iran-emrooz.net | Sat, 08.09.2007, 7:21
گفتگوی اشپیگل آنلاین با محمد البرادعی / بخش دوم
ما به سرعت به سوی یک ورطه درحال حرکت هستیم
برگردان: علیمحمد طباطبایی
|
اشپیگل: شما در اصل خواهان یک وقفه هستید، حال آن که دولت بوش مسئله را به نحو دیگری میبیند و خواهان بالاتر بردن حرارت دیگ زودپز است.
البرادعی: باید احتیاط را فراموش نکرد. اگر حرارت زیر دیگ را بیش از اندازه بالابریم چه بسا این دیگ در گوش خودمان منفجر شود.
اشپیگل: واشنگتن میخواهد سپاه پاسداران ایران را ـ یعنی بخشی بسیار مهم از ساختار قدرت در ایران و در قضیه سیاست هستهای تعین کننده ـ در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد. دولت بوش از بانکهای خارجی خواسته است به روابط تجاری خود با ایران خاتمه دهند. گرگوری شولته نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی هستهای به روشنی گفته است که دولت ایالات متحده خواهان اجرای تحریمات شدیدتری نسبت به ایران است. آیا به باور شما روسها و چینیها چنانچه گزارش جدید آژانس را ببینند به تحریمات شدیدتر شورای امنیت سازمان ملل رای خواهند داد؟
البرادعی: مادر آژانس در این تصمیمهای سیاسی نقشی نداریم.
اشپیگل: اما ظاهراً از نظر شما تحریمهای سفت و سخت تر نتیجهی معکوسی به بار میآورد.
البرادعی: من نمیخواهم در این خصوص چیزی را مخفی کنم. شما میتوانید هرچقدر دلتان میخواهد نقشهی راه صادر کنید. اما اگر مبنایی برای اعتماد وجود نداشته باشد تمامی این قبیل تلاشها بی نتیجه خواهد ماند. تحریم به تنهایی به راه حل با دوام نمیانجامد. آنچه ما در خاورمیانه به آن نیازمندیم سلاح بیشتر نیست، بلکه فرصتهای بهتر آموزشی و امنیت بیشتر برای مردم است. ما هر روزه باید وضعیت وحشتناک مردم غیر نظامی در عراق را به خاطر بیاوریم. بهبود وضعیت فاجعه آمیز در بغداد همراه با دهها هزار تلفات غیر نظامی فقط از طریق اقدامات سیاسی قابل انجام است. یعنی از طریق بهبود ملموس شرایط زندگی و از طریق ایجاد فرصتهایی برای آموزش و اشتغال، و به ویژه به کمک شرکت سیاسی کشورهای قدرتمند و کشورهای همسایه.
اشپیگل: رهبری ایران بر حق خود در غنی سازی اورانیوم تاکید دارد و هر کشوری که قرار داد منع گسترش سلاح هستهای (ان پی تی) را امضا کرده است از چنین حقی برخوردار است، حد اقل به طور رسمی.
البرادعی: سوء ظن ملموسی بر علیه این کشور وجود دارد. به همین خاطر است که من معتقدم ایران به طور موقت این حق خود را از دست داده است و دوباره هنگامی از آن برخوردار خواهد شد که بتواند اعتماد جامعه بین الملل را به دست آورد. از طرف دیگر غربیها باید درک کنند که اگر همهی آنچه متوقع آن هستیم رویارویی است، دیالوگ به فراموشی سپرده خواهد شد. و نباید شگفت زده شوند اگر طرف مقابل در جستجوی تلافی جویی باشد.
اشپیگل: بعضی سیاستمداران و رهبران بالای نظامی در اسرائیل و همینطور در آمریکا به طور جدی انجام یک حملهی نظامی به تاسیسات هستهای ایران را مورد بررسی قرار میدهند. رئیس جمهور فرانسه نیکولاس سارکوزی نیز تهدید به بمباران تاسیاست هستهای ایران کرده است. نظر شما در بارهی « گزینش نظامی » چیست؟
البرادعی: به هیچ وجه موافق نیستم. شاید بخش بزرگی از این تاسیاست را بتوان در عمل از بین برد، اما چیزی شبیه به این منجر به یک حریق وحشتناک در منطقه خواهد شد و یقیناً مواضع آن بخش از مقامات ایرانی را که خواهان سلاح هستهای هستند تقویت میکند. پس از خارج شدن از ان پی تی آنها یک چنین برنامهای را بدون هرگونه کنترل و نظارت غرب ادامه خواهند داد. مناقشههای عمیق فعلی میان جهان اسلام و غرب فوران خواهد کرد. ما درست عکس آن را نیازمندیم: یک دیالوگ جدی و عمیق که متضمن تمامی طرفهای درگیر باشد، اروپاییها و به ویژه ایالات متحده.
اشپیگل: ایران مشکل دار ترین فرزند شما است، اما یقیناً نه تنها فرزندی که مسئله دارد. کره شمالی . . .
البرادعی: . . . تا همین اواخر به نظر میرسید که همانقدر تهدید آمیز است. هنوز هم از مقعطی که در آن تمامی نگرانیهای ما در بارهی برنامه هستهای پیون یانگ حل شده باشد فاصلهی زیادی داریم. اما تحولی که در اینجا میبینیم حقیقتاً مثبت است. رئاکتور Yongbyon که مهمترین آنها در خصوص تولید سلاح هستهای است تحت نظارت آژانس در حالت غیر فعال قرار گرفته است. تمامی این پیشرفتها نتیجهی مذاکرات فشردهی رژیم این کشور با قدرتهای اصلی و کشورهای همسایه بوده است.
اشپیگل: میتوان این گونه به آن نگریست اما همچنین میتوان گفت که دیکتاتور کره شمالی کیم جونگ دوم بازرسهای شما را اخراج کرده، تعهدات خود را زیر پا گذارده، یک بمب هستهای را آزمایش نموده و به این ترتیب از جامعه بین الملل اخاذی کرده است.
البرادعی: من از رژیم کره شمالی دفاع نمیکنم. به همان نحوی که برای من مسئله این نیست که کدام حکومت در مقایسه با دیگری کمتر یا بیشتر قابل پذیرش است. اما در پیون یانگ تمایل برای رسیدن به بالاترین سلاح ناشی از احساس عدم امنیت است. این تصور که نیروهای خارجی در حال طراحی سرنگون کردن رژیماند و به همان نحو تمایل برای ضمانتهای امنیتی. پیامد گفتگوهای شش جانبه با کره شمالی تعین کننده بود. پس از پنج سال گفتگو و مذاکره با یکدیگر، دیگر نمیتوان انکار کرد که دیالوگ باعث فرونشاندن تنشها شده است و هنگامی که بالاخره زرادخانهی هستهای اش به طور کامل از کار بیفتد، پیون یانگ دوباره به آغوش آژانس بین المللی انرژی هستهای بازخواهد گشت. چنین موفقیتی از طریق فشار سیاسی همراه با مشوقهای اقتصادی قابل رسیدن است.
ادامه دارد . . .