iran-emrooz.net | Sat, 14.05.2005, 19:42
در حاشیه مراسم بزرگداشت
مصدق
مسعود نقرهکار
شنبه ٢٤ ارديبهشت ١٣٨٤
کمتر شخصیت سیاسیی روشنفکر و روشنگری را میتوان سراغ داشت که به اندازهی محمد مصدق در بارهی زندگی ، اندیشه و کردارش گفته و نوشته شده باشد: عدهای با شیفتگی و شیدائی ، پارهای دشمنانه و مغرضانه و جماعتی نیز واقعبینانه. دستهی سوم کسانی هستند که رهروان واقعی راه مصدقاند. اینان بیآنکه "شور مصدقی" بگیردشان، به مصدق به عنوان نماد و تجلی نوعی زندگی، اندیشگی و کردار ، با نگاهی انتقادی، سازنده و درس گیرنده نگریسته و مینگرند، درست همانگونه که مصدق نیز تلاش میکرد به انسان، پدیدههای انسانی ، سیاسی و اجتماعی بنگرد.
نام مصدق اما، به ویژه بعد از انقلاب، به نماد و تجلی نوعی بهرهبرداری سیاستبازانه و فرصتطلبانه و کسب حیثیت و اعتبار از این نام خوش نیز بدل شده است، که برای نمونه میتوان به برخورد رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران با نام مصدق اشاره داشت ، که "شورحسینی"شان به یکباره به "شور مصدقی" بدل شد. از این دست نمونهها چه در داخل کشور و چه در خارج کشور میتوان به وفور ارائه داد.
اعلام بزرگداشت زادروز مصدق در کلن و ترکیب بر پادارندگان و حمایت کنندگان (۱) در نخستین نگاه من را به این فکر واداشت که این بزرگداشتیست به دور از بزرگنمائیهای شخصیتپرستانه و توجیهات و تبلیغات شناخته شدهای که برخی از دست اندرکاران این بزرگداشت نیز چنین ویژگیهائی را سنتی میخواندند. تصور من این بود و هست که این بزرگداشت بر کنار از ابتلا به "شور مصدقی" و شیفتگی، از نوع سوم برخوردیست که به اَن اشاره کردم ، اما پیشرفت کار گونهای دیگر مینماید و اندکی سوال برانگیز، فیالمثل چگونه میتوان همهی جریانهای جبهه ملی و شخصیتهای این مجموعه را در داخل و خارج ، یعنی هم نظران و رهروان مصدق را "سنتی" خواند و حتی یک شخصیت و جریان غیر سنتی در این مجموعه ندید اما خود "مصدق و جبههی ملیاش"را جدا از این مجموعه و جبههی ملی موجود، مدرن و غیر سنتی ارزیابی کرد(۲) و نمایش بزرگی را اَنهم "خودانگیخته" به نام مصدق دست و پا کرد. براستی اَیا غرض از اعلام بر پائیی "خودانگیخته"ی این بزرگداشت طرح و پیشبرد نوعی تفکر و تسویه حساب با تفکرات سیاسیی دیگر نیست؟(۳) اگر اینگونه است چرا با بهره گیری از نام مصدق و همکاری و همیاری جبهه ملیای که سنتی خوانده شده است میباید سراغ این کار رفت!؟ من به درستی و یا نادرستی تفکر مورد نظر - که سالیانیست طرح است ـ کاری ندارم(٤) اما این سئوال هنوز پیشاروی من است که آیا خود این روش سنتی نیست؟ و اَیا میتوان بر بستر کاربرد چنین روشهائی اندیشه و کرداری غیر سنتی و مدرن بنیان نهاد؟ و چنین روشی به نزدیکی نیروهای اَزاداندیش و اَزادی خواه کمک خواهد کرد؟
------------------
۱- نام حقیر من را دوستی که نمیدانم کیست در میان نام بزرگانی که از این بزرگداشت حمایت کردند، جا داده است. تا اَنجا که این مراسم ، مراسم بزرگداشت مصدق باشد، نه تسویه حساب و خرده حساب با جریانهای سیاسی دیگر، برایم افتخاری ست و سپاسگزار این دوست خواهم بود.
۲- نگاه کنید به سخنرانیی کوشندهی سیاسی گرانقدر اَقای ناصر کاخساز: ۲۱ اکتبر ۲۰۰۱ – سوئد
۳- نگاه کنید به مصاحبهی اَقای ناصر کاخساز با ایران امروز ، شنبه ٢٣.٤.٢٠٠٥
٤- تفکر "جنبشی" و "جبهه"ای و اَنچه به نام "جنبش ملی" و "جبههی دمکراتیک" و.... طرح میشود پیشتر با تفاوتهائی با مضمون مصدقیاش ، از سوی زنده یاد شکرالله پاکنژاد طرح شد، که در راه تحقق آن نیز جان داد ، امیدوارم گردانندگان این بزرگداشت لااقل "شکری" رابه عنوان یکی از پیشتازان این نوع تفکر سیاسی فراموش نکنند!