iran-emrooz.net | Thu, 01.11.2007, 21:34
فرهنگ قاسمی
|
کارشناس دفتر فرانسوی کیفیت در مدیریت آموزشی و عضو کمیته اجرایی فدراسیون اروپایی مدارس عالی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۶
وقوع و بحث جنگ در ایران برای اپوزیسیون، سناریوی گمراه کنندهای است. این سناریو در واقع دنبالهی منطقی سیاستی است که رژیم جمهوری اسلامی برای ادامهی حیات و بقای خود مورد استفاده قرار داده است. این فرضیه با دواصل قابل بررسی است.
الف - قدرتهای مالی حاکم بر جهان که توسط ۵+۱ نمایندگی میشوند، برای سهم خواهی بیشتر مسألهی انرژی و سلاح اتمی ایران را بزرگ کرده و از آن طوری استفاده میکنند که بتوانند امتیازات بیشتری چه از نظر مالی با انعقاد و قراردادهای تازه و چه از نظر قدرت هژمونیک امتیازهایی برای تحدید قدرت جمهوری اسلامی در منطقه و حتی در جهان اسلامی به دست آورند.
ب - رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران با دامن زدن به تبلیغات جنگ به خود حق میدهد فشار و سرکوب را در جامعه بیشتر کند، اگر این فشار به بهانهی جنگ نمیبود، زنان، کارگران، دانشجویان، کارمندان، معلمان و دیگر اقشار جامعه به این اندازه آزار و اذیت نمیدیدند، اگر این فشارهای ناشی از وقوع جنگ و به اصطلاح دفاع از منافع ملی وجود نداشت، اپوزیسیون میتوانست حداقل دستاوردهای کوچکی به دست آورد و گامی به سوی حاکمیت ملی بردارد.
متاسفانه مشاهده میشود که اپوزیسیون در برخورد خود با موضوع جنگ نیز همانند دیگر موضعگیریهایش در دام اقدامات عکسالعملی افتاده است، زیرا که جنگ عواقبی دارد که هر انسان صلح طلبی را میلرزاند، زیرا که هنوز خسارتهای حاصل از جنگ ایران و عراق ترمیم نشده است، زیرا که عراق پس از صدام و ناامنیها وبمب گذاریها، هرج و مرج، از هم پاشیدگی نظام، تقسیم سرزمین و ...در نهایت تصور آن برای میهن ما خواب خوش را از سر هر ایرانی میهن دوست و آزادیخواه میپراند، برای همین است که این روزها توجه همهی نیروها به احتمال جنگ در ایران معطوف شده است. نگارنده در این مقاله میخواهد بگوید که امر جنگ بیشتر به تبلیغات نزدیک است تا به واقعیت.
به نظر میرسد با دلایل ۹ گانهی زیر نباید به مخاطرهی جنگ، بیش از حد اهمیت داد.
۱- افکار عمومی آمریکا و جهان به طور جدی علیه جنگ است و اگر چنین جنگی به وجود آید، ثبات حاکمیت کشورهای حمله کننده به ایران، توسط افکار عمومی جهان مورد تهدید قرار خواهد گرفت.
۲- نمایندگان منتخب مردم درپارلمانهای کشورهای غرب، احزاب، سندیکاها، انجمنها و روشنفکران این ممالک با ایجاد جنگ در ایران شدیدا مخالفت خواهند کرد.
۳- سازمان ملل و پارلمان اروپا که مدافع تحریم است، از حملهی نظامی به ایران دفاع نخواهد کرد.
۴- حمله به ایران، منطقهی خاورمیانه را بیش از هر زمان دیگر به انفجار خواهد کشید.
۵- دنیای اسلام و بمب گذاران القاعده و افراطیهای مسلمان را بیش از پیش متشکل و وحشیتر خواهد نمود، تا حدی که آرامش در پایتختهای جهان از بین خواهد رفت.
۶- کشورهایی که با ایران معاملات بازرگانی و صنعتی و منافع اقتصادی دارند، مانند روسیه، چین، آلمان، فرانسه، انگلیس، اسپانیا، بلژیک، حتی خود آمریکا و ... منافع تجاری خود را از دست خواهند داد.
۷- قیمت نفت که امروز برای جهان مسألهی بزرگی شده است مشکلات غیر قابل ترمیمی به وجود خواهد آورد.
۸- سرمایهگذاریهایی که توسط کشورهای عربی و سایر کشورهای جهان در شیخ نشینهای خلیج شده است، کلا به مخاطره خواهند افتاد. در موارد مالی، به جهت سرمایهگذاریهایی که در این مناطق شده به دلیل عدم بازگشت سرمایه، بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی، بانکها و بیمهها و... دچار مشکلات بسیارو ورشکستگی سنگین خواهند شد.
۹- سناریوی عراق در ایران قابل پیاده شدن نیست، حس وطن دوستی ایرانیان امواج عظیم مقاومت را در هر گوشهی ایران به وجود خواهد آورد.
اما ادامهی بحث جنگ و تنش در رسانههای گروهی، منافع قدرتمندان و ثروتمندان جهانی و ایرانی، هر دو را با هم تضمین میکند. از سوی دیگر مسألهی دست یافتن به انرژی و سلاحهای هستهای، لقمهای نیست که به سادگی از گلوی سوداگران انحصارطلب سلاحهای اتمی پایین برود، خوشبختانه اشتباهی که مقامات جمهوری اسلامی کردند، این بود که در این پروژه، حمایت و همکاری اروپاییها را یا نخواستند و یا نتوانستند جلب کنند، در حالیکه اگر یک پروژهی همکاری متقابل وجود میداشت، هم خطر انحراف آن کم میشد و هم نظارت مشارکت کنندگان، تضمینهایی به جهان می-داد. البته در حال حاضر، همین اشتباه ابعادی پیدا کرده است که اگر اپوزیسیون درست عمل کند و در جهت استفادهی بهینه از شرایطی که به وجود آمده، به اقدامات جدی دست زند که میتواند به تغییرات بنیادی در کشور و کنار رفتن رژیم جمهوری اسلامی منجر شود و ایران را از شر این الیگارشی ویرانگر نجات دهد.
اپوزیسیون باید به جای صرف نیروی خود دربارهی جنگ، به امر تغییر رژیم از طریق انتخابات آزاد اهمیت دهد. اقداماتی که امروز از سوی اپوزیسیون در ایران میشود در تایید این هوشیاری است، طبیعی است که کار بسیار سختی در پیش است و رژیم جمهوری اسلامی به راحتی رخت برنخواهد بست. اگر هم برود ساختن این جامعهی باقی مانده از فقر ، هرج و مرج و فساد، کار یک فرد و یک جناح و یک سازمان به تنهایی نیست و نیاز به همکاری و همیاری همهی افراد و نیروهای اپوزیسیون و نیاز به یک همبستگی بزرگ میهنی دارد و این همبستگی چه بهتر که از امروزصورتگیرد.
انتخابات نزدیک است و عدهای از فعالان قابل اعتماد جامعه در داخل کشور با افکار و عقاید متفاوت در اطلاعیهی ۶ آبان ماه ۱۳۸۶ برابر با ۲۸ اکتبر ۲۰۰۷ خود میگویند " اعضا با وجود تفاوت در بینش سیاسی، همگی با احساس مسئولیت در برابر مردم و تحقق حاکمیت ملت، عضویت در این کمیته و مسئولیتهای ناشی از آن را پذیرفتهاند ". در نتیجه به نظر میرسد، کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد در داخل کشور خود را برای یک نبرد و رویارویی در جهت منافع مردم ایران آماده کرده ووظیفهی دفاع از انتخابات آزاد و سالم و عادلانه را به عهده گرفته است. این کمیته، بیست پیش شرط، برای برگزاری انتخابات آزاد در نظر میگیرد که به شرح زیر است:
1- اراده مردم اساس و منشا قدرت حکومت است و این اراده باید بوسیله انتخابات آزاد، سالم و عادلانه اعلام شود.
2- آزادی و سلامت انتخابات هنگامی میسر است که حقوق و آزادیهای اساسی مردم طبق معیارهای جهانشمول تحقق پیدا کرده باشد.
3- آزادی و سلامت انتخابات بدین معنی است که همه آحاد ملت و همه گرایشها و تشکلهای سیاسی، عقیدتی و قومی و ... بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات شرکت نمایند و به نامزدهای مورد نظر خود رأی دهند و به لحاظ رأیی که می دهند مورد بازخواست و فشار و محرومیت قرار نگیرند، شرکت یا عدم شرکت در انتخابات تحمیلی نباشد و اثر سویی در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افراد نداشته باشد.
4- به منظور رعایت عدالت و انصاف در خصوص انتخاب شوندگان و نامزدهای انتخاباتی، غیر از محدویت هایی از قبیل سن قانونی، تابعیت کشور محل رأی یا نداشتن سوء پیشینه مؤثر کیفری در جرائم عادی- که منجر به محرومیت موقت از حقوق اجتماعی شده باشد- هیچ محدودیت دیگری نباید ایجاد نمود.
5- مردم حق دارند به عنوان رأی دهنده یا انتخاب شونده به طور فردی یا از طریق احزاب و تشکلهای مختلف، در انتخابات شرکت نمایند.
6- احزاب و تشکلهای مختلف با، هر نوع گرایش سیاسی و عقیدتی باید بتوانند در شرایط یکسان نامزدهای خود را معرفی و برای شرکت در انتخابات از شرایط و تسهیلات مساوی و عادلانه بهرهمند باشند.
7- رأی دهندگان و نامزدهای انتخاباتی، فردی یا حزبی حق دارند بدون بیم و نگرانی، دیدگاهها و برنامههای خود را تبلیغ و ترویج و در رسانههای گروهی مطرح کنند.
8- دولت باید تمام اقدامات لازم را به عمل آورد تا احزاب و نامزدها و رأی دهندگان از امنیت جانی و مالی و حیثیتی مساوی برخوردار گردند و از هر نوع خشونت، جلوگیری به عمل آورد.
9- دولت باید تضمین کند که موارد نقض حقوق بشر در رابطه با انتخابات آزاد را فوراً در محدود زمانی معینی در دادگاه-های عمومی علنی، مستقل و بی طرف مورد رسیدگی قرار دهد و با ناقضان قانون اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی یا نهادهای دولتی برخورد جدی و فوری در چارچوب قانون به عمل آورد و رأی صادره را از طریق رسانههای گروهی برای اطلاع عمومی اعلام نماید.
10- قوانین و مقررات داخلی مربوط به انتخابات نباید با عرف و تعهدات بینالمللی دولت مغایرت داشته باشند.
11- انتخابات باید دورهای و در دورههای مشخص انجام گیرد.
12- دولت موظف است برنامههای ملی آموزش همگانی، جهت آشنایی مردم با معیارها و آیینهای انتخابات آزاد را اجرا نماید.
13- رأی گیری باید به طور فراگیر انجام شود وشامل کلیه اتباع ایرانی باشد.
14- به منظور تأمین سلامت انتخابات، دولت موظف است امکان نظارت و بازبینی بی طرفانه نهادها و تشکلهای مردمی و غیر دولتی و نمایندگان احزاب سیاسی را بر فرآیند انتخابات فراهم نماید.
15- در فرآیند انتخابات همه آحاد مردم باید مورد حمایت قانونی قرار گیرند و چنانچه حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و انتخاباتی آنان تضییع گردد باید از امکان جبران خسارت مادی و معنوی برخوردار باشند.
16- کلیه احاد ملت اعم از زن و مرد و تشکلها و احزاب سیاسی- عقیدتی و قومی باید در شرایط مساوی بتوانند از رسانههای گروهی و به ویژه از رسانههای دولتی جهت تبلیغات انتخاباتی بهرهمند گردند.
17- رأی گیری باید مخفیانه به عمل آید بدین معنی که غیر از رأی دهنده هیچ شخص دیگری از مفاد رأی وی مطلع نشود.
18- دولت باید اقدامات لازم و مناسب برای شفافیت روند انتخابات به عمل آورد و اصل را بر برائت و واجد صلاحیت دانستن همه نامزدها اعم از زن و مرد قرار دهد و از هر گونه تفتیش عقاید و اعمال نظارت سلیقهای جلوگیری کند.
19- رأی گیری باید بدون هرگونه تقلب یا ارعاب یا هرگونه اقدام غیرقانونی انجام گیرد و شمارش آرا باید تحت نظارت و بازبینی بیطرفانه نمایندگان احزاب، تشکلها و نامزدها باشد، دولت مکلف به تضمین و اجرای این بند میباشد.
20- اعمال هرگونه نظارت استصوابی توسط نهادهای حکومتی- تحت هر عنوان باشد- نادیده انگاشتن حقوق شهروندی و مخدوش ساختن انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است.
ما، اپوزیسیون خارج از کشور چه کمکی به این کمیته میتوانیم و باید بکنیم؟
پیشنهاد میشود:
۱- در همهی شهرها انجمنهای حمایت از " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " به طور مستقل و خودمختار تشکیل شود.
۲- هر یک از انجمنهای شهری، متن اطلاعیهی " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " که پیوست این مقاله است را به زبان محلی هر منطقهای در داخل کشور و به زبان رسمی در خارج کشورترجمه کرده و به ترویج و تبلیغ آن بپردازند. در ادارات، کارخانهها، محلهها، دانشگاهها و مدارس، انجمنهای مستقل و خودمختار حمایت از " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " را به وجود آورند. این انجمنها باید مردمی باشند و زیر نفوذ عوامل حکومتی و دولتی نروند.
۳- برای برگزاری هرچه بهتر انتخابات آزاد، انجمنهای حمایتی شهرها در داخل کشور، تشکیل انجمنهای حمایتی شهر خود را با نام و مشخصات مسئولان انتخابی یا داوطلبی را اعلام داشته و انتشار دهد و به " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " ارسال دارند.
۴- در خارج کشور نیز انجمنهای حمایتی شهرها، علاوه بر ارسال متن ترجمه شده به " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد" برای مقامات کشور میزبان از جمله مسئولان دولتی، احزاب سیاسی، سندیکاها، انجمنهای شهروندی، افراد بانفوذ سیاسی ادبی هنری فرهنگی، شهرداریها، دفاتر حقوق بشر، دفتر جامعهی بینالمجالس، جهت هماهنگی و بازتاب انتخابات آزاد در سطح بینالمللی و افکار عمومی جهان، تشکیل انجمنهای حمایتی شهر خود را با نام و مشخصات مسئولان انتخابی یا داوطلبی را به آنها اعلام داشته و انتشار دهد.
۵- انجمنهای حمایت از" کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " باید بدون توجه به ملاحظات نظری و ایدئولوژیکی خود فقط از امر انتخابات آزاد و پیش شرطهای آن دفاع کنند.
۶- انجمنهای حمایت از" کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " باید در ترجمه و ارسال هر مدرک یا مصاحبه یا اطلاعیه و یا جلسهی مطبوعاتی که از سوی سخنگویان کمیتهی تهران انتشار مییابد، عاجلانه اقدام کرده و برای همهی مقامات ذکر شده در اصل 4 ارسال دارند.
۷- انجمنهای حمایت از" کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " خارج کشور، آدرسهای خود را به طور علنی انتشار دهند تا یک حلقهی هماهنگ کننده به وجود آید. پیش بینی میشود برای دفاع از کمیتهی انتخابات آزاد و دفاع از جان اعضای این کمیته نیاز به اقدامات شهری، کشوری و جهانی اپوزیسیون خارج از کشور باشد.
۸- انجمنهای حمایت از" کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " باید بکوشند تا سایتی را به این امر اختصاص دهند که جنبهی خبررسانی به ایران و ایرانیان خارج از کشور را به عهده داشته باشد و همهی اسناد و مدارک مربوط به این جنبش و تحولات این حرکت را منعکس سازند.
گمان میرود که اگر مقامات جمهوری اسلامی، پیش شرطهای لازم برای انتخابات آزاد را رعایت نکنند،" کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " با توجه به اسناد و مدارک قابل ارایه در انظار و افکار بینالمللی و مقامات قضایی بینالمللی اقامهی دعوی کرده و انجمنهای حمایت از " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد" در خارج کشور از همهی امکانات خود برای ترویج نظرات این کمیته وارد عمل خواهد شد.
گمان میرود که اگر مقامات دولتی جمهوری اسلامی، پیش شرطهای انتخابات آزاد را نپذیرد، " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " انتخابات را تحریم کند و گمان میرود که چنانچه "کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد" تشخیص داد مردم را به مقاومت و مبارزه فراخواند، وظیفهی انجمنهای حمایت از "کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد" در خارج کشور این است که خود را برای بیدار ساختن افکار عمومی جهان آماده ساخته و وارد عمل شود.
اگر اپوزیسیون درست عمل کند میتواند نه تنها مسألهی انرژی و سلاح هستهای را با مذاکره حل و فصل کند بلکه قادر است مخاطرهی جنگ را مرتفع سازد و اعتماد مردم ایران را به خود جلب کرده و حمایت جهانی را در اینکه مردم ایران، مردمی صلح خواه میباشند به خود معطوف دارد.
در این مرحله از گذار به دمکراسی، نقش نیروهای خارج کشور به شکل اهرمهای حمایت کننده، میتواند بسیار تعیین کننده باشد، چرا که این نیروها با پشتیبانی پیگیر خود از مبارزات داخل کشور در امر انتخابات آزاد به " کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد " و اعضای آن پشتگرمی خواهند داد، هر قدر حمایت ما و نیروهای جهانی از نیروهای آزادیخواه و مترقی داخل کشور بیشتر باشد، آنها نیز به اهداف مردم سالاری خویش نزدیکتر خواهند شد.
هممیهنان عزیز خارج کشور، بیایید برای مدتی آرزوهای دست نیافتنی را کنار گذارده، اوضاع و واقعیت را آن طوری که هست ببینیم، ما در مقابل شرایطی قرار داریم که باید با حفظ گوناگونیهای عقیدتی و دیدگاهی خود، در جمهوری روشنفکران و فعالان سیاسی همانند یک شهروند مسئول عمل کرده و نسبت به این امر پیش پا افتاده یعنی حق انتخاب شدن و انتخاب کردن آزاد قیام کنیم و به زنان و مردان مبارز داخل کشور کمک برسانیم.
2007/10/29
---------------------------
نظر کاربران:
با سلام
اینکه با داشتن یک حکومت مردم سالار خطر جنگ برطرف خواهد شد شکی نیست و این باید اولویت اول ما باشد. اما با شما مخالفم که فکر میکنید خطر جنگ نیست. تمام موارد یاد شده در بالا در رد خطر جنگ درست ولی به نظر من خطر دسترسی جمهوری اسلامی به بمب اتمی آنقدر زیاد است که آمریکا مجبور خواهد شد تمام عواقب خطر حمله نظامی را قبول کند.
در مورد ایده تان در مورد کمیته باید گفت فکر خوبی است ولی یک سوال پیش می آید و آن اینکه چنانچه مجلس بعدی همچون مجلس ششم توسط ولی فقیه خلع قدرت شد چه باید کرد؟ یعنی بهترین حالت فقط یک قوه مقننه تحت امر رهبری داریم که با آن هیچ کاری نمی توان کرد. لطفا برای آن راه حل ارائه کنید؟
پاینده باد ایران
داود