iran-emrooz.net | Thu, 29.03.2007, 19:51
فیلم ٣٠٠ و... چشم نیک اختری
بابک جاودان خرد
فیلم هالیوودی ٣٠٠ که جنجال، و به دنبال آن، فروش زیادی به همراه داشته ، برگ سیاه دیگری است که پس از فیلمهای بدون دخترم هرگز و اسکندر در این سه دههی استقرار جمهوری اسلامی تصویری مخدوش و کژتاب از تاریخ ایران باستان و معاصر را به نمایش گذاشته است. جالب، و درعین حال تاسف بار، اینجاست که با اعتراضات گسترده ایرانیان و بازتاب جهانی آن، فروش فیلم مذکور افزایش یافته بطوریکه در چند هفته اخیر در صدر فیلم های پرفروش جهان نشسته است. تردیدی نیست که هر سه فیلم واکنش غیرمستقیم و موذیانهی غرب به سه دهه آشوبگری و همآوردطلبی بیخردانه رژیم اسلامی با نظم حاکم بینالمللی به رهبری آمریکاست. با قبول این پیش فرض طرح چند پرسش منطقی به نظر میرسد:
١- چگونه است که دولت و جامعهی مدنی آمریکا پیوسته دم از تفکیک مردم ایران با رژیم اسلامی حاکم بر آنها میزنند و از آن سو مردم و تاریخ پیش از اسلام ایران را هدف تیرهای زهرآگین سیاسی و فرهنگی خود قرار میدهند. براستی آیا دولت و جامعهی مدنی آمریکا (که هالیوود بخشی از آن است) به این دوگانگی حرف و عمل خود آگاهاند، یا باید چشم بسته بپذیریم که پیوندی بین این دو نیست و جامعهی مدنی آمریکا به راه خود میرود و دولت آن کار خودرا میکند؟
٢- آیا وجود چنین گرایشات نیرومند ایران - و نه اسلام- ستیزانه که در چند نوبت خودرا در جامعهی مدنی آمریکا نشان داده از جمله گویای این واقعیت - و نه حقیقت- تلخ نیست که ایرانیان برون مرز، بویژه بزرگترین کلنی ایرانی در خارج یعنی "تهرآنجلس" در کالیفرنیا (که همسایهی دیوار به دیوار هالیوود است و آثارآن زودتر از همه به آنجا میرسد و بازتاب مییابد) در این ٢٨ سال کار فرهنگی چندانی در جامعهی میزبان انجام ندادهاند؟ این جمعیت بزرگ ایرانی که بسیار هم خودرا علاقمند به تاریخ و فرهنگ پیش از اسلام میداند و مینمایاند و در جمع خود میلیاردر و نخبهی فرهنگی و علمی و سیاسی و هنری و... کم ندارد، در این سه دهه که دست کم سه فیلم ضد ایرانی، و نه ضد اسلامی، ساخته شده، چه گام یا گامهایی برای روشنگری جامعهی میزبان خود برداشته است؟
٣- این چه راز سربه مهری است که ایرانیان برون مرز با این همه ستارهی علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از تشکیل حتا یک منظومه ،اگر نه کهکشان، برای مقابله با چنین "٣٠٠ بازی"ها و "اسکندر نوازی"هایی ناتوان است، تا جایی که دولت بیآبروی اسلامی زمینه را برای ورود به این عرصه مساعد یافته و خودرا مدافع تاریخ ایران پیش از اسلام نموده است؟
٤- درخبرها آمده بود که یک آمریکایی ایرانی تبارجوان بنام کوروش کار درصدد است تا فیلمی دربارهی کوروش بزرگ و پیام حقوق بشریاش بسازد. این فیلم در صورت تبلیغات درخور میتواند پاسخ دندان شکنی به فیلم ٣٠٠ و مشابه آن باشد. آیا ایرانیان برون مرزی که سنگ ایران و تاریخ درخشانش را به سینه میزنند از ساخته شدن چنین فیلمی آگاهی دارند، و اگر دارند کمکی به سازندهی ایران دوست آن کردهاند؟
٥- تردیدی نیست که غرب به سرکردگی آمریکا کارزار سیاسی، نظامی و فرهنگی گستردهای را علیه جمهوری اسلامی به راه انداخته و چون مردم ایران نهاد نمایندگی جایگزینی برای این رژیم ندارند، بناچار تبعات آن را نیز متحمل خواهند شد. موج دوم تحریمهای سازمان ملل آغاز شده و هرچند بازهم عمدتا موسسات نظامی- صنعتی -بانکی رژیم را نشانه رفته اما پیامدهای آن بیگمان گریبان مردم بیپناه ایران را نیز خواهد گرفت - همچنانکه موج نخست تحریم ها چنین کرده است. آیا ایرانیان، بویژه برون مرزنشینان، میخواهند در مقابل این موج هردم فزای تحریم و مجازات به صرف نوشتن چند تومار اعتراضی از نوع اعتراض به فیلم ٣٠٠ بسنده کنند، یا سرانجام به خود میآیند و"منظومه"ای هرچند کوچک و محدود برای مقابله با توفان های (ازجمله فرهنگی) سخت پیشرو تشکیل میدهند؟
٦- احتمالا با گسترش بحران هستهای و تروریستی بین جمهوری اسلامی و غرب، ٣٠٠ ها و اسکندرهای دیگری از استودیوهای فیلمسازی هالیوود بیرون خواهند آمد و ما نیز به احتمال نظاره گر هنرنماییها و پولسازیهای بازیگران و فیلمسازان گمنام و آشنای آن خواهیم بود و بازهم به چند اعتراض و گلهگذاری بسنده خواهیم کرد. دراین صورت، چرا به رژیم اسلامی خرده میگیریم که به تاریخ پیش از اسلام ایران بیاعتناست و به روی آن آب میبندد؟! آیا با این بیعملیها نباید خودرا مخاطب این سرودهی جاودان حکیم ناصرخسرو بدانیم که هزار و اندی سال پیش به همچو مایی عتاب فرمود که
چو تو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را؟