iran-emrooz.net | Sat, 04.04.2009, 21:21
ارسال گاز ارزان به سوریه یا صدور گاز به اروپا؟
دکتر رضا تقیزاده
|
مسئولان جمهوری اسلامی، با تاثیر گرفتن از بحران اقتصادی در جهان و پیشبینی کاهش درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت، سال جاری را سال صرفهجویی نامیدهاند. با این وجود وزارت نفت، بجای تلاش برای تامین نیازهای داخلی، به بهانه یافتن مسیر تازه برای صدور گاز به اروپا، در تدارک تامین گاز ارزان برای سوریه است!
روز ۱۲ فروردین غلامحسین نوذری وزیر نفت ایران پس از دیدار و گفتگو با وزیر نیروی سوریه در دمشق، و در تعقیب پارهای از هدفهای سیاست خارجی دولت، از توافق دو کشور برای همکاری در احداث خط لوله جدید ی خبر داد که قرار است گاز ایران را از مسیر عراق به سوریه برساند.
در توجیه توافق تازه، نوذری مدعی شد که با استفاده از مسیر تازه، گاز ایران به جنوب اروپا صادر خواهد شد. نوذری همچنین مدعی شد که مسیر جدید خط لولهای که آنرا " پرشین پایپ لاین " نامید، بهترین مسیر برای صدور گاز طبیعی ایران به اروپا است.
آقای نوذری که در زمان وزارت او، بیش از هر زمان دیگری در جمهوری اسلامی، وزارت نفت رنگ سیاسی گرفته است، در ادامه فرمایشات خود در دمشق، ضمن تاکید بر اهمیت روابط ایران و سوریه و عزم رهبران دو کشور برای ارتقاء این روابط، فاش ساخت که توافقنامهای برای فروش گاز ایران به سوریه به امضاء رسیده است.
در اظهارات آقای نوذری البته اعلام نشد که هنوز در این رابطه توافقی برای صادرات گاز ایران به یونان و ایتالیا به امضاء نرسیده است!
در گذشته نیز طرحهای جمهوری اسلامی برای صدور گاز طبیعی ایران، به سبک اتحاد جماهیر شوروی سابق - که تا پیش از سقوط به تمامی دوستان اروپای شرقی و اعضاء پیمان ورشو نفت ارزان تحویل میداد- بیشتر با انگیزههای سیاسی بموقع اجرا گذاشته شده است تا در نظر داشتن منافع تجاری و اقتصادی کشور.
به این دلیل، بازدارندههای سیاسی متعاقباً و در نتیجه تغییر شرایط روز، یا مانع نهایی شدن آنها گردیده و یا ادامه اجرای طرحها را با مانع مواجه ساخته است.
یک نمونه بزرگ از مجموعه طرحهای به نتیجه نرسیده صدور گاز ایران، احداث خط لولهای است که ایران آنرا " خط لوله صلح " نام داده است. در ابتدا قرار بود از این مسیر، روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز ایران، پس از تولید در حوزه پارس جنوبی به دو کشور پاکستان و هند صادر شود. پانزده سال پس از چانه زنیهای فراوان، و تحمل هزینه کشیدن خط لوله تا مرز پاکستان، و علیرغم تن دادن به تخفیفهای چشمگیر و ارائه قیمتی بمراتب پایین تر از قیمتهای منطقه، سرنوشت طرح مزبور بدلیل مداخله امریکا و ملاحظات امنیتی در هند، همچنان در ابهام قرار دارد. ایران اینک به دلیل به نتیجه نرسیدن طرحهای تولید گاز، ظرفیت لوله صلح را روزانه ۳۰ تا ۴۰ میلیون متر مکعب در نظر گرفته است.
در اقدامی مشابه، ایران برای جلب دوستی با ارمنستان، و ایجاد تعادل در روابط سیاسی غیر دوستانه با آذربایجان، تصمیم به صدور روزانه ۳ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به ارمنستان گرفت. با وجود آنکه خط لوله انتقال گاز ایران به ارمنستان با هزینهای قابل ملاحظه تکمیل شده است، درست در روزی که آقای نوذری در دمشق، از کشف بهترین مسیر صدور گاز طبیعی ایران به اروپا خبر میداد، ارمنستان اعلام داشت که بدلیل کافی بودن گاز صادراتی روسیه، به دریافت گاز ایران نیازی ندارد!
طرح صدور گاز طبیعی به ترکیه نیز که تنها طرح اجرا شده صدور گاز ایران است، در شرایطی به امضاء رسید که دولت اسلامگرای اوربکان در انکارا قدرت را در دست گرفته بود. اجرای همین طرح نیز پس از انصراف دولت بعدی ترکیه، تنها زمانی تحقق یافت که دولت اسلامگرای اردوغان به روی کار آمد.
اینک در تلاشی تازه، وزیر سیاسی نفت ایران از قبول تعهد دیگری خبر میدهد که در آن انگیزه تامین هدفهای سیاسی – ماند دم بیرون آمده خروس- بمراتب بیش از دلایل تجاری دیده میشود. در حقیقت، فکر ارسال گاز ارزان و یا مجانی به سوریه، بمنظور خریدن دوستی دمشق، در پشت نقاب " بهترین مسیر صدور گاز به اروپا پنهان شده است.
مشکل عمده صدور گاز ایران به اروپا که در شرایطی متفاوت میتواند بهتری مشتری گاز صادراتی ایران باشد، عدم تمایل اروپا برای همکاری در زمینه انرژی با ایران است. از این لحاظ در صورت ادامه روند جاری و حفظ ماهیت و رفتارهای نظام سیاسی ایران، اروپا برای داخل شدن در هر نوع همکاری جدی در بخش انرژی با ایران تمایلی نشان نخواهد داد.
وزارت سیاسی شده نفت ایران که مرکز حاتم بخشیهای داخلی و خارجی دولت کنونی است، بهتر از هر مرکز دیگر در درون دولت از دلایل پای پس کشیدن شرکتهای اروپایی از برنامههای توسعه منابع انرژی ایران مطلع است.
در گذشته، ابتدا شرکت بی پی، بعد از آن شرکت هلندی- بریتانیایی شل، آنگاه استات اویل نروژ، انی ایتالیا، و در اخر، توتال فرانسه از ایران و پروژههای نفت و گاز آن خارج شدهاند. خروج این شرکتها، توسعه و بهره برداری از منابع گاز و نفت ایران را تا کنون با چند سال تاخیر و دهها میلیارد دلار زیان و ضرر روبرو ساخته است. در چنین شرایطی، اروپا نمی تواند از طرحهای توسعه گاز ایران خارج شود، در عین حال خود را برای خرید گازی که موجود نیست آماده سازد!
چنانچه این آمادگی نیز وجود میداشت، مسیر سوریه بدتری مسیری بود که میتوانست گاز ایران را به اروپا منتقل سازد.
در انتخاب بهترین مسیر برای صدور گاز، امنیت راه، کوتاهی نسبی خط لوله، شرایط طبیعی برای احداث خط لوله، هزینه کمتر ارسال، و مشتری بهتر و همچنین در اختیار داشتن بازار تثبیت شده از جمله عوامل اصلی بشمار میروند. در مورد مسیر عراق – سوریه به یونان، هیچیک از این عوامل در جهت منافع صادراتی ایران نیست.
مسیر عراق و بعد سوریه، بدلیل ادامه فعالیتهای تروریستی و جنگ داخلی در عراق و قرار داشتن سوریه در خط اول جنگ با اسراییل، نا امن ترین مسیر ممکن به حوزه مدیترانه است. طی سالهای اخیر تقریبا تمامی تاسیسات انتقال نفت در این مناطق مورد حمله قرار گرفتهاند. اروپا به امنیت انرژی معتقد است و هرگز تامین نیازهای انرژی خود را در معرض مخاطرات چنین مسیری قرار نخواهد داد!
در صورت نادیده گرفتن ضریب امنیت فوق العاده پایین این مسیر، هزینه احداث آنرا نیز هیچ سرمایه گذار خارجی – بخصوص در شرایط کنونی اقتصادی در جهان – تامین نخواهد کرد. از این جهت ایران مجبور به تامین هزینه احداث " پرشیان پایپ لاین" برای برادران سوری نیز خواهد شد.
در صورت تکمیل خط لوله- علیرغم تمامی بازدارندهها، و آغاز ارسال گاز از این مسیر، ایران ناگزیر به پرداخت حق ترانزیت به عراق است – همان حقی که پاکستان نیز در قبال اجازه صدور گاز از " لوله صلح "به هند مطالبه خواهد کرد.
در صورت به نتیجه رسیدن فرضی صدور گاز به یونان، سوریه نیز به نوبه خود مطالبه حق ترانزیت خواهد کرد که هر دو مبلغ بر هزینههای فروش افزوده میشوند.
بازار سوریه، بازار تثبیت شدهای برای فروش گاز ایران نیست، به این جهت، ایران ناگزیر به قبول قیمتهای ترجیحی خواهد شد – همان حاتم بخشی که قرار است، به بهانه قیمتهای منطقهای در قبال فروش گاز به پاکستان صورت بگیرد.
در صورتی که ایران گاز اضافی برای صدور داشته باشد، البته اروپا، بهترین بازار برای ایران محسوب میشود. در چنین شرایطی، ترکیه بهترین مسیر ممکن برای صدور گاز ایران است.
برای افزایش صدور گاز به ترکیه و از آنجا به اروپا، ایران هزینه اضافی برای کشیدن خط لوله تازه متحمل نخواهد شد. اولا افزایش فشار در خط لوله فعلی گاز به ترکیه و عملا افزایش ظرفیت آن ممکن است. ثانیا، خط لوله نابوکو با سرمایه اروپا در دست احداث است و بعد از تکمیل نیازمند یافتن صادر کنند گان بالقوه منجمله ایران خواهد بود.
ترکیه پس از پیوستن به جامعه اروپا، قانوناً قادر به دریافت حق ترانزیت از ایران نیست. همچنین، اروپا که بازار گاز مصرفی آن تثبیت شده است، بالاترین بهای ممکن را به ایران خواهد پرداخت.
با این وجود، وزیر سیاسی نفت ایران همچنان مدعی است که بهترین مسیر ممکن برای صدور گاز ایران به اروپا از سوریه میگذرد!
آقای نوذری در توجیه ادعای خود البته توضیح نمیدهد، که برادران روسی، به هیچ وجه مایل به حضور ایران در بازار انحصاری گاز اروپا و رقابت با آنها نیستند- به این علت از راه سوریه ایران را بدنبال نخود سیاه فرستادهاند. ایشان توضیح نمیدهد، که ایران تا 5 سال آینده، کمترین ظرفیت اضافی برای صدور گاز به اروپا را در اختیار نخواهد داشت و لی با کاستن از بخش از نیازهای داخلی میتواند گاز کجانی به سوریه ارسال کند. ایشان توضیح نمی دهند، که بهانه صدور گاز به اروپا از راه سوریه، تنها در جهت جلب همکاری دمشق با ایران، و حفظ مسیرهای ارتباطی با لبنان است. آقای نوذری توضیح نمی دهد که دمشق هم اکنون بابت نفت ارزان تحویلی در گذشته، با وجود بر خورداری از قیمتهای ترجیحی، بیش از ۳ میلیارد دلار به ایران بده کار است واز پرداخت دیون خود طفره میرود! آقای نوذری توضیح نمی دهد که ماموریت عمده ایشان در دمشق، حاتم بخشی از کیسه ملت برای جلب رضایت رفقای سوری است و نه دلمشغولی برای صدور گاز ایران به اروپا.