iran-emrooz.net | Fri, 28.12.2007, 21:55
خونبارش در پاکستان
بابک جاودان خرد
تروریسم اسلامی بازهم قربانی گرفت ، وشگفتا که این واپسین قربانی ها درمهد بنیادگرایی اسلامی یعنی پاکستان به خون خود درغلطیدند. بی نظیربوتو، نخست وزیر پیشین و نیمه ایرانی (از مادر) سرزمین "پاکان" بنیادگرا، پس از یک ترور نافرجام در اکتبر گذشته این بار گرفتار تیر خشم اسلامیونی شد که انتخاب حتمی الوقوع اورا به ریاست دولت پاکستان برنمیتابیدند .
بینظیر به احتمال زیاد نامش در کتاب معروف رکوردهای گینس ثبت خواهد شد چرا که وی نخستین زن در جهان اسلام بود که دو دوره، در اواخردهه ی ۱۹۸۰ و اواسط دهه ی ۱۹۹۰ به نخست وزیری پاکستان رسید . بی نظیر پدر و دو برادرش را نیز به انگیزه های معلوم و نامعلوم سیاسی – امنیتی از دست داده بود و شاید ازاین نظر نیز در جهان اسلام "بینظیر" بوده باشد .
بی گمان ترور بینظیر برگ سیاه دیگری را بر کتاب تاریخ کوتاه ولی به غایت خونبار پاکستان افزود و یکبار دیگرنشان داد که مسئله پاکستان در تحلیل نهایی جز با انحلال این کشورجعلی و ادغام آن در سرزمین مادر هند، راه حل واقعی ندارد. بی نظیر شاید آخرین فرصت دمکراتیک برای پاکستان بود تا خودرا بتدریج از منجلاب بنیادگرایی اسلامی برهاند و به کمک همه ی نیروها وعوامل مثبت داخلی و خارجی گام در راه متفاوتی بگذارد .
اما بی نظیر قربانی سیاست و جامعه ای شد که او و پیشتر، پدرش را پرورده و متقابلا از آن ها تاثیر پذیرفته بود . بی نظیر درست زمانی به قدرت رسید (۱۹۸۸) که ضیاءالحق قاتل پدرش در یک سانحهی هوایی مشکوک به قتل رسیده بود. وی پس از یک دوره آزمون و خطا از قدرت کنار رفت و دوباره در ۱۹۹۳ نخست وزیرشد و در این دوره ی بحث انگیز بود که بزرگ ترین خطای زندگی اش را مرتکب شد و اجازه داد تا زیر چشمش سازمان اطلاعاتی پاکستان ، به کمک ثروت سرشار عربستان شروع به سازماندهی، آموزش وبسیج جوانان بنیادگرایی کند که در قریب به ۳۰ هزار "مدرسه" مذهبی پاکستان آموزش جهاد و شهادت می دیدند، و از آنجا به افغانستان گسیلشان دارد تا در این کشور تازه ازاشغال بیگانه رسته ، "امارت اسلامی" برپا کنند - و تقریبا هم موفق شدند. بینظیرهمچنین در ارتباط با قتل برادرش، مرتضی، متهم شده بود و حتا اخیرا برادرزادهاش اورا به فساد و بیکفایتی متهم کرده بود. به هرحال بی نظیر، بی گناه نبود و قتل دلخراش و مظلومانه ی وی نباید موجب نادیده گرفته شدن خطاهای فاحش سیاسی وی در دو دوره ریاستش بردولت شود. در واقع همه ی سیاست مداران پاکستان، از جناح تا بی نظیر، در شکل گیری و استمرار این فاجعه نقش داشتهاند. اما نقش آن ها هر اندازه هم که مهم بوده باشد از نقش سوداگرانه و نابخردانه ی غرب بویژه بریتانیا و سپس آمریکا ، چندان پررنگ نبوده است. چراکه این دو به بهانه ی جنگ سرد تحولات منفییی را که در پاکستان جریان داشت نادیده یا دست کم گرفتند و حتا با پایان جنگ سرد در آغاز دهه ی ۱۹۹۰ ، تولد و رشد هیولای سه سرالقاعده- طالبان – مافیای مواد مخدر تحت نظارت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان را به نظاره نشستند و حتا بازشدن چتر اتمی برسر آن را به جد نگرفتند. بدتر از آن، با وجود آنکه دانسته شد "سر مار" در مرزهای طولانی پاکستان- افغانستان پنهان شده است، آن را رها کردند و به دنبال "نخود سیاه"ی بنام صدام رفتند و به هیولای بنیادگرایی اسلامی مجال ترمیم و بازسازی دادند.
اما ببینیم چه کسانی ازمرگ بی نظیربهره بردند ومی برند:
۱- بی گمان گروه القاعده- طالبان و پدرخواندهشان سازمان اطلاعات ارتش پاکستان موسوم به آی اس آی بیشترین بهره برندگان از قتل بی نظیر هستند ، چراکه وی ظاهرا این بارعزم جزم کرده بود تا در مقام ریاست دولت پاکستان و با همکاری مشرف دست به پاکسازی ارتش و دیگر نهاد های نظامی- امنیتی کشور، و نیز به اصطلاح "مدرسه" های پاکستان بزند که کانون پرورش تروریسم و بنیادگرایی اسلامی بودهاند. واپسین مصاحبهی وی ساعاتی پیش از مرگ ، و تاکید وی برنظارت و حتا برچیدن این مدرسه های پرشمار، شاهدی براین مدعاست.
۲- احزاب اسلامی پاکستان ، از جمله حزب جماعت اسلامی، بهیچوجه تاب انتخاب دوباره ی وی را که از آن بوی مدارا با اسلامگرایان شریعتمدار نمیآمد، نداشتند و اورا نماد لیبرالیسم و غرب گرایی می دیدند.
۳- جمهوری اسلامی ایران با دولت بنیادگرای کنونی آن ، که خوش نداشته و ندارد "جمهوری اسلامی دیگر و قدیمیتری در همسایگی خود ببیند که یک زن لیبرال و درعین حال مسلمان در راس آن باشد که هدف خودرا مبارزه با بنیادگرایی اسلامی قرار دهد، ودر مجموع سرمشقی برای زنان "مسلمان" ایران به دست دهد و مستقیم وغیرمستقیم آنان را به "فعل حرام" کسب قدرت برانگیزد.
۴- احزاب اسلامی افغانستان نیز از قتل وی بهره میبرند زیرا وی میتوانست الهام بخش زنان رنجدیدهی افغانستان نیز باشد و امید آنان را به بهبود شرایط زندگی شان افزایش دهد. بی نظیر در واپسین روز حیات با کرزای رییس جمهور افغانستان دیدار کرده و ظاهرا با وی به تفاهمهایی نیز رسیده بود.
۵- و سرانجام نواز شریف ، رهبر حزب مسلم لیگ پاکستان که حزب بنیانگزار سرزمین "پاکان" یعنی محمد علی جناح است، که رقیب نیرومندی را از دورخارج- شده میبیند و طبعا "زیرپوستی" خوشحال است و براین گمان، که در انتخابات آتی پارلمان برنده خواهد بود. البته به نظر نمیرسد که نواز شریف و حزب او در این قتل دست داشته باشند ، اما بی گمان از پیامدهای غیرمستقیم آن سود خواهند برد.
۶- ....
به هر روی قتل فجیع بی نظیر بوتو ضربهی سنگینی به روند دمکراسی و صلح در منطقهی پر آشوب ما ، خاورمیانه و آسیای جنوبی ، وارد آورد و پیروزی مهم ولو موقتی را برای بنیادگرایان اسلامی شیعی و سنی رقم زد که امواج ویرانگرآن تا مدتها زندگی مردم منطقه را تخت تاثیر قرار خواهد داد.