يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
گرچه نه در سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی و نه در دیگر اقدامات حکومت هنوز هیچ نشانهای از عزم تغییر در مسیر طی شده در «خالصسازی» آغاز شده از انتخابات ۹۸ مجلس به بعد به چشم نمیخورد، بخشی از اصلاحطلبان که به «روزنهگشایان» معروف شدهاند با انتشار بیانیهای ۱۵۱ نفره هم از حاکمان و هم از نیروهای سیاسی خواستهاند با گامهای خود برای گشایش فضای انتخابات و توافق سیاسی میان حاکمیت و مردم بکوشند. نویسندگان بیانیه که اغلب از چهرهها سیاسی، مطبوعاتی و دانشگاهی مانند محمدجواد ظریف، مرضیه آذرافزا، ماشاءالله شمسالواعظین و بیژن عبدالکریمی هستند در بیانیه اهداف خود را از ورود به صحنه و دعوت از حکومت، شورای نگهبان و مردم برشمردهاند.
جانمایه این بیانیه دعوت از حکومت و شورای نگهبان برای تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب و میانهرو است. خطاب دیگر بیانیه به مردم و نخبگان سیاسی اصلاحطلب و اصولا خواهان تغییر مسیر دولت رئیسی، برای بسیج شدن و مشارکت در انتخابات به نفع کاندیدای اصلاحگر میانه در صورت تایید صلاحیت است.
اشاره غیرمستقیم آنها به کاندیدای «اصلاحگر میانه» که میتواند طیفهای مختلف را بسیج کند و بازی برد-برد را به نفع مردم و حاکمیت رقم زند، کسی جز علی لاریجانی نیست. کاندیدایی که میتواند کاندیدای جناح تندرو، سعید جلیلی را شکست دهد و مانع تکرار دولت رئیسی شود.
در این بیانیه ازجمله آمده است:
«در فرآیند ثبتنام نامزدهای انتخابات چند چهرهٔ توانا، اصلاحگر، میانهرو، تحولپرور، توافقگرا و اجماعساز وارد عرصه شدهاند. اینک نوبت شورای نگهبان است که با التزام به قانون اساسی، احترام به حق انتخاب شهروندان و توجه به مصالح ایران زمینهساز انتخاباتی شود که شهروندان متکثر ایران بتوانند در آن نامزدهایی همسو با ترجیحات و مطالباتشان بیابند و به مشارکت فعال در انتخابات ترغیب شوند. ما فروتنانه از شهروندان متکثر ایران، حکمرانان و نیروهای سیاسی دعوت میکنیم از انتخابات زودرسِ ۱۴۰۳ برای تقویتِ میانهٔ اصلاحگر و ممکنسازیِ توافقهای مسالهمحور و راهگشا بهره بگیرند.»
البته باید منتظر بود دید در اسامی تایید صلاحیت شدگان از سوی شورای نگهبان در روزهای آینده و در دیگر نشانههایی که حاکمیت در مهلت باقیمانده تا انتخابات هفتم تیر به جامعه میفرستد عزمی برای معنادار کردن یا رقابتیتر کردن انتخابات ریاست جمهوری پیشرو وجود دارد یا پاشنهی هسته سخت قدرت به رهبری آقای خامنهای همچنان بر یکدست کردن حاکمیت و انتخاب کارگزاری مطیع و وفادار مانند ابراهیم رئیسی میچرخد.
برخی شواهد نشان میدهد که احتمال تایید صلاحیت کاندیداهایی که انتخابات را رقابتیتر از دور گذشته کند، وجود دارد. همچنین بنا به گفته صاحبنظران کشته شدن رئیسی و فرصت پدید آمده برای انتخابات پیشرس جامعه را امیدوارتر از ۱۴۰۰ برای گشایش و تغییری در بالا کرده است و درصورت وجود کاندیداهایی با برنامههای سیاسی مختلف، میزان مشارکت بیشتر در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری نسبت به دور قبل پیشبینی میشود.
در بیانیه روزنهگشایان همچنین آمده است: «حضور در انتخابات نه به هر قیمت، که دارای خطوط قرمز باید باشد، اما این خطوط قرمز باید متناسب با شرایط ساختاری امروز، ملاحظاتِ کلانِ مربوط به امنیت و منافع ایران و ظرفیتهای گشایشگری عملی تعیین شوند و «اهداف» اصلاحاتِ تدریجی، «پیششرطِ» این اصلاحات قرار نگیرند.»
گرچه این نکته درستی است که اهداف اصلاحات تدریجی نباید پیششرط این اصلاحات قرار بگیرند و در بیانیه بر لزوم داشتن خطقرمز نیز تاکید شده است، اما حداقل بخشی از این روزنهگشایان در انتخابات ۱۴۰۰ نشان دادند که خطقرمزی ندارند و حاضرند در انتخابات بیمعنایی که از سوی حاکمیت برای شکست آنها طراحی شده باشد نیز شرکت کنند.
علی لاریجانی قبل از ثبتنام کاندیداتوری خود برای هماهنگی و مشورت یا کسب موافقت رهبر جمهوری اسلامی به بیت او رفت. بعید به نظر میرسد این سیاستمدار باسابقه و اصولگرا که قصد احیای دستگاه به اغما رفته دولت در جمهوری اسلامی کرده است، اینبار بیگدار به آب زده باشد. از سوی دیگر تایید صلاحیت او شورای نگهبان را که این خدمتگزار اصولگرا و وفادار نظام را دور قبل رد صلاحیت کرده بود، دچار مشکل بیشتر میکند. شورایی که سابقه تایید یا رد صلاحیتهای عجیب و غریبش چیزی جز مهرهچینیهای مورد تایید پستوهای قدرت در هر دوره نبوده است.
شکی نیست که امضاکنندگان بیانیه که از چهرههای سیاسی، مطبوعاتی و دانشگاهی هستند از دلسوزان مردم و کشور هستند و همچنین بدون شک اگر چشماندازی برای گشایش یک روزنه در حاکمیت وجود داشته باشد و نشانهای حداقل از قصد حاکمیت برای روزنهگشایی، پایان دادن به روند یکدستسازی قدرت و نه فقط انتخاب کارگزارِ رهبری یا قدرت حاکم، وجود داشته باشد از منظر اصلاحطلبی یا به قول نویسندگان این بیانیه «اصلاحگری»، باید وارد مشارکت در انتخابات شد. چنانکه خط قرمز داشتن و عدم مشارکت در انتخاباتی مانند ۱۴۰۰ به معنای خط بطلان کشیدن بر صندوق رای و کنار گذاشتن آن برای همیشه تا این نظام بر سرکار است از سوی بخش بزرگی از مردم و اصلاحطلبان، نیست.
در صورت تایید صلاحیت علی لاریجانی و برخی چهرههای اصلاح طلب یا نزدیک به اصلاحطلبان مانند محمود صادقی، عباس آخوندی، مسعود پزشکیان و اسحاق جهانگیری احتمال کنار رفتن بقیه به نفع لاریجانی و شکلگیری موجی در جامعه که باعث ورود بیشتر چهرههای سیاسی به صحنه انتخابات شود، مانند استقبال مردم و اجماع شخصیتهای سیاسی طیف اصلاحطلب در انتخابات ۹۲ که روحانی را به قدرت رساند، البته به میزان کمتر وجود دارد.
در سوی دیگر صحنه اتحاد بخشی از اصولگرایان با نواصولگرایان یا جبهه پایداری برای انتخاب قالیباف به عنوان کاندیدای خود دور از انتظار نیست. شانسی برای ورود احمدینژاد، کاندیدای سرکش و مزاحم نظام، البته وجود ندارد اما قالیباف درصورت کاندیدا شدن قطعا میتواند بخش مهمی از پایگاه رای او را زیر شعارهای پوپولیستی خود بسیج کند.
■ جناب فرخنده اگر بانوشتن این مقاله غیر مستقیم قصد تبلیغ شرکت در انتخابات را از جای امنی که هستید دارید، بدانید که آب در هاون میکوبید. بشنوید صدای نرگس محمدی و صداهای دیگر را از جهنم حکومت اسلامی. تا اصلاحطلبان نظام نکبت امثال خاتمی و شرکا میگن “گل اومد بهار اومد” شماها هم خیال “رفتن به دریا” به سرتان میزند. این نوع مشاطهگریها مقدمهای است برای بازگو کردن نهفته های “به اصطلاح منطقی و تاکتیکهای منطبق با شرایط جدید” بعدی که همه ما از چند و چونش با خبریم. اگر واقعا چنین قصدی دارید لطفا همین جا ختمش کنید و بیشتر باعث آبروریزی اپوزیسیون از هم گسیخته نشوید. نظام حاکم چگونه دیگر باید حالیتان کند که: “گرد بام و در من، بیثمر میگردی، انتظار خبری نیست مرا”
با احترام به کنشگران راه آزادی. سالاری
■ درود بر جناب سالاری گرامی. من هم با دیدگاه شما همسو هستم.
شاد باشید، بهرام خراسانی
■ من هم با جناب سالاری همسو هستم. این نوشته از دید من ارزش نقد ندارد. تنها از تاریک فکران جدا افتاده از پیشروان خواهان تحول و رهایی از این رژیم قرون وسطایی چنین نوشتهای بر میآید. بالگرد این رژیم توان ارتفاع گرفتن ندارد. هر کس که در این بالگرد سوار شود سرنوشت محتومی دارد.
با احترام، رنسانس
■ حاکمیت جمهوری اسلامی عقب نشینی را مساوی مرگ خود میداند. آقای فرخنده عزیز، آیا شما غیر از این می اندیشید؟ آیا یک احتمال هر چند دور دست برای آشتی ملی با خامنهای وجود دارد؟ خود خامنهای که اینطور فکر نمیکند. ۴۵ سال قتل و غارت به کنار! آیا قساوتها و ضد مردمی های ۲-۳ سال اخیر قابل زدودن است؟ حتی اگر مردم و ما حاضر به پشت سر گذاشتن آنها باشیم, قدرت مداران جمهوری اسلامی امکانی برای بازگشت به گذشته نمیبینند. خامنهای با چه زبانی بیاید و بگوید که “ما در یک جاده یک طرفه حرکت میکنیم” که باورش کنیم. البته نیروهایی درون و اطراف سیستم حاکم هستند که فکر میکنند میتوانند (در صورت لزوم و شرایط متفاوت) خودشان را از جنایات ج.ا. مبرا کنند و میخواهند حتی الامکان پشت میکروفون و دوربین قرار گیرند. این موضوع دیگریست و ربطی به آشتی مردم با خامنهای ندارد.
در ضمن، لاریجانی هیچگونه ظرفیتی برای عملکرد مغایر با بیت رهبری ندارد. ما بهتر است (و باید) حامی هر گونه انعطافی که موجب تعدیل از افراط گرایی و قطبی شدن جامعه شود باشیم. اما این پرده دهم و بیستم از سیرک مسخره خامنهای است و هر بار ثابت شد جز تحمیق مردم هدفی ندارد. بقول معروف “قبری که سرش زار میزند مرده ندارد” اگر نداشتن هیچگونه دیالوگ با جمهوری اسلامی را مغایر اصول خشونت پرهیز و مبارزه مردمی میدانیم؟ حداقل این دیالوگ چیزیست نظیر “آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی و نرگس محمدی و رفع حصر از مهندس موسوی و فراخوان رفراندوم قانون اساسی”
پاینده باشید. پیروز
■ “شخصى را پسر در چاه افتاد. گفت جان بابا! جايى مرو تا من بروم ريسمان بياورم و تو را بيرون بكشم!(عبيد زاكانى)
بمانیان
■ ایرانیان درون و برون مرزی که امکان شرکت در انتخابات زودرس ریاست جمهوری را مزمزه میکنند، بهتر است یکبار(دیگر) قانون اساسی جمبوری اسلامی را بخوانند و سپس به تجربه عملی اصلاحطلبی در ۲۵ سال گذشته نگاهی منطقی بیندازند. اینکه عملکرد کسانی مانند لاریجانی یا پزشکیان یا جهانگیری یا... ممکن است کمی تا قسمتی از رئیسی بهتر باشد، گرهی از مشکلات بیپایان مردم با این رژیم زبان نفهم ِ متحجر نمیگشاید. مطمئن باشید و باشیم که هر که بیاید در سیاستهای کلی داخلی و خارجی حکومت اسلامی تغییر معناداری صورت نخواهد گرفت و در با کمی روغنکاری بر همین پاشنه خواهد چرخید. (ده ها بار) آزموده را آزمودن، خطاست!
شاهین
■ جناب پیروز عزیز، همه نظامهای سیاسی با هرقدرتمندی که باشند در مقابل نیروی مخالفت مردم اگر گسترده باشد تاب مقاومت ندارند و در وهله اول عقبنشینی میکنند، اگر هم عقب نشینند توازن قوا به نفع آنها بوده است، یعنی مخالف گسترده و در ابعاد ملی نبوده است. چنانکه در انقلاب فرانسه و انقلاب ایران اتفاق قبل از بهمن ۵۷ اتفاق افتاد و لویی شانزدهم با تشکیل مجلس اصناف فرانسه در مه ۱۷۸۹ بعد از سالها و شاه با عقبنشینیهایی که در چند مرحله انجام داد در برابر مردم ناراضی عقب نشینی کردند، اما مردم به کمتر از انقلاب و واژگونی این نظامها راضی نبودند. پس در تعیین راه مقابله با نظامهای استبدادی یا توتالیتر فقط مستبدان نیستند که تعیین کننده هستند، بلکه مردم و نیروهای سیاسی در چگونگی مسیر که پیش میرود نقش و مسئولیت دارند. متاسفانه چنانکه از کامنت شما و همچنین از برخی دیگر کامنتها برمیآید این است که مطلب من به دقت خوانده نشده است. البته اشکال ندارد نویسندهای از نظرات و راه سیاسی خود دفاع کند، اما این مطلب را من از منظر یک تحلیلگر نوشتهام و وضعیت موجود صحنه انتخابات پیش رو با تمرکز بر بیانیه ۱۵۱ نفره روزنهگشایان نقد و تحلیل کردهام.
با احترام/ حمید فرخنده
■ سپاسگزارم از پاسختان, بله حق با شماست. شما در هیچ کجای نوشته نظر خود را مبنی بر “باز شدن روزنه” در دیکتاتوری عنوان نکردید. اما تأکید شما از آغاز تا پایان نوشته بر این رویکرد (یا توهم) ۱۵۱ نفر اینچنین برداشت و تاثیری را به جای میگذارد. اگر این برداشت نادرست است پوزش میطلبم. اما مساله عقب نشینی دیکتاروری؟ اگر از دید شما احتمالی بر عقب نشینی حاکمیت در این برهه وجود دارد و لازمهاش فشار بیشتر است؟ پس روی سخن باید معطوف آن دسته اصلاحطلبانی باشد که بقول پورمندی عزیز زمین حد فاصل مردم و حاکمیت را پوشش میدهند، و ایضا که باید به آنها گوشزد کرد که دست از شیوه کرنش و التماس بر دارند و با صلابت بیشتر عمل کنند. در غیر اینصورت کار این “اصلاح طلبان” نه تنها فشار نیست بلکه نتیجه عکس نیز خواهد دشت. از دید دیکتاتوری (این دسته از “اصلاحطلبان” نماینده مردم ناراضی هستند و چه خوب که همیشه در مشت ما قرار دارند.)
با احترام، پیروز.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|