شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - Saturday 23 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 17.12.2008, 8:01

پیام خامنه‌ای‌ به غرب


دکتر حسين باقرزاده

سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۷ – 16 دسامبر 2008
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

آقای خامنه‌ای ‌ظاهرا به برآوردن محمود احمدی‌نژاد از صندوق‌های رأی در سال آینده مصمم است. علاوه بر این، او با تأكید بر این امر ظاهرا تلاش دارد به غرب و به خصوص به آقای‌اوباما رییس جمهور انتخابی آمریكا پیام ‌‌دهد كه به انتظار تغییر حكومت در ایران ننشینند و هر سخن و طرحی دارند با حكومت فعلی ایران در میان بگذارند. اظهارات آقای خامنه‌ای در حمایت از احمدی‌نژاد موجبات یأس گروه‌های اصلاح‌طلب را فراهم آورده و نقشه‌های آنان برای بازگشت به حكومت را دچار مشكل كرده است. ولی اهمیت این سخنان به مراتب بیش از تأثیری است كه بر روابط جناح‌های حكومتی و شانس ‌آن‌ها در تصرف قدرت می‌گذارد. این سخنان را باید در متن مشكلات اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران در نظر گرفت تا پیام نهفته در آن را دریافت و به اهمیت آن در شرایط فعلی ایران و بحران‌های داخلی و خارجی آن پی برد.

ایران در شرایط اقتصادی و اجتماعی سختی به سر می‌برد. گرانی و تورم 30 درسدی بر زندگی اكثریت قاطع مردم تأثیر گذاشته است. بحران‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی، از فقر و اعتیاد گرفته تا خشونت و نا‌امنی و جنایات، هم‌چنان رو به افزایش است. تحریم‌های بین‌المللی بر روابط مالی و اقتصادی ایران با جهان خارج تأثیر گذاشته و اوضاع اقتصادی كشور را وخیم‌تر كرده است. علاوه بر همه این‌ها در ماه‌های اخیر از یك سو كاهش شدید قیمت نفت در بازار جهانی معادلات بودجه دولتی را به هم ریخته و از سوی دیگر بحران شدید اقتصادی جهان به ایران نیز سرایت كرده است. كاهش شدید درآمد دولت از نفت، تأمین بسیاری از هزینه‌های جاری آن را دچار اشكال كرده و حتا باعث آن شده است كه طرح تحول اقتصادی احمدی‌نژاد در نطفه خفه شود. اگر درآمد نفت هم‌چنان پایین بماند، پیش‌بینی می‌شود كه دولت در تأمین بسیاری از یارانه‌های مالی دچار اشكال شود و این امر طبیعتا نارضایی‌های زیادی را به دنبال خواهد داشت. در مجموع، و در شرایط بحران اقتصادی جهان، در یكی دو سال آینده چشم‌انداز تاریكی در برابر حاكمان جمهوری اسلامی قرار گرفته و این امر آنان را واداشته است تا پیش از وقوع واقعه علاجی بیندیشند.

تلاش‌هایی كه در چند ماه اخیر از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران برای نزدیكی با آمریكا به عمل آمده در این چشم‌انداز قابل فهم است. البته خواست نزدیكی با آمریكا چند سالی است كه از سوی جمهوری اسلامی به صورت‌های مختلف مطرح شده است. در دوران ریاست‌جمهوری آقای خاتمی، این مسئله در كشمكش قدرت بین اصلاح‌طلبان و ولایت فقیه دچار مشكل گردید و تلاش‌های خاتمی برای ارتباظ با آمریكا از سوی‌ خامنه‌ای وتو شد. پس از روی كار آمدن احمدی‌نژاد، اما، كنترل سیاست (داخلی و) خارجی یك‌سره به دست خامنه‌ای افتاد و تلاش برای نزدیكی‌ با آمریكا شدت پیدا كرد. نامه‌پراكنی‌های احمدی‌نژاد به سران غرب و به خصوص جورج بوش دقیقا این هدف را دنبال می‌كرد. یعنی اگر آقای بوش به نامه احمدی‌نژاد پاسخ داده بود راه برای مكاتبات و ارتباطات بعدی گشوده می‌شد و این امر می‌توانست به تدریج راه ارتباط با آمریكا را باز كند. این كار اتفاق نیفتاد. ولی در ماه‌های اخیر كه بحران‌های اقتصادی ایران رو به تشدید گذاشته است، حاكمان جمهوری اسلامی به تلاش‌های تازه‌ای برای شكستن بن بست روابط خود با آمریكا دست زده‌اند.

این تلاش‌ها به خصوص از هنگامی كه مقامات آمریكا تصریح كرده‌اند كه به دنبال تغییر جمهوری اسلامی نیستند و بلكه فقط تغییر رفتار آن را هدف قرار داده‌اند تشدید شده است. فعال شدن آقای هوشنگ امیراحمدی رییس «شورای ملی ایرانیان-آمریكاییان» در برقراری تماس بین مقامات آمریكایی و ایرانی و سفرهای اخیر او به ایران حاكی از این تلاش‌ها است. انتخاب آقای باراك اوباما به ریاست جمهوری آمریكا كه خواهان مذاكرات بی قید و شرط با ایران است زمینه مناسب‌تری برای این كار فراهم آورده است. نامه تبریك آقای احمدی‌نژاد به یك رییس جمهور منتخب آمریكا (اوباما) در نوع خود در دوران جمهوری اسلامی بی سابقه بود. و بالاخره سفر دو هفته‌ای مشایی معاون احمدی‌نژاد به نیویورك بنا به گزارش‌ها همراه با تقاضا برای ملاقات با اوباما یا نمایندگان او صورت گرفته بود. این تقاضا نیز در سطح بالایی مانند معاون رییس جمهور بی سابقه است. در مجموع، مقامات جمهوری اسلامی در ماه‌های اخیر به تلاشی بی‌سابقه برای برقراری ارتباط با آمریكا خصوصا، و ترمیم روابط خود با غرب عموما،‌ دست زده‌اند.

از سوی دیگر، غرب كه از سركشی جمهوری اسلامی در برابر خواست شورای امنیت به تنگ آمده و فعالیت‌های هسته‌ای ایران را مشكوك می‌داند و از مواضع تند احمدی‌نژاد در برابر اسراییل نگران شده است، در برابر پیام‌های مستقیم و نامستقیم رهبران ایران حالت صبر و انتظار را پیشه گرفته است. غربیان امیدوارند كه از یك سو فشارهای ناشی از تحریم‌های سازمان ملل مواضع رهبران ایران را تعدیل كند و آنان را به انعطاف وادارد، و از سوی ‌دیگر با توجه به این كه از دوران حكومت احمدی‌نژاد شش ماه و اندی بیش باقی ‌نمانده است به انتظار آن نشسته‌اند تا ببینند چه تغییری احیانا در قدرت اجرایی ایران صورت می‌گیرد با این ارزیابی كه اگر احیانا اصلاح‌طلبان روی‌ كار بیایند زمینه بهتری برای تفاهم و نزدیكی با رژیم حاكم بر ایران حاصل خواهد شد. از جمله، از قول نزدیكان آقای ‌اوباما مطرح شده است كه او برای تماس و مذاكره با جمهوری اسلامی تا انتخابات ایران در سال آینده صبر خواهد كرد و عجله‌ای برای این كار نشان نخواهد داد. ظاهرا سیاست‌گذاران غربی معتقدند كه با این كار می‌توان بر نتیجه انتخابات نیز تأثیر گذارد و شانس اصلاح‌طلبان را بالا برد.

این مسئله‌ای است كه حاكمان ایران را به شدت نگران كرده است. آقای محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد به اصطلاح «حقوق بشر» قوه قضاییه به «همشهری» گفته است كه «تمام امکانات غرب بسيج شده است تا روی انتخابات تأثير بگذارد و حتی ياوه‌گويی‌های امثال سارکوزی و گاهی هم اوباما و باقيمانده دولت بوش تماما برای تأثير‌گذاری در انتخابات رياست‌جمهوری ايران است». در مجموع، مقامات ایران و شخص آقای خامنه‌ای از این تعلل غرب و سیاست صبر و انتظار آن دل خوشی ندارند. اقای خامنه‌ای كه از اصلاح‌طلبان تلویحا به عنوان شاه سلطان حسین‌هایی یاد كرده كه در برابر دشمنان ضعف و بی‌جرأتی نشان می‌دهند و احمدی‌نژاد را شجاع خوانده است عملا می‌خواهد به غرب بگوید كه: شما بی‌خود به انتظار انتخابات نشسته‌اید؛ در این انتخابات تغییری در رهبری ایران حاصل نخواهد شد؛ و شما با همان مجموعه‌ای سر و كار خواهید داشت كه اكنون بر سر كارند؛ پس هر سخن و حرف و پیشنهاد و برنامه‌ای دارید با همین حاكمیت فعلی در میان بگذارید و با ما كنار بیایید؛ تحریم‌های اقتصادی را بردارید و ما را به رسمیت بشناسید.

در واقع اگر اوضاع وخیم اقتصادی و اجتماعی ایران نبود شاید این تأكیدات مكرر آقای خامنه‌ای بر ادامه حكومت احمدی‌نژاد از چند ماه پیش تا كنون ضرورتی نداشت. یعنی او می‌توانست خود را ظاهرا فرای مبارزات انتخاباتی نگه دارد و تنها در نزدیكی‌های انتخابات اگر ضرورتی می‌دید وارد صحنه شود. در این حد هم او می‌بایست ظاهر را حفظ كند. آخر، یك بار دیگر در سال 1376 كه او تلویحا از یك نامزد (ناطق نوری) حمایت كرده بود این امر به نفع رقیب آن نامزد (خاتمی) تمام شد. اكنون او از این بابت البته واهمه‌ای ندارد. آن تجربه برای طرفداران ولی ‌فقیه این قدر آموزنده بوده است كه به هیچ بهایی نگذارند تكرار شود. ولی در هر صورت ورود به صحنه انتخابات آن هم قاطع و با این صراحت از چندین ماه پیش ضرورتی نمی‌توانست داشته باشد - مگر این كه چشم‌اندازی در برابر ولی ‌فقیه قرار گرفته باشد كه او لازم ببیند جامعه جهانی را از استمرار وضع موجود حكومتی مطمئن كند.

این چشم‌انداز چیزی جز بحران‌های پیش روی جامعه ایران نیست. بحران‌هایی كه تحت شرایط تحریم‌های سازمان ملل و امكان آن در آینده نزدیك و هم‌چنین كاهش بهای نفت و بحران اقتصادی‌ جهان ممكن است به صورت تصاعدی شدت پیدا كند. خوش‌بینی‌های اولیه حكومت ایران در مورد رییس جمهور جدید آمریكا كه با ایران رفتاری ملایم‌تر داشته باشد نیز تا حدی از بین رفته است. آقای اوباما، هم در مورد فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و هم در مورد مواضع آن در قبال اسراییل، هشدارهای تندی داده است. علاوه بر این، هم او و هم وزیر خارجه تعیین شده از سوی او یعنی خانم كلینتون از تشدید تحریم‌ها علیه ایران یاد كرده‌اند. در این شرایط، اگر جمهوری اسلامی نتواند هر چه سریع‌تر با جامعه غرب كنار بیاید نه تنها شاهد گسترش بحران‌های كنونی كشور خواهد بود و بلكه با گسترش تحریم‌ها ممكن است این بحران‌ها شكل بسیار حاد پیدا كند. چشم‌انداز اقتصادی و اجتماعی ایران در یكی دو سال آینده بسیار وخیم به نظر می‌رسد و حكومت ایران در این اندیشه است كه اگر بتواند هر چه زودتر برای جلوگیری از آن اقدام كند.

حكومت ایران به كنار آمدن با جهان غرب و به خصوص آمریكا به صورت مفرطی نیازمند شده است. ادامه وضع موجود معنایی جز تشدید بحران‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه ندارد. برای ‌جلوگیری از خطر این بحران‌ها، عادی‌كردن روابط با غرب و رفع تحریم‌ها ضرورت پیدا كرده‌اند. تلاش‌های آقای احمدی‌نژاد برای‌ باز كردن راه گفتگو با آمریكا تا كنون به نتیجه‌ای نرسیده است. تعویق این مسئله برای شش ماه دیگر، آنگونه كه غربیان اراده كرده‌اند، ممكن است خطر بحران را افزایش دهد و نارضایی‌های مردم را بیش از حد تشدید كند. آقای خامنه‌ای لازم دیده است كه غرب را قانع كند كه در چند ماه آینده در رهبری حكومت ایران تغییری رخ نخواهد داد و غرب در هر حالت مجبور خواهد بود كه با همین هیئت حاكمه فعلی وارد گفتگو شود. آقای خامنه‌ای به غرب می‌گوید كه به انتظار انتخابات ننشینید، به پیروزی اصلاح‌طلبان دل نبندید، شما سرانجام باید با ایران جمهوری اسلامی كنار بیایید و ایران جمهوری اسلامی یعنی‌ من و هر كه را كه من تأیید و تعیین می‌كنم. پس امروز به پیام‌های مستقیم و نامستقیم ما پاسخ دهید و راه گفتگو و رفع تحریم‌‌ها را باز كنید. فردا ممكن است (برای جمهوری اسلامی) خیلی دیر باشد.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024