يكشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ -
Sunday 27 April 2025
|
ايران امروز |
![]() |
(مرضیه لرکی، کنشگر شهری، پژوهشگر توسعه پایدار، ساکن اهواز ـــــ علی کیافر، شهرساز، پژوهشگر، استاد دانشگاه، ساکن کالیفرنیا)
موهایش شانه نکرده و آشفته است و پیراهنی کهنه و خاکی رنگ بر تن دارد. آشکار است هم او و هم پیراهن او چندین تابستان و زمستان را از سر گذراندهاند – هر یک در بازه زمانی خود. چشمانش خیره به پنجرهی مشرف به خیابان است و درختی را سخت در آغوش کشیده است. وقتی از او پرسیده شود چرا درخت را بغل کردهای؟ با ادبیات دست و پاشکسته خیلی سخت منظورش را میرساند: “درخت مهربونه… منو یاد مادرم میندازه، درخت مادرمه.”
با لباسهای نخنما و داغی آفتاب دیده هر روز بعد از ظهر در نوار سبز وسط خیابان زند، نرسیده به پل کابلی، ساعتها درخت را در آغوش میکشد. نگاهش که میکنی حس میکنی در پس آن چشمان خیره، دانایی عمیقی نهفته است.
مرد نه دست نیازی دراز میکند، نه طالب نان و نگاه روندگان و تک و توکی که میایستند و او را نگاه میکنند – اکثرا هم با تعجب و پرسشی در ذهن یا حتی بر لب. فقط هر روز میآید، درخت را بغل میکند، چند ساعتی میماند و میرود. یک درهمآمیختگی مداوم و ساده میان او و درخت که خالق تصویری تکاندهنده بر تن شهر داغ بیدرخت اهواز است. شهری که سالهاست از درخت بریده، از سایه تهی شده و یادش رفته تابستانِ خوزستان در نبود سایه چه بیداد میکند و چگونه اهالی را در هجوم داغیِ تموزِ بیسایه سار رها کرده تا نفس از جانها سخت برآید.
در نشستهای شهرخوانی و شب خوزستان، بارها از فقرِ درخت در اهواز گفته شده است. اما ناجی، آن مردِ درختی، کنشی تازه است. کسانی گفتهاند نامش بهراستی ناجی است و چه اسم با مسمایی. شاید او ناجی سایههای شهر باشد. او حرف نمیزند، حرکت و اتفاق را بیحرف نشان میداد. نمایش بیصدای حقی که لابلای آجرها و آهنها گم شده است: حقِ مردمان به شهر و شهر به مردمان.
جامعهشناس فرانسوی، آنری لُفِور، در نظریهی “حق شهر”(۱) میگوید “شهر فضاییست که انسان باید در شکل دادن به آن نقش داشته باشد. شهر، خانهی جمعی ماست و ما حق داریم آن را زیبا و سبز بخواهیم.” درخت، نفسگاه زمین است و ناجی ما در گرمای طاقتفرسای اهواز. درخت، سایه است برای مادران منتظر اتوبوس، کودکان در راه مدرسه، کارگران زیر آفتاب. مردِ درختی، یک نشانه است؛ پیامآور حقِ فراموششدهایست که سالهاست در بیدرختی و بی سایه ساری خاک خورده و نادیده گرفته شده است.
شهری که ناجی درخت آن را مادر خود میداند، شهری که فرزندانش، درخت را مادر میدانند، نباید از فقر درخت بمیرد. ناجی باید خوب و درست نگریسته شود؛ نشانی از شور زندگی، تبلور عشق به بودن و بهره بردن از گوشه گوشه آنچه شهر دارد و باید داشته باشد. باید این بیان نهایت هنر اعتراضی، خواسته یا نخواستهی ناجی، به رسمیت شناخته شوند. نه تنها او، که درخت، که سایه، و حقی که سالهاست نادیده گرفته شده اند. نه تنها آنان که تصمیمسازان شهریاند، یا از قِبَلِ شهر نان میخورند، که شهروندان باید در تولید، بازتعریف، توسعه و رشد فضاهای شهری نقش داشته باشند؛ فضاهای مورد نیاز و استفاده مردم هر دو کاری که سالهاست ناجی بیهیچ ادعایی بیهیچ صدایی و هیچ همراهی با یک کنش همدلانه انجام داده است.
حق به شهر یعنی حق حضور، حق مشارکت، و حقِ شکلدادن به فضاهای عمومی، بهویژه برای گروههایی که سالها در حاشیه ماندهاند. در شهری مانند اهواز، که توسعهی آن به نفع خودروها و سرمایه پیش رفته، نه برای انسانها، این حق یعنی مطالبهی هوای سالم، درخت، سایه، زیبایی و حضور مردمان.
در هر شهر و دیاری نیز؛ چه در اقلیم گرم و خشک، چه در کوهپایههای سرد خاک آلود و چه در هر گوشهای از این سرزمین درد آلود.
مردِ درختی، ناجی، بدون آنکه بداند، تبدیل به کنشگری شهری شده؛ شهروندی که با آغوشش، در برابر فراموشی فضاهای زنده ایستاده و با دست خالی، با تنِ خویش، از درخت محافظت میکند. از شهر نگهداری میکند.
اهواز شهری است که در آن مردی به نام ناجی هر روز درخت را که همچون مادر خود میداند، آگاهانه در آغوش میکشد و میبوسد - دنیای هوشمندانه زیبایی در مقابل آنکه درخت خانهی احمد محمود(۲) را قطع کرد و آن که درخت کنار خیابان نظامی را قطع کرد و آن که از غم نان تیشه بر تن درختان شهر کشید و به صناری حراجشان زد. نباید اجازه داد مردِ درختی، تنها ناجی شهر باشد و دست تنها در آغوش کشیدن درختها را ادامه دهد. باید او را بها داد که ناجی حافظهی شهری شده است، حافظهای که درخت را از یاد برده است.
——————————————-
پانویسها:
* «ناجی سایههای شهر» داستان اهواز است اما میتواند قصه هر شهری باشد.
۱. سیاست فضایی، زندگی روزمره، و حق به شهر، ترجمه نریمان جهانزاد، تهران: همشهری ۱۳۹۹
۲. داستاننویس بس شناخته شده خوزستانی که “زمین سوخته” او در کنار “داستان یک شهر” و “مدار صفر درجه” و “درخت انجیر معابد” از شاخصترین داستان های بلند نیم سده گذشته ایراناند.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|