سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - Tuesday 3 December 2024
ايران امروز

یکی از شهرک‌های اسرائیل پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳

iran-emrooz.net | Sat, 27.04.2024, 16:14

موانع پایان نیافتگی خشونت در فلسطین


م. روغنی

بالا گرفتن تنش‌ها میان خامنه‌ای و دولت راست گرای افراطی اسراییل دنباله رویداد ۷ اکتبر و جنگ غم‌انگیز در غزه است که منطقه را در آستانه جنگی گسترده و خانمانسوز قرار داده است.

با حمله‌ی تروریستی حماس در هفتم اکتبر به اسرائیل که پس از هولوکاست پرشمارترین کشته‌های یهودیان, تجاوز گروهی به زنان و گروگان‌گیری حتی کودگان اسرائیلی را در پی داشت واکنش نامتناسب دولت راست‌گرای افراطی اسرائیل را برانگیخت که مرگ دهها هزار نفر مردم بی‌گناه غزه را سبب گردید و خشونت بی‌پیشینه‌ای را در این منطقه نا آرام خاورمیانه پدید آورد.

بازیگران در این رویداد نه تنها اسرائیل و شهرک‌نشینان در کرانه غربی، بلکه شامل خامنه‌ای، گروه‌های تروریستی بنیادگرای اسلامی و هچنین دولت آمریکا می‌گردد که هرکدام در افزایش خشونت در این منطقه، بطور مستقیم و یا غیرمستقیم سهم ویژه‌ای ایفا نموده‌اند.

شوربختانه پس از گذشت شش ماه از این جنگ خانمان‌سوز که از جمله به گرسنگی گسترده بسیاری از ساکنان و متلاشی شدگی نظام بهداشتی و امنیتی در این باریکه انجامیده، امید چندانی به پایان یافتن خشونت و بازگشت تدریجی آرامش به این منطقه حتی در دراز مدت نمی‌‌توان داشت.

بی‌تردید رویدادهای پس از هفت اکتبر ریشه در تحولات سیاسی و نظامی در دهه‌های گذشته در جهان و خاورمیانه بویژه در روابط میان اسرائیل و فلسطینیان و انقلاب ۵۷ در ایران دارد. در اینجا تنها تصویری از زمان حال و نیز با گذر کوتاه به رویدادهای گذشته ارائه می‌گردد.

موانع این پایان‌نیافتگی را در رویکرد بازیگران اصلی به ترتیب زیر می‌توان یافت:

۱- دولت راستگرای افراطی اسرائیل

نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و رهبر حزب راست‌گرای لیکود است که در سال ۱۹۷۳ تشکیل و در اساسنامه اصلی‌اش “حق دسترسی یهودیان به سرزمین اسرائیل را جاودانه و بی‌چون و چرا” سنجید. بر اساس ادعای این اساسنامه، سرزمین بین دریا و کشور اردن تنها به اسرائیل تعلق دارد و اداره آن به هیچ تشکیلات خارجی سپرده نخواهد شد.[۱]

دولت ائتلافی نتانیاهو، شامل حزب “صیهونیسم دینی” (بنیادگرا) به رهبری بتسال ئل اسموتریچ، وزیر دارایی و جنبش تندروی “اقتدار یهودی”، به رهبری بن گویر وزیر امنیت ملی و مسئول امور کرانه باختری است که در حال حاضر سومین گروه پرشمار کنست (مجلس اسرائیل) را تشکیل می‌دهد. این بلوک حزبی از جمله، نژادپرست و همجنس‌گراستیز، به هزینه دمکراسی در کشور اسرائیل و حقوق فلسطینیان، به بزرگترین برنده در آخرین انتخابات اخیر تبدیل گردید.[۲] در نتیجه راهبرد‌های سرکوب‌گرانه این دو فرد در کرانه غربی مبنی بر زمین‌خواری و گسترش شهرک‌های غیر قانونی، از اول ژانویه تا ۶ اکتبر سال گذشته، ۱۹۹ فلسطینی در کرانه غربی کشته شدند.

بن گویر که به نژادپرستی و پشتیبانی از تروریسم متهم شده است، با عرب‌های اسرائیلی رابطه دشمنانه داشته همواره خواستار کوچ عرب‌های بادیه‌نشین و فلسطینیان اسرائیلی به کشورهای همسایه شده است.

مهمترین محرک خشونت در اسرائیل دولت نتانیاهوست که به فساد متهم است. وی که خود را بی‌گناه می‌نامد، تا پیش از حمله اکتبر می‌کوشید به هر قیمتی از این تهمت رها شود. وی توانست به یاری بلوک راست افراطی در مجلس، لایحه کاهش اختیارات نظام قضایی کشور را به تصویب رساند و در ازاء آن قدرت نامحدودی به گروه افراطی مزبور در سرزمین‌های اشغالی واگذار کرده است.[۳] اقدامات وی در ارتباط با نظام قضایی کشور با واکنش گسترده جامعه مدنی از راه برگزاری تظاهرات مداوم روبرو شد.

نتانیاهو همواره در عمل با کوشش‌های صلح‌آمیز میان فلسطینیان و اسرائیل مخالفت کرده است. از جمله پس از روند صلح اسلو، وی در تظاهرات علیه اسحاق رابین شرکت جست که در آن شعار “مرگ بر رابین” فریاد زده می‌شد و عکس وی در لباس اس‌اس‌های نازی در کنار عرفات با چفیه بر دور گردنش، نمایان می‌گردید. طرفداران رابین نتانیاهو را عامل ترور رابین سنجیدند.

نتانیاهو به روایتی ایدئولوژی زده نیست و مخالفتش با راه حل دو کشوری زاده گرایش‌های دینی یهودیت نمی‌‌باشد. فردیست سکولار و حتی رسوم حلال‌خوری یهودیان را رعایت نمی‌‌کند. وی فردی بدبین است که تحت تاثیر پدرش که تاریخ‌نگار دوران یهودستیزی در اسپانیا و فردی عرب‌ستیز بود، همواره تشکیل دولت فلسطین را خطری جدی علیه موجودیت کشور اسرائیل سنجده است. به باور وی کشور مستقل فلسطین بی‌تردید به یک دولت تروریست اسلامی تبدیل و در جهت نابودی اسرائیل گام خواهد برداشت.[۴]

بر پایه باور بالا، نتانیاهو در دوران نخست‌وزیریش کوشیده است از راه‌های گوناگون از جمله اختلاف‌افکنی میان فتح و گروه‌های بنیادگرای فلسطینی و یا تضعیف دولت خودگردان فلسطین، تحقق آرمان فلسطینیان را ناممکن سازد. یکی از ترفند‌های وی تا پیش از رویداد تروریستی هفتم اکتبر، تقویت حکومت حماس در غزه بود. در این راه کمک‌های گسترده مالی دولت قطر را به حماس تحویل می‌داد که بیشتر برای ساختن تونل‌های نظامی هزینه می‌شد! وی در نشست حزب لیکود در سال ۲۰۱۹ گفت “هرکس خواستار جلوگیری از تشکیل دولت فلسطین است باید به حماس کمک کند. این بخشی از راهبرد ما مبنی بر تفرقه‌افکنی میان فلسطینیان است.”[۵]

نتانیاهو نه تنها از راهبرد تفرقه‌اندازانه جهت ناکامی آرمان فلسطین بهره می‌جوید بلکه با یکی شدن مناطق فلسطین‌نشین با اسراییل و تشکیل کشور واحد نیز مخالفت می‌ورزد که می‌تواند جمعیت یهودیان را به اقلیت و فلسطینیان را به اکثریت تغییر دهد.[۶]

کارکرد نخست‌وزیر دست‌راستی اسرائیل در رویداد ۷ اکتبر و ناتوانیش در آزادی گروگان‌ها، افکار عمومی اسرائیلیان را علیه وی شورانده است. نظرسنجی تازه نشان براین دارد که ۷۶٪ از پاسخ‌گویان خواهان استعفای نتانیاهو بوده و ۹۶٪ به اخبار جنگ وی، بی‌اعتمادند.

۲- شهرک‌نشینان

دومین کانون خشنونت، در کرانه غربی رود اردن به‌واسطه ساخت‌وساز شهرک‌های یهودی‌نشین از جمله ارتدوکس، بنیادگرا و راست افراطی است که پس از جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷، اشغال این منطقه و اورشلیم شرقی و در پی نگرانی راهبردی هر دو حزب کارگر و لیکود از سوی دولت‌های اسرائیلی کلید خورد[۷].

شهرک‌نشینی در کرانه باختری در مراحل گوناگون روی داد. در دومین مرحله، در هتل پارک هبرون (الخلیل) آغاز گردید که ساکنان آن شامل اولین یهودیان ایدئولوژی‌زده‌ای بودند که بر پایه باور آنان، پیروزی اسرائیل در سال پیش از آن هدیه خداوند به شمار می‌آمد و نشانه آن بود که مشیت الهی مبنی بر آنست که سرزمین اسرائیل به یهودیان باز گردانده شود.[۸]

هم اکنون در ۱۲۹ شهرک در کرانه باختری حدود ۵۱۷ هزار نفر یعنی ۵٪ جمعیت اسرائیل زندگی می‌کنند. افزون براین ۳۴۰ هزار نفر نیز در شهر تاریخی و ۲۲ محله دور و بر آن نیز ساکن‌اند که جامعه جهانی آن را بخشی از کرانه غربی به شمار می‌آورد. پژوهش‌گران باور دارند با توجه به گستردگی و پراکندگی شهرک‌ها در کرانه غربی و اورشلیم شرقی، خروج آنها و سکونتشان در مکان‌های دیگر اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است که پیش از روی کارآمدن ترامپ برای تشکیل دولت مستقل فلسطین حیاتی به شمار می‌آمد.[۹] دولت راست‌گرای افراطی نتانیاهو ساخت‌وساز بیشتر شهرک‌های غیر قانونی را ادامه می‌هد، که با مخالفت برخی از کشورهای متحد اسرائیل از جمله آمریکا روبرو شده است[۱۰].

رویکرد خشونت‌آمیز بسیاری از شهرک‌نشینان در کرانه غربی به تحریم شماری از شهرک‌نشینان تروریست و برخی از سازمان‌های آنها از سوی برخی از متحدین اسرائیل انجامیده است.


- گستردگی و پراکندگی شهرک‌ها و سکونت‌گاه‌های غیرقانونی

- چنانچه در تصویر بالا دیده می‌شود، تنها لکه‌های نارنجی زیر کنترل فلسطینیان است. مناطق آبی کم رنگ زیر کنترل نظامیان و غیر نظامیان اسرائیلی است.

شهرک‌های “قانونی و غیر قانونی” اسرائیلی در کرانه غربی و اورشلیم شرقی از دیدگاه جامعه جهانی غیر قانونی‌اند و بزرگترین مانع در راه تشکیل دولت مستقل فلستطین در کنار اسرائیل به شمار می‌آیند. افزون براین نتانیاهو کوشیده است شهرک‌ها و بخش‌های دیگری از کرانه غربی را جزو خاک اسرائیل اعلام کند که شامل ۳۰٪ کل کرانه غربی خواهد شد[۱۱]. این طرح که در زمان ریاست جمهوری ترامپ تهیه شد، کرانه غربی را به تکه‌زمین‌های پراکنده و غیر پیوسته تقسیم و تشکیل دولت مستقل فلسطین را غیر ممکن می‌سازد که با مخالفت جامعه جهانی و دولت بایدن روبرو شده است.

در پی به قدرت رسیدن راست افراطی، حمله علیه ساکنان فلسطینی کرانه غربی و مصادره زمین‌هایشان بویژه پس از حمله تروریستی حماس در هفتم اکتبر شدت یافته است. برپایه سنجش اداره هماهنگی امور انسان دوستانه سازمان ملل، از هفتم اکتبر تا کنون ۵۹۰ حمله علیه فلسطینیان کرانه غربی روی داده که به مرگ ۴۶۶ فلسطینی در کرانه غربی انجامیده است[۱۲]. برخی از این حملات در پی حمله تروریستی به شهرک نشینان از سوی فلسطینیان تندرو روی می‌دهد که به واکنش تلافی جویانه خانمانسوز برخی از شهرک نشینان می‌انجامد. در بسیاری موارد ارتش اسرائیل متهم است که از این حمله‌ها حمایت می‌کند، در این مورد به ویژه یک گردان از ارتش این کشور بنام ” نتسًح یهودا” متشکل از یهودیان ارتودکس، به قتل، شکنجه و نقض حقوق بشر فلسطینان کرانه باختری متهم شده و احتمالا بطور بی‌پیشینه‌ای مورد تحریم امریکا قرار خواهد گرفت.


دهکده‌ای فلسطینی پس از حمله تروریستی شهرک‌نشینان

۳- خامنه‌ای و “محور مقاومت”

دشمنی بسیاری از مسلمانان به‌ویژه بنیادگرایان اسلامی علیه اسرائیل ریشه در شکست امپراتوری عثمانی و اشغال فلسطین شامل مکان مقدس قدس از سوی امپراتوری بریتانیا دارد که پس از نزدیک به هزار سال به دست مسیحیان می‌افتاد. این رویداد این کشور را به مهمترین دشمن کسانی تبدیل کرد که به باور آنان استعمارگران غربی استقلال کشورهای خاورمیانه را نابود و در تمام امور آنان دخالت می‌کنند.

در سال ۱۹۴۸، پس از خروج انگلیس از فلسطین، یهودیان که در بین دو جنگ جهانی به یاری “سازمان جهانی صهیونیسم” به فلسطین مهاجرت می‌کردند، استقلال کشور خود را اعلام نموده از سازمان ملل درخواست عضویت کردند. ایران در کنار کشورهای عربی با عضویت اسرائیل مخالفت کرد اما این درخواست به تصویب رسید. کاشانی بنیادگرا نیز به دشمنی با اسرائیل پرداخت و داوطلبانی را برای جنگ با اسرائیل به فلسطین گسیل داشت.

از این پس دشمنی کشورهای همسایه عرب اسرائیل با این کشور ادامه یافت و در پی جنگ‌های گوناگون به‌ویژه در سال ۱۹۶۷، به ناکامی کامل اعراب و اشغال صحرای سینا، کرانه باختری، اورشلیم و بلندی‌های جولان از سوی دولت اسرائیل انجامید.

در سال ۱۳۲۸، در پی مذاکرات نمایندگان اسرائیل و ایران در سازمان ملل و باتوجه به درگیری شدید مجلس با ملی شدن نفت، شاه اسرائیل را به‌صورت دو فاکتو (غیر رسمی) به‌رسمیت شناخت.

پس از کودتای ۲۸ مرداد، شاه روابطش را با اسرائیل گسترش داد به‌ویژه آنکه این کشور با رقبای منطقه‌ای ایران در حال جنگ بود. موساد و سازمان سیا نیز در تشکیل ساواک به شاه یاری رساندند.

در سال ۱۳۴۲، خمینی در پی مخالفتش با حق رأی زنان و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که از جمله شرط مسلمان بودن را برای داوطلبان نمایندگی حذف می‌کرد، دیدگاه اسرائیل‌ستیزی و بهایی ستیزی‌ خود را آشکار ساخت و در سخنرانی‌اش ۱۸ بار اسرائیل را نام برد و تنها یک بار به نام آمریکا اشاره کرد.

خمینی اسرائیل را یک حکومت استعماری به شمار می‌آورد که به ایدئولوژی مدرن اروپایی “صیهونیسم” مجهز و همانند دیگر ایده‌های مدرن، زیر سلطه درآوردن جوامع غیر اروپایی را در تارک برنامه‌هایش قرار می‌داد[۱۳].

پس از پیروزی انقلاب دیدگاه‌های یهودی‌ستیزی و اسرائیل‌ستیزی خمینی با آمریکاستیزی چپ پیرو “سوسیالیزم واقعا موجود ” درهم آمیخت و به مبنای ایدئولوژیک بنیادگرایی خمینیسم و نیز خامنه‌ای تبدیل شد.

خمینی با کش دادن جنگ ایران و عراق به ۸ سال، تشکیل سپاه قدس و حزب‌الله لبنان تلاش کرد با بهره برداری از انفعال نسبی بیشتر کشورهای عربی در برابر اسرائیل، رهبری پیکار علیه اسرائیل را بدست گیرد. در این راه رفته رفته نام اسرائیل نیز از گفتمان رسمی حذف و “کشور اشغالگر قدس” و یا “دولت صیهونیستی” جایگزین آن شد.

با این وجود در جنگ ۸ ساله، از راه اسرائیل از شیطان بزرگ اسلحه دریافت کرد. هرچه بود حفظ نظام از سوی این روحانی فرصت‌طلب “اوجب واجبات” به شمار می‌آمد.

پس از مرگ خمینی، یهودستیزی خامنه‌ای و دولت‌مردان بنیادگرایش از جمله در بمب گذاری در مرکز فرهنگی یهودیان در بوئنوس آیرس آرژانتین که به مرگ ۸۵ نفر و زخمی شدن ۳۰۰ نفر انجامید، اشکارتر گردید.

تشکیل گروه‌های تروریستی شیعه در عراق پس از پایان دوران صدام و سربرآوردن داعش در عراق و سوریه، این‌بار به خامنه‌ای در تامین مالی، تسلیحاتی و آموزش گروه‌های بنیادگرای شیعه و سنی محور مقاومت برهبری سپاه قدس یاری رساند. این “محور” نابودی اسرائیل و تشکیل حکومت اسلامی در فلسطین و اسرائیل و خروج نیروهای آمریکایی از منطقه را در تارک برنامه‌هایش گنجانده است.

خامنه‌ای همچنین با گسترش برنامه نظامی اتمی‌اش سال‌ها به نتانیاهو فرصت داد تا نقض حقوق بشر و سرزمینی فلسطینیان را به حاشیه راند. افزون براین با مداخله در امور کرانه غربی از جمله تلاش به ارسال اسلحه به این منطقه، سازمان فتح را برآن داشت که تلاش جمهوری اسلامی در ایجاد هرج و مرج در کرانه باختری  که “هیچ ارتباطی با آرمان فلسطین ندارد”[۱۴] محکوم کند.

در نتیجه راهبرد‌های ایدئولوژیک و بنیادگرایانه اسلامی است که بی‌ثباتی و خشونت سیاسی و اجتماعی در فلسطین و برخی از کشور خاورمیانه نهادینه شده است.

حمله تروریستی حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر تازه‌ترین رویداد راهبردی از این گونه به شمار می‌آید که در مقاله‌های “جنایت‌های اسرائیل و حماس علیه مردم غزه” و “پنهان شدگی رویکرد حماس در جنگ غزه” به جزئیاتش پرداخته‌ام.

۴- رویکرد آمریکا

ترومن رئیس جمهور آمریکا اولین رهبری بود که دقایقی پس از اعلام استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸، این کشور را به رسمیت شناخت[۱۵].

از سال ۱۹۶۰، آمریکا بیشترین پشتیبانی‌ها را از اسرائیل بکار برده و نقش مهمی در ایجاد رابطه دوستانه با همسایگانش، مصر، اردن و لبنان بازی کرده است. یکی از دلایل این پشتیبانی‌ها در آن زمان ایجاد موازنه با نفوذ شوروی در منطقه بود که از اعراب پشتیبانی می‌کرد و در سال‌های اخیر با حمله به شبه نظامیان و گروه‌های تروریستی سپاه قدس از منافع و حضور نظامی آمریکا در منطقه پشتیبانی کرده و یکی از دشمنان اصلی فعالیت‌های مشکوک هسته‌ای خامنه‌ای بوده است.

به‌هر روی، رابطه این دو با توجه به شرایط جهانی و رئیس جمهور وقت آمریکا، از چند گونگی برخوردار بوده است:

۱-۴- پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و سیاسی

آمریکا از سال ۱۹۴۶ تا ۲۰۰۲ بیشترین کمک‌های مالی خارجی‌اش را به اسرائیل اختصاص داده است.

افزون بر کمک‌های مالی، آمریکا پشتیبانی سیاسی گسترده‌ای از اسرائیل به عمل آورده به‌طوری که از مجموع ۸۳ بار وتوی این کشور ۴۲ مورد آن از تصویب قطعنامه‌های علیه اسرائیل جلوگیری کرده است. اسرائیل همچنین از سوی این کشور به عنوان مهمترین متحد غیر ناتوی آمریکا در خاورمیانه برگزیده شده است. پشتیبانی ریاست جمهوری‌های امریکا از اسرائیل گوناگون بوده است. در این میان نیکسون با پشتیبانی از اسرائیل، با قطع فروش نفت کشورهای عرب روبرو شد و با افزایش قیمت سوخت در آمریکا ریاست جمهوری‌اش را از دست داد.

۲-۴- مشوق برقراری صلح میان اسرائیل، کشورهای همسایه و فتح

- کارتر سادات و بگین را در کمپ‌دیوید گردهم آورد که به صلح پایدار بین دو کشور انجامید. کارتر همچنین به گونه یک کنشگر با تمام توان برای تشکیل دولت فلسطین تلاش کرد.

- کلینتون توانست در سال ۱۹۹۳، در توافق اسلو، بیشترین نزدیکی را بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین ایجاد کند. این توافق که به تشکیل “دولت” خودگردان فلسطین انجامید به علت حل‌نشدگی وضعیت اورشلیم به صلحی پایدار نیانجامید[۱۶].

- در تلاش دیگری، جورج دبلیو بوش، شارون و محمود عباس را بر سر تهیه “راه صلح” تشویق کرد که به نتیجه نرسید اما شارون نیروها و شهرک‌های اسرائیلی از باریکه غزه را خارج ساخت.

- اوباما با تشکیل نشستی میان محمود عباس و نتانیاهو نیز کوشید تلاش‌های بوش را برای تشکیل کشور فلسطین پی گیرد که سرانجام ناکام ماند.

- پیش از حمله تروریستی هفتم اکتبر بایدن می‌کوشید با دادن امتیاز‌های بسیار عربستان را به عادی‌سازی روابط با اسرائیل راضی کند. با آغاز جنگ در غزه، بایدن همواره راه حل دو کشور را برای رسیدن به صلح در خاورمیانه الزام‌آور دانسته است که با مخالفت سر سخت دولت راست افراطی در اسرائیل روبرو شده است.

۳-۴- مخالفت‌های منفعاله با رویکرد‌های غیر قانونی دولت‌های اسرائیل

- از انجا که جان اف کندی بیش از هر رئیس جمهور دیگری نگران جاه‌طلبی‌های هسته اسرائیل بود این کشور را برای پذیرش بازرسی از تاسیسات هسته‌ایش، زیر فشار قرار داد. پس از کشمکش‌های پشت پرده دو نخست‌وزیر اسرائیل به بازرسی‌های سالانه از تاسیسات هسته‌ای دیمونا تن دادند. اما با وجودی که جانشین کندی متعهد به منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود با توجه به حساسیت کمترش نسبت به برنامه هسته‌ای اسرائیل، این کشور را به توسعه برنامه‌های هسته‌ای خود قادر ساخت.

- اوباما حضور اسرائیل در کرانه غربی را “اشغال” سنجید و با ساخت شهرک‌های تازه شدیدا مخالفت کرد. در برابر با انتخاب ترامپ، نماینده آمریکا در شورای امنیت با محکوم کردن ساخت شهرک‌ها در کرانه باختری مخالفت کرد. وی همچنین راه حل دو کشوری را به فراموشی سپرد.

- بایدن به برنامه دولت نتانیاهو در مورد “اصلاحات قضایی” اعتراض کرد و با هشدارهای پیاپی اعلام نمود که چنین رویدادی اعتبار اسرائیل را به عنوان حامی دمکراسی در خاورمیانه با چالش‌های جدی مواجه می‌سازد.

پس از حمله تروریستی هفتم اکتبر، بایدن حق اسرائیل در دفاع از خود را حتی پس از واکنش نامتناسب حمله ارتش به غزه اعلام کرد. این موضع ارتش اسراییل را در کوچ پیاپی مردم بی‌گناه و حمله به بیمارستان‌ها تشویق می‌کرد. افزون براین وتوی نماینده بایدن در شورای امنیت علیه پیشنهاد به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطین سبب زیر پا گذاشتن وعده‌های این دولت برای راه حل دو کشور گردید.

بحران کمبود مواد غذایی در غزه و متهم شدن ارتش اسرائیل به ممانعت و یا کند کردن ورود کمک‌های بشر دوستانه از تنها ورودی جنوب باریکه، انتقادات بایدن و وزیر امور خارجه این کشور به رویکرد دولت اسراییل را به شدت افزایش داد. با وجود این انتقادات، پشتیبانی تسلیحاتی و سیاسی بایدن در شورای امنیت، نتانیاهو را در کشتار بیشتر بی‌گناهان و سرپیچی آشکار با راه حل دو دولت تشویق کرده و می‌کند.

حمله ناکام و بی‌پیشینه پهبادی و موشکی خامنه‌ای به اسرائیل، واکنش تلافی‌جویانه نتانیاهو را که می‌توانست به جنگ تمام عیاری در خاورمیانه تبدیل شود در کابینه جنگ اسراییل مطرح ساخت اما ظاهرا این کابینه پذیرفت در صورت دریافت چراغ سبز بایدن برای حمله ارتش اسراییل به رفح، حمله‌ای بسیار محدود به ایران اما هشدار دهنده به سپاه و خامنه‌ای انجام شود.

راهبرد کج‌دار و مریز آمریکا نسبت به رویکردهای دولت‌های اسرائیل بی‌تردید خشونت ورزی راست افراطی، شهرک‌نشینیان تروریست و بنیادگرایان فلسطینی را برای مدت زمان نامعلوم در پی خواهد داشت. شوربختانه در شرایط فعلی روند موجود ادامه خواهد یافت و فلسطینیان و مردم اسراییل در کنار یک دیگر به صلح و آرامش نخواهند رسید!

فروردین ۱۳۰۴
mrowghani.com
——————————————————
[۱] - Likud Party: Original Party Platform 1977, https://www.jewishvirtuallibrary.org/original-party-platform-of-the-likud-party
[۲] - The Guardian view on Israel’s threat within: rightwing extremism in government, The Guardian, Wed., 7 Dec. 22, 2022
[۳] - همان
[۴] - Joshua Leifer, The Netanyahu doctrine: how Israel’s longest serving leader reshaped the country in his image, The Guadian, Nov. 21, 2023
[۵] -همان
[۶] - همان
[۷] - Mitchell G. Bard, Facts about Jewish Settlements in the West bank, https://www.jewishvirtuallibrary.org/facts-about-jewish-settlements-in-the-west-bank
[۸] - همانجا
[۹] - همانجا
[۱۰] - White House reverses West Bank policy, calling Israeli settlements illegal, The Washington Post, Feb. 24, 2024
[۱۱] - Explainer: Israel, annexation and the West Bank, BBC, 25 June 220
[۱۲] - Nowhere is safe: Fear and mourning inside the West Bank village where Israeli settlers went on the rampage. The Guardian, 20 April 2024
[۱۳] - کیوان حسینی، چه شد ایران و اسرائیل تا این حد با هم دشمن شدند، بی‌بی سی فارسی، ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
[۱۴] - سازمان فیح جمهوری اسلامی را به تلاش برای گسترش هرج و مرج در کرانه باختری متهم کرد.، ایران اینترنشنال ۱۵ فروردین ۱۴۰۳
[۱۵] - Zachary B., 75 years of US support for Israel, briefly explained. CNN, Oct. 11, 2023
[۱۶] - همان



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024