سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - Tuesday 3 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 10.05.2005, 22:59

«حمايت منتقدانه از اعلاميه‌ی ٢٥٦ نفر»

هشداری از سرِ دوستی


ناصر كاخساز

چهارشنبه ٢١ ارديبهشت ١٣٨٤

سپاس و قدردانی از تلاش سياسی دست اندرکارانِ اعلاميه ، يک قاعده‌ی اخلاق سياسی است ، ولی توضيح نکاتی برای گسترش اهداف نهائی و تاحدی ناگفته در اعلاميه نيز يک قاعده‌ی دموکراتيک است. خواست‌های اعلاميه از حساس بودن اوضاع سياسی و انتظارات بالای مردم پرده برمی‌دارد ، ولی مادام که انديشه‌ی ملی ـ مذهبی به آميزش ناهمزمان و نامناسب با جهان امروز ميان مليت و مذهبيت پايان ندهد و به دوران نوزائی خود گام ننهد بازتابِ حتی تند انتظارات مردم تأثيری ، تنها لحظه‌ای خواهد داشت که در جای خود قابل احترام است.
چرا می‌گويم نوزائی؟ يک متدين آزاديخواه امروز در صورتی آزاديخواه باقی می‌ماند که يک مذهب مدرن مطابق شرايط کنونی جهان برای جامعه‌ی ما بخواهد و از اين لحاظ سرنوشت اسلام در ايران از سرنوشت مسيحيت در اروپا جدا نيست و با اين ترتيب پايان دادن به ترکيب اعتقادی ملی ـ مذهبی در ايران گزير ناپذير می‌شود. اين ، برای گشودن مناسبات سياسی و اجتماعی با دگرانديشان نقش کليدی ايفا می‌کند. تاکنون نيز غالب انديشه‌گران و يا اصلاح‌گران ملی ـ مذهبی در ايران از تماس و ارتباط سياسی با ايرانيانِ دگرانديش و هموطنان غير مذهبی زير تأثير سنت‌های اعتقادی ، پرهيز داشته‌اند.
ترکيب اعتقادی يادشده لااقل به اعتبارِ شکلی ، محصولِ دوران تهاجم اسلام سياسی حاکم ، به جنبش ملی بدون پسوندِ مذهبی است و بازگوگر اختناق مذهبی در شرايطی است که انديشه‌ی ملی بدون يک مفهوم مفسر بدنبال خود ـ که امکان سرکوب توسط حاکميت اعتقادی را کاهش می‌داد ـ امکان تجلی گسترده نداشت.
اکنون اين ضرورت سالهای پيشين سپری شده است و موقعيتی نوين فرا روی ماست. هر فرد و هر نيروی سياسی که اعتقاد دينی را در سياست عمده می‌کند در شرايط متحول و نوين کنونی نياز به يک رنسانسِ درونی دارد تا « برخورد ترکيبی » يا « رابطه‌ی انضمامی » ميان دو مفهوم کلی را به « برخورد تحليلی » و درونی ميان آنها تبديل کند. برخورد تحليلی از هم عرض شدن دو مفهوم کلی با يکديگر که ابهام آفرينی می‌کند جلوگيری می‌کند.
می‌گويم: رنسانس ، برای اينکه فضای نوزائی قوی‌تر و درونی‌تر از فضای انتقاد به خود است و اشتباه سياسی را تابع ناپويايی کل فرهنگ سياسی در جامعه‌ای که به مرحله‌ی تاريخی مدرنيته وارد نشده است می‌کند. نوزائی يک ظرف تفاهم ملی است که با ورود به آن مشکلی که ترکيبات مفهومی بوجود می‌آورند حل می‌شود. همه‌ی ما که اجزای يک کل هستيم بايد به اين پهنه گام بنهيم تا ايران ما که يک کل است به اين پهنه قدم بگذارد. رنسانس نقش يک پل ارتباطی را با جامعه‌ی مدرن ايفا می‌کند که در آن ، مذهب بعنوان يک مانع در راه ارتباط آزاد و انسانی ـ ميان انديشمندان گوناگون مردم ـ از دست بنيادگرايان خارج می‌شود.
ترکيب اعتقادی ملی ـ مذهبی که « بر تئوری اصلاح » دولت دينی تکيه می‌کرده است اگر به نوزائی خود برسد به يک پيامد شکوفاکننده نيز دست خواهد يافت. نوزائی از ارجاع تاريخی سود می‌جويد تا فعالان سياسی را از ناروشنائی در برنامه و کنشِ متقابلِ سياسی بيرون بياورد. ارجاع تاريخی انديشه‌ی ملی ـ مذهبی در انديشه‌ی مصدقی و دموکراسی مصدقی تحقق می‌پذيرد. پس « نوزائی » به اضافه‌ی « ارجاع تاريخی » نه تنها سرنوشت انديشه‌ی ملی ـ مذهبی را تعيين می‌کند ، بلکه به نقش او در اصلاح دولت دينی نيز بدون کوچکترين تندروی پايان می‌دهد و بزرگترين مشکل مدرنيته در ايران يعنی رابطه‌ی مذهب و جامعه را حل می‌کند و يخ اعتقادی را در ارتباطِ متقابلِ سياسی آب می‌کند. پس چشم اسفنديار اعلاميه را در ظَهرِ آن و نه در خودِ آن بايد ديد تا دريافته شود که تحول در آميزش شکل گرايانه‌ی مليتی ـ مذهبيتی با ژرفای تحول اجتماعی در جامعه‌ی ايران هماهنگی ندارد و تنها در روند تاريخی جنبش ملی که خود از آن برخاسته است ، اين انديشه می‌تواند از تنگناهای خود در فرهنگ سياسی به سرعت دگرگون شونده‌ی امروز ، در ايران بيرون بيايد.
ن ـ کاخساز
٢٠٠٥/٥/٧

----------------------
آرشيو مقالات ناصر كاخساز
----------------------



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024