iran-emrooz.net | Wed, 03.10.2007, 7:53
آقای مهندس سحابی تهمت به گنجی چرا؟!
علی کشتگر
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۶
انتظار دارم و امیدوارم که عزت و صداقت سحابی سبب شود که وی اشتباه خود را به صدای بلند تصحیح کند.
آقای مهندس سحابی اخیرا در اظهار نظری شگفت انگیز گفته اند که اکبر گنجی طرفدار مداخله خارجی در ایران است و گویا او چنین مداخلهای را راه حل مسائل ایران میداند.( نقل به معنی، برگرفته از روزنامه اعتماد چهارشنبه ۴ مهر ماه)
مهندس عزت الله سحابی در میان نیروهای موسوم به «ملی ـ مذهبی» به عنوان «مرد اخلاق» و انسانی که هرگز اهل دروغ و تهمت به دیگران نبوده معروف است.
اما شگفتا که در جو غبارآلود بیاخلاقیها و بهتان پراکنیهای نا سالمی که فقط در خدمت فرهنگ استبدادی حاکم بر ایران است و اتفاقا دستگاههای اطلاعی استبداد به آن دامن میزنند ، او هم در مخالفت با اکبر گنجی راه تهمت زنی را برگزیده است!
هر انسان با انصافی که تلاشهای اکبر گنجی را از لحظه خروج از ایران دنبال کرده باشد ، صرفنظر از آن که مخالف و یا موافق او باشد نمیتواند منکر آن شود که گنجی از آغاز تا به امروز یکی از منتقدان و مخالفان سر سخت سیاستهای نظامیگرایانه حکومت جورج بوش بوده و مدام در مصاحبهها و مقالات و سخنرانیهای خود به غرب به ویژه امریکا نسبت به احتمال حمله به ایران و فجایعی که از رهگذر چنین حملهای در انتظار منطقه خاور میانه و جهان است هشدار داده است. در یک سال گذشته گنجی بارها علیه ادامه مداخله نظامی امریکا در عراق و سیاستهای غیرعادلانه امریکا در قبال فلسطین فعالیتهای قلمی و تبلیغی داشته است. نامه اخیر اکبر گنجی به دبیر کل سازمان ملل در مخالفت با هر گونه دخالت نظامی خارجی در ایران و دفاع از آزادی و حقوق بشر که بیش از ۳۰۰ تن از فیلسوفان ، برندگان نوبل و اندیشمندان صلح دوست و سرشناس جهانی از آن حمایت کرده اند و در رسانههای جهانی بازتابی گسترده داشت از جمله آخرین تلاشهای گنجی در مبارزه علیه استبداد و جنگ است.
من به عنوان یکی از دوستان گنجی که از نزدیک با دغدغههای وی وتلاشهای آزادیخواهانه، میهنپرستانه و صلح دوستانهی وی آشنائی دارم، از تکرار چنین اتهامات بیپایهای علیه گنجی متاسف و شگفت زده هستم و از دلایل این بهتان عجیب آنهم توسط شخص محترمی مثل مهندس سحابی سر در نمیآورم.
اگر طرفداران متعصب افکار شریعتی به خاطر آن که گنجی به نقد آثار شریعتی روی آورده وی را مستحق آن دانستهاند که هر تهمتی را نسبت به وی مباح بدانند ، آن وقت باید به آنان گفت که این شیوههای کهنه و منسوخ نه دردی از آنها دوا میکند و نه پاسخ نقدهای گنجی است و نه به رشد و شکل گیری جنبش دموکراسی خواهی کمکی میرساند. و شما که به این روشها پناه برده اید هر که باشید عرض خود میبرید.
اگر مهندس سحابی در اثبات این ادعای خود فقط یک جمله و یا یک حرکت ـ تکرار میکنم فقط یک جمله یا یک حرکت ـ از اکبر گنجی نشان دهد، آن وقت من هم ادعای ایشان را قبول میکنم. اما مطمئن هستم که مهندس سحابی هیچ دلیلی برای این ادعای خود ندارد و هر چه بیشتر دراین زمینه کند و کاو کند بیشتر به عمق شکافی که میان حرف او و حقیقت وجود دارد پی میبرد.
اگر سحابی دانسته چنین تهمتی به گنجی زده باشد که وای به حال ما که او را نمونه صداقت در میان خود میدانیم و اگر ندانسته چنین کرده (که احتمالا چنین است) باز هم باید گفت افسوس که مردی پس از پنجاه سال مبارزه سیاسی این چنین بیدقت و بیدلیل حرف بزند. و یا این قدر دهن بین شده باشد که مغرضان به وی خط بدهند.
من هم تا به امروز و به عنوان یکی از دوستان سحابی وی را به صداقت و پاکی میشناختم و بر آن هستم که احتمالا او بدون مطالعه و صرفا تحت تاثیر مغرضانی که در سمپاشی و دروغ گوئی علیه گنجی در جستجوی منافع و مصالح خاصی هستند این حرفها را زده است.
گنجی به گواه دهها رسانه معتبرنوشتاری، شنیداری و دیداری بین المللی در یک سال گذشته با قلم و قدم به تنهائی بیش از همه نیروهای «ملی مذهبی» و اصلاح طلبان فعال در ایران افکار عمومی جهانیان را متوجه خطر مداخله نظامی احتمالی امریکا و اسرائیل در ایران کرده و به همین دلیل نیز هواداران مداخله نظامی امریکا تا توانستهاند وی را با دشنامها و تهمتهای نا جوانمردانه از جمله آن که گویا گنجی « مامور نظام جمهوری اسلامی است و برای دفاع از رژیم به خارج از ایران آمده »، نواختهاند!
چه دردی از این بد تر که انسانی مانند گنجی در دفاع از آزادی و در مبارزه با جنگ و استبداد این چنین خود را به آب و آتش بزند، و دست آخر هم نه فقط اربابان قدرت استبدادی که البته دشمنی و تهمت پراکنی آنها علیه گنجی طبیعی و قابل فهم است، بلکه قربانیان استبداد هم به جای کمک به وی علیه او با سخنگویان و ماموران رژیم هم راه و هم صدا شوند!
مهندس سحابی با زدن این تهمت به گنجی ، دانسته یا ندانسته با تبلیغات رسانههای رسمی رژیم از جمله صدا و سیما و کیهان که قبلا چنین اتهاماتی را به گنجی و دیگران وارد کرده اند هم صدا شده است و این هم صدائی بیش از آن که گنجی را بیاعتبار کند به اعتبار خود او آسیب میرساند. چرا که مبارزه گنجی علیه دخالت و حمله نظامی خارجی در سطح بین المللی اثبات شده است. این تهمتها البته خود به نوعی مبلغ مداخله نظامی خارجی در ایران هم هست. چرا که اگر به راستی کسی مثل گنجی طرفدار مداخله نظامی امریکا شده باشد ، آن وقت بسیاری از جوانان مخالف استبداد نیز وقتی ازآن با خبر شوند با تاسی به وی طرفدار مداخله نظامی خارجی در ایران میشوند.
به گمان من همین یک اتهام علیه گنجی، آن هم از جانب شخصی مثل مهندس سحابی به تنهائی به ما نشان میدهد که چرا در ایران هنوزآ قای خامنهای سلطنت میکند و هواداران دموکراسی چندان مورد اعتماد و اعتنای مردم نیستند. تا وقتی که ما مدعیان طرفداری از دموکراسی، از سر کم اطلاعی ، غرض ورزی و به هر دلیل دیگری در میان خود به نخبه کشی و لکه دار کردن یکدیگر ادامه میدهیم، حتم بدانیم که شایسته بهتر از خامنهای نیستیم و روی سخن من در اینجا نه فقط مهندس سحابی بلکه به کسانی نیز هست که چنین اتهامات ناروائی را شاهدند اما به هر دلیل سکوت میکنند. انگار ما لشکریان پراکنده و شکست خورده از استبداد چشم دیدن یکدیگر را نداریم و اگر احساس کنیم که کسی از میان ما بهتر از ما عمل میکند و دارد سر بلند میکند به جای احساس رضایت، احساس خطر میکنیم و در نتیجه به جای تحسین وی میخواهیم هر طور شده او را لگد مال کنیم و خلاصه او را از میدان به در کنیم . گوئی ارج گذاشتن به فضیلت دیگران جای خود ما را تنگ تر میکند.
از مهندس سحابی انتظار میرفت و میرود که برای رشد جنبش ملی و آزادی خواهانه ایران، تجربه و پیشینه سیاسی خود را به گامهای سنجیدهای برای وصل کردن طیف وسیع، متنوع اما پراکنده طرفداران دموکراسی و حاکمیت ملی تبدیل کند و از سخنانی که موجب فصل است بپرهیزد.
انتظار دارم و امیدوارم که عزت و صداقت سحابی سبب شود که وی اشتباه خود را به صدای بلند تصحیح کند.
علی کشتگر
۱۰ مهر ماه ۱۳۸۶