ فضای تنفس برای میلیونها ایرانی آزادیخواه است.