جمعه ۲۸ دي ۱۴۰۳ - Friday 17 January 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 17.01.2025, 10:18

ایدئولوژی فن‌آوران میلیاردر

الیگارش‌های جدید


آندریان کریه

(آندریان کریه (Andrian Kreye) مسئول بخش هنری زوددویچه تسایتونگ)(۱)
ترجمه: جمشید خون‌جوش

● با پیروزی ترامپ، فن‌آوران میلیاردر مانند ایلان ماسک، جف بزوس، مارک زاکربرگ و پیتر تیل نفوذ بیشتری خواهند یافت. این پدیده برای نظم جهانی چه معنایی دارد؟ درباره ذهنیت ابرثروتمندان.

ایلان ماسک تنها فناور میلیاردر نیست که این روزها برای روزنامه‌ها مقاله می‌نویسد. پیتر تیل، که همراه با او در اواخر دهه ۱۹۹۰ خدمات پرداخت آنلاین «پی پال» (PayPal) را تاسیس کرد، جمعه گذشته سرمقاله‌ای در فایننشال تایمز با عنوان «زمان برای حقیقت و آشتی» منتشر کرد (۲). این عنوان اشاره به «کمیسیون حقیقت و آشتی» دارد، که نلسون ماندلا و دزموند توتو، برندگان جایزه صلح نوبل، با تشکیل آن به بررسی جنایت‌های دولت آپارتاید آفریقای جنوبی پرداختند.

تیل در نوشته خود از دولت‌های دموکراتیک ایالات متحده به عنوان «رژیم باستانی» نام می‌برد، گویی که دونالد ترامپ اکنون در حال پایان دادن به یک دوران دیکتاتوری و سرکوب است. محتوای نوشته او، مانند نظرات ایلان ماسک در مقاله‌اش در نشریه Welt am Sonntag که بسیار مورد بحث قرار گرفت، نمونه بارز ایدئولوژی «لیبرتاریانیسم سایبری» (۳) است، یک مکتب فکری که در طی سال‌ها در محافل دنیای فناوری و علم رشد کرده و اکنون در حال انتقال از حاشیه به مرکز جامعه است.

پیتر تیل که متولد فرانکفورت است، نه به اندازه ایلان ماسک ثروتمند است و نه مشهور. اگرچه ثروت موضوعی نسبی است، اما حتی یک میلیارد یورو یا دلار نیز مبلغی است که برای زندگی یک انسان مجرد فوق‌العاده زیاد است. به همین دلیل، تفاوت میان ثروت شخصی ۱۴ میلیارد دلاری پیتر تیل و ثروت شخصی ۴۰۰ میلیارد دلاری ایلان ماسک اهمیتی ندارد. چیزی که این دو را متمایز می‌کند بیشتر کیفیت فکری آنهاست.

ایلان ماسک فردی غریزی است که مانند دستیار مسن خود دونالد ترامپ، بر اساس انگیزه عمل می‌کند. پیتر تیل یک روشنفکر مکتب قدیمی است که در رشته علوم انسانی در دانشگاه استنفورد، مرکز تربیت کادرهای سیلیکون ولی، تحصیل کرده است. به همین دلیل است که متون و سخنرانی‌های او بر یک پایه‌ محکم سخنوری استوار هستند. و به همین دلیل است که معاون رئیس‌جمهور انتخاب شده ایالات متحده، جی دی ونس، که با حرفه آکادمیک و کتاب غیر داستانی پرفروش خود «Hillbilly Elegie» عمیقاً در علوم انسانی قرن بیستم ریشه دارد، یکی از دستیاران او است.

سردمداران لیبرتاریانیسم سایبری ترامپ را به کاخ سفید آوردند

البته، با آغاز واقعی دوران ترامپ در دومین مراسم تحلیف او در دوشنبه آینده، این ریشه‌دار بودن در درجه اول یک ابزار لفاظی است. در واقع، با دونالد ترامپ، گروهی از مردان به طور غیر رسمی به قدرت می‌رسند که دیوید رمنیک، سردبیر هفته نامه نیویورکر، در شماره این هفته آنرا به عنوان «الیگارشی ترامپ» تعریف کرده است (۴). رمنیک به خوبی می‌داند که این با الیگارشی پوتین تفاوت‌های بزرگی دارد. الیگارش‌های پوتین ثروت خود را از طریق سیستم خویشاوندی و انقیاد به دست آوردند و واقعاً هرگز به قدرت نرسیدند. سردمداران لیبرتاریانیسم سایبری مدت‌هاست که ثروت و قدرت خود را بوجود آورده‌اند و اکنون از آن برای بر سرکار آوردن رئیس جمهوری به کاخ سفید استفاده کرده‌اند که در سطوح مختلف به نفع آنها است.

علاوه بر ایلان ماسک، که صاحب شرکت‌های ایکس، اسپیس ایکس و تسلا است، مارک زاکربرگ، که شرکتش متا پلتفرم‌های فیس‌بوک، واتس‌آپ و اینستاگرام را اداره می‌کند، جف بزوس، که با آمازون یک کسب‌وکار عظیم خرده‌فروشی جهانی ایجاد کرده، مارک آندرسن، یکی از سرمایه‌گذاران پیشرو در دنیای دیجیتال و همچنین گروهی از روسای شرکت‌ها و غول‌های مالی مانند پیتر تیل، که به اندازه نام‌های بزرگ ذکر شده در بالا، خود را به طور تحمیلی در کانون توجه قرار نمی‌دهد.

وقتی همه جا مردم به عنوان مثال به مارک زاکربرگ می‌خندند، که او با لغو حقیقت سنجی، محدودیت‌ها برای سخنان مشوق نفرت و برنامه‌ها جهت تقویت ادغام اجتماعی، خودش را به پای رئیس جمهور آینده انداخته، آنها این واقعیت را نادیده می‌گیرند که در اینجا هیچ تغییری در نظرات رخ نداده، بلکه برعکس، این ترامپ است که به مدیرعاملی مانند زاکربرگ این فرصت را می‌دهد تا به جهان بینی اصلی خود بازگردد.

لازم به یادآوری است که زاکربرگ فیس‌بوک را در حین تحصیل در دانشگاه‌ هاروارد به عنوان وب سایتی راه‌ انداخت کرد که در آن دانشجویان مرد می‌توانستند به ظاهر همکلاسی‌های زن خود نمره بدهند («داغ یا نه»). در سال‌های اخیر، او تنها با اکراه و تحت فشار یک جامعه به‌طور فزاینده لیبرال، همه مکانیسم‌هایی را که می‌توانستند از نفرت، تحریک و بی‌احترامی جلوگیری کنند، بر روی پلتفرم‌های خود نصب کرده است. از سوی دیگر، ایلان ماسک هرگز دیدگاه‌های لیبرتاریانیسم سایبری خود را پنهان نکرد. پس از خرید توییتر، او سرویس پیام کوتاه را در عرض دو سال به شدت به سمت راست چرخاند. جف بزوس که در سال ۲۰۱۳ یک رسانه سنتی به نام واشنگتن پست را خرید، تا حدودی خود را معتدل تر نشان می‌دهد. اگرچه او مانع حمایت رسمی هیئت تحریریه خود از کامالا هریس، رقیب ترامپ شد، اما این روزنامه همچنان یک رسانه دموکراتیک است. اخیراً یک کاریکاتوریست قدیمی واشنگتن پست استعفا داد زیرا این روزنامه از چاپ یکی از کاریکاتورهای او که نشان می‌داد بزوس در برابر ترامپ زانو زده، خودداری کرد.

با این حال، حق انحصاری برای تفسیر و ارزیابی پدیده‌ها و نظرات در فضای ابررسانه‌ای که تحت عنوان مبارزه برای آزادی بیان فروخته می‌شود، منبع انرژی بزرگی است برای سیاست لیبرتاریانیسم سایبری. اگرچه، ایدئولوژی آنها در اصل بیشتر شکل اقتصادی دارد تا تفکر سیاسی. آنها امیدوارند که دونالد ترامپ آنها را از شر شکایت‌های ضد انحصاری دولت بایدن خلاص کند، تلاش‌ها برای تنظیم مقررات در داخل و خارج را کاهش دهد (۵) و نقش رهبری آنها در بازارهای دیجیتال جهان را نهایی و بدون بازگشت کند. آنها همه اینها را در یک ژارگون آزادیخواهانه بیان می‌کنند که قبلاً بیشتر در موضع چپ قرار داده می‌شد. این یک لفاظی هوشمندانه است، زیرا تا همین اواخر شرایط موجود جهان دموکراتیک همچنان چپ لیبرال بود.

برای درک این بالانس بین دنیاهای دموکراتیک و لیبرتاریانیسم سایبری، باید لفاظی و فناوری را به عنوان یک واحد در نظر گرفت. برای مثال، پیتر تیل، در متن نوشته خود در فایننشال تایمز دیدگاه‌های جهان چپ، راست و قرن بیستم را به یک نقطه می‌رساند. برای «حقیقتی» که او طلب می‌کند، پرونده‌های حل نشده ترور جان اف کندی (تئوری توطئه کلاسیک چپ) و خودکشی جفری اپستین، هتک حرمت کننده دختران و سرمایه گذار (موضوع اصلی جناح راست)، نقطه آغازی هستند برای رویدادی که لیبرتارین‌ها و راست‌گرایان به طور یکسان آن را گناه اصلی دموکراسی در قرن بیست و یکم می‌دانند: تدابیر اتخاذ شده جهت کنترل بیماری در طول همه‌گیری کووید. اینها همینطور محرکی برای تغییر مسیر ایلان ماسک به سمت راست بودند. تیل می‌نویسد: تنها یک کمیسیون حقیقت و آشتی، مانند کمیسیونی که توسط شخصیت‌های برجسته ماندلا و توتو در قرن بیستم ایجاد شد، اکنون می‌تواند کشور را سر و سامان دهد. و به این ترتیب شاهکاری از لفاظی لیبرتاریانیسم سایبری را ارائه می‌دهد.

برای ماسک، یک دولت در اصل فقط یک شرکت است

وقتی پیتر تیل دولت‌های بایدن و اوباما را با مطلق‌گرایی فرانسه قبل از انقلاب قرن هجدهم مقایسه می‌کند و ایلان ماسک حزب «آلترناتیو برای آلمان» (AFD) را به عنوان یک حزب عقلانی آینده‌نگر تطهیر می‌کند، آنها در حقیقت در بین خطوط اعلام می‌کنند که دموکراسی و دولت ملی اشتباه تاریخی بوده‌اند. از نظر آنها، دولت‌های ملی به هیچ وجه نهادهای اراده اکثریت نیستند، که بر اساس دموکراسی از سوی رای دهندگان و از طریق تفکیک قوا موظف به خدمت به منافع عمومی هستند. ایلان ماسک زمانی گفته که برای او، یک دولت «بزرگترین شرکتی است که انحصار قوه قهریه را در اختیار دارد و شما هیچ وسیله قانونی علیه آن ندارید.» این مغالطه منجر به یک مغالطه دیگر می‌شود که یک دولت ملی باید به شیوه‌ای سودآور و نتیجه‌گرا مانند یک شرکت کار کند. تنها آنچه که نقش او (ایلان ماسک) به عنوان رئیس اداره دوج (۶) را بسیار دشوار می‌کند، تلاش برای کاهش هزینه‌های دولت است.

اما قبل از اینکه به دام یک تئوری توطئه جدید جهانی از سوی نخبگان فناوری بیافتیم، باید لفاظی‌های لیبرتاریانیسم سایبری را در متن فناوری‌هایی که آنها ایجاد کرده‌اند در نظر گرفت. آنها عمدتاً در فضای مجازی که بی‌‌ قانون و دموکراتیک پایه‌ای است، بزرگ شده‌اند. تقریباً همه فناوری‌های موجود در این فضا در هسته خود دو جزم لیبرتاریانیسم سایبری را دارند. یکی آزادی از نفوذ دولت است و دیگری لغو نهادها، اعم از قدرت دولتی، بانکداری یا خرده فروشی. برای مدتی طولانی، این فناوری‌ها در درک خود از آزادی، چپ تلقی می‌شدند. بدون مرز بودن شبکه جهانی وب، فناوری‌های رمز‌نگاری، ارزهای دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی و هوش مصنوعی به عنوان موتورهای توانمندسازی پایگاه کاربران جهانی در نظر گرفته می‌شدند. با این حال، این آزادی تقریباً مطلق و تخریب مؤسسات و مدل‌های تجاری بود که لیبرتاریانیسم سایبری را قادر ساخت تا انحصاری‌هایی ایجاد کنند که، به غیر از چند مورد استثنایی، هنوز در اختیار شرکت‌های آمریکایی هستند.

یکی از آخرین استثناها، پلتفرم ویدیویی تیک‌تاک (Tiktok) است. جو بایدن تلاش کرده بود پیشرفت شرکت مادر «بایت‌ دنس» (Bytedance) را ترمز کند. برای دولت آمریکا این واردات از چین بسیار موفق، بسیار فراگیر و بسیار خطرناک بود. آوریل گذشته، او قانونی را تصویب کرد که براساس آن بایت دنس باید تا ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ تیک‌تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد.

یک خریدار بالقوه در حال حاضر در حال بررسی است: این ایلان ماسک است که پس از آن، اپلیکیشن مورد علاقه نوجوانان در سراسر جهان را زیر چتر پلتفرم X خود اداره خواهد کرد.

————————

1- Die neuen Oligarchen
2- A time for truth and reconciliation
3- Cyberlibertarismus
4- The Inauguration of Trump’s Oligarchy

۵- ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و روسای شرکتهای اپل و گوگل حتی قبل از شروع بکار ترامپ از او درخواست کرده‌اند تا در رابطه با محدودیت‌های اتحادیه اروپا برای این شرکت‌ها بر اساس قانون این اتحادیه موسوم به «قانون خدمات دیجیتال» (Digital Services Act) دخالت کند. این یک آزمون مهم برای اتحادیه اروپا جهت نشان دادن سرسختی و استقامت درباره قوانین خود است.
۶- DOGE مخفف Department of Government Efficiency (وزارت کارآمدی دولت) که در واقع یک کمیسیون مشورتی در سطح رئیس‌جمهور در دولت ایالات متحده آمریکا است، قرار است توسط دونالد ترامپ در دومین دوره ریاست‌جمهوری وی تأسیس شود. این اداره توسط تاجران میلیاردر ایلان ماسک و ویوک راماسوامی رهبری خواهد شد.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025