سه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - Tuesday 22 October 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 03.08.2024, 13:00

جوانان معترض و‌ مشکل نمایندگی


حمید فرخنده

نسل جوان طبقه متوسط که در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ یا شاهد کم‌سن و سال کودتای ۲۸ مرداد بود و یا سرخوردگی و یأس سرد حاصل آن شکست را بعدا در چهره‌های پدران خویش دیده بود، در جستجوی راه جدید مبارزه، سازمان‌های سیاسی خود را تشکیل ‌داد و در این راه بزرگ‌ترین دارایی‌‌اش یعنی جان خویش را هم برای آن اید‌ه‌ها فدا می‌کرد. بهترین فرزندان و بااستعدادترین آنها قدم در راه مبارزه گذاشتند.

آن نسل‌ها علیرغم اینکه متن جامعه آن‌زمان ایران سیاسی نبود و اصولا در مقایسه با وضعیت کنونی جامعه ایران دچار مشکلات بزرگ اقتصادی و اجتماعی نبود و مجبور بودند مبارزه چریکی را جدا از مردم را پیش ببرند و در خانه‌های تیمی زندگی کنند. آنها از حزب توده و عدم مقاومت آنها علیه کودتا در ۲۸ مرداد سرخورده بودند.

در دوران بعد از کودتا نیز آنها حزب توده را عاری از شجاعت و اراده لازم برای مبارزه با رژیم می‌دانستند. آنها سازمان‌های خود را تشکیل دادند، برای خود راهبرد تعیین کردند و خارج از نادرست بودن شیوه مبارزه چریکی و یا راه‌حل انقلابی آنها، صدای مبارزه نسل خود را طنین‌انداز کردند. هرچند مردم در آن دوران عموما دنبال بهبود زندگی اقتصادی خویش بودند که به مدد درآمدهای نفتی ممکن شده بود. تنها طبقه متوسط فرهنگی و بخشی از روحانیت سنتی درگیر مبارزه سیاسی یا چریکی با حکومت شاه بودند.

اما نسل جوان طبقه متوسط مخالف و معترض کنونی علیرغم سرخوردگی شدید از اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی به عنوان راهبرد تحول سیاسی باوجود سیاسی بودن متن جامعه و  همچنین باوجود شرکت‌ گسترده در جنبش مهسا و هزینه‌هایی زیادی که دادند، هنوز نتوانسته‌اند نمایندگی سیاسی خود را تشکیل دهند. هرچند جمعیتی حدود ۲۰-۱۵ درصد واجدان شرایط، یعنی نیمی از کسانی که در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر مشارکت نکردند را تشکیل می‌دهند(در بهترین انتخابات نیز مشارکت حدود ۸۰ درصد است).

این جوانان طبقه متوسط فرهنگی هر از چندی در خیزش‌های اجتماعی که نمونه‌های برجسته آن جنبش سبز سال ۸۸ و جنبش زن، زندگی، آزادی بود از جسم و جان خود هزینه می‌دهند و اینجا و آنجا هم افرادی از میان آنها در جایگاه فعال سیاسی، آکتیویست جامعه مدنی و فعال دانشجویی هزینه می‌دهند، زندان می‌روند، چهره‌های دانشگاهی و سیاسی دارند که خواست‌ها آنها را در مطبوعات و رسانه‌های مجازی مطرح کنند. اما با همه اینها و علیرغم اینکه یک جمعیت چند میلیونی را تشکیل می‌هند و اکثر آنها نه به اصلاح‌ نظام باور دارند نه طرفدار انقلاب کلاسیک یا براندازی هستند، حزب و سازمان یا تشکل‌های سیاسی که آنها را در داخل کشور نمایندگی کند، ندارند.

تمام احزاب و سازمان‌های موجود در داخل کشور یا تاریخچه تشکیل‌شان به قبل از انقلاب می‌رسد یا احزاب طیف اصلاح‌طلب هستند که اکثریت نسل جوان طبقه متوسط ایران آنها را قبول ندارند و اصولا این نیروها را مدت‌هاست ترجمان خواست‌های رادیکال، تحول‌خواهانه و منطبق با ارزش‌های مدرن خود نمی‌دانند.

نیروهای سیاسی که تبارشناسی آنها به قبل از انقلاب ۵۷ می‌رسد نیز علیرغم نگاه رادیکا‌ل‌تر خود و یا حتی طرفداری مستقیم و غیرمستقیم‌شان از گذارطلبی یا تغییر قانون اساسی، به دلایل مختلف نتوانسته‌اند خود را با خواست و نگاه این نسل جوان به‌روز کنند و به تشکل‌هایی جذاب برای آنها تبدیل شوند. البته باید توجه داشت که جوانان معترض ایران یک طیف را تشکیل می‌دهند که از طرفداران اصلاحات ساختاری تا انقلاب و براندازی را دربرمی‌گیرد؛ هرچند گذارطلبان بخش بزرگی از این طیف را تشکیل می‌دهند. آنها گرچه در نگاه سلبی به حکومت هم‌صدا هستند، اما از راهبردهای سیاسی یکسانی پیروی نمی‌کنند.

میرحسین موسوی که بخش مهمی از آنها را هنوز نمایندگی می‌کند در حصر است و تشکیلات سیاسی خاصی ندارد. نتیجه‌ اینکه آنچه در بازار نیروهای سیاسی ایران به نسل‌های جوان عرضه شده نتوانسته آنها را در شکل وسیع جذب و متحد کند.

این بن‌‌بست نظری و عملی برای جوانان طبقه متوسط که سال‌ها در انتظار تحول اساسی در شیوه حکمرانی کشور خود بوده است به افزایش پرخاشگری به نسل پدران و پدربزرگان خود و اصولا همه کسانی که در انقلاب ۵۷ شرکت داشتند، انجامیده است. در غیاب راه‌های نظری و عملی جمعی، انتخاب‌ها یا واکنش‌های فردی اوج گرفته است. افزایش مهاجرت و فراز مغزها، میزان بالای افسردگی و خودکشی سویه‌‌هایی از واکنش‌های فردی در غیاب امر جمعی است. نه چشم‌انداز تغییر و تحولی سریع و اساسی با فشار و عاملیت جامعه مدنی دهنده از پایین می‌‌بینند و نه امیدی به گشایشی مهم در روش حکمرانی در بالا دارند.

پس اگر هدف یا خواست اکثریت نسل جوان طبقه متوسط چنانکه از مجموعه کنش‌ها و واکنش‌های آنها بر‌می‌آید گذار غیرخشونت‌آمیز است، هیچ‌چیز به اندازه این گذار مسالمت‌آمیز، به جامعه مدنی سازمان‌یافته، قوی و منضبط نیاز ندارد. انقلاب را می‌توان توده‌وار با یک رهبر کاریزماتیک و به میدان آمدن مردمِ سازمان‌نایافته انجام داد، چراکه اقشار خاکستری و محافظه‌کارتر نیز در فضای انقلابی به تدریج به میدان می‌آیند و به انقلاب می‌پیوندند. انقلاب چون نوعی ویرانگری است به انضباط زیاد احتیاج ندارد، اما گذار مسالمت‌آمیز برعکس چون سازندگی است به دیسیپلین زیاد و پرهیز از خشونت احتیاج دارد.

نسل جوانان تحول‌خواه یا گذارطلب که روش خود را راهی بین راه «اصلاحِ غیرممکن» و راه «انقلابِ نامناسب» تعریف و تعیین می‌کنند و اکثرا نیروهای سیاسی موجود را قبول ندارند و خود را نیروی سوم تعریف می‌کنند، چه راه‌هایی برای تقویت جامعه مدنی، ایجاد امید و همبستگی میان بخش‌های مختلف آن و چه چشم‌انداز ایجابی برای نمایندگی سیاسی خود دارند؟ چرا سه هفته پیش برای دفع خطر جلیلی و پیروزی پزشکیان اقدام نکردند باوجود اینکه پیروزی اولی کار تقویت جامعه مدنی را مشکل‌تر می‌کرد؟ آن «ضدقدرت» سلبی چگونه و با حمایت کدام اقشار مردم و با استفاده از کدام فرصت‌های سیاسی می‌خواهد به قدرت ایجابی تبدیل شود؟

یک خطر جدی در گفتمان گذارطلبی این است که بخشی از هواداران آن تقویت جامعه مدنی را به بعد از گذار موکول کنند که نقض غرض است. درست برعکس، پیش‌شرط تحول یا گذار مسالمت‌آمیز داشتن جامعه مدنی قوی است و برای این مهم لازم است از همین امروز همه تحول‌خواهان در هر جایگاه و صنفی که هستند، از کارخانه، بازار  و خدمات گرفته تا اداره و دانشگاه بسته به توان خود اقدام کنند.


نظر خوانندگان:


■ آقای فرخنده عزیز. چه کسی به سؤالات شما جواب بدهد؟! این نسل جوان تحول‌خواه، اصلأ نوشته‌های ما را نمی‌خوانند. نسل ما قدیمی‌ها به «نقش فرد» خیلی اهمیت می‌داد. حالا وضع برعکس شده و به نظر می‌رسد که نسل جوان، دارای «بلندپروازی فردی» برای تحول اجتماعی نیست.
ارادتمند. رضا قنبری. آلمان


■ آقای قنبری عزیز، حق با شماست که شاید نسل جوان تحول‌خواه چندان توجهی به نوشته‌های ما نداشته باشند، به گمان من اما ما نباید بی‌توجه باشیم و از نظرات و تجارب خود برای آنها نگوییم و ننویسیم. به نظر من نسل‌های پیش از انقلاب تجارب زیادی دارند که می‌تواند برای نسل‌های جوان مفید باشد. رشادت آنان و هزینه‌های زیادی که جوانان داده‌اند باعث شده که کمتر برخی  تاکتیک‌هایی که آنها در جنبش ۱۴۰۱ داشتند یا برخی جنبه‌های دیگر مورد نقد نسل‌های قدیمی‌تر قرار گیرد.
با درود/ حمید فرخنده




نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024