iran-emrooz.net | Sat, 09.06.2007, 7:16
کنفرانس جی 8 و جنجال سپر موشکی آمریکا
بابک جاودان خرد
سران 8 کشور بزرگ صنعتی جهان در یک شهر کوچک و گمنام آلمان بنامهایلیگندام گرد آمدهاند تا مسایل و دشواریهای گاه- به غایت پیچیدهی کنونی جهان را بررسی و اگر بتوانند راه حلی برای آنها بیابند. مشکلاتی که اکثریت قریب به اتفاق آنها را خود به وجود آوردهاند و به همین دلیل هم نزدیک به 100 هزار تن از سراسر جهان به این شهرکوچک آمدهاند تا انگشت اتهام را به نمایندگی از مردم زیر فشار سراسر جهان به سوی این جمع کوچک 8 نفره بگیرند که کشورهای شان (به همراه چین، هند و برزیل که رهبران شان دراین کنفرانس حضور دارند) نزدیک به 90 درصد تولید ناخالص جهانی را به همراه همان مقدار درصد یا بیشتر "زباله"ی خالص و ناخالص جهانی تولید و"بازتولید" میکنند. این به راستی چه حکمتی است که هرسال این آقایان و خانمهای شیک پوش و لبخند به لب دورهم جمع میشوند که مگر شاید گرهی از گرههای فراوان بسته شده به دست وپای جامعه بشری بگشایند و... سالی بعد که مینگریم گرهها را فزون تر و کورتر مییابیم؟!
باری، به خود کنفرانس بازگردیم و دستور کارهای کمابیش آشنای آن را از نظر بگذرانیم: گرمایش جهانی، استقرار سیستم ضدموشکی آمریکا در اروپای مرکزی و شرقی، بدهی کشورهای فرودست، عراق، خاورمیانه، افغانستان و سرانجام ایران و بحران هستهای اش. اما آنچه مباحث کنفرانس را از پیش تحت الشعاع خود قرار داده، تصمیم تقریبا یکجانبهی آمریکا به استقرار دو پایگاه راداری و ضد موشکی در چک و لهستان، دو منطقهی نفوذ مستقیم و غیرمستقیم سنتی روسیه درمرکز و شرق اروپا است. این چالش در پیوند مستقیم با دیگر دستور کار مهم کنفرانس، بحران هستهای ایران اسلامی، توجه و نگرانی بسیاری از ناظران، رسانهها و افکار عمومی بین المللی، بویژه ایرانیان را برمی انگیزد - و باید هم برانگیزد. دلیل آن هم، با اندکی درنگ، روشن است. آمریکا در توجیه تصمیم خود میگوید که از بیم حملهی موشکی کشورهای یاغی مثل جمهوری اسلامی ، کره شمالی و سوریه به خاک اروپا میخواهد سیستم رادار و ضدموشک پیشرفته در آن دو منطقهی حساس نصب کند و هیچ خیال بدی نسبت به روسیه ندارد. اما روسیه در مقابل و با خشم و تمسخرمی گوید که اصولا برد موشکهای ایران (که روسیه قاعدتا بیش از غربیها ازآن مطلع است) آنقدرها نیست که به اروپا برسد، و این بهانهای بیش نیست و آمریکا میخواهد با این اقدامات قدرت نمایی کند و جنگ سرد تازهای راه بیندازد.
دولتهای اروپای غربی که دراین کنفرانس حضوردارند و به نمایندگی آلمان میزبان این دو ابرقدرت نظامی هستند، چیز زیادی نمیگویند و انگار نه انگار که بحث بر سر موشک خوردن یا نخوردن خانهی مشترک آنهاست نه آمریکا و روسیه! و بواقع هم انسان سرگیجه میگیرد که چگونه هستهی مرکزی اروپا و تمدن جهانی شدهی غرب، آلمان، فرانسه، بریتانیا و ایتالیاکه تا نیم قرن پیش (تقریبا) همه کارهی دنیا بودند، اکنون سرنوشت آب و خاک شان را دو قدرت غیراروپایی و یک رژیم اسلامی عقب مانده تعیین میکنند، و آنها به عنوان "صاحبخانه" خاموشاند و تماشاچی؟ نکند بازهم کاسهای زیرنیم کاسه است و این اروپاییهای "آب زیرکاه" دانسته خاموشند و میدانند چه میکنند؟!
باید منتظر ماند و دید که این موشکها و رادارها اصولا نصب میشوند، یا آمریکا و روسیه دعوای خودرا بر سر ایران- اگر اصولا حقیقت داشته باشد- به جای دیگری، مثلا جمهوری آذربایجان، میبرند. ظاهرا آمریکا بر تصمیم خود پافشاری میکند و روسها هم همچنان خط و نشان میکشند و اروپا هم به شکل معنی داری ساکت است. اما آیا ما ایرانیهای "در جایگاه متهم نشسته" هم باید ساکت باشیم و دست کم این دغدغه و پرسش را با خود مطرح نکنیم : حال که استقرار رادار و موشک آمریکایی در اروپا یا آذربایجان قطعی به نظر میرسد، آیا این به معنای آن نمیتواند باشد که جنگ با ایران قطعا در پیش است و آمریکا و اروپا با اطمینان از وقوع آن میخواهند پیشاپیش سپرهای حفاظت از موشکهای احتمالی و انتقامی جمهوری اسلامی ِ مورد حمله قرار گرفته را در زمان و مکان مناسب برپا سازند؟ آیا پافشاری آمریکا، سکوت اروپا وجیغ وداد(برای گرفتن امتیاز بیشتر) روسیه خبر از غایتی شوم برای ایران نمیدهد؟
آمریکا آشکارا میگوید این ترتیبات امنیتی علیه تحرکات رژیمهای یاغی از قماش ایران است، و جمهوری اسلامی نیز از زبان احمدی نژاد یکبار دیگر با یادآوری "نابودی قریب الوقوع اسراییل"، در واقع به رهبران جی 8 میگوید "این هم مدرک اش!" آیا بهتر و صریح تر از این میشود دعوت به جنگ کرد؟ و آیا آمریکای بوش میتواند این دعوت به "دوئل" دن کیشوت زمان را نادیده بگیرد، آن هم دن کیشوتی که (متاسفانه) نیزه اش نه چوبی که اتمی است وبلاهت اش چیزی ازمخافت اش نمیکاهد؟
آمریکا و غرب نشان میدهند که این چالش خطرناک را جدی گرفتهاند. اما آیا مردم و نیروها و شخصیتهای مخالف رژیم دن کیشوتی-اتمی جمهوری اسلامی نیز آن را جدی میگیرند و چارهای برای رفع آن میاندیشند؟!