iran-emrooz.net | Fri, 13.05.2005, 21:25
اکنون نوبت تبرئه و آزادی اکبر گنجی است
دکتر رضا جوشنی
شنبه ٢٤ ارديبهشت ١٣٨٤
خبرگزاریهای کشور از قول آقای صالح نیک بخت وکیل عباس عبدی، خبر تبریه و آزادی وی را اعلام کردند.
عباس عبدی که چند سال پیش در ملاقات و گفتگو با یکی از کارمندان سابق سفارت آمریکا که در دست دانشجویان اسیری کشیده بود، فاصله و برائت خویش را از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان، اعلام داشت، در سال١٣٨١ به اتهام "فروش اطلاعات به كشور متخاصم" یعنی آمریکا و "تبليغ عليه نظام" به پنجسال و نيم زندان محكوم گردید. وی که بیش از ٣٠ ماه دوران محکومیتاش رادر زندان گذرانیده ، اکنون توسط شعبهی اول تشخيص ديوان عالی كشور حکم تبرئه گرفته است. در حکم نهایی از جمله پذیرفته شده است که آمریکا دولت متخاصم ایران نیست. اين حکم "مشاجرات لفظی مسوولين دو كشور در تحقق تخاصم مصطلح در حقوق بينالمللی را كافی ندانسته" و "اطلاق وصف تخاصم به رابطهی دو كشور را مورد ترديد" قرار داده است.
از آنجا که آقای عبدی بیش از ٣٠ ماه به ناحق در زندان بسر برده و از این بابت خسارات و ضایعات مادی و معنوی فراوانی بر وی تحمیل شده است ، محق است که برای جبران ضایعات وارده و باز پس گرفتن حقوق خویش ، از قوه قضاییه و قاضی مربوطه شکایت کند. افکار عمومی منتظر اقدام عبدی هستند مگر اینکه ایشان مثل آقای حجاریان از پیگری و احقاق حق خود به ملاحظاتی انصراف ورزند.
صرف نظر از اینکه بسیاری براین نظر باشند ـ و شاید هم به میزانی و از زاویهای نسبتا درست ـ که آزادی عباس عبدی تدبیری در راستای چهرهنمایی در روزهای پیش از انتخابات از زمرهی پیشبازیهای انتخاباتی با انگیزهها و اهدافی معین است، با وجود این اعلام رای قضات شعبه اول دیوان عالی کشور در تبرئه آقای عبدی قابل تامل است و لازمه مداقه بیشتر ، بویژه ازاین بابت که قضات مزبوربه اتفاق، تنش سياسي، موضعگيری و مشاجرات لفظی مسئولین دو کشور (بخوان ولی فقیه و جرج بوش و اذنابشان) را مبنی براینکه دو دولت متخاصم هستند ، غير منطبق با تعاريف ارائه شده و قابل قبول درحقوق بينالملل، مردود و ناکافی اعلام کردهاند. و این بدین معنی است که همه تنشهای سیاسی که آقایان "مسئولین مملکتی" در دوران حیات جمهوری اسلامی ایجاد کردهاند و مشاجرات لفظیشان در منابر و نمازهای جمعه، با کشورها و دولتها و نهادها و شخصیتهای مختلف در خارج و داخل به قصد این که آنهارا خصم دولت و مردم ایران جا بزنند، از نظر قوانین موجود قضایی، مردود و غیر فابل اتکا و استناد هستند
در همه کشورهای استبداد زده جهان قضات شریفی یافت میشوند که در منازعاتی ازاین دست، جانب صاحب حق را میگیرند. درست این است که حساب بسیاری از قضات میهن ما که در چارچوب تنگ قوانین جمهوری اسلامی تلاش میورزند چنین عمل کنند و وجدان خود را در بازار قضایی اسلامی به حراج نگذارند، از قضات هوچی که خودرا و وجدان خودرا به ثمن بخس میفروشند، جدا انگاشته شود.
داستان اتهامات وارده به عباس عبدی و دادگاه و محکومیت وی در سالهای پر هیجانی که مطبوعات پشت سر گذاشتند ، فصلی از دهها فصل کتاب بزرگ نانوشتهی "مطبوعات در چنگال دشمنان آزادی" است که یکی دیگر از فصول آن متعلق به داستان اکبر گنجی است.
اکبر گنجی نیز با اتهمات کم و بیش مشابه بیش از ٥سال است که دوران محکومیت ناحق خودرا میگذراند. تیری را که در این سالها بر سینه گنجی نشاندهاند، زهر آگین به کینه بیکرانی است از بیت رهبری تا مجلس تشخیص مصلحت نظام، قوه قضاییه و روزنامه ی کیهان، که جان سخت و پر زور و گزنده است و به همین میزان نیز مقاومت تحسین برانگیز گنجی و شهامت شهروندی اورا در پی داشته است.
چه تبرئه و آزادی عباس عبدی را تلاشی برای مطلوبنمایی و بزک کردن چهره حکومتیها در آستانه انتخابات بدانیم و چه آنرا محصول شرایط تحمیل شده و تمکین دستاندرکاران به این شرایط ، چرا همراه و شریک شادی خانواده عبدی در آزادی عزیزشان نباشیم؟ و هم اکنون خودرا برای مشارکت در شادمانیهای خانواده گنجی ، زرافشان و دانشجویان زندانی در روز آزادیشان آماده نکنیم. آرزوی نیکی است نه؟
رضا جوشنی