iran-emrooz.net | Fri, 18.01.2008, 7:46
انتخابات در جهان و انتخابات در جمهوری اسلامی
دکتر حسین موسویان
|
تهران - 27 دیماه 86
شرکت در انتخابات برای گزینش نمایندگان پارلمان یا انتخاب ریاست جمهوری و یا تعیین اعضاء شوراهای شهرها و هیئت مدیره سندیکاها در جوامع دموکراتیک و پیشرفته برای آحاد مردم نه تنها واجب و ضروریست بلکه اولین و مهمترین وظیفه ملی آنها را تشکیل میدهد زیرا که شهروندان با حضور خود در صحنه انتخابات در تعیین سرنوشت و ساختن آینده کشورشان مشارکت میجویند و مسیر حرکت جامعه خود را رقم میزنند ولی در اینگونه جوامع که دموکراسی در آنها نهادینه شده شرایط لازم برای شرکت مردم در عرصه انتخابات و ترسیم مسیر آینده میهنشان فراهم است. فعالیت سیاسی افراد و تبلیغ در جهت آرمانها و ایدهﻫﺎ بدون هیچگونه مانع و رادعی صورت میگیرد. تشکیل احزاب و جمعیتﻫﺎ آزاد است. مطبوعات در انتقال و بیان عقاید و نظرات مردم محدودیت و تنگنائی ندارند. برپائی تظاهرات و اجتماعات انتخاباتی آزاد است. حق کاندیدا شدن برای همه صاحبنظران و فعالان سیاسی و بطور کلی عموم افراد ملت آزاد است. و بالاخره امنیت رای مردم و صندوقﻫﺎی انتخاباتی تامین است و امکان دخل و تصرف در آراء مردم و تقلب در انتخابات وجود ندارد . و ما بارها شاهد بودهﺍیم که در جوامع دموکراتیک چگونه یک حزب یا دولت حاکم انتخاباتی را انجام میدهد که نتیجه آن کنار رفتن خودش و واگذاری قدرت به رقیب بوده است.
اما امروز در جمهوری اسلامی وضع به گونه دیگریست و هیچیک از شرایط فوقﺍلذکر فراهم نیست فعالیت سیاسی ایرانیان با انواع مخاطرات و مضایق مواجه است و پرداخت هزینهﻫﺎی سنگینی را میطلبد. امکان فعالیت آزاد جز برای احزاب فرمایشی وابسته به حاکمیت وجود ندارد . برای سازمان پر سابقه و ریشهﺩاری مانند جبهه ملی ایران که ۵۸ سال از تاریخ تاسیس آن میگذرد و خدمات بزرگی چون ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور و تلاش همیشگی برای استقرار آزادی و حاکمیت ملی را در کارنامه خود دارد هیچگونه امکانی برای فعالیت وجود ندارد . این سازمان نه تنها از داشتن مرکزی برای تشکیلات و روزنامهﺍی برای انتشار افکار و نظریات خود محروم است که حتی اجازه برگزاری یک مراسم یادبود برای خانم بینظیر بوتو در یک مسجد را هم ندارد و حاکمیت با جلوگیری از چاپ دعوت برگزاری مجلس ترحیم در روزنامهﻫﺎ و بستن درب مسجد و ضرب و شتم و متفرق کردن افراد وابسته به جبهه ملی در جلو مسجد در بسته از تشکیل یک مجلس یادبود برای بانوی آزادیخواه پاکستانی با اصل و نصب ایرانی که در راه دموکراسی جان خود را از دست داد هم جلوگیری میکند . با توجه به این شرایط سیاسی موجود در کشور و عدم رعایت ابتدائیﺗﺮین موازین حقوق بشر برای ملت ایران چه جائی برای حضور در انتخابات باقی میماند ؟ درحالیکه امکان فعالیت آزاد برای هیچ جمعیت سیاسی دگراندیش و غیر دولتی وجود ندارد و حتی یک روزنامه تحول طلب و مخالف حاکمیت منتشر نمیشود و تصور تشکیل حتی یک تجمع مردمی جهت بحث و بررسی چگونگی و نحوه اجرای انتخابات در جمهوری اسلامی جز تصوری باطل و ناممکن چیز دیگری نیست چه جائی برای حضور در انتخابات باقی میماند ؟ در شرایط بسته سیاسی امروز که احتمال حضور حتی یک شخصیت ملی دگراندیش و مخالف حاکمیت جمهوری اسلامی در عرصه انتخابات وجود ندارد و شورای نگهبان انتصابی صلاحیت همه دگراندیشان را برای کاندیداتوری و حضور در انتخابات رد مینماید و نام این قلع و قمع افراد غیر وابسته به حکومت و گزینش وابسنگان به حاکمیت را هم « نظارت استصوابی » گذاشته است آیا جائی برای شرکت در انتخابات باقی میماند؟
آیا در چنین شرایطی پیشنهاد برخی افراد که خود را در اپوزیسیون هم قلمداد میکنند و حضور در انتخابات را بهتر از عدم حضور دانسته و انتخاب بعضی از فیلتر گذشتگان شورای نگهبان را بهتر از بقیه و حرکتی در جهت باز کردن فضای سیاسی کشور تلقی میکنند درست است ؟ آیا تجربه انتخاب آقای سید محمد خاتمی بعنوان رئیس جمهور اصلاح طلب و انتخابات مجلس ششم و رای دادن به نمایندگان همسو با آقای خاتمی در خاطر ما نیست ؟ و آیا ندیدیم که اصلاح طلبان درون حاکمیت درحالیکه قوه مجریه و قوه مقننه را یکجا و دربست در اختیار داشتند هیچ حرکت مثبت و اثرگذاری در راستای باز کردن حتی روزنهﺍی کوچک برای حضور دگراندیشان و اصلاح طلبان واقعی بعمل نیاوردند و جز یاس و ﺑﻲتفاوتی هر چه بیشتر برای ملت ایران هیچ ارمغانی بجای نگذاشتند .
امروز و در این اوضاع و احوال شرکت در چنین انتخاباتی جز مهر تایید زدن بر نمایشی از جهات مختلف مخدوش که فقط نام انتخابات را بر آن نهادهﺍند هیچ ثمر دیگری ندارد . مهر تایید زدن بر اعمال حاکمیتی که از لحاظ داخلی و منطقهﺍی و بینﺍلمللی دچار بحران مشروعیت است .
تهران - 27 دیماه 86
نظر کاربران:
ضمن همسویی کامل با دیدگاه جناب آقای دکتر موسویان که شاید در نظر نخست کمی پر شتاب و تند جلوه کند و البته هم از حقا نیت آن کاسته نمی شود ذهن فعالین سیاسی اپوزیسیون خارج از حکومتی داخل و خارج را به این نکته معطوف می دارد همین اواخر هم اصلاح طلبان مدعی مردم سالاری حاضر به دادن بیانیه مشترکی حتی با ملی – مذهبی ها نشدند و نگران رد صلاحیت شدن و افتادن از چشم حکومت بوده اند. حال آیا بر فرض محال هم که اکثریتی در مجلس فرمایشی به دست آورند چه کاری بیشتر از آن چه در مجلس ششم کردند انجام خواهند داد ؟
شرایط بسیار حساس و نیز فرصت یک باره و مهمی است تا مرزبندی نهایی میان روش های مدنی دست یابی به دموکراسی و مردم سالاری و مماشات و کژدار و مریز با حکومت روشن شود. انتخاب چند نماینده اصلاح طلب و کمی عقب تر رفتن روسری ها دردی از ما دوا نخواهد کرد جز آن که دستگاه تبلیغاتی حکومت بانگ و فریاد برآورد که باز هم میلیون ها نفر پای صندوق های رای رفتند و به ما رای دادند و بدین ترتیب مشروعیتی کاذب کسب نماید.
پیشنهاد بنده کمترین به عنوان یک ایرانی به کلیه نیروهای اپوزیسیون خارج از حکومت دنبال کردن راهبرد تحریم انتخابات مجلس آتی است. هرچند که اعلام آن هنوز زود به نظر برسد اما رک و پوست کنده باید برای حکومتیان (چپ و راست) روشن شود که در صورت جلوگیری از حق انتخاب شدن دگراندیشان و رد صلاحیت گسترده گزینه ای جز تحریم پیش روی آن ها نخواهد بود. تعارف و شوخی که در کار نیست. نگرانی از هم صدا نشان دادن جریان ها (مثلا سلطنت طلبان و مجاهدین و ..) با سایر دگراندیشان هم کاملا بی مورد است. چراکه این امر برآیند فقدان مشروعیت حکومت در میان آحاد مردم است.
با توجه به شرایط کنونی کشور احتمال اقبال گسترده از تحریم انتخابات از سوی مردم بسیار زیاد است در صورتی که مرزبندی هر روز شفاف تر و مشخص تر شود. عمر تعارف و مماشات با حکومت جمهوری اسلامی به سر آمده است.
با سپاس فراوان
پیوند – تهران 28/10/86