يكشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ - Sunday 9 March 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 04.03.2025, 9:00

لزوم ایجاد بدیلی دموکراتیک و غیر موروثی


م. روغنی

انقلاب بهمن حداقل بدون یک بدیل مورد اعتماد به نتیجه نمی‌‌رسید و و انتظارات آزادی‌خواهانه از آن با تنها بدیل واپس‌گرا با ناکامی روبرو گردید.

شوربختانه، دولت دیرهنگام سوسیال‌دمکرات دکتر بختیار نیز با سد اسلام‌زدگی توده‌ها و بی‌خردی بخش مهمی از ملیون و روشنفکران روبرو شد و در برابر بدیل بنیادگرایی اسلامی ناکام ماند.

نظام خامنه‌ای دوران دشواری را از سر می‌گذراند. نیروهای نیابتی‌اش که با هزینه حداقل صدها میلیارد دلار از ثروت‌های ملی با هدف تنش‌افزایی در منطقه و توهم نابودی اسرائیل سرهم‌بندی شده بود، نابود و یا به شدت تضعیف شد.

تله هسته‌ای رژیم نیز که بر پایه برآوردی تاکنون صدها میلیارد دلار از ثروت‌های ملی این کشور را بلعیده است نیز نتوانسته بازدارندگی لازم در برابر خطرات بالقوه حملات نظامی اسرائیل به زیر ساخت‌های کشور را تضمین کند.

تحریم‌های کمرشکن خودخواسته، در کنار ناکارآمدی، فساد و رواج رانت خواری گسترده در حکومت، شرایط اقتصادی دشوار و غیر قابل تحملی را برای قشر متوسط و تهیدستان کشور سبب شده است.

سرکوب‌های اجتماعی و سیاسی بویژه علیه زنان، جوانان و آزادیخواهان که با سبک زندگی تحمیلی خامنه‌ای مخالفند، نافرمانی مدنی و خیزش‌های مقطعی را بدنبال داشته است اما خیزش‌های مزبور که در مواردی سراسر کشور و اقوام گوناگون را در بر گرفته است نتوانسته نظام ولایی را سرنگون و نظام تازه‌ای را جایگزین سازد.

به باور نگارنده دلیل اصلی ادامه شرایط موجود، کمبود بدیلی قابل اعتماد و پرنفوذ است که اکثریت ناراضی کشور را به فرایند تغییر و آینده‌ای بهتر امیدوار و دوران گذار را کلید زند.

مخالفین پراکنده نظام جهل و جنایت، به صورت گرایش‌های گوناگون سیاسی، بدیل‌های بالقوه‌ای را تشکیل می‌دهند که شاخص‌ترین آنها را می‌توان در پهلوی‌گرایان، جمهوری‌خواهان و مجاهدین دسته‌بندی کرد که از تشکل و سازمان‌دهی نسبی برخوردارند. در کنار این دسته بندی‌ها می‌توان از منفردین خوشنامی همچون زندانیان سیاسی، کنشگران مدنی، صنفی و سیاسی در داخل و خارج کشور نام برد که همکاری و همفکری احتمالی شان در شرایط سرکوب و امنیتی موجود بدیل بالقوه دیگری به شمار می‌آید.

۱- پهلوی‌گرایان

این گروه شامل مشروطه‌خواهان و پادشاهی‌خواهان می‌گردد که از رهبری رضا پهلوی پشتیبانی می‌کنند. البته در میان مشروطه‌خواهان لیبرال‌دمکرات با سلطنت‌طلبان “حزب ایران نوین” (فرشگرد پیشین)، “سامانه پادشاهی” و خانم فرح دیبا، از جمله در موضوع انتخاب شکل حکومت از راه صندوق رای تفاوت دیده می‌شود.

اصولا باید گفت پهلوی‌گرایان تنها بر دست آوردهای مدرن این دو پادشاه تاکید و در باره خفقان دوران دیکتاتوری رضا شاه و پسرش و سرکوب‌های بی‌رحمانه ساواک سکوت اختیار کرده‌اند. حزب ایران نوین پارا فراتر گذاشته و از “دستاوردهایی درخشان در حوزه آزادی ‌گستری” محمد رضا شاه سخن به میان آورده است!

نکته دوم تاکید مکرر پهلوی‌گرایان بر “تمامیت ارضی” کشور است گویی ملیت‌ها و یا قومیت‌های ایرانی خواهان تجزیه ایرانند و این سامانه در صورت تصرف قدرت از چند پاره شدن کشور جلوگیری خواهد کرد.

سوم با وجودی که بر تعیین نوع حکومت از راه صندوق رای تاکید می‌کنند، نظام فدرالیسم به عنوان گونه‌ای از روش اداره کشور را نفی و از پیش با ملیت‌ها دارای صف‌بندی‌اند.

چهارم، سلطنت‌طلبان تندرو نیم نگاهی به یاری دولت‌های خارجی از جمله “آمریکای ترامپیست” و اسرائیل دوخته‌اند. رضا پهلوی نیز در بازدید از اسرائیل با نتان یاهو رییس دولت راست افراطی دیدار داشت که پرسش برانگیز است!

جالب اینجاست که رضا پهلوی نه تنها در فرصت‌هایی در قامت “رهبر خود خوانده” ظاهر شده است در آخرین نشست در مونیخ با هواداران رنگارنگش از آنان خواست “پدر ملت ایران” نامیده شود[۱]! جالبتر آنکه هواداران پدر بزرگش نیز رضا شاه را “پدر ایران نوین” می‌نامیدند که واکنش عشقی شاعر مشهور آن‌زمان را برانگیخت که با زبان تندش علیه “پدر ملت ایران”[۲] قصیده‌ای سرود و به دست عوامل رضا شاه ترور شد.

هرچند مشروطه‌خواهان لیبرال‌دمکرات می‌توانند در تشکیل ائتلافی فراگیر علیه جمهوری اسلامی نقش مثبتی ایفا کنند اما سلطنت‌طلبان تندرو با توجه به رویکردشان نسبت به بقیه مخالفان، خطری بالقوه علیه نظام دمکراتیک آینده به شمار می‌آیند[۳].

۲- سازمان مجاهدین خلق

این گروه مسلمان در درازنای فعالیتش پس از انقلاب بهمن، در تشدید سرکوب در جمهوری اسلامی نقش مهمی ایفا کرده است. در خرداد ۱۳۶۰ این سازمان در تله تحریکات ارازل و اوباش خمینی و حزب جمهوری اسلامی افتاد و به جنگ مسلحانه خیابانی علیه نیروهای سپاه و کمیته‌ها روی آورد که طی آن صدها نفر کشته و یا اعدام شدند. ترورهای این گروه درنده خویی خمینی را به اوج خود رساند که به سرکوب و غیر قانونی شدن تمام گروه‌های سیاسی غیر اسلامی منجر شد.

در سال ۱۳۶۷ و پس از نوشیدن جام زهر خمینی، در مرحله سوم، با حمله از عراق طی عملیات “فروغ جاویدان” به ایران وارد شدند و پس از تصرف چندین شهر در غرب کشور، به سوی کرمانشاه حرکت کردند. نیروهای این سازمان پس حمله نیروی هوایی ارتش با شکست سختی مواجه و به گفته این سازمان ۱۳۰۰ تن از نیروهایشان کشته شدند.

در همان سال خمینی طی فرمانی اجازه داد زندانیان سیاسی در شهرهای مختلف را در صورت پایبندی به آرمان‌های سیاسی اعدام کنند. خمینی بدین ترتیب از مجاهدین انتقام گرفت و چندین هزار نفر از آنان به اضافه بخشی از زندانیان چپ را به کام مرگ فرو برد.

این سازمان انسجام یافته به خاطر همکاری با دولت صدام در جنگ ۸ ساله ایران و عراق همچنین حفظ حجاب اجباری، رعایت تفکیک جنسیتی و عدم رعایت حقوق فردی و اجتماعی هوادارانش در اردوگاه‌ها و چشم‌داشت به یاری کشورهای بیگانه از جمله دولت ترامپ و حزب جمهوری‌خواه امریکا، از محبوبیت ناچیزی در کشور برخوردار است. دشمنی میان مجاهدین، سلطنت‌طلبان و هواداران رضا پهلوی نیز قابل چشم‌پوشی نیست.

۳- جمهوری‌خواهان

پنج گروه جهموری خواه که وزنه نیروهای چپ (فداییان) در میان آنان چشم‌گیر است در ائتلافی با عنوان “همگامی برای جمهوری سکولار دمکرات در ایران” گرد هم آمده‌اند.

در بیانیه این ائتلاف مخالفت با “حکومت فردی، موروثی، دینی و ایدئولوژیک” اعلان و از جمله از “اصل تناوب قدرت، انتخابی بودن مجلس و رئیس جمهور، برابری حقوق اتنیکی، جدایی دین از دولت و ...”[۴] دفاع شده است.

در زمینه عملی این گروه عمدتا بر فعالیت‌های فرهنگی در داخل کشور با هدف تقویت گرایش‌های جمهوری خواهی، دفاع از فعالیت‌های جامعه مدنی و صنفی و خیزش‌های خیابانی تاکید کرده است.

شوربختانه فعالیت جمهوری خواهان حداقل در خارج کشور بیشتر به انتشار بیانیه‌ها خلاصه شده و در مقایسه با سلطنت‌طلبان در حالت انفعال بسر می‌برند!

افزون برین رابطه این ائتلاف با احزاب کرد که از نفوذ شایان توجهی در مناطق کردنشین برخوردارند و از ایده‌های جمهوری‌خواهی دفاع می‌کنند، ناروشن است.

۴- بدیل منفردین

در کنار دسته‌بندی‌های بالا می‌توان به مبارزین و کنشگران خوشنام و شجاعی شامل زندانیان سیاسی از جمله نرگس محمدی برنده جایزه صلح نوبل، خانم ستوده، آقای تاج‌زاده، رهبران جنبش سبز و نیز خانم صدیقه وسمقی اسلام‌پژوه و مخالف حجاب اجباری، کنشگران کارزار “آزادی رهبران جنبش سبز” که در پی هراس رژیم در تجمع ۲۵ بهمن امسال دستگیر شدند، اشاره کرد که بدیل دمکراتیک بالقوه‌ای را تشکیل می‌دهند.

شوربختانه پراکندگی نیروهای دمکراتیک و مخالف نظام بنیادگرای ولایت فقیه به رژیم خامنه‌ای فرصت داده است که تنها با تکیه بر سرنیزه نیروهای سکوبگرش به حیات فلاکت بارش علیه اکثریت ناراضی ادامه دهد.

جامعه ایران آبستن حوادث است. مرگ ناگهانی دیکتار، حمله نظامی به زیر ساخت‌های هسته‌ای، نظامی و اقتصادی، فروپاشی اقتصادی که نشانه‌های آن هم اکنون ملموس است، شکاف در میان حکومت‌گران و ناکامی آنان در حل مشکلات کشور، در صورت تشکیل بدیلی مورد اعتماد و پر نفوذ می‌تواند زمینه گذار از جمهوری جهل و جنایت را فراهم سازد.

در این میان وظیفه جمهوری‌خواهان دمکرات و سکولار در فراهم ساختن زیرساخت‌های لازم برای تشکیل این بدیل از راه ائتلاف گروه‌های جمهوری‌خواه شامل احزاب اتنیکی و ملیت‌ها و کنشگران باورمند به سکولاریسم و دمکراسی برجسته است. عدم آمادگی ما جمهوری خواهان در اجرای نقشی معتبر، در زمان فروپاشی رژیم، خطایی است که تاریخ در مورد آن قضاوت سخت تری نسبت به اشتباهات نیروهای غیر دینی در انقلاب ۵۷ خواهد کرد.

اسفند ۱۴۰۳
mrowghani.com
————————————————-
[۱] - عبدالستار دوشوکی، رضا پهلوی: بجای “رهبر” به من بگویید “پدر ملت ایران” خبرنامه گویا، ۱۸ فوریه ۲۰۲۵
[۲] - میرزاده عشقی هزلیات https://shorturl.at/7TtB0
[۳] - شعار ” مرگ بر سه مفسد چپی، ملا مجاهد” و یا ” رهبر ما پهلویه هرکه نگه اجنبیه” شاهد این مدعاست.
[۴] - ائتلاف پنج حزب و سازمان جمهوری‌خواه برای گذار از جمهوری اسلامی؛ «همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران»، زیتون، ۱۴ فروردین ۱۴۰۲



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net