يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
در سالهای دهه ۷۰ خورشیدی مدت ۷ سال ساکن فرانسه بودم. دوسال از ۷ سال را در شهری در شمال پاریس بنام آمیان[۱] زندگی کردم. روزی به گورستان قدیمی شهر رفتم و با تعجب قبر نویسنده فقید فرانسوی، ژول ورن را در آنجا دیدم. تا آن زمان نمیدانستم که او در همان شهر زندگی کرده و همانجا نیز فوت کرده بود.
مجسمه نیمه عریان او در جلوی قبر به رنگ سفید جلب توجه میکرد. ژول ورن بود که سنگ قبر را بلند کرده، از آن بیرون آمده و دست راستش را به سوی آسمان بلند کرده بود. بی اختیار به یاد دوران دانش آموزی در تهران در اوائل سالهای ۵۰ خورشیدی افتادم، زمانیکه برای اولین بار با اسم و داستانهای علمی-تخیلی ژول ورن آشنا شدم.
شهرت ژول ورن در آن زمان بخاطر داستانها و کتبی بود که به فارسی ترجمه شده بودند، همچون “سفر به مرکز زمین”، “بیست هزار فرسنگ زیر دریا”، “از زمین تا ماه” و “دور دنیا در ۸۰ روز”. تاکنون داستانهای تخیلی ورن به ۱۰۴ زبان ترجمه و منتشر شدهاند. وی در تخیلاتش به همه جای کره زمین و حتی به فضا و اعماق دریاها و مرکز زمین سفر میکرد و بسیاری را به فکر فرو میبرد که “مگه میشه؟”
ژول ورن در زمانی داستانهایی دربارهی پرواز، سفر در فضا و زیر دریا نوشت که هنوز هواپیما، فضا پیما و کشتی زیر دریایی اختراع نشده بود. مگر نه اینست که بسیاری از اختراعات با یک رویا شروع شدند. خیلی از رویاهای انسانهای بزرگ در دنیا هنوز به طور کامل محقق نشدهاند، آنها زمانی از این دنیا رفتند که رویایشان نیمه کاره مانده بود ولی نسلهای بعد آن رویاها را جامه عمل پوشاندند.
ضرورت رویا
داشتن رویا و آرزو یکی از نیازهای بشر برای تلاش و کوشش بوده، زندگی را متحول کرده و به آن سمت و سو میدهد. فردی که رویا یا آرزویی داشته باشد برای دستیابی به آن، حتی در ضمیر خفته وجودش تلاش میکند و بدین ترتیب هیچگاه به پوچی و افسردگی نمیرسد. رویا به انسان هویت میدهد و باعث میشود که انسان تا آخرین روز زندگی برای تحقق آن تلاش کند.
رویا یک پدیده بزرگی است که هم وزن و قدرت مغناطیسی دارد و هم عامل جذب دیگران میشود. یک رویای کوچک نمیتواند قدرت جذب زیادی داشته باشد ولی رویای بزرگ میتواند بسیاری را به سوی خود جذب کند. یک رویا باید آنقدر بزرگ باشد که برای خلقش چندین عمر یک انسان را نیاز داشته باشد.
قدم گذاشتن به کره ماه نیز جزء همان آرزوهای قدیمی بشر بود که در سال ۱۳۴۹ خورشیدی عملی شد. هم اکنون عدهای بدنبال تدارک سفر انسان به کره مریخ هستند. مثلا ایلان ماسک پیشبینی کرده که انسان تا سال ۲۰۲۹میلادی به این آرزو دست خواهد یافت و برای تحقق این رویا میلیاردها دلار در شرکت “اسپس اکس” سرمایه گذاری شده است. این رویا همچون همه رویاهای دیگر موافقان و مخالفانی دارد اما هیچیک از سرمایه گذاران این نظریه را به تمسخر نگرفتهاند بلکه عدهای بطور جدی در حال پژوهش برای تحقق آن هستند.
متاسفانه بنظر میرسد که جامعه ما با کمبود آرزو و رویا روبروست. چه اشکالی دارد که عدهای خیال پردازی کنند و آرزوهایشان را با عموم به اشتراک بگذارند. اتفاقا جدای از مسائل و مشکلات کنونی جامعه، پردازش چنین رویاهایی را باید تشویق نمود.
رویای آبرسانی به کویر
یکی از رویاهای تعدادی از ایرانیان از بیش از یک قرن پیش تاکنون، آبرسانی به کویرهای کشور بوده است. این رویا در دورانهای مختلف بر اساس دانش و فن آوری هر دوران به طریقی توسط عدهای مطرح شده و همواره موافقان و مخالفانی داشته و خواهد داشت. عدهای کماکان میپرسند: “مگه میشه؟”
موضوع اصلی زمان تحقق این رویا نیست کما اینکه برخی ایراد میگیرند که در شرایط کنونی کشور که با ناکارآمدی مجریان، تحریمهای اقتصادی و فساد گسترده شناخته میشود، سخن از چنین رویاهایی بیهوده است.
پاسخ من اینست که نقش روشنفکر در همین شرایط برجسته میشود. روشنفکری که به فکر توسعه جامعه و دستیابی به آرمانهایش است، در شرایط دلسردی و افسردگی اجتماعی نقش خود را بازی کرده و مشعلی جلوی جامعه روشن میکند تا عدهای را به سمت هدف و آرزویی هدایت کند.
بنظر نگارنده، مهمترین چالش این قبیل طرحها توجیه اقتصادی آنست نه فن آوری دستیابی به آنها. هیچ جنبهای از این نظریهها به لحاظ فنی ناشناخته نیستند. مهم اینست که آیا چنین نظری مقرون به صرفه هست یا نه. جواب در مقطع کنونی منفی است ولی این پاسخ مانع از آن نمیشود که عدهای خیال پرداز با صرف وقت و هزینه شخصی بدنبال پژوهش حول آن موضوع نروند.
موضوع آبرسانی به کویر از دهه ۴۰ خورشیدی با نوشتهها و نقشههای مهندس هومن فرزاد وارد افکار عمومی شد ولی به مرور زمان نام “ایرانرود” مطرح گردید و با نقشههای غیر واقعی توهماتی در افکار عمومی ایجاد شد. عمق این توهم در نظریه اتصال دو پهنه آبی شمال و جنوب کشور شکل گرفت. اگرچه فن آوری این رویا هم اکنون موجود است ولی تحقق آن توجیه اقتصادی ندارد.
اخیرا مهندس محمود شاهبداغی ساکن ایالت نیویورک در آمریکا، پس از سالها مطالعه بر روی نحوۀ آبرسانی به کویرهای ایران، یک مستند در مورد ابعاد این طرح تهیه کرد. این مستند بر اساس عکسهای سه بُعدی ماهوارهای سازمان فضانوردی آمریکا (ناسا) تهیه شده که ارتفاع پستی و بلندیهای کشور از سطح دریا و سه حفره بزرگ در فلات ایران (هامون جازموریان – کویر لوت و کویر نمک) را به خوبی نشان میدهد.
گفته میشود که کویرهای ایران در گذشتههای دور دریاچه بودند و طی چند هزار سال اخیر به مرور خشک شدند.
برشهای عمودی که نشاندهندۀ ارتفاع ۴ چالۀ فلات مرکزی ایران هستند (سه چالۀ فوقالذکر و چالهای که شهر طبس در آن واقع شده است)، نشان میدهند که کوههای اطراف این چالهها تا چه سطحی قابلیت ذخیرۀ آب را دارند. ابعاد انتقال آب نجومی است، ولی با فن آوریهای شناخته شده کنونی، غیرقابل انجام نیست. از چند سال قبل که این مستند ساخته و پخش شد، مباحث زیادی بین علاقمندان به این رویا حول نحوه تحقق آن درگرفته و هنوز ادامه دارد. هدف نگارنده، زنده نگه داشتن این رشته پژوهش رویا گونه و دعوت از سایر علاقمندان به شرکت در آن و مستند کردن نظرات و دستآوردهای خود است. خوشبختانه این رویا نیز با ورود علاقمندان جدید انرژی نوینی گرفت.
کتابخانه مجازی “دریاچههای بزرگ ایران”
یکی از این علاقمندان مهندس صفی خدابنده لو است که چند سال قبل با مستند مهندس شاهبداغی اشنا شد و تصمیم گرفت تمامی مقالات و مستندات حول این رویا را در یک کتابخانه مجازی جمع کرده و در دسترس علاقمندان قرار دهد. ایشان با تلاش و هزینه شخصی وبسایتی تاسیس کرد بنام “دریاچههای بزرگ ایران” [۲]
نشانی این وبسایت در پایین این صفحه منظور شده است.[۳]
تلاش اقای خدابنده لو قابل ستایش است چرا که ایشان مدعی داشتن تخصصی حول مباحت علمی و فنی این موضوع نیست ولی مایل است برای تداوم و ترویج این رویا مطالب منتشر شده حول این موضوع را در یک کتابخانه مجازی جمع آوری کند تا علاقمندان در آینده براحتی به همه مطالب منتشر شده دسترسی داشته باشند. بنده افتخار دارم که با ایشان در غنی سازی این کتابخانه مجازی همکاری کنم و سایر علاقمندان و رویاپردازان را به همکاری به این وبسایت دعوت میکنم.
پروژه شهروندان
آبرسانی به فلات مرکزی ایران به منظور تامین اب آشامیدنی ساکنان نواحی مرکزی کشور مدتهاست که در دستور کار وزارت نیرو قرار دارد و قسمتهایی از آن نیز اجرا شده است. در کنار این موضوع، توسعه سواحل مکران نیز در دستور کار دولت قرار دارد. اتفاقا نزدیکیهامون جازموریان به سواحل مکران و پتانسیلهای فراوان طبیعی و زیست محیطی آن میتواند جازموریان را به یک قطب گردشگردی تبدیل کند ولی انتظار اینکه تنها نهادهای دولتی این موضوع را در دستور کار قرار دهند فعلا دور از انتظار است. بدین منظور عدهای از شهروندان ایرانی داوطلب شدهاند تا روی ابعاد علمی و فنی آبرسانی به کویر و بخصوص آبرسانی بههامون جازموریان کار و پژوهش کنند و نتایج آنرا در اختیار عموم قرار دهند. این پروژه فعلا در مرحله بررسی و پژوهش قرار دارد و تا تبدیل شدن به یک پروژه اجرایی راهی طولانی در پیش دارد.
مختصات جغرافیایی و اقلیمی جازموریان
موضوع پژوهش روی هر موضوعی را میتوان به قطعات کوچکتر تقسیم کرد تا بتوان به نتایج قابل قبول رسید. آبرسانی به کویر موضوع خوب ولی بسیار بزرگی است. در گام نخست باید مشخص کرد که در بهترین شرایط، آب مورد نیاز از کجا بایستی تامین بشود. با توجه به فاصله و ارتفاع و شرایط اقلیمی بنظر میرسد کههامون جازموریان نزدیک ترین حفره به آبهای آزاد (دریای عمان و خلیج فارس) است. با ذوب شدن یخهای قطبی و بالا آمدن سطح آب دریاها و پیش بینی غرق شدن آتی برخی نواحی همچون مجمع الجزایر مالدیو، پیدا کردن راهی برای انتقال آب دریاهای آزاد به نواحی دیگر میتواند کمکی کوچک به حل یک مشکل بین المللی نیز بکند.
برای این منظور نخستین گام شناختن محیط جغرافیایی و اقیلم جازموریان است. نام “جازموریان” برگرفته از دو کلمه محلی است: “جاز” یعنی “پوشش گیاهی” و “موریان” یعنی “کثرت و تراکم”. بنظر میرسد که اطلاق این نام برای این حوضه آبی بدلیل پیشینه دریاچهای بوده که اطراف آن مملو از گیاهان و درختان بوده ولی به مرور زمان آب دریاچه خشک شده و اینک در بهترین حالت بصورت باتلاق یاهامون شناخته میشود.
وسعتهامون جازموریان در فصلهای مختلف بسته به اقلیم متفاوت است. در واقع این حوضه آبی از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
۱- پهنۀ مرطوب که سطحی حدود ۲۲% را میپوشاند؛
۲- پهنۀ باتلاقی که ۵۹% از منطقۀ مرطوب را دربرمیگیرد.
۳- دریاچۀ فصلی که در اواخر تابستان و اوایل پاییز معمولاً بطور کامل خشک میشود؛
به همین دلیل است که این منطقه با نامهای مختلفی چون حوضۀ آبریز، تالاب یا باتلاق، دریاچه، دشت، جلگه و غیره شناخته میشود.
آب و هوای این منطقه به شدت متأثر از ارتفاع از سطح دریا و عرض جغرافیایی است و جزو اقلیمهای بیابانی به شمار میآید. بلندترین نقطۀ حوضه آبی جازموریان در دیوارههای کوهستانـی شمال آن واقع شده که حدود ۴۴۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این ارتفاع در چالۀ جازموریان در نواحی مرکزی به حدود ۳۶۶ متر کاهش مـییابد و از آنجا مجـدداً در جهت جنوب بـر ارتفـاع اراضی افزوده میشود تا آنکه به بلندیهای بشاگرد ختم میشود که ارتفاع آن حدود ۵۵۰ متر بالاتر از سطح دریاست.
میزان بارش سالانه در بلندیهای شمال حوضۀ جازموریان میان ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر در نوسان است، در حالیکه در بخش گسترده و پست جنوبی میزان بارش از حدود ۱۰۰ میلیمتر در سال تجاوز نمیکند. حوضۀ آبریز جازموریان به علت دریافت رطوبت نسبی فراوان از دریای عمان، دارای شرایطی استثنایی و مستقل از نواحی مرکزی ایران است. به همین علت با وجود محدودیت بارشهای جوی و گرمای توانفرسا و تبخیر سالانۀ بسیار بالا که در بعضی نواحی بیش از ۵۰۰‘۴ میلیمتر است این حوضه آبی از نظر امکان احیا و بازسازی و بهرهبرداری از منابع طبیعیِ تجدید شونده از امکانات مناسبی برخوردار است و به هیچوجه با دیگر حوضههای مرکزی ایران قابل مقایسه نیست.
وسعتهامون و حوضه آبی آن
وسعتهامون جازموریان در فصول پرباران، ۳۳۰۰ کیلومترمربع است. در مقام مقایسه، مساحت کشور لوکزامبورگ ۲۵۸۶ کیلو مترمریع است. یعنی مساحتهامون جازموریان در شرایط پرآبی از مساحت کشور لوکزامبورگ هم بزرگتر است.
بلندترین نقطهٔ حوضه آبی جازموریان که در دیوارههای کوهستانی شمال و شمال غرب آن واقع است، در ناحیهٔ کوهشاه حدود ۴۴۰۰ متر از سطح دریا بالاتر است. این ارتفاع در نقاط مرکزیهامون به حدود ۳۶۶ متر بالاتر از سطح دریا رسیده و آز آنجا مجددا در جهت جنوب بر ارتفاع اراضی افزوده شدن تا آنکه به کوههای بشاگرد ختم میشود. آین کوه حوضه آبی جازموریان را از حوزه آبی مکران جدا میکند.
حوضۀ آبریز جازموریان با وسعـت ۶۹۶۰۰ کیلو متر مربع است. بخش غربی این حوضـه بـه وسعت ۳۵۶۰۰ کیلو متر مریع در استان کرمان، و بخش شرقی آن به وسعـت ۳۴۰۰۰ کیلومتر مریع در استان سیستان و بلوچستان جای دارد. حوضۀ آبریز جازموریان از شمال توسط کوههای لالهزار، جبال بارز و شهسواران از حوضۀ آبریز کویر لوت، و از جنوب توسط رشته کوههای زاگرس (رشته کوههای بشاگرد) از حوضۀ آبریز مکران جدا میشود.
نقشه حوزه آبریز جازموریان
در حوضه آبی جازموریان ۹۱ رودخانۀ کوچک و بزرگ جریان دارد که هلیلرود بزرگترین آنهاست. حجم آب این رودخانه بستگی به ذوب شدن برفهای انباشته شده در کوههای استان کرمان و ریزش باران دارد. کمبود ریزشهای جوی و بالا بودن درجۀ حرارت و میزان تبخیر، دیگر رودهای این حوضه را به صورت رودهای کمآب فصلی و خشکرود و مسیل درآورده است.
دشتهای حاصلخیز جیرفت، فاریاب و رودبار جیرفت در استان کرمان، و دشتهای ایرانشهر، بمپور، سردگان، دلگان، سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان در محدودۀ این حوضۀ آبریز واقعاند. بعضی از این دشتها مانند دشت جیرفت از مساعدترین نقاط فلات ایران برای کشت گیاهان گرمسیری به شمار میآیند.
دو رود بزرگ بمپور در شرق و هلیلرود در غرب همراه با رودهای فصلی که همگی بههامون جازموریان سرازیرند، منطقه را سیراب میکنند و سپس در این آبخور گم میشوند. این رودها به سبب کمبود ریزش باران و بالا بودن درجۀ حرارت در زمانهای گرم به شکل خشک رود و شنزار در میآیند، و در زمانهای بارش، سیلابی و خروشاناند. این دو رودخانه شاهرگ زندگیبخش حوزۀ جازموریان به شمار میآیند و مهمترین عامل شکلگیری تمدنها در این حوزه بودهاند. آب فراوان هلیل رود امکان برداشت بیش از دو بارِ محصول را در منطقه ممکن ساخته است. متاسفانه یکی از مهمترین عواملی که موجب خشکیده شدن اینهامون شده سد سازی بر روی هلیل رود در جیرفت و بمپور در استان سیستان و بلوچستان است.
عدم رها سازی حقآبه اینهامون در حالی روی میدهد که به دلیل فاصله زیاد سدها تا باتلاق و خشک شدن بستر رودخانهها، حتی در صورت رها سازی حق آبه، آب جذب زمین میشود و بههامون جازموریان نمیرسد. از سوی دیگر برداشتهای بی رویه آب از سفرههای آب زیر زمینی در اطراف باتلاق موجب شده سطح آب در دشتهای اطراف این منطقه به شدت کاهش یابد. همین امر در شهرستانهای جنوبی کرمان و در روستاهای اطراف باتلاق موجب ترک خوردگیهای بزرگ زمین شده است بطوریکه برخی از خانههای مردم نیز دیگر قابل سکونت نیستند. وضعیت جازموریان به حدی نا مطلوب شده که هم اکنون تخمین زده میشود که ۲۵ درصد از ریزگردهای ایران ناشی از بستر اینهامون باشد. در صورت ادامه این وضعیت استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بیشتر درگیر ریزگردها خواهند شد.
بنا به گفته برخی پژوهشگران، آبهامون جازمـوریان برخلاف دیگـرهامونهـای بستۀ درونی ایران چندان شور نیست اگرچه در مورد میزان شوری آب اینهامون بین پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. برخی علت کم بودن شوری آب را فرو رفتن آب و ساکن نماندن آن درهامون دانستهاند.
بستر دریاچه از قلوه سنگ و لایههای شنـی و آهکی ساخته شده است که در نفوذ آب به منابع آبهای زیرزمینـی کمک میکند. منطقۀهامون که سواحل آن پیوسته در تغییر است، دارای زمینهای باتلاقی و لجنزار است؛ گیاهان آن کم است و فقط بعضی تپههای پوشیده از بوته و خار در آن دیده میشود.
پوشش گیاهی و جانوران
هامون جازموریان سکونتگاه طیف وسیعی از جانوران از جمله گراز، گربۀ وحشی و جنگلی، خدنگ، پرندگان آبزی مانند فلامینگ.، گلاریول، انواع مرغابیسانان، گیلانشاه، فالاروپ، آبچلیک، سلیم، تلیه، چاخلق، دیدومک، چوپپا، آووست، کاکایی، پرندگان خشکیزی مقل هوبره، باقرقره، شبگرد بلوچی، چکچک و چکاوک، فاخته، قمری و گونههای خزندگان است.
گیاهان این منطقه نیز گز، کلیر و کهور، و گونههای بوتهای را شامل میشوند. بخشی از اراضی این منطقه را کوهستان، بخشی را دشت و کوهپایه و بقیه را باتلاق و شورهزار شکل میدهد و این یکی از شگفتیهای اقلیم بیابانی است که چشماندازی شگفت انگیز را در دل کویر خلق کرده است.
هامون جازموریان در منطقه گرم و خشک قرار دارد و دمای آن گاهی به ۴۸ درجه سانتیگراد میرسد. با این حال بخشی از رطوبت دریای عمان به این منطقه نفوذ میکند ولی آن رطوبت به آن اندازهای نیست که باعث بقاء گیاهان و رستنیهای اطرافهامون در تابستان بشود.
پژوهش حول امکان آبرسانی به جازموریان
احیاء مجددهامون جازموریان و رویای تبدیل آن به یک دریاچه زنده برای عدهای از شهروندان ایرانی داخل و حارج کشور تبدیل به یک موضوع پژوهشی شده است. اگرچه هزینه احیاء مجدد این دریاچه هنوز قابل محاسبه نیست ولی مشخص است که انتقال آب دریاهای آزاد از منطقهای در جنوب شرقی بندر عباس به این چاله بزرگ اولین گام برای انتقال آب به فلات مرکزی است. برای تحقق این هدف، دو فن آوری شناخته شده (قنات و پمپ آب) پیشنهاد میشوند. برای رسیدن به این منظور، قناتی با ارتفاعی پایینتر از نقطهای در شرق بندرعباس در دریای عمان و یا در دهانۀ خلیج فارس حفر میشود تا با شیب حدودا ۱ درصد، آب را تا کوهپایههای تالاب جازموریان هدایت کند.
دو شیوه برای پمپاژ آب به ارتفاع ۵۰۰ متری پیشنهاد میشوند:
شیوه اول: انتقال آب از طریق قنات به طول ۹۶ کیلومتر به مخزنی در زیر کوههای بشاگرد، ساخت مخزن زیرزمینی و سپس پمپاژ عمودی آب از وسط یک دالان عمودی تا ارتفاع ۵۰۰ متر و سپس جاری کردن آن بههامون. اگر فن آوری کنونی امکان پمپاژ آب در یک مرحله تا ارتفاع ۵۰۰ متری را فراهم نکند، ضروری است که در ارتفاع ۲۵۰ متری مجددا آب دریافتی پمپاژ شده و تا ارتفاع ۵۰۰ متری برسد.
شیوه دوم: انتقال آب از روی شیب کوه بشاگرد تا ارتفاع ۵۰۰ متر. پژوهشهای کنونی نشان میدهد که پمپهای قوی قادرند آب را تا ارتفاع ۲۵۰ متری بالا ببرند. در اینصورت لازم است پمپ خانه کمکی در ارتفاع ۲۵۰ متری تعبیه شده تا آب را مجددا تا ارتفاع ۵۰۰ متری رسانده و سپس از طریق لوله، قنات یا تونل با شیب ۱ درصد آب دریافت شده را به سمتهامون جازموریان تخلیه کند.
هدف نهایی رساندن سطح آب دریاچه به ارتفاع ۵۰۰ متر از سطح دریا و حفظ این سطح است. در چنان حالتیهامون و یا باتلاق فعلی تبدیل به یک دریاچه دائمی شده و ظرفیتهای گردشگری، پرورش ماهی و توسعه کشاورزی فعال شده و در کنار توسعه سواحل مکران، بخشی از فلات ایران که در طول هزاران سال به مرور رو به خشکی نهاده مجدا احیاء خواهد شد.
تاثیر طبیعی دریاچهها
در این مورد دانشی هست بنام “تاثیر دریاچه”[۴] به این معنا که اگر سطح آب یک دریاچه ۱۵ درجه سانتیگراد خنک تر از بادی باشد که از روی سطح دریاچه عبور میکند، تبخیر آب به باران تبدیل خواهد شد. این فرضیه در دریاچههای دیگر نقاط جهان بررسی و اثبات شده است. اگر آب خلیج فارس به هر شیوهای بههامون جازموریان منتقل شده و دوام بیاورد، بدلیل اینکه اطراف این دریاچه آتی کوه قرار گرفته و وزش باد بیشتر از سمت شمال غرب است، میتواند این اختلاف حرارت مورد نظر را حداقل در فصل زمستان ایجاد کرده و آب سطح دریاچه تبدیل به رطوبت هوا و افزایش بارندگی شود.
فرضیهای هست که اگر سطح آب یک دریاچه مصنوعی به ارتفاع مشخصی برسد خود باعت تغییر اقلیم میشود. عمیق ترین نقطههامون جازموریان ۳۶۶ متر بالاتر از آبهای آزاد است. رساندن سطح اب تا ارتفاع ۵۰۰ متر به معنی انتقال میلیاردها مترمکعب آب به این چاله است تا سطح آب ۱۳۴ متر بالا بیاید. با این حجم آب دریاچهای به مساخت تقریبی ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر مربع ایجاد خواهد شد. افزایش میزان بارندگی براثر تغییر اقلیم نواحی اطراف دریاچه آتی جازموریان موجب افزایش رستنیها، رونق کشاورزی، کوچ جمعیت به این نواحی، رونق گردشگری و پیشرفت اقتصادی یکی از مناطق محروم کشور خواهد شد.
چالش آب شور
یک چالش حل ناشده در انتقال آب دریاهای آزاد مسیله نمک زدایی از آب است که هزینه آن سرسام آور بوده و توجیه اقتصادی چنین طرحهای عظیمی را زیر سوال میبرد. یک سوال بزرگ که نیاز به پژوهش دارد اینست که آیا آب دریای آزاد بدون نمک زدایی بههامون جازموریان منتقل شود یا این امر مهم پس از انتقال آب در حاشیه دریاچه انجام پذیرد. نگارنده پاسخی به این سوال ندارد.
در سال ۲۰۱۳ میلادی سه دولت شامل تشکیلات خودگردان فلسطین، اردن و اسراییل بدلیل تبخیر بیش از حد آب بحر المیت و استفاده از حقابه آن برای مصارف دیگر موافقتنامهای امضاء کردند که با آب را از خلیج عقبه در جنوب اردن را به بحرالمیت منتقل کنند. قرار است این خط لوله به طول ۱۸۰ کیلومتر حجم آب تا ۴۰۰ میلیون متر مکعب را به بحر المیت انتقال دهد. افتتاح این پروژه برای سال ۲۰۲۴ پیش بینی شده بود. البته بحرالمیت همچون دریاچه ارومیه دارای غلظت بالای نمک است بطوریکه شناگران روی آب شناور مانده و غرق نمیشوند. نظر به اینکه آب دریاهای آزاد کم نمک تر از آب بحرالمیت است، نیازی به شیرین کردن آب نبوده و همان آب با همان غلظت برای جبران کمبود آب ورودی به این دریاچه مناسب است. ضمنا بخشی از آب منتقل شده از خلیج عقبه پس از شیرین سازی در اختیار فلسطین، اردن و اسراییل قرار میگیرد و بخشی دیگر به وسیله چهار لوله برای نجات بحرالمیت به این دریاچه منتقل میشود.
تجربه ایجاد دریاچههای مصنوعی
تاکنون تعدادی دریاچههای مصنوعی در ممالک دیگر احداث شده و حتی دریاچههائی بر حسب اتفاق بوجود آمدهاند. برای نمونه میتوان از دریاچه سالتون در جنوب ایالت کالیفرنیا در آمریکا نام برد. دریاچه سالتون در نزدیک شهر سان دیاگو و در مجاورت مرز آمریکا با مکزیک یکی از نمونههای قابل ذکر است.
این دریاچه بر اثر شکستن یک کانال آبرسانی در سال ۱۹۰۵ میلادی ایجاد شد. این کانال آب مورد نیاز مزارع و شهرهای جنوب کالیفرنیا را از رودخانه کلرادو واقع در مرز بین ایالات کالیفرنیا و آریزونا تامین میکرد و در آن سال بدلیل بارندگی شدید، اب زیادی به کانال جاری شد که باعث شکستن چند دیواره کانال شده و آب به جلگه سالتون، که یک گودال بزرگ زراعی بود، سرازیر گردید. تلاش مهندسین برای مهار آب و مسدود کردن آب به نتیجهای نرسید و لذا تمام جلگه و حفرههای موجود در آن پر از آب شد. هم اکنون مساحت این دریاچه ۹۷۰ کیلومتر مربع بوده وعمیق ترین نقطه آن ۱۶ متر است.
به مرور این دریاچه به یک جاذبه گردشگری و سپس محل سکونت دائمی عدهای از مردم تبدیل شد و هم اکنون شهری در کنار آن بنا گردیده که اضافه برای امکانات گردشگری؛ همچون قایقرانی و اسکی روی آب و شنا، امکان پرورش ماهی و تامین آب مزارع اطراف خود را نیز فراهم کرده و تبدیل به یک قطب اقتصادی و تفریحی شده است.
اگر این اتفاق میمون رخ نداده بود شاید کسی به فکر ایجاد دریاچه در آن منطقه نمیافتاد ولی با چنین پیش آمدی ضمن تغییر مثبت محیط زیست؛ منافع زیادی نصیب ساکنان اطراف آن کرد. آیا میتوان همین سناریو را درهامون جازموریان پیاده کرد؟
پرش جسورانه
هامون جازموریان در شرایط کنونی نفعی برای مردم ایران ندارند جز آنکه عدهای گردشگر چند روزی در سال را در آن سیر و سیاحت کنند. حتی اگر آمار گردشگری در این منطقه را با آمار گردشگری در استانهای گیلان و مازندران و گلستان مقایسه کنیم متوجه میشویم که حتی از جنبه گردشگری نیز این مناطق جزء مقاصد گردشگری ۹۹.۹ درصد مردم ایران نیستند. اما درصورت تبدیل این منطقه به دریاچه و کاشت درختهای مناسب و جنگل کاری، همین مناطق میتوانند به جاذبههای گردشگری تبدیل شده و اضافه بر تامین آب مناطق اطراف خود و تامین آب بسترهای زیرزمینی به همراه توسعه سواحل مکران، به محل سکونت میلیونها نفر از شهروندان ایران تبدیل شده و تعادل جمعیتی در کشور ایجاد کند.
جامعه و اقتصاد ایران نیازمند یک تنش عظیم و یک پرش جسورانه است تا شکوفا شده و تمامی ظرفیتهای خود را آشکار و بهره ور سازد. اهمیت تامین آب ایران در قرن بیست و یکم بیش از اهمیت ملی کردن نفت در قرن بیستم است. اینک مصدقی لازم است که یک اجماع ملی حول این موضوع ایجاد کرده و عظیم ترین پروژه آبیاری و آبادانی ایران را محقق سازد.
عکسهای کنونیهامون جازموریان
——————————————
[1] Amiens
[2] Iran’s Super Lakes
[3] Website Link
https://iranlake.com
[4] Lake Effect
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|