iran-emrooz.net | Wed, 11.06.2008, 9:14
فراخوانی برای یك كمپین دادخواهی-۲
دكتر حسين باقرزاده
|
سهشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ – 10 ژوئن 2008
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
پیشنهاد به راه انداختن یك كمپین دادخواهی قتلعامهای سال ۱۳۶۷ كه هفته پیش مطرح شد (۱) مورد استقبال عدهای از دوستان و خوانندگان قرار گرفت كه همراه با ارائه نظرات خود سؤالاتی را نیز پیش كشیدند. در این مقاله ضمن پاسخ به این سؤالات، چهارچوب و مشخصات كمپینی كه مورد نظر نگارنده است توضیح داده میشود.
۱ - قتل عام سال ۱۳۶۷ انگیزه سیاسی داشت. در این تردیدی نیست. ولی كمپین دادخواهی باید از هدفها و موضعگیریهای سیاسی اجتناب كند تا شانس موفقیت داشته باشد. به عبارت دیگر، ما با یك جنایت محض سر و كار داریم. این جنایت قربانیانی داشته است، و بازماندگان این قربانیان حق دادخواهی دارند - حقی كه نزدیك بیست سال از آنان سلب شده است. در سوی دیگر این جنایت، مرتكبانی (در مقام آمر، عامل، مباشر و وسیله) وجود داشتهاند كه باید به پای میز محاكمه كشیده شوند و پاسخگوی اعمال خود شوند. نه عقاید و مواضع سیاسی قربانیان، و نه حتا عقاید و مواضع سیاسی مرتكبان جنایت، به هنگام جنایت یا تا به حال، هیچیك نباید در این كمپین و فعالیتهای آن تأثیری داشته باشد. از این رو است كه در مقاله پیشین گفته شد:
«این كمپین باید صرفا یك كمپین حقوقی باشد و خواستی جز بازكردن پرونده قتلهای سال ۶۷ و روشن كردن جزئیات آن برای مردم ایران و تعقیب عادلانه و مجازات انسانی كسانی كه به هر نحو در این قتلها دخیل بودهاند نداشته باشد. كمپین نباید هدفهای سیاسی را دنبال كند و یا در پی انتقامجویی باشد. تنها در این صورت است كه كمپین میتواند حمایت سازمانهای حقوق بشر بینالمللی را برای خود جلب كند و در سطح جهانی نیز بازتاب یابد.»
۲ - قتل عام سال ۱۳۶۷ به تعریف حقوقی، یك جنایت ضد بشری است، و از این رو كمپین دادخواهی باید یك كمپین ملی و جهانی باشد. به عبارت دیگر، در عین این كه هدف كمپین دادخواهی است و خانوادههای قربانیان این جنایت دادخواهان اصلی آن خواهند بود، جامعه ایران به صورت عام نیز باید به این جنایت ضد بشری بپردازد تا بتواند زخم عمیق ناشی از آن را التیام بخشد. برای این كار لازم است همه فعالان جامعه مدنی و به خصوص مدافعان حقوق بشر و دموكراسیطلبان از این كمپین حمایت كنند و برای پیشبرد آن به خانوادههای قربانیان این قتل عام مدد برسانند. و از آنجا كه شرایط سیاسی فعلی ایران به گونهای نیست كه این فعالیت بتواند صرفا با اتكا به نیروهای ایرانی به موفقیت برسد، كمپین باید از جامعه جهانی نیز برای پیشبرد كار خود مدد بگیرد، و عنداللزوم دادخواهی خود را در مجامع بینالمللی مطرح كند. از این طریق، كمپین باید از جامعه جهانی بخواهد كه حكومت ایران را برای داخواهی از جنایت ضد بشری قتل عام ۶۷ زیر فشار قرار دهد و یا با تشكیل یك دادگاه جنایی بینالمللی خود رأسا به این كار اقدام كند.
۳ - روند دادخواهی در قالب كار این كمپین میتواند به صورت زیر پیش برود: ابتدا تعدادی از خانوادههای قربانیان با كمك چند وكیل و حقوقدان مبرز، دردادگستری ایران اقامه دادخواهی كنند و دادخواهی خود را به ثبت برسانند. دادخواهی در مرحله اول متضمن خواست گشودن پرونده قتل هر یك از این قربانیان و جزئیات آن (تاریخ قتل، چرایی قتل، چگونگی قتل، محل دفن، و مشخصات آمر و مجری قتل، و مانند اینها) میتواند باشد. در صورتی كه این مرحله به جایی برسد، میتوان در مرحله بعد به شكایت علیه افرادی كه در قتل دخیل بودهاند پرداخت. البته احتمال این كه این فعالیتها توفیقی داشته باشد، و به خصوص دادخواهان بتوانند مسببان و عاملان قتل عزیزان خود را بشناسند و یا آنان را به صورت مؤثر تعقیب قانونی كنند، ناچیز است. ولی گذار از این مراحل برای طرح دادخواهی در مجامع جهانی مفید است و احیانا ممكن است ضرورت داشته باشد. جامعه جهانی هم باید از جزئیات این جنایت ضد بشری آگاه شود و هم ببیند كه بیست سال پس از واقعه هنوز راهی برای دادخواهی از آن در داخل ایران وجود ندارد، تا بتوان از آن انتظار داشت كه در این مورد كاری انجام دهد.
۴ - كمپین البته باید در طول این تحولات، از یك سو به جمعآوری مدارك محكمهپسند بپردازد و از سوی دیگر جامعه جهانی را در جریان عمق و وسعت این جنایت بزرگ ضد بشری قرار دهد. مدارك مربوط به این قتل عام كم نیست و خاطرات و گزارشهای متعددی از كسانی كه شاهدان عینی این جنایت بودهاند و از آن جان سالم به در بردهاند تا به حال منتشر شده است. ولی باید از مجموعه این گزارشها اسنادی تهیه كرد كه در یك دادگاه جنایی برای اثبات اتهام پذیرفتنی باشد، و این كاری است كه از حقوقدانان جنایی بر میآید. علاوه بر این، كسانی كه شاهد دست اول این جنایت بودند میتوانند با ادای شهادت در مجامع بینالمللی به اهداف كمپین كمك كنند. در سطح بینالمللی، همچنین پخش گزارشها و جزئیات مربوط به این جنایت و فعالیتهایی كه در رابطه با دادخواهی در داخل كشور صورت میگیرد یك وظیفه عمده كمپین خواهد بود. طرح این گزارشها در سطح بینالمللی به بازتاب آن در داخل كشور نیز كمك خواهد كرد و بخش عظیمی از مردم را كه نسبت به این جنایت بزرگ ناآگاه ماندهاند در جریان آن قرار خواهد داد.
۵ - موفقیت یك كمپین در گرو تمركز آن است. جنایات ضد بشری در طول حیات جمهوری اسلامی زیاد اتفاق افتاده و هنوز نیز مواردی از آن صورت میگیرد. ولی برای تخصیص یك كمپین به قتل عام سال 67 دلایل محكمی وجود دارد. همان طور كه در مقاله پیشین گفته شد، «این جنایت به لحاظ كمیت (هزاران قربانی)، كیفیت (قربانیان اسیر و در خفا)، انگیزه (عقیده/موضع سیاسی یا مذهبی) و سرعت (در فاصله فقط چند هفته) ركورد بی سابقهای از خود بجا گذاشته است. این جنایت گرچه به لحاظ عددی به سطح قتلعام و نسلكشیهای جهانی در دهههای اخیر نمیرسد، ولی به لحاظ كیفیت و ضد بشری بودن در ردیف آنها قرار میگیرد. و اكنون در حالی كه تقریبا همه جنایات ضد بشری از این قبیل از جنگ جهانی دوم تا به حال در فاصله چندسال مورد رسیدگی قرار گرفتند و عاملان و آمران آن به دادخواهی كشانده شدند (از هولوكاست گرفته، تا خمر سرخ و رواندا و یوگوسلاوی سابق و حتا عراق)، بازماندگان قربانیان قتل عام ۶۷ پس از بیست سال حتا از جزئیات مربوط به قتل یا محل دفن عزیزان خود نیز هنوز بیاطلاع ماندهاند.» از این رو، امكان تعقیب این جنایت در سطح بینالمللی بیش از هر یك از جنایات دیگر است. از سوی دیگر، تخصیص دادن كمپین فقط به این جنایت شانس موفقیت آن را بالا میبرد. متقابلا، تعمیم آن به سایر جنایات در طول سه دهه گذشته به تضعیف آن در هر مورد مشخص منجر میشود. در واقع، قتل عام ۶۷ را میتوان پاشنه آشیل پرونده قطور نقض حقوق بشر جمهوری اسلامی تلقی كرد - نقطهای كه بیش از هر جای دیگر در برابر جهانی شكنندگی دارد و باز كردن آن و خامت وحشتناك این پرونده را برملا خواهد كرد.
۶ - به راه انداختن چنین كمپینی البته به سه نیرو نیاز دارد: الف - خانوادههای قربانیان قتل عام 67 كه به عنوان دادخواهان اصلی قاعدتا باید در محور این كمپین قرار گیرند؛ ب - فعالان مدنی، حقوق بشری و دموكراسیخواه كه نیروی فعال آن را در سطح ملی و بینالمللی تشكیل دهند؛ ج - گروهها و سازمانهای سیاسی دموكراسیطلب كه به صورت مادی و معنوی از كمپین حمایت كنند و به آن یاری برسانند. مهم این است كه كمپین با هیچ گرایش سیاسی همسو نشود و سازمانهای سیاسی در اداره و هدایت آن سهیم نشوند. بزرگترین ضربهای كه میتوان به این كمپین زد، سیاسی كردن آن است. علاوه بر این، تنها در صورتی كه كمپین بتواند خصلت حقوقی صرف خود را حفظ كند و رنگ سیاسی به خود نگیرد میتوان انتظار داشت كه مورد توجه جامعه جهانی قرار گیرد و از حمایت آن برخوردار شود.
كمپین دادخواهی قتل عام ۶۷ پاسخ شایستهای به دردهای هزاران خانواده قربانیان این جنایت بزرگ ضد بشری در بیستمین سالگرد آن خواهد بود. وقت آن است كه از شیوه سنتی یادبود قربانیان این جنایت كه همه ساله به صورت برگزاری مراسم یادبود و صدور اطلاعیه انجام میشود گامیفراتر رفت و پیكاری سیستماتیك را برای دادخواهی از آن سازمان داد. پیكاری كه عنداللزوم تا پای میز شورای امنیت سازمان ملل برود و با حمایت جامعه جهانی دستاندركاران این جنایت ضد بشری را به پای میز محاكمه بكشاند. موفقیت در این دادخواهی گامی بزرگ در اجرای عدالت در ایران خواهد بود و میتواند زخم بزرگی را كه از ناحیه این جنایت بر وجدان و روان جامعه ما وارد شده نیز التیام بخشد. جنایات خشونتباری كه به صورت سیستماتیك در جمهوری اسلامی رخ داده جامعه ما را به شدت قطبی كرده و تخم نفرت و دشمنی و خشونت بیشتر را در آن پراكنده است. كشاندن دست اندركاران این جنایات به پای میز محاكمه و كشف حقیقت، یكی از راههای كاهش دامنه نفرت و دشمنی و خشونتهای بعدی است. از این رو، مبارزه برای این دادخواهی یك مبارزه ملی در راه صلح و آشتی نیز خواهد بود. به امید شكلگیری و موفقیت این كمپین.
-------------