جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳ - Friday 21 February 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 16.02.2025, 9:33

ویژگی‌های فرقه‌های ایدئولوژیک-سیاسی


احمد علوی

در ادبیات سیاسی ایران و رسانه‌های گروهی آن واژه “فرقه‌ی سیاسی-ایدئولوژیک” به‌طور گسترده‌ای به کار برده شده است. چه بنا به نوشته یرواند آبراهامیان در کتاب “مقالاتى در جامعه‌شناسى سیاسى ایران” که مجموعه‌ای از مقالات او درباره تحولات سیاسی و اجتماعی ایران است پیدایش فرقه‌های سیاسی-ایدئولوژیک دارای زمینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی درازآهنگی در این جامعه است. از آن‌جهت که بررسی فرهنگ سیاسی فرقه‌های ایدئولوژیک-سیاسی در از منظر توسعه پایدار اهمیت دارد، پژوهشگران گوناگونی ویژگیهای فرقه‌های ایدئولوژیک- سیاسی را در جوامع دیگر بررسی نموده‌اند.

بر پایه ادبیات آکادمیک، فرقه‌های سیاسی-ایدئولوژیک (Political-Ideological Sects) گروه‌هایی هستند که بطور کلی با ترکیبی از ویژگی‌هایی نظیر گفتمان مطلق گرایانه، سختگیرانه، ساختار سلسله‌مراتبی عمودی، تقدیس رهبری و روش‌های کنترل روانی-اجتماعی اعضا تعریف می‌شوند. این گروه‌ها اغلب برای حفظ وفاداری اعضا و تحکیم قدرت خود از مکانیسم‌ها و راهکارهای خاصی برای به انقیاد کشیدن اعضاء و فروشکستن شخصیت آنها استفاده می‌کنند.

البته ممکن است همه این ویژگی‌ها به‌طور کامل و همزمان در گروهبندی‌های سیاسی ایرانی گرد نیاید. اما تنها وجود برخی از این ویژگیها در فرهنگ سیاسی برخی از گروه‌ها کافی است تا آنها به سوی تمامیت خواهی هدایت کند. در این یادداشت ویژگی‌های اصلی این فرقه‌ها بطور فشرده و به سادگی بر اساس مطالعات بینارشته‌ای روانشناسی اجتماعی، علوم شناختی، علوم سیاسی، و جامعه‌شناسی توضیح داده می‌شود.

۱. حقیقت مطلق (Doctrine of Absolute Truth) ایدئولوژی مطلق‌گرا و غیرقابل انعطاف(Absolute and Rigid Ideology)
فرهنگ سیاسی فرقه‌های تمامیت‌گرا بر این باور استوار است که ایدئولوژی یا رهبرشان تنها حقیقت است و هیچ شکی در مورد آن قابل‌پذیرش نیست. مطلق” (Doctrine of Absolute Truth) را به عنوان یکی از ویژگی‌های کلیدی فرقه‌های تمامیت‌خواه مطرح می‌کند. این دکترین ادعا می‌کند که می‌تواند به همه مسائل فردی، اجتماعی، سیاسی و معنوی پاسخ دهد. این ویژگی بیانگر پذیرش یک ایدئولوژی یا فرقه فکری به عنوان تنها حقیقت مطلق و انکار هرگونه دیدگاه مخالف یا متضاد است.
نمونه: نظام‌های توتالیتر مانند نازیسم یا استالینیسم که ایدئولوژی خود را تنها راه نجات بشریت می‌دانستند.

۲. تقدیس رهبری (The Cult of the Leader) رهبری کاریزماتیک و فرهمند
در فرقه‌های تمامیت‌گرا، رهبر اغلب کاریزماتیک است و به‌عنوان یک موجود بی‌نقص و بی‌خطا پرستش می‌شود.
همچنین رهبر به عنوان نماد ایدئولوژی و منبع حقیقت مطلق معرفی می‌شود. وفاداری به رهبر برابر با وفاداری به ایدئولوژی است.
نمونه: شخصیت‌هایی مانند آدولف هیتلر یا رهبران فرقه‌های سیاسی مانند خمرهای سرخ در کامبوج.

۳. کنترل محیطی (Milieu Control)
کنترل کامل بر اطلاعات، ارتباطات، و محیط فکری اعضا برای محدود کردن دسترسی به دیدگاه‌های مخالف بطور گسترده و دقیق اجرائی می‌شود.
نمونه: رژیم کره شمالی که دسترسی شهروندان به اطلاعات خارجی را به شدت محدود می‌کند، سرکوب اینترنتی و رسانه‌های مستقل در رژیم ولایی.

۴. تقاضای خلوص ایدئولوژیک (Demand for Purity) و پاکسازی ایدئولوژیک (Ideological Purity)
تعریف: اعضا موظفند به اصول ایدئولوژیک گروه پایبند باشند و هرگونه انحراف از خط مشی گروه به عنوان «گناه» یا «خیانت» محکوم می‌شود. فرقه‌ها به‌طور مداوم از اعضا می‌خواهند که خود را «پاک» کنند و هرگونه تفکر یا رفتار نادرست را کنار بگذارند.
نمونه: تصفیه‌های داخلی در حزب کمونیست شوروی طی دوره استالین.

۵. اعترافات اجباری (Cult of Confession) یا اعترافات عمومی (Public Confessions)
اعضا به‌طور مکرر تشویق یا مجبور می‌شوند به «اشتباهات» یا «انحرافات» خود اعتراف کنند. این اعترافات اغلب به صورت عمومی انجام می‌شود تا وفاداری مجدد اعضا اثبات شود تا به‌این‌وسیله خود را از گناه‌ها و اشتباهات گذشته تطهیر کنند.
نمونه: اعترافات ساختگی در دادگاه‌های نمایشی دوران استالین و مائو در چین، اعترافات تلویزیونی دگر اندیشان در رژیم ولایی.

۶. زبان تثبیت شده و بارگذاری‌شده (Loaded Language)
فرقه‌ها برای تقویت کنترل فکری از تغییر زبان معمول روزمره به زبان فرقه‌ای استفاده می‌کنند. این تغییرات در زبان برای محدود کردن تفکر مستقل و تحمیل ایدئولوژی خاص است. زیرا که زبان خاص فرقه‌ای خود را در اندیشه اعضاء تثبیت و بینش، منش و کنش افراد را هدایت می‌کند. استفاده از اصطلاحات خاص، شعارها، و عبارات کلیشه‌ای که تفکر انتقادی را محدود و گفتمان گروه را تقویت می‌کند.
نمونه: استفاده از واژه‌هایی مانند «دشمن خلق»،«تهاجم فرهنگی» «ضد انقلاب»، یا «استکبار جهانی» «اسلام ناب» برای تحریک احساسات و ایجاد دشمنی.

۷. ایجاد حس تعلق خاطر افراطی (Extreme Sense of Belonging)
هویت فردی اعضا کاملاً در هویت گروه حل می‌شود. جدا شدن از گروه برابر با از دست دادن هویت و معنا در زندگی تلقی می‌شود.
نمونه: گروه‌های فاشیستی و استالینیستی.

۸. سرکوب هرگونه مخالفت (Suppression of Dissent) و حذف انتقاد (Elimination of Dissent)
هرگونه شک، پرسش، یا مخالفت با ایدئولوژی یا رهبری به شدت سرکوب می‌شود. این سرکوب می‌تواند روانی (شرمساری)، اجتماعی (طرد شدن) یا فیزیکی (زندان، اعدام) باشد. فرقه‌ها به‌شدت مخالف هرگونه انتقاد یا شک و تردید هستند و آن را تهدیدی برای یکپارچگی گروه می‌دانند.
نمونه: سرکوب مخالفان در رژیم فاشیستی موسولینی در ایتالیا و سرکوب دگراندیشان در رژیم ولایی.

۹. تئوری توطئه و دشمن‌سازی (Conspiracy Theory) و دشمن‌سازی (Enemy-Making) و
گروه با تبلیغ تئوری‌های توطئه و معرفی دشمنان خارجی/داخلی، وفاداری اعضا را تقویت می‌کند. این کار باعث می‌شود اعضا احساس کنند در یک «جنگ مقدس» شرکت دارند. از پیامدهای چنین گفتمان دوگانه‌سازی (Binary Thinking) یا (Binary Opposition) است که در چارچوب آن جهان به دو جبهه “حق” و “باطل” تقسیم شده و صفبندی سیاسی بر پایه آن تنظیم میشود.
نمونه: تبلیغات نازی‌ها علیه یهودیان به عنوان «دشمنان آریایی‌ها» یا “استکبار جهانی” یا “کفار و منافقین” از منظر حاکمیت ولایی.

۱۰. ترویج دکترین برتر (Promotion of an All-Encompassing Doctrine)
فرقه‌ها اغلب دکترین‌هایی دارند که تمامی جنبه‌های زندگی فرد را در بر می‌گیرند و هیچ جایی برای تفکرات یا دیدگاه‌های متفاوت نمی‌گذارند.
نمونه: اسلام ناب محمدی در رژیم ولایی و کمونیسم روسی در چارچوب استالینیسم.

۱۱. ساختار عمودی و بسته(Hierarchical and Closed Structure)
سلسله‌مراتبی شدید و ساختاری بسته که تصمیم‌گیری را در رأس فرقه متمرکز می‌کند. بر همین پایه حذف مشارکت دموکراتیک، تأکید بر اطاعت بی‌چون‌وچرا از رهبران، و ایجاد شبکه‌های نظارتی داخلی اجرائی میشود.
نمونه: حزب کمونیست شوروی طی دوره استالین، حزب نازی در آلمان.

۱۲. اقتصاد فرقه‌ای
تعریف: منابع اقتصادی در خدمت رهبر و گروه قرار می‌گیرد و توزیع ثروت به عنوان رانت بر اساس وفاداری سیاسی انجام می‌شود.
نمونه: مصادره اموال «دشمنان طبقاتی» در انقلاب فرهنگی چین و تاسیس نهادهای اقتصادی ولایی در ایران.

جمع بندی و نتیجه‌گیری
فرقه‌های سیاسی-ایدئولوژیک با ویژگی‌هایی چون گفتمان مطلق‌گرا، تقدیس رهبری، کنترل محیطی، تقاضای خلوص ایدئولوژیک و استفاده از زبان فرقه‌ای و بارگذاری‌شده، به‌عنوان نهادهایی تمامیت‌خواه شناخته می‌شوند. آنها با ایجاد حس تعلق خاطر افراطی، سرکوب مخالفت و تبلیغ تئوری‌های توطئه، تلاش می‌کنند هویت فردی اعضا را در مناسبات تشکیلاتی خود حل کنند و هرگونه دیدگاه مخالف را از میان بردارند.

در چارچوب فرقه‌های سیاسی-ایدئولوژیک رهبر کاریزماتیک به‌عنوان منبع حقیقت مطلق پرستش شده و کنترل روانی و اجتماعی اعضا از طریق اعترافات عمومی و مراسم‌های ایدئولوژیک صورت می‌گیرد. فرقه‌های سیاسی با تمرکز بر ساختار سلسله‌مراتبی عمودی و بسته، تصمیم‌گیری را در دست رهبران محدود کرده و با سرکوب شدید هرگونه انتقاد، انسجام داخلی را حفظ می‌کنند.

حاکمیت ساختارهای فرقه‌ی بر تشکلات سیاسی باعث می‌شوند که قدرت و منابع اقتصادی در دست نهادهای وابسته به آنها متمرکز شود، در همان که مشارکت دموکراتیک و نقد درونی به حاشیه رانده می‌شود. تداوم چنین رویکردی، مانعی جدی برای توسعه پایدار و اصلاحات ساختاری در ایران به شمار می‌رود.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net