شنبه ۱ دي ۱۴۰۳ -
Saturday 21 December 2024
|
ايران امروز |
تصاویر تعدادی از گروگانهای اسرائیلی در دست حماس
یکسال از ۷ اکتبر خونین در بهاصطلاح سرزمین مقدس گذشت. جنگی که آغازگر آن گروه اسلامگرای تروریستی حماس بود که در حملهای غافلگیرانه بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی را بیرحمانه و سبعانه کشت و حدود ۲۵۰ تن دیگر را به گروگان گرفت و به داخل غزه برد. رهبران حماس قطعاً میدانستند که اسرائیل واکنشی بسیار خشونتآمیز و فوقالعاده نشان خواهد داد و دمار از روزگار فلسطینیها در خواهد آورد و تر و خشک را با هم خواهد سوزاند. روز پس از واقعه، گروه حزبالله، دیگر گروه ستیزهجوی اسلامی مستقر در جنوب لبنان، اما عملاً حاکم بر کل لبنان، در همبستگی با حماس موشکپرانی علیه مناطق شمالی اسرائیل را آغاز کرد و دولت اسرائیل را وا داشت که ساکنان شمال اسرائیل را تخلیه و ارتش خود را در آنجا مستقر کند.
تاکنون ارتش اسرائیل افزون بر بهتوبره کشیدن خاک غزه و کشتن دهها هزار فلسطینی نظامی و غیرنظامی، شمار زیادی از مردم غیر نظامی و نظامی(حزباللهی) لبنان را نیز تار و مار کرده است. در این میان، رژیم اسلامی ایران، که همواره خود را از پاپ کاتولیکتر میداند، مطابق انتظار آتشبیار معرکه شده و بهجای کوشش در برقراری آتشبس میان طرفین متخاصمین(مانند قطر و مصر)، به تسلیح بیشتر نیروهای نیابتی خود در غزه، لبنان، کرانه باختری و یمن پرداخته و همچنان بنزین بر آتش فروزان جنگ میپاشد.
با توجه به ملاحظات بالا ذکر نکاتی چند ضروری به نظر میرسد:
۱- حمله تروریستی حماس بهنوعی غریب یادآور حمله تروریستی گروه بنیادگرای القاعده به آمریکا در سپتامبر ۲۰۰۱ است که طی آن هزاران آمریکائی و غیرآمریکائی کشته و زخمی شدند. واکنش دولت جمهوریخواه بوش پسر همراه با دولت “کارگری” بلر انگلیس، حمله به پایگاه تروریستهای القاعده در افغانستان زیر کنترل طالبان بود. آمریکا و انگلیس توانستند ظرف مدت نسبتاً کوتاهی حکومت مرتجع طالبان را سرنگون و به جای آن حکومتی موقت به ریاست حامد کرزای بر پا کنند. اما دولتهای بوش و بلر به این بسنده نکردند و دو سال بعد با استناد به دلائلی واهی و دروغین به عراق زیر کنترل صدام حسین حمله برده و حکومت وی را نیز ساقط کردند.
آمریکا و انگلیس با این کار موازنه موجود نیروهای منطقه خلیج فارس و خاورمیانه عربی را به سود رژیم اسلامی حاکم بر ایران بر هم زدند و سیاست هوشمندانه موسوم به “مهار دوگانه” دو رژیم ایران و عراق از طریق یکدیگر را کنار گذاشتند، سیاستی که دولت کلینتون زیرکانه آن را به اجرا گذاشت و جاهطلبیهای دو کشور را با استفاده متقابل از خودشان برای یک دهه مهار کرد. در عراق نوین، پس از فراز و فرودهای بسیار، سرانجام یک دولت شیعی متمایل به تهران تشکیل شد که همچنان بر روی کار است. بدین ترتیب راه زمینی و هوائی رژیم اسلامی ایران برای مداخله مستقیم و موثر در منازعه اسرائیلی-فلسطینی- لبنانی گشوده شد، که واقعه ۷ اکتبر نقطه اوج آن بود.
۲- رژیم اسرائیل که از ۱۹۴۸ به تناوب با فلسطینیها و کشورهای عرب همسایه و غیر همسایه در جنگ و ستیز بوده و اغلب از آن پیروز بیرون آمده، همواره اعلام کرده است که نخستین و آخرین هدف آن تأمین امنیت ملت یهود و جلوگیری از تکرار هولوکاستی دیگر بوده و در این راه همواره از حمایت بیچون و چرا و قدرتمند آمریکا و دیگر قدرتهای غربی برخوردار بوده است. اما آنچه اسرائیلیها نادیده گرفته و همچنان میگیرند این است که این تأمین امنیت بدون بهرسمیت شناختن حق زیست و امنیت دیگر ساکنان “سرزمین مقدس”، یعنی فلسطینیها، میسر و همیشگی نخواهد بود، و امنیت پایدار آن بدون برداشتن “استخوان لای زخم” فلسطینی هرگز برقرار نخواهد شد.
اسرائیل تاکنون توانسته با مشت آهنین-آتشین و استفاده حداکثری از سختافزار و نرمافزارهای نظامی-اطلاعاتی امنیت خودرا به شکلی ناپایدار حفظ کند. اما عقلای یهود بخوبی میدانند که این راهبرد در بلندمدت کار نخواهد کرد و اسرائیل هر از گاه شاهد رویدادی خونین از نوع ۷ اکتبر خواهد بود.
۳- فلسطینیها که در ۱۹۴۷ طرح تقسیم سازمان ملل را نپذیرفتند و همراه با دیگر کشورهای عرب به یهودیان غیر مهاجر و مهاجر به تازگی از جهنم هولوکاست رسته، حمله کردند و در عین شگفتی شکست خوردند، تاکنون نتوانستهاند یک رهبری سیاسی متحد و منسجم تشکیل دهند تا با کسب نمایندگی سیاسی از مردم خود مذاکرات صلح با اسرائیل را با میانجیگری سازمان ملل یا دیگران پیش ببرد.
البته، فلسطینیها در چند نوبت فرصت آن را داشتند تا با اسرائیل به صلح برسند. در سال ۲۰۰۰ با مساعی بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا، یاسر عرفات با ایهود باراک در کمپ دیوید به مذاکره نشست، اما به دلیل اصرار عرفات بر بازگشت آوارگان فلسطینی از دیگر کشورها به سرزمین “نقلی” مقدس و رد آن از سوی طرف اسرائیلی، این مذاکرات مهم شکست خورد. در سال ۲۰۰۵ نیز آریل شارون، نخست وزیر وقت اسرائیل، بهطور یکجانبه از غزه اشغالی عقبنشینی کرد و امور آنجا را به دست نیروهای دوستدار قدرت اما نامتحد فلسطینی سپرد. اما طولی نکشید که بین دو نیروی حاکم فتح و حماس اختلاف افتاد، تا آنجا که در ۲۰۰۷ به جنگ خونین با یکدیگر روی آوردند و در نهایت فتح از حماس شکست خورد و نیروهای آن از غزه اخراج شدند. از آن زمان با موشکپرانی حماس و دیگر نیروهای همپیمان رادیکال آن به اسرائیل، این کشور اقدام به محاصره کامل غزه کرد و مردم غزه از چاله به چاه افتادند.
۴- نکته مهم و دلگزای دیگر نگاه کاملاً ابزاری دو گروه اسلامگرای حماس و حزبالله به مردم متبوع خود است. توضیح اینکه، حماس پس از حمله تروریستی ۷ اکتبر و گروگانگیری شهروندان اسرائیلی و بردن آنها به غزه، بهرغم داشتن صدها کیلومتر تونل چند طبقه زیر زمینی و علم یقین به واکنش مرگبار اسرائیل، مردم خودرا به حال خود رها و حتی از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کرد و رهبران خود و گروگانها را به اعماق امن تونلهای پیچ در پیچ خودساخته(با پول قطر و ایران-پرداخته) بُرد.
مردم غیر نظامی و بیپناه غزه در این یکسال تهاجم مرگبار اسرائیل در معرض هزاران تن بمب و موشک قرار گرفتند و متحمل دهها هزار کشته و زخمی و ویرانی تقریباً کامل خانه و کاشانه خود شدند. این سناریو عیناً در جنوب لبنان نیز در حال تکرار است و غیرنظامیان شیعه و غیرشیعه لبنانی نیز به حال خود رها شده و در معرض بمبارانهای سنگین اسرائیل قرار گرفتهاند ــ هرچند عمده رهبران سیاسی و نظامی حزبالله، بهویژه شیخ حسن نصرالله، یکی پس از دیگری یا بطور گروهی ترور و کشته شدند.
در نقطه مقابل اینها، دولت اسرائیل قرار دارد که به محض موشکپرانی حماس در ۷ اکتبر از جنوب و حزبالله از شمال در ۸ اکتبر سال گذشته، ۶۰-۸۰ هزار شهروند ساکن جنوب و شمال کشور را تخلیه کرده و آنها را به مناطق امن مرکز انتقال داد. همچنانکه در موشکباران هفته پیش رژیم اسلامی ایران همه شهروندان غیر نظامی خود در سراسر کشور را به پناهگاههای امن منتقل کرد.
جان کلام اینکه، تا زمانی که فلسطینیها(و ایضاً لبنانیها) در عمل نشان ندهند که شایستگی تبدیل شدن به یک ملت-دولت را دارند، رنج و عذاب الیم آنها ادامه خواهد یافت. و از آن سو، اگر اسرائیل نیز که نشان داده یک ملت-دولت است، همچنان حق فلسطینیها به داشتن کشور مستقل خود را نادیده بگیرد، روی امنیت پایدار را نخواهد دید.
■ یک تذکر محترمانه به نویسنده گرامی و سردبیر محترم ایران امروز, قرار دادن یک عکس و تصویر مربوط به موضوع در معرفی مقاله امریست متداول و قابل فهم. اما تصویری که این چنین افراطی و گرافیک شنائت و خشونت بشری را به دیده ها تحمیل میکند شایسته مقاله علمی-تحلیلی نیست. نه از منظر اصول و قواعد بلکه از نقطه نظر انسانی نگاه مکرر و ناخواسته به چنین منظری موجب زخم و صدمه روحی نگرنده میشود. امید که این تذکر بی مورد نباشد، و امید که شما از من قویتر باشید.
با احترام, پیروز.
■ انتخاب عکسها با ایران امروز است و نویسندگان مسئولیتی در این باره ندارند.
ایران امروز
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|