چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - Wednesday 16 October 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 11.10.2024, 11:39

قدرت بی‌قدرتان: قدرت شبکه‌ای


احمد علوی

در ایران، شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام و توییتر به‌طور گسترده توسط گروه‌های مختلف اجتماعی برای سازماندهی و هماهنگی اعتراضات استفاده شده‌اند. مانوئل کاستلز (۱۹۴۲ Manuel Castells) بر این باور است که شبکه‌های اجتماعی امکان بسیج سریع افراد و گسترش گفتمان‌های بدیل را برای رژیم مستقر را فراهم می‌کنند.

اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و خیزش “زن زندگی آزادی ۱۴۰۱” نمونه‌های بارز استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای بسیج جمعی، سازماندهی جنبش مدنی و انتشار سریع اخبار و اطلاعات در ایران بود. این اعتراضات اغلب از طریق پلتفرم‌هایی مانند تلگرام و اینستاگرام سازماندهی و هدایت می‌شدند و افراد از این طریق هماهنگ می‌شدند تا در زمان و مکان‌های مشخص گردهم آیند و اعتراضهای خود را سازماندهی نمایند.

شبکه‌های اجتماعی به مثابه بستر اعتراضات اجتماعی

مانوئل کاستلز (Manuel Castells)، یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان معاصر در زمینه شبکه‌های اجتماعی، نقش این شبکه‌ها را در تغییرات اجتماعی و جنبش‌های مدنی به‌طور ویژه تحلیل کرده است. او در کتاب‌های خود، به‌ویژه “The Rise of the Network Society” و “Networks of Outrage and Hope”, توضیح می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه در عصر دیجیتال، به ابزاری قدرتمند برای جنبش‌های اجتماعی و تولید قدرت تبدیل شده‌اند.

۱. تحول از قدرت متمرکز به قدرت شبکه‌ای
کاستلز استدلال می‌کند که قدرت سنتی متمرکز که بر پایه نهادهای رسمی دولتی و رسانه‌های متمرکز بنا شده بود، در حال جایگزین شدن با نوع جدیدی از قدرت است که آن را “قدرت شبکه‌ای Network Power ” می‌نامد. در این نوع قدرت، شبکه‌ها (به‌ویژه شبکه‌های دیجیتال) نقش اصلی را در سازماندهی و هماهنگی جنبش‌های اجتماعی ایفا می‌کنند. بنابراین قدرت دیگر تنها در اختیار نهادهای رسمی یا حکومت نیست، بلکه جنبش‌های اجتماعی می‌توانند از طریق شبکه‌های اجتماعی اقتدار خود را تولید و توزیع نموده و گسترش دهند.

۲. نقش شبکه‌های دیجیتال در بسیج اجتماعی
کاستلز به‌ویژه بر نقش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آنلاین مانند فیس‌بوک، توییتر و یوتیوب در بسیج سریع و گسترده‌ی افراد تأکید می‌کند. او توضیح می‌دهد که چگونه این شبکه‌ها باعث می‌شوند جنبش‌های اجتماعی از حالت محلی و محدود به حالت جهانی و شبکه‌ای گسترش پیدا کنند. “بهار عربی” یکی از نمونه‌های بارز استفاده از شبکه‌های دیجیتال برای سازماندهی و بسیج جمعی است که کاستلز آن را به عنوان جنبش‌هایی که توسط شبکه‌های دیجیتال حمایت شده‌اند، تحلیل می‌کند.

۳. شبکه‌ها به‌عنوان ابزار خلق و انتشار گفتمان‌های بدیل
کاستلز مدعی است که شبکه‌های اجتماعی امکان انتشار گفتمان‌های جدید و بدیل در برابر گفتمان‌های رسمی و دولتی را فراهم می‌کنند. این گفتمان‌های جدید، که معمولاً در شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرند، می‌توانند به سرعت در بین افراد پخش شوند و به نوعی همبستگی و هویت جمعی منجر شوند. در حالی که رسانه‌های سنتی تحت کنترل دولت‌ها یا شرکت‌ها هستند، شبکه‌های اجتماعی به جنبش‌ها اجازه می‌دهند که پیام‌های خود را بدون واسطه به مخاطبان خود برسانند.

۴. شبکه‌ها به‌عنوان منابع مشروعیت و اقتدار
در نظریه کاستلز، شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به جنبش‌ها کمک کنند تا مشروعیت و اقتدار خود را از طریق خلق هویت‌های مشترک و معانی جدید ایجاد کنند. کاستلز معتقد است که شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی در “مبارزه برای معنا” دارند؛ یعنی جنبش‌ها تلاش می‌کنند معانی جدیدی برای مفاهیم اجتماعی و سیاسی خلق کنند که در برابر گفتمان‌های رسمی قرار می‌گیرند.

۵. ساختارهای افقی و غیرمتمرکز
کاستلز معتقد است که ساختار شبکه‌ای افقی که در بسیاری از جنبش‌های مدرن دیده می‌شود، به جنبش‌ها اجازه می‌دهد که بدون نیاز به یک رهبر متمرکز و رسمی عمل کنند. در این ساختار، هر فرد یا گروه می‌تواند نقشی فعال در ایجاد، تقویت و انتشار پیام‌های جنبش داشته باشد. این نوع سازمان‌دهی غیرمتمرکز باعث افزایش انعطاف‌پذیری و پایداری جنبش‌ها می‌شود و امکان مقابله با سرکوب‌های دولتی را فراهم می‌کند.

۶. شبکه‌های اجتماعی و “قدرت بی‌قدرتان”
یکی از ایده‌های اصلی کاستلز این است که شبکه‌های اجتماعی به افرادی که در ساختارهای سنتی قدرت هیچ جایگاهی ندارند، اجازه می‌دهد که قدرت بی‌قدرتان را نشان دهند. این جنبش‌ها می‌توانند از طریق شبکه‌ها، صدا و خواسته‌های خود را به گوش جهانیان برسانند. برای مثال جنبش‌های حقوق بشر و اعتراضات به نابرابری اجتماعی از شبکه‌های اجتماعی برای رساندن صدای گروه‌های حاشیه‌نشین استفاده کرده‌اند.

۷. تأثیرات مثبت و منفی شبکه‌های اجتماعی
کاستلز همچنین به تأثیرات متناقض شبکه‌های اجتماعی اشاره می‌کند. از یک سو، این شبکه‌ها می‌توانند به بسیج و سازماندهی جنبش‌های اجتماعی کمک کنند و به آن‌ها قدرت بیشتری بدهند. از سوی دیگر، این شبکه‌ها می‌توانند به افزایش نظارت و کنترل دولتی بر فعالیت‌های اجتماعی منجر شوند. برای مثال در برخی کشورها، دولت‌ها از شبکه‌های اجتماعی برای شناسایی و سرکوب فعالان سیاسی استفاده کرده‌اند.


نظر خوانندگان:


■ آقای علوی عزیز. به خوبی به اهمیت شبکه‌های اجتماعی اشاره نموده و مخصوصأ جنبه منفی آن را (افزایش نظارت و کنترل دولتی) گوشزد نمودید. آنچه مضافأ شایان توجه است، امکان دروغ‌پردازی و تحریک مردم است. فرض کنید در کرمان مدرسه‌ای آتش گرفته و تعدادی دانش‌آموز کشته و زخمی شوند؛ و بعد یک شبکه خرابکاری در فضای مجازی شایع کند که مثلأ آتش‌سوزی کار افغانها بوده است. نتیجه این نوع تحریکات را همه می‌دانیم. بنابراین در کنار فضای مجازی، ضروری است از طریق سنتی و مطمئن، بتوان اخبار دروغ و تحریک‌آمیز را تشخیص داد. الان دولت‌ها روی فضای مجازی از نظر رواج فیلم‌های ممنوع، پولشویی، قاچاق مواد مخدر، تحریکات قومیتی و...حساس هستند و کنترل می‌کنند. با این وجود، هر شهروند باید خودش نیز قدرت تشخیص دروغ را داشته باشد.
با احترام. رضا قنبری. آلمان




نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024