جمعه ۲۱ دي ۱۴۰۳ - Friday 10 January 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 09.01.2025, 23:45

از تاج‌زاده تا ...


داریوش مجلسی

شرایط امروز کشورمان، و از آن بدتر شرایطی که رژیم حاکم بر کشورمان، دچار آن شده به قدری در بدترین حد ممکن قرار دارد که آنرا به غیر از یک منجلاب به چیز بهتری نمی‌‌توان تشبیه کرد. ایران به عنوان یکی از تولید کنندگان معتبر انرژی، حالا در فقر انرژی به سر می‌‌‌برد. به یاد بیاورید دوران پر افتخاری را که مصدق با یاری و پشتیبانی ملت، قادر شد بخاطر همین مسئله نفت یکی از بزرگتری کشورهای استعماری آنزمان را به زانو درآورد. بعد از آن هم در دوران شاه، پر منفعت ترین قراردادهای نفت برای ایران را با کمپانی‌های بزرگ نفت امضاء کردند. ولی همان ایران، امروز در اثر سیاست‌های غلط اقتصادی، بین المللی و سرکوب، دچار آن چنان ذلت انرژی گردیده که وزیر نیرو علنا اظهار عجز می‌‌‌کند و از مردم به خاطر فقر سوخت و انرژی عذرخواهی می‌‌‌کند.

رژیمی که تا دیروز با‌ هارت و پورت‌های تو خالی فکر می‌‌‌کرد می‌‌‌تواند برای دنیا تعیین تکلیف کند ناچارا تا بالاترین سطح کشور، حتی التماس‌وار اعلام می‌‌‌کند که حاضر به گفتگو و حتی انعقاد قرارداد می‌‌‌باشد ولی ظاهرا عجله‌ای از سوی کشورهای غربی به چشم نمی‌‌خورد. من هیچوقت به تهدید‌ها دل نبسته‌ام ولی زمانی که فرانسه، کشوری که هیچگاه با ایران درگیری نداشته، علنا اقدام به هشدار و حتی تهدید ایران می‌‌‌کند پس باید گوش به زنگ واقعه بدی برای سرزمین‌مان باشیم. مضافا به این که اسرائیل امروز سربازان اسرائیلی را که در خارج آن کشور هستند دوباره به اسرائیل احضار کرد.

این هیچگاه با خلق و خوی و فرهنگ من سازگاری نداشته، زمانی که خصم دچار ذلت می‌‌‌گردد و آماده برای دادن امتیاز، او را به سخره بگیرم و شادی کنم. برای سوته‌دلانی که دغدغه وطن دارند، ذلت رژیم در حال حاضر، به جای اینکه انگیزه‌ای برای شادمانی باشد، باید فرصتی برای امتیازگیری و پیشروی به سوی هدف و آرمانمان باشد. در این فرصت مناسب، ندای خوش طنینی از درون زندان بگوش رسید که نشان از دید و تشخیص فرصت مناسب برای ورود به میدان و نشان دادن راه، برای تغییر کم‌هزینه به سوی حکومت و وضع بهتری داشت. مصطفی تاج‌زاده که خود قربانی زجر و زندان از سوی رژیم حاکم بر کشور بوده از درون زندان، راه پیش پای ما گذارده و دست به سوی رژیم دراز کرده برای رهائی از منجلاب خود ساخته‌ای که جمهوری اسلامی، خودش و وطن را دچار آن نموده.

می‌گویند گربه زمانی که در گوشه‌ای قرار گیرد و امکان فرار وجود نداشته باشد اقدام به جهش خطرناک برای فرار از مخمصه می‌‌‌کند. تاج‌زاده به درستی می‌‌‌نویسد که “رهبر ظرفیت پذیرش شکست ندارد”. تاج‌زاده بدون هیچگونه احساس خشم یا انتقام‌جوئی از ظلمی که بر او وارد شده، راه‌حلی پیش پای رژیم گذارده که می‌‌‌تواند آخرین فرصت برای رژیم باشد. ترس من از این است، با علم به خصلت خون‌آشام و بدطینت سران این رژیم، به جای فشردن دستی که با حسن نیت به سوی آنها دراز شده مانند گربه گرفتار دربند، اقدام به جهش‌های خطرناک بنماید که متاسفانه نمونه‌های آن را مانند احضار محسن رنانی، اعدام زندانیان و ادعای خنده‌آور حمله به سوریه را شاهد هستیم.

تاج‌زاده با اشاره به عملکرد در عصر مشروطه پیشنهاد می‌‌‌کند “دستگاه‌ها و نهاد‌ها به کار خود ادامه دهند و هم زمان مجلس موسسان با انتخاباتی کاملا آزاد تشکیل شود و تغییرات لازم در قانون اساسی را به وجود آورد. سپس اضافه می‌‌‌کند که مصوبات مجلس موسسان به همه‌پرسی ملی گذارده شود. به این ترتیب می‌توان دست به تغییرات اساسی زد بدون این که گرفتار آسیب‌های یک انقلاب ویرانگر شد”.

نقطه ضعفی که در این پیشنهاد تاج‌زاده عزیز وجود دارد، اینست که آیا انتخابات به این مهمی باید به وسیله دولت کنونی انجام گیرد یا این که باید تیم جدیدی از شخصیت‌های واجد صلاحیت، حکومت را تحویل گرفته و این مهم را انجام دهند؟ چون در غیر این صورت من چنین حسن نیتی را در رهبران کنونی نمی‌‌بینم. البته به این حقیقت هم واقفم که تاج‌زاده فقط یک فکر ارائه داده که جزئیات اجرای آن هنوز معلوم نیست. ولی این فکر و ایده، می‌‌‌تواند، فقط به عنوان یک فکر، راه‌حل سالم و بدون هزینه‌ای برای برون‌رفت از منجلاب کنونی گردد. به گمان من رهبران کنونی هنوز به اندازه کافی سرشان به سنگ نخورده که این راه‌حل را، حتی فقط به عنوان یک فکر، بپذیرند.

تاج‌زاده نیز به این حقیقت واقف است که سیاست داخلی و خارجی ایران، دو روی یک سکه‌اند که هر دو به یک اندازه مورد اهمیت می‌‌‌باشند. او در سطور پایان پیامش چنین می‌نویسد: “تغییرات سیاستی و دیپلوماتیک در کنار تغییرات ساختاری، هم ضرورت دارد و هم فوریت. رسالت حکومت در ایران، برقراری مناسبات صمیمانه و همه‌جانبه با همسایگان است تا توسعه میهن ممکن شود و اقتصاد آن رونق یابد”.

آنچه را که در بالا ملاحظه کردید چند سطر خلاصه‌ای از پیام تاج‌زاده از درون زندان است. بی‌نتیجه خواهد بود اگر این پیام از بیرون زندان و از سوی فعالین مدنی، فرهنگی و اصلاح‌طلبان داخل کشور بدون جواب بماند. همانطور که بارها تکرار کرده‌ام یک پتانسیل قوی و دارای دانش اداره کشور، در درون سرزمین‌مان وجود دارد که چنانچه به یک اجماع، انسجام و نوعی سازماندهی دست یابند قادر می‌‌‌باشند به حمایت از این پیام تاج‌زاده برخاسته و حول محور آن یک حرکت مدنی/سیاسی در جهت تغییر در ساختار کنونی را باعث شوند.

من چنانچه فقط و فقط محض نمونه و در عالم رویا، قرار باشد از شخصیت‌هایی در داخل کشور نام ببرم، دارای تنوع سلیقه و اندیشه ولی دارای یک مخرج مشترک (بیانیه تاج‌زاده) که هسته اولیه برای مشاوره در جهت تشکیل یک کابینه جدید و یا تغییراتی در همین کابینه پزشکیان باشند، خواهم گفت: نسرین ستوده، صادق زیباکلام، احمد زیدآبادی، محسن رنانی و مولانا عبدالحمید.

من به دخالت خارج کشور در حرکت‌های داخل کشور کوچکترین اعتقادی ندارم. در داخل کشور، هم دانش، شعور، تجربه سیاسی و هم آگاهی و تجربه بین‌المللی، به اندازه کافی وجود دارد. خارج کشور می‌‌‌تواند یک حامی برای فعالین و نیروهای درونمرز در جهت تغییر باشد. با هزاران اما و اگر، چنانچه آقای رضا پهلوی با همکاری چند مشاور صاحب اندیشه، به حمایت از جنبشی برخیزد که در درونمرز در جهت تحقق خواسته‌های این بیانیه تاج‌زاده به وجود آید (فرض را بر این می‌‌‌گذاریم که چنین جنبشی در درونمرز به وجود آید) آنوقت شعار از تاج‌زاده تا شاهزاده، در جهت عکس آن، یعنی از شاهزاده تا تاج‌زاده عینیت پیدا می‌‌‌کند. البته این نیاز به یک تغییر بیش از ۱۸۰ درجه در افکار و دیدگاه‌های ایشان دارد که شعار‌های سرنگونی و براندازی جای خود را به تدبیر و اندیشه در راه تغییر مسالمت‌آمیز و تحقق ایده‌های تاجزاده بدهد.

آنچه که در بالا نوشتم، با کمال تاسف، در حال حاضر بیش از یک رویا، خواب و آرزو نیست. فردا که چشمانم را باز کنم خواهم دید که ندای تاج‌زاده در داخل کشور، فریاد در وادی بی‌کران و بدون شنونده‌ای بوده و تکه‌های موزائیک از هم جداشده، یعنی جامعه مدنی، اصلاح‌طلبان و تشکل‌های صنفی، کارگری و کارمندی، هنوز آن ملاط یا سریشمی که قطعات این موزائیک زیبا را به هم بچسباند دارا نیستند، زندان و اعدام زنان و جوانان نیز در حال اجراست و خارج کشور هم ندای انقلاب، سرنگونی و مرگ بر..... سر می‌‌‌دهد.

این مواضعی که از سوی تاج‌زاده از درون زندان نوشته می‌‌‌تواند در عین حال نقشه‌راهی برای دوستانی باشد که دستی هم در داخل و خصوصا با این طیف دارند. نکته مهمی که در این پیام نهفته ولی نوشته نشده، آقای تاج‌زاده، موسوی و یارانشان همیشه اعلام نموده‌اند که از مرز رژیم گذشته‌اند. من هم همیشه نوشته‌ام این جمله زیباست و به‌خصوص مورد خوشایند خارج کشور و برایشان دست زده‌اند، ولی من نمی‌‌فهمم معنای این جمله چیست؟ مگر می‌‌‌شود برانداز نباشی، به انقلاب و سرنگونی معتقد نباشی ولی از مرز رژیم بگذری و اصلا کاری به کار این رژیم نداشته باشی؟ حضور نحس این رژیم در داخل کشور یک واقعیت است و برای هر اقدامی نمی‌‌توانی به حضور این رژیم در ایران بی‌اعتنا باشی. برای هر قدم یا اقدامی در وحله اول با این رژیم سر و کار داری.

همانطور که ملاحظه کردید آقای تاج‌زاده در این نوشته خود، که در سطور بالای این مقاله نقل قول شده، نوشته “نهاد‌ها و دستگاه‌ها به کار خود ادامه دهند.....” شاید هم منظورشان از “مرز رژیم گذشتن” هدف نهائی است که باید، از این طریق مسالمت‌آمیز، منجر به یک نظم کاملا متفاوت با این رژیم دینی و سرکوبگر گردد.

تمام مواد اولیه برای شروع یک نهضت وسیع در داخل کشور برای تغییر و در قبال آن، در خارج کشور برای حمایت از آن وجود دارد، ولی این ندا، همراه با نداهای دیگر از سوی نرگس محمدی و سایر زندانیان سیاسی از درون زندان، نیاز به یک لبیک رسا از سوی جامعه تغییرخواه و تحول‌طلب، در وحله اول از درون کشور، دارد.

من مجددا یاد آن غربیه‌ای افتادم که در یکی از دهات بختیاری به حمام رفته بود. حمام خیلی تاریک بود، هرکجا پا می‌‌‌گذاشت یکنفر می‌‌‌گفت مواظب باش پا روی دست یا شکم خان نگذاری. او هم عصبانی شد و گفت نمی‌‌فهمم چرا این همه خان هیچ کدام‌شان یک چراغ با خودشان ندارند. منتظرم ببینم کدام یک از خان‌های میدان سیاست یا جامعه مدنی با چراغ‌شان ما را به جاده منتهی به تغییر و تحول هدایت می‌‌‌کند.

داریوش مجلسی، ژانویه ۲۰۲۵


نظر خوانندگان:


■ مجلسی عزیز، اگر ظرفیت‌های داخل ایران و بعضا داخل ساختار حکومتی مد نظرتان است به دنبال گذر از حکومت ولایی بگردید. بانگ و ندای عبور از ولایت فقیه از داخل بیت خامنه‌ای هم بگوش می‌رسد، با این حال شما معامله با آنرا پیشنهاد می‌کنید. و در خلال نوشته خودتان چندین بار یادآور می‌شوید که هیچ انعطافی از رژیم قابل تصور نیست؟؟ از افرادی نام بردید که می‌توانند انگیزه و الهام بخش مردم در ادامه متمدنانه جنبش آزادیخواهی و “زن زندگی آزادی” باشند؟؟ با تمام احترام برای زیدآبادی و زیباکلام که هوادار حکومت قانون هستند، هرگز و هرگز کلامی یا مضمونی از آنها ندیده‌ام که مردم ایران را جایی به جز زیر گنبد ولایت بخواهند. آنها در شرایط آزاد زیر چند درصد مردم را نمایندگی می‌کنند. امروز صحبتهای نخست وزیر کانادا در انتهای عمر دولتش را شنیدم، ای کاش ما نیز به اندازه برخی خارجی‌ها به مردم ایران و جنبش آنها بها دهیم. او گفت جنبش و مبارزات زنان ایران نه تنها برای ایران و مردمش بلکه برای تمامی جهان نقش راهبردی داشته است.
در ضمن، برداشت من از پیشنهاد تاجزاده مساوی گذر از رژیم ولایی است.
درود بر شما، پیروز


 



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025