دوشنبه ۱۷ دي ۱۴۰۳ -
Monday 6 January 2025
|
ايران امروز |
طرح موضوع
در اروپا معمولا پادشاهان برنامههای اصلاحی و مدرن داشته و تجدد و تحولات همهجانبه را تشویق و حمایت کردهاند. در ایران اما، قریب به اتفاق پادشاهان، غرق در عیاشی و عظمتطلبیهای ملوکانه بوده و کمتر توجهی به تحولات پایدار در کشور ما کردهاند. اگر هم بعضی اصلاحات اداری و حقوقی و پارهای پیشرفتهای اجتماعی (آنچنان که در زمان رضا شاه و محمد رضا پهلوی) صورت گرفته است، چون با توسعه دمکراتیک همزمان نبوده، رشدی نا موزون و نهاتیا ناپایدار را به دنبال داشته است. سیر تحولات در عربستان و شتاب این کشور به سوی مدرنیته درسهای فراوان دارد و روندی است که مقابل چشمان ما و همین امروز در جریان است.
برنامه «چشمانداز ۲۰۳۰» در عربستان سعودی که زیر نظر ولیعهد، محمد بن سلمان، اجرا میشود، به دگرگونیهای همه جانبهای در این کشور انجامیده است. یکی از اهداف این برنامه و تغییرات متعاقب آن، تنوع بخشیدن به درآمدهای این کشور در کنار فروش نفت است. اما گذشته از اهداف اقتصادی، قصد حاکمان عربستان سعودی از اصلاحات اساسی، تغییر چهره این کشور از سرزمینی سنتی با قوانین سختگیرانه، به منطقهای تفریحی، فرهنگی و هماهنگ با دنیای مدرن است.
در حالی عربستان در اصلاحات اساسی و گذار به مدرنیته از ایران سبقت میگیرد که در همه حوزهها از کشور ما عقبتر بوده است. تاریخ ایران را بیشک میتوان تاریخ از دست دادن فرصتها نامید. فرصتهائی که در فرازهای تاریخی مختلف، به دلیل بیلیاقتی و بیتوجهی مدیران سیاسی و اصحاب قدرت، از کف رفتهاند.
ایران شانس گذار بیبازگشت به مدرنیته و دست یابی به تحولات پایدار و دمکراتیک را از دست داد
در گذشتههای نه چندان دور، ایران حداقل سی سال از همسایگان خود جلوتر بود. این سبقت بیش از اینکه حاکی از یک پیشرفت همهجانبه و ماندگار در ایران باشد، به عقب ماندگی بیش از حد همسایگان ما مرتبط بود. ما در ایران، انبوهی از بیسوادی، کشاورزی عقب مانده، صنعت مونتاژ، سینمای عموما مبتذل، تجدد مصنوعی و یک اقتصاد وابسته و مصرفی داشتیم. مثلا ما سنگ پا را از خارج وارد میکردیم اما تلویزیون رنگی را در داخل مونتاژ میکردیم. صنعت خودروسازی و سایر صنایع ما، تماما مونتاژ و وارداتی بودند. اقتصاد ایران، وصله ناجوری بر پیکر اقتصاد کشورهای بزرگ سرمایهداری و تابع بازار اروپا و آمریکا بود. سیستم بانکی ما هم متصل به منافع این قدرتهای مسلط شده بود. مثلا تورم در ایران تابع بازار انگلیس بود. زمانی که در انگلیس قیمت اتوموبیل هانتر بالا میرفت قیمت پیکان (که موتور هانتر را زیر کاپوت خود داشت) پایین میرفت. سال ۱۳۵۰ قیمت پیکان تا ۱۲ هزار تومان پائین آمد. از این روست که ایران هرگز (با وجود برخورداری از ثروت کلان حاصل از درآمد نفت به ویژه در نیمه دوم دهه چهل و ده پنجاه) نتوانست به خودکفائی تولید صنعتی رسیده، به شکلی همهجانبه متحول شده و گذار از سنت و عقب ماندگی به مدرنتیه و پیشرفت را با موفقیت مدیریت کند.
بیبرنامگی محمدرضا شاه و تمامیتخواهیها و دخالتهای غیرکارشناسانه او در مقدرات کشور و در تصمیمگیری بر سر مهمترین مسائل جامعه در همه حوزههای سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی، کشور ما را به دستان خون ریز مشتی آخوند سپرد که هر گز تا پیش از آن نه تنها درکشور داری هیچ تجرهای نداشتند که حتی یک گاوداری را هم به درستی اداره نکرده بودند. شاه با مسدود نمودن جریان آزاد اندیشه، کشور را در بحران توسعه دمکراتیک فرو برد و خود نیز نسخه سنجیدهای برای اداره کشور نداشت.
نتیجه این رویکرد، قفل کردن پتانسیلهای رشد پایدار، افزایش نارضایتی عمومی، ریخت و پاش و حیف و میل ثروتهای کشور و نهایتا سقوط او بود. سرمایهگذاری بیش از حد در توسعه تجهیزات نظامی به جای توجه به زیر ساختها، تولید صنعتی و رقابت در بازار جهانی، کشور ما را پشت دروازههای تمدنی که خود شاه وعده داده بود نگاه داشت. بد نیست بدانیم که با هزینه یک هلی کوپتر جنگی آمریکائی میشود از مشهد تا بندر عباس جادهی آسفالت ساخت و یا هزار درمانگاه مجهز دایر نمود.(۱)
شاه، میلیونها دلار به کشورهای اروپائی به شکل هدیه، حاتمبخشی کرد بدون اینکه کسی توان حسابرسی از او و انتقاد از این ریخت و پاش را داشته باشد در حالی که با آن هدایای ملوکانه حتما میشد در بسیاری از شهرهای ایران کتابخانه و مراکز آموزشی و تفریحی برای جوانان ایجاد کرد. از سال پنجاه و هفت به بعد هم ماجرا بر خوانندگان این نوشتار بسیار روشن است. کشور ما اکنون به یک سرزمین شغال شده تبدیل شده است و از اشغالگران انتظار آبادانی داشتن، حتما نامعقول است.
سیر تحولات در عربستان
نخست یک تصویر اجمالی
عربستان سعودی کشوری ثروتمند اما به شدت سنتی است که در آن، حقوق شهروندی و به ویژه حقوق زنان از دیر باز پایمال شده است. زنان از همه حوزههای زندگی اجتماعی حتی از رانندگی هم محروم بودند. در عربستان هم مثل ایران، ثروتهای کشور در دستان خانوادههای آل سعود متمرکز و صرف تهیهی سلاحهای پیشرفته و یا زندگیهای افسانهای و عیاشی شاهزادگان که تعدادشان هم بسیار است میشده است. عربستان سعودی پایگاه تاریخی اسلام است و از آن، دکان حج و توریسم مذهبی ساخته و ثروتهای کلان بر درآمد نفت خود افزوده است.
از منظر تحولات سیاسی، عربستان از زمان تکوین پادشاهی در ۱۹۳۲، رویای بلندپروازانه نقش رهبریکننده در جهان عرب را در سر داشته است. از همین رو در دوران اعتلای پانعربیسم به رهبری جمال عبدالناصر که اولین مبلغ بینالمللی پان عربیسم بود، رهبران سعودی در رقابت آشکار با عبدالناصر بودند. در زمان جمال عبدالناصر، مصر با حمایت اتحاد جماهیر شوروی نماینده جنبش عدم تعهد و پان عربیسم، سکولاریسم و جمهوریخواهی بود. در مقابل، سعودیها، حامیان قوی سلطنت مطلقه و تئوکراسی اسلامی بودند و به طور کلی به دولتهای انگلستان و ایالات متحده نزدیک بودند. این بدان معنا بود که رقابت عربستان و مصر یکی از موضوعات متعدد جنگ سرد در میان اعراب بود، که به عنوان مثال در جنگ داخلی یمن شمالی آشکار شد، که در آن حامیان ناصری حکومت نظامی به رهبری عبدالله سلال، سلطنت یمن که حامی عربستان بود را سرنگون کرد.
مطالعه روابط مصر و عربستان اهمیت خود را از منظر تضاد جمهوریخواهی و پادشاهی و نیز در آنتاگونیسم سنت و مدرنیته نشان میدهد و در عین حال این تاریخچه، مدیریت خوب اختلافات و نوعی آیندهنگری سیاسی از سوی سعودیها را به نمایش میگذارد. مثلا در پی اعتراضات مصریها به بازداشت احمد الغزاوی وکیل مصری در عربستان، در ۲۸ آوریل ۲۰۱۲، عربستان سعودی تعطیلی سفارت خود در قاهره و کنسولگریهای خود در اسکندریه و سوئز را اعلام کرد. چند روز بعد از آن در ۱۰ مه ۲۰۱۲، سفیر کاتان اعلام کرد که عربستان با پیشنهاد ۵۰۰ میلیون دلار کمک به مصر موافقت کرده و یک میلیارد دلار دیگر به بانک مرکزی این کشور به عنوان بخشی از بسته حمایتی ۲٫۷ میلیارد دلاری که در سال ۲۰۱۱ توافق کرده بودند، واریز میکند. عربستان سعودی همچنین ۲۵۰ میلیون دلار بوتان به مصر که با کمبودهای مداوم سوخت روبرو است، و همچنین ۲۰۰ میلیون دلار برای کمک به شرکتهای کوچک و متوسط صادر میکند. این کمک مالی بخشی از اقدام چندین کشور خلیج فارس برای ارسال یک بسته بزرگ کمک به مصر بود.(۲)
آیا عربستان راه ژاپن را میرود؟
به نظر میآید که عربستان به حقیقتی پی برده است که ژاپن در قرن هیجده و نوزده به آن رسیده بود. ژاپن به مدت دو قرن سر در گریبان فرو برد، جامعه خود را زیر ذره بین برد، نیازهایش را شناسائی کرد و آستین بالا زد تا با تلاش بینظیر خود، یک ژاپن مستقل و پیشرفته بسازد. ژاپن مدرن کنونی حاصل این بازگشت به خویش و یافتن یک نسخه بومی برای رشد پایدار بوده است. امروز ژاپن در همه حوزهها رقابت میکند و بدون بهرهوری از تکنولوژی این کشور، جهان صنعتی درمانده خواهد شد. عربستان تحولات را از درون آغاز کرده است. به شدت بلند پرواز است و توسعه تکنولوژی ارتباطی و دسترسی به امکانات دیجیتال هم راه این کشور در مسیر اصلاحات را هموار میکند. به نظر میآید عربستان قصد دارد از یک جامعه مصرفی به سوی یک جامعه مدرن و تولیدی تحول یابد و ساز و کار اقتصاد خود را از وابستگی به درآمد نفت رها سازد. برای رسیدن به این هدف، هم امکانات دارد و هم یک اراده استوار. ایستادن جوانان پشت برنامه اصلاحی محمد بن سلمان هم موجب یک امیدواری در کل جامعه عربستان شده است.
نقش بن سلمان
شاهزاده محمد بن سلمان را میتوان هم اکنون از معدود رهبران جهان به شمار آورد که نام او با اصلاحات پیوند خورده است(۸). محمد بن سلمان از زمانی که بهعنوان ولیعهد عربستان سعودی برگزیده شده، دست به زنجیرهای از اصلاحات گسترده در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زده است. او خود گفته است که میخواهد جامعه عربستان را در برابر چالشهای قرن بیست و یکم مجهز و آماده کند. در حال حاضر با قدرتگیری محمد بن سلمان، عربستان سعودی شاهد موجی از اصلاحات اقتصادی و اجتماعی است که از اراده شخص خودش سرچشمه میگیرد. او در یک مصاحبه گفته است که عربستان را تبدیل به یک کشور اسلامی معتدل، کشوری که به روی دنیا باز است، میکند. این حرف بن سلمان اکثریت جوانان را شیفته و مجذوب او ساخته است. عدهای معتقدند که این بهترین شانس عربستان برای تبدیل شدن به یک جامعه مدرن است.
محمد بن سلمان در همه حوزهها در حال سرمایهگذاری است. در زیرساختها، تاسیس کارخانه جات صنعتی (و متعاقبا افزایش اشتغال)، تاسیس دانشگاهای جدید، اعزام انبوه دانشجویان به دانشگاههای اروپا و سرمایهگذاری در رشتههای مدیریت(۳) برای زنان و سرمایهگذاری جدی بر روی ورزش و جوانان از جمله اقدامات اوست(۴). باید دید که روح حاکم بر جامعه عربستان تا کجا پذیرای این اصلاحات است و نتایج این روند با چه شتابی میتواند جامه واقعیت بر تن کند.
فیلسوف ایتالیائی، ماکیاولی میگوید «هیچ عمل سیاسی، پیچیدهتر و خطرناکتر از اجرای یک اقدام نوآورانه نیست و شانس موفقیت یک چنین اقدامی بسیار کم است. آنهائی که از سامان قدیم نفع میبرند، با اصلاحگر دشمن هستند و آن کسانی که از سامان نو سود میبرند نیز در دفاع از فرد نوآور چندان مایهای از خود نمیگذارند. از سوی دیگر، انسان ذاتاً دیرباور است و تا یک پدیده نو را عملاً تجربه نکرده باشد، از دل و جان به آن ایمان نمیآورد.(۱۰)
حامیان ولیعهد عربستان سعودی، او را در جایگاه مسئول قدرتمندی که توانسته است چنین تغییرات عمیقی در جامعه عربستان سعودی ایجاد کند، شایسته تحسین میدانند. اکنون در شهرهای عربستان سعودی گونهای از زندگی جریان دارد که تا چند سال پیش تصورناپذیر بود. اینک در این کشور جشنواره موسیقی با دیجیهای زن برگزار میشود، زنان لباسهایی مطابق مد روز میپوشند، صدای موسیقی الکترونیکی از بلندگوها پخش میشود، زنان و مردان با هم میرقصند و خوش میگذرانند. مصرف مشروبات الکلی همچنان در عربستان سعودی ممنوع است، اما پیشبینی میشود که این نیز در سال آینده تحت شرایط خاصی قانونی شود. هرچند از جانب قشر سنتی جامعه برخی مخالفتها مطرح میشود، روشن است که بسیاری از شهروندان سعودی، این تغییرات و سیاستهای ولیعهد را جشنی برای جوانان میدانند.
این اصلاحات بهویژه فرصتهای جدیدی برای زنان ایجاد کرده است. بر اساس آمارهای رسمی، درصد زنانی که به نیروی کار عربستان سعودی میپیوندند، بیش از ۳۵ درصد است؛ بیش از دو برابر پنج سال پیش. حالا زنان عربستان سعودی از آزادیهای اجتماعی بیشتری برخوردارند. آنها در جشنوارههای مختلف، از جمله در بلوار ریاض، لباسهای رنگارنگ میپوشند و در لذت بردن از موسیقی شریک میشوند؛ کاری که تا چند سال پیش ناممکن به نظر میرسید.(۵) در بریتانیا، تعداد جستوجوهای اینترنتی برای مشاغل بخش ساختوساز در عربستان سعودی ۲۹۳ درصد افزایش پیدا کرده است. به گزارش وبسایت مدیریت ساختوساز (Construction Management)، این موضوع هشدار دهنده است و نشان میدهد «کیفیت بهتر زندگی و موقعیتهای شغلی بهتر،صنعتگران بریتانیایی را وادار میکند دنبال کار در خارج از کشور باشند»، و عربستان سعودی در کنار استرالیا به مقصد مورد علاقه آنها تبدیل شده است.(۶)
در تاریخ تحولات اجتماعی سه استراتژی برای پیشبرد و تحقق اصلاحات و نوسازی به کار گرفته شده است:
۱- روش فابیانی یا مرحله به مرحله
۲ - روش تجدد آمرانه
۳ - روش ضربتی و توام با خشونت
تجربه کشورهای جهان نشان داده است که اصلاحاتی ماندگار شدهاند که با روش فابیانی و با تاکتیک ضربتی انجام شدهاند، چرا که این بهترین و کاراترین نوع استراتژی جهت تحقق اصلاحات است. در استراتژی فابیانی اصلاحات به گونه آهسته و با احتیاط اجرا میشود و اصلاحات را از جایی آغاز میکنند که کمترین حساسیت و مخالفت را داشته باشد. کمال اتاتورک با استفاده از روش فابیانی و با تاکتیک ضربتی توانست تا حدود زیادی در آوردن اصلاحات موفق عمل کند. اما شاه جوان افغانستان، امانالله خان، با بهکارگیری روش ضربتی و خشونتآمیز نتوانست به اهداف نهائی خویش دست یابد و باعث برانگیختن شورشهای عمومی شد. یک اصلاحگر ورزیده باید اصلاحات را آهسته، پیوسته و سنجیده به پیش ببرد. در غیر آن صورت موتور اصلاحات در باتلاق سنت و محافظهکاری گیر خواهد کرد.
بیمها و امیدها در روند اصلاحات در عربستان
سیر تحولات در عربستان نشانگر این است که محمد بن سلمان با بهرهوری از استراتژی ضربتی میخواهد اصلاحات را در عربستان به پیش ببرد؛ استراتژیای که از آن بهعنوان تجدد آمرانه نام برده میشود. او در یک مصاحبه گفته است: «به نظر من اصلاحات زمانی موفق خواهد شد که موانع را از سر راه برداریم و موتور این اصلاحات در دست یک نفر که مصمم به اصلاحات باشد، جلو برده شود.»
در جامعه بهشدت محافظهکار و سنتی عربستان استفاده از این شیوه یک ریسک بزرگ شمرده میشود و ممکن است با واکنش تند و شدید محافظهکاران و مرتجعان وهابی روبهرو شود.
رشد ناموزون یک مانع بزرگ است
۵۱ درصد از جمعیت عربستان شهرنشین هستند، ۴۰ درصد را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند، اما شهرنشینی به تنهایی یک عامل کافی برای حمایت از اصلاحات شمرده نمیشود. چرا که در کشورهای کمتر توسعهیافته، شهرنشینان به معنای واقعی جامعه هم را نمایندگی نمیکنند و اکثریت آنها در حقیقت شهرنشینان روستایی هستند. از جانب دیگر، ۲۶ درصد جمعیت سعودی به شکل بدوی زندگی داشته و بادیهنشین هستند، و افزون بر آن، ۲۰ درصد مردم عربستان را روستاییان تشکیل میدهند. جمعیت روستایی و بدویان در مقابل هر گونه تحول و دگرگونی حساس هستند و غفلت و نادیدهانگاری این بافت جمعیتی و مختصات ذهنی آن، ممکن است هزینه سنگینی را متوجه دولت و اصلاحات بن سلمان کند. به قول علی عبدالله صالح، رییس جمهور پیشین یمن، حکومت بر مردم خاورمیانه شبیه رقصیدن برفراز لانه اژدها میباشد.
اهمیت هم فاز بودن ابعاد مختلف تحولات
اصلاحات (به ویژه در کشورهای در حال توسعه) سه بازوی مهم دارد: اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. به نظر میرسد بن سلمان تحولات سیاسی را در اولویت نخستین خویش ندارد بلکه در فاز اول بر اصلاحات، در عرصه اجتماعی و فرهنگی تاکید دارد تا شهروندان خفته عربستان را بیدار کرده و آنان را به خودآگاهی برساند. قانونمداری و رعایت ضوابط حقوقی پیششرط مهمی برای تضمین اصلاحات است. اقتصاد عربستان به جای رقابت، رفاقت، ملاک قرار داده میشود.
ضعفهای شخصی بن سلمان
پارهای از ناظران، محمد بن سلمان را جوان و تا حدودی بیتجربه میدانند که در جاهائی بهجای محاسبه از عاطفه در تصمیمگیریها استفاده میکند. به باور این ناظران، یک اصلاحگر ورزیده باید به مشورتها گوش فرا دهد تا احتمال اشتباه را به کمترین حد ممکن برساند. این ناظران تحریم قطر، پرونده جمال خاشقچی، سعد الحریری و جنگ یمن را از جمله اشتباهات بن سلمان میشمارند. از چالشهای دیگر سد راه او، نگرش پروژهای به اصلاحات است. او میخواهد تا سال ۲۰۳۰ به همه اهداف خود برسد. این در حالی است که باز شدن گرههای سنت در جامعه عربستان و ذوب شدن یخهای ارتجاع، یک پروسه درازمدت است که هر گونه شتابزدهگی ممکن است نتایج معکوس به همراه داشته باشد.
اگر مرحله سوزانی شود خطر شکست وجود دارد
از نظر هانتینگتون(۷)، در جامعه به شدت سنتی، اصلاحات در یک مرحله زمانی قابلیت اجرایی ندارد و باید مراحل متعدد را پشت سر بگذارد تا نوسازی و اصلاحات به ثمر بنشیند. یادآوری این نکته بسا مهم است که در جامعه به شدت محافظهکار و سنتی عربستان، به کارگیری راهبرد فابیانی با تاکتیک ضربتی بیشتر کارآمد است تا روش ضربتی توام با خشونت. و نیز هر گونه غفلت و بیپروایی به قدرت پنهان و نامرعی سنتگرایان، چرخه اصلاحات را از حرکت باز میدارد.
اگر اصلاحات در عربستان مرحله به مرحله اجرا نشود، ممکن دستآویز خوبی شود برای رقبای محمد بن سلمان همچون شاهزادههای رقیب، روحانیان وهابی و سایر مرتجعان تا برای تصاحب قدرت آستین بالا بزنند و در نتیجه، اصلاحات بن سلمان متوقف شود. هرچند که بخت با او یار است، اما ممکن است کوچکترین اشتباه، هرگز او را به منزلگاه مدرنیته نرساند.
انگیزههای ضروری تحول
ساموئل هانتینگتون میگوید که رقابت و همچشمی با کشورهای بیرونی میتواند یک زمامدار را به آوردن اصلاحات وادار کند، چرا که در مواجهه با تهدیدهای بالقوه بیرونی باید آمادگی داشته باشد. در همسایگی عربستان، قدرتهای بزرگی چون ترکیه، اسراییل، ایران و قطر قرار دارند. در چنین شرایطی درست به موقع بود که عربستان دست به یک سلسله اصلاحات گسترده بزند تا از رقابت با رقیبان عقب نماند.
در ارتباط با ایران عربستان هم حس رقابت و هم تهدید را توأمان دارد. هم از یک انقلاب اسلامی وحشت دارد و هم از دخالتهای ایران در نقاط مختلف منطقه دل خوشی ندارد. در حوزه سیاسی اما عربستان برنده میدان است. ایستاده بر نقطه تضاد و تعادل قوا با غرب و شرق، نقش دیپلماتیک فعالی بازی میکند. کنفرانس صلح اوکراین، نزدیکی به اسرائیل و پیمان ابراهیم، تلاش برای بازگشت سوریه به دنیای عرب، نزدیکی به چین و همراهی با ترکیه و... از جمله موفقیتهای دیپلماتیک عربستان است.
با این همه با به قدرت رسیدن محمد بن سلمان، عربستان آبستن یک تحول تازه شده و از یک نوسازی جدید مژده میدهد. موفقیت و شکست بن سلمان نه تنها روی عربستان بلکه بر کل منطقه خاورمیانه تاثیرگذار خواهد بود. در جایی که اصلاحات از پایین، با شروع بهار عربی به شکست و بنبست انجامید، اصلاحات از بالا توسط اشخاصی همچون بن زاید، ولیعهد امارات متحده عربی، و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، میتواند یک روزنه امید در مسیر مدرنسازی این منطقه باشد. این اصلاحات میتوانند عربستان را نه تنها در گسترههای اجتماعی و فرهنگی جلو بیندازند که در کسب برتری و رهبری منطقه هم او را به یک چلشگر جدی تبدیل کنند.
پیام تحولات عربستان برای ایران
به نظر میآید که کشور ما با خشکسالی رهبران خیرخواه و وطندوست روبروست! در اینجا منظور نگارنده رهبرانی هستند که در مواضع سیاسی، اجتماعی و مدیریتی کلیدی قرار گرفته و از شانس و امکان انجام پروژهها و تاثیر گذاری برخوردار بودهاند. رهبران سیاسی در کشور ما، همگی با سلام و صلوات به قدرت رسیده اما در اوج تخریب و ستمگری، با تفنگ به پائین کشیده شدهاند. دریغا که این همه جنبش و خیزش و کوشش تا کنون بیفرجام مانده است. این یک تراژدی پر هزینه است که نفس مردم را به تنگ آورده و کنشگری برای تحول را تضعیف و اراده تغییر را سخت تقلیل داده است.
سیاسیکاری موقتی و پراکنده، فقدان کار پژوهشی روشمند و میدانی و بومی به منظور ترسیم و تصویر کردن مشکلات جامعه و ارائه راه حلها برای گذار از استبداد، تا حد زیادی بازگو کننده معمای توسعه نایافتگی در ایران است. این عوامل در ترکیب با ناموزونی رشد اجتماعی و فرهنگی و غفلت از نیازهای خاص مناطق مختلف ایران، یک بن بست جدی در روند گذار از استبداد و عقب ماندگی به آزادی و مدرنیته ایجاد کرده است.
افزون بر آن، موزائیک جمعیتی، نوعی ناپیوستگی ملی - سراسری ایجاد کرده و ضرورت پیوستگی میلیونی برای تحول سیاسی بزرگ و ماندگار را مشکل ساخته است. اگر عوامل گوناگون عقب ماندگی در ایران را به یک حاکمیت نادان، نامردمی و سرکوبگر، گره بزنیم معادلهای چند مجهولی به دست میدهد که حتی فکر کردن به آن هم، ذهن و ضمیر را آزار میدهد. اما اگر در کنار این مشکلات، قدرت عظیم مردم در تغییر مسیر را ببینیم، بیشک یک آینده روشن برای ایران، از کانال یک رستاخیز سراسری و تلاش در همه سطوح جامعه میگذرد. اگر بن سلمان بتواند از همه دیوارهای سنگی سنت و جاهلیت و عقب ماندگی به سلامت عبور کند، چرا کشور ما که پتانسیل بسیار بیشتری برای گذار به مدرنیته دارد نتواند این روند را طی کند؟
دو پرسش مهم
اگر عربستان در روند تحولات خود، به سطح پیشرفتگی و مدرنتیه در ترکیه و مالزی برسد آن وقت باید در مورد دو پرسش به حق مکث کرد:
۱- آیا مذهب، به خودی خود و مستقل از فاکتورهای دیگر، سدی در مقابل توسعه پایدار است؟
۲- آیا مرتبط نمودن هر مشکلی به مذهب، نوعی ساده سازی و چشم بستن بر نقشه ۳۶۰ درجهای مشکلات جامعه ایران نیست؟
آن روزی که هر شهروند ایرانی، آسایش، منفعت و سعادت خود را به منافع عمومی و رفاه دسته جمعی مردم ایران گره بزند و اعتماد و همبستگی، سکوی همکاری همه جانبه مردم شود، روز تولد یک ایران نوین است. به امید آن روز!
مسعود افتخاری - مرداد ۱۴۰۲
..................................................
رفرنسها:
۱- نگاه کنید به کتاب اقتصاد جنگ نوشته حسن توایان فرد
۲- https://shorturl.at/bmrwW
۳- یکی از دوستان نزدیک نگارنده که زن، حقوق دان و در سوئد زندگی میکند، در یک دوره پیشرفته مدیریت در حال تحصیل است و بخشی از این دوره در فرانسه تدریس میشود. ایشان شهادت میداد که تعداد زنانی که از عربستان به این دوره اعزام شدهاند از همه کشورهای خاورمیانه بالاتر است. به گفته ایشان در این دوره حتی یک نفر (چه مرد و چه زن) که از ایران اعزام شده باشند حضور ندارد.
۴- عقد قرار داد با چهره مشهور فوتبال رونالدو از جمله این اقدامات است
۵- لوس آنجلس تایمز ۲۶ دسامبر
۶- UK ‘risks losing workers to Saudi Arabia’ - Construction Management
۷- نگاه کنید به کتابهانتینگتون با عنوان: سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی. ترجمه محسن ثلاثی
۸- بیشترین رفرمها و پیشرفتهای ساختاری در زمان رضا شاه انجام شد. محمد رضا پهلوی (بنا به پژوهشهای دکتر عباس میلانی) حتی تلاش نکرد خدمات رضا شاه را (احتمالا برای بیرنگ نشدن خودش) برجسته کند.
۹- نگاه کنید به سرمقاله سایت بریتانیکا در مورد بت سلمان
Mohammed bin Salman | Biography, Education, & Facts | Britannica
۱۰- نیکولو ماکیاولی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)
■ نمیدانم که چرا مرغ همسایه از نگاه بعضی از روشنفکران ایرانی همواره غاز است. همان راهی را که بن سلمان امروزه پس از گذشت نیم قرن از زمامداری شاه انجام میدهد از جمله رونق گردشگردی، توسعه صنایع سبک و آزادی سبک زندگی و جاهطلبی توسعه سریع، آن مرحوم هم با جدیت دنبال میکرد آن هم در زمانی که اندیشه چپ و ضدسرمایهداری غالب بود و جهان اسیر جنگ سرد مابین دو اردوگاه و تمایل به سرمایهداری و غرب گناه نابخشودنی محسوب میشد و الگوی موفق توسعه تنها در مبارزه چریکی و کشورهای درب و داغانی چون لیبی و سوریه ملقب به افتخار طی راه رشد غیر سرمایهداری و ایضا کوبا و ویتنام معرفی میشد.
حالا مقایسه کنید که شاه تحت چه شرایط دشواری ساختار اقتصاد ایران را مدرن میکرد. در آن زمان هنوز انتقال سرمایه و تکنولوژی به کشورهای پیرامونی هنوز مد نشده بود و قرار هم نبود که رشد صنایع از صفر شروع شود و صنعت مونتاژ هم راهی برای ورود تکنولوژی و سرمایه و مهارت و رشد مدیریت صنعتی بود. چیزی که با تحقیر سرمایهداری وابسته میخواندند.
اگر بن سلمان با اتخاذ راهکار شجاعانه گذر از موانع جامعه سنتی و محافظه کار توسعه را پیش میبرد شاه صدبار بیشتر با این موانع آن هم نه تنها با نیروی قدرتمند سنتی بلکه با جریانات چپ آرمانخواه نیز میبایست دست و پنجه نرم کند. اگر شاه در کیش برای جلب توریستهای پولدار قمارخانه و کازینو میساخت حالا همین برنامه در دستور کار بن سلمان در تاسیس بزرگترین شهر هوشمند جهان برای جلب گردشگر قرار دارد و بن سلمان برای خرید سلاح میلیاردها دلار را هزینه میکند و بدنبال همان موازنهای است که شاه آن را در ارتباط با غرب و شرق محقق میساخت و آخر سر این چه عادتی است که در اشارات تاریخی خود را موظف به زدن نیشی نثار خانواده پهلوی کرده و خدمات و امر توسعه گری آنان را در زمان حساس گذشته بیمقدار و اشتباهات آن را اگراندیسمان میکنند. لابد این رسم روشنفکری امروزه است.
بهرنگ
■ مقایسه حکومت پادشاهان پهلوی، ولیعهد عربستان با پادشاهان اروپا امری «نا متعارف» به نظر میرسد که در یک نوشتار نمیتوان به آن پرداخت. بلکه نیاز به بحثها، منابع و مراجع اساسی میباشد.
آقای مسعود افتخاری بحث خود را چنین شروع کرده ست:
«طرح موضوع: در اروپا معمولا پادشاهان برنامههای اصلاحی و مدرن داشته و تجدد و تحولات همه جانبه را تشویق و حمایت کردهاند. در ایران اما، قریب به اتفاق پادشاهان، غرق در عیاشی و عظمت طلبی های ملوکانه بوده و کمتر توجهی به تحولات پایدار در کشور ما کردهاند. اگر هم بعضی اصلاحات اداری و حقوقی و پارهای پیشرفت های اجتماعی (آنچنان که در زمان رضا شاه7 و محمد رضا پهلوی) صورت گرفته است، چون با توسعه دمکراتیک همزمان نبوده، رشدی نا موزون و نهاتیا ناپایدار را به دنبال داشته است.»(نقل از پیش در آمد همین نوشتار)
چرا این «طرح موضوع» به نظر نگارنده مشخص و معین نیست؟ شاید هم اشتباه از برداشت بنده ست. پیشاپیش پوزش میخواهم. وی در اروپا پادشاهان در طول تاریخ نقش دوگانه داشتهاند:
یک ـ دوران پیش از سلطنت مشروطه / پارلمانی که تمام قدرت در دست شاهان و دربار و اشراف و طبقات ممتازبود که قوانین در «مجلس اعیان» تصمیم گیری می شد و همه کاره بودند و فقط بعضی از ثروتمنپدان حق رای داشتند.
دو ـ دوران بعداز سلطنت مشروطه / پارلمانی شاهان و طبقات ممتاز قدرت سیاسی را بتدریج به به رای همگانی مردم، احزاب و مجلس واگذار کردند . دارای اختیارات ،وظائف و حقوق محدود به قانون اساسی (مشروطه) شدند. با توجه به این موضوع مهم، باید در نظر بگیریم که پادشاهان پهلوی و ولیعهد عربستان را با کدام دوره از پادشاهان اروپا مقایسه می کنیم. اگر به فرض بخواهیم پادشاهان ایران و ولیعهد عربستان را با پادشاهان و ملکههای مشروطه سلطنتی اروپا ـ بعداز جنگ جهانی دوم ـ مقایسه کنیم. می بینیم که موفقیت کشورهای سلطنتی اروپا مرهون «نبوغ » و «اراده» محدود و مشروط شاهان نبوده ست. بلکه حاصل مجموعه تلاش های نهادهای انتخابی این جوامع بوده که نقش تعیین کننده داشتهاند. بدون تردید همانطور که شاه ایران بیتوجه به نهادهای انتخابی با تمام کارهای مثبتی که در دوران حکومتاش صو.رت گرفت به بحران رسید که در تمام جوامع دیکتاتوری فردی جز این سرنوشتی نداشتهاند. ولیعهد عربستان با تمام اتفاقات مثبتی که تا بحال در عربستان افتاده هنوز نمی توان در مورد چگونگی پیشرفت ساختارسازی و نهاد سازی در آن جامعه به منزله سلطنت مشروطه / پارلمانی قضاوت کرد و برای توسعه موزون در آن جامعه خوش بین بود. اجازه دهیم جامعه شناسان هم در این زمینه روشنگری کنند.
با احترام مانی فرزانه
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025
|