يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
در ستایش شعار “زن، زندگی، آزادی” و در نکوهش شعار “مرد، میهن، آبادی”
بدون تردید شعار مدرن، غیر ایدئولوژیک و انسانی “زن، زندگی، آزادی” پرچم و هویت جنبش عظیم آزادیخواهانه و عدالتطلبانه اخیر ایرانیان است۔ به جرات میتوان گفت که جنبش مهسا بیش از هرچیز با همین شعار با بخشهای گستردهای از مردم جهان ارتباط برقرار کرده و به تدریج حمایت همهجانبه آنان را به خود جلب کرد۔ بیراه نیست اگر ادعا کنیم که شعار “زن، زندگی آزادی” اگر نه پیشروترین، یکی از پیشروترین شعارهای به کار گرفته شده از سوی جنبشهای مترقی و آزادیخواهانه معاصر، نه تنها در خاور میانه بلکه در سراسر جهان است۔
اجازه دهید در اینجا هر چند بهطور مختصر نگاهی به اجزای این شعار و وزن و اهمیت آنها بیندازیم.
زن: امروزه در سراسر جهان، بهویژه کشورهایی که تحت تسلط رژیمهای توتالیتر و استبدادی قرار دارند، با انواع تبعیض، نژادی جنسی، قومی، مذهبی و غیره روبرو هستیم۔ در این میان بدون تردید تبعیض علیه زنان و نابرابری حقوق آنان با مردان، بهلحاظ کمی و کیفی، مهمترین و گستردهترین نوع تبعیض در سراسر جهان است۔ در ایران، رژیم اسلامی از همان ابتدای استقرار یکی از عقب ماندهترین و آشکارترین اشکال تبعیض علیه زنان را با جدیت و سبعیت اعمال کرده است۔ هرچند انواع تبعیض با موجودیت رژیم اسلامی گره خورده است، زنان، یعنی نیمی از جمعیت ایران، بهراستی مهمترین قربانی و سمبل تبعیض در طی بیش از چهل سال حاکمیت رژیم بودهاند۔ با اینحال زنان از همان ابتدای استقرار رژیم همواره و به شکل خستگیناپذیر در مقابل این رژیم و قوانین قرون وسطایی آن مقاومت و مبارزه کرده و هیچگاه تسلیم نشدهاند۔ بدین ترتیب کلمه “زن” در شعار اصلی جنبش انقلابی ایران انواع تبعیض بهطور کلی و تبعیض علیه زنان بهطور اخص را مستقیما هدف قرار میدهد۔
زندگی: یکی از خصوصیات بارز برخی یا بسیاری از مذاهب تحقیر زندگی در این جهان و دادن وعده و وعیدهای شیرین و توخالی در جهان دیگر است۔ رژیم اسلامی حاکم در ایران، چه در دوران جنگ برای فرستادن کودکان و نوجوانان به قربانگاه و چه سرکوب و پایین نگهداشتن سطح توقعات مردم از زندگی در سراسر دوران حاکمیت خود، از این اصل ایدئولوژیک حداکثر استفاده یا سوءاستفاده را کرده است۔ درحالیکه مافیای در قدرت و اطرافیان آنها از بهترین امکانات تحصیل و زندگی، چه در داخل و چه خارج کشور برخوردارند، رژیم مردم را به تحمل مشکلات و سختیها برای “حفظ اسلام” و رسیدن به بهشت تشویق و وادار میکند۔ از ویژگیهای برجسته رژیم شیعه حاکم دشمنی آشکار و همهجانبه با هرشکلی از شادی و برخورداری از مواهب زندگی، از رقص و موسیقی گرفته تا جشن و پایکوبی بوده است۔ کلمه “زندگی” در شعار کلیدی “زن، زندگی، آزادی” در ستایش زندگی و برخوردادی از رفاه و آسایش و شادی و در مقابله آشکار با ایدئولوژی پرستش و تبلیغ عذاداری، نوحه خوانی و مرگ است۔
آزادی: هرچند از زمان انقلاب مشروطه آزادی یکی از خواستهای اساسی مردم ایران بوده است، در دوران سیاه حاکمیت رژیم اسلامی اهمیت و لزوم انواع آزادیهای فردی و اجتماعی بیش از هر زمان دیگری بر همگان آشکار شده است۔ رژیم اسلامی همچون سایر رژیمهای توتالیتر و استبدادی از ابتدای استقرار بهروشنی نشان داد که هیچ جلوهای از آزادی، از آزادیهای فردی گرفته تا انواع آزادیهای اجتماعی و سیاسی را بر نمیتابد۔ کمتر حکومتی در جهان یافت میشود که بهمانند رژیم اسلامی نه فقط با تمام قوا در مقابل آزادی بیان، مطبوعات، اجتماعات و احزاب قرار گیرد بلکه در کوچکترین زوایای زندگی خصوصی افراد، از انتخاب نام گرفته تا نوشیدن و روابط عشقی آنها نیز دخالت کند۔ آزادی بدون تردید یکی از پایهایترین و عمومیترین خواستهای مردم ایران، بهویژه نسل جدید، است۔
در جریان جنبش مهسا، در کنار و به موازات شعار “زن، زندگی، آزادی” شعار دیگری بر همان وزن پدیدار شد: “مرد، میهن آبادی”. صرفنظر از نیت سازنده یا سازندگان اولیه آن، این شعار بعدها عمدتا از سوی هواداران سامانه پادشاهی وسیعا تبلیغ شده و بهکار گرفته شد۔ مبلغان این شعار برای دفاع از آن دلایل مختلفی دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
یکم، گفته میشود کلمه مرد مکمل کلمه زن در شعار “زن، زندگی، آزادی” بوده و جنبه فمینیستی آن را خنثی میکند۔ این دیدگاه بهطور غیر مستقیم زنان و تبعیض علیه آنان را مشکل و مسئله خود زنان میبیند و بنابراین تلاش میکند بر نقش مردان بطور جداگانه تاکید نماید۔ صرفنظر از نیت مبلغان این شعار، تلاش آنان برای جا انداختن کلمه “مرد” بیشباهت به حرکت گروههای راست افراطی در جنبش اخیر ضد تبعیضنژادی سیاهان در آمریکا نیست۔
در کوران این جنبش و در مقابل شعار “زندگی سیاهان اهمیت دارد” که از سوی سیاهان و همراهان آنان سر داده میشد، راستهای افراطی شعار “زندگی همه اهمیت دارد” را علم کردند و به این ترتیب عملا سعی کردند وجود تبعیضنژادی علیه سیاهپوستان را اصولا انکار کرده و یا اهمیت آن را ناچیز جلوه دهند۔
دوم، به قول مدافعین این شعار، کلمه “میهن” به احترام و تعهد به تمامیت ارضی اشاره داشته و در مقابل تجزیهطلبی و تجزیهطلبان قرار دارد۔ اگر در اینجا مراد مبلغان شعار “میهندوستی” باشد، طبعا ایرادی به آنها نمیتوان گرفت، اما پس از گذشت بیش از ده ماه از جنبش “زن، زندگی، آزادی” دیگر روشن شده است که موضوع به آن سادگی که بهنظر میرسد نیست۔ نخست باید گفت که در دوران شش ماهه اول و اوج جنبش مهسا از همه نقاط ایران، از کردستان گرفته تا خوزستان، و از تهران گرفته تا بلوچستان، اساسا شعارها و خواستهها سراسری و ملی بوده و مرتبا بر همبستگی و اتحاد ملی تاکید شده است۔ به عبارت دیگر ملی و میهنی بودن یکی از ویژگیهای جنبش “زن، زندگی، آزادی” بوده هرگز بر خلاف آن مشاهده نشده است۔ اما اکنون آشکار شده است که افراد و نیروهایی در صف اپوزیسیون قرار دارند که کوچکترین درخواست از سوی اقلیتهای قومی و اتنیکی را برنمیتابند۔ اینها، که عمدتا در طیف هواداران سامانه پادشاهی قرار دارند، تنها خود را ملی و میهن دوست میدانند و هر فرد یا نیروی دیگری را که مانند آنها نیندیشد و به رهبری موردنظر آنها تمکین نکند، ضد ملی و تجزیهطلب میخوانند۔ از اینها گذشته، اینروزها با توجه گرایش گسترده ایرانیان، بهخصوص نسل جوان، به فرهنگ و تمدن درخشان ایران، میهندوستی و میهنپرستی مد روز شده و حتی برخی از مسئولان و مهرههای رده بالای رژیم اسلامی، همچون احمدی نژاد هم سنگ آن را به سینه میزنند۔ با توجه به این نکات، سوال این است که آیا کلمه میهن در شعار “مرد، میهن، آزادی” ارزشی به جنبش مهسا میافزاید؟
سوم، کلمه “آبادی” ظاهرا به لزوم توسعه و آبادانی کشور اشاره دارد۔ در اینصورت آیا کسی پیدا میشود، چه در میان صفوف اپوزیسیون و چه حتی در میان هواداران رژیم حداقل در حرف با توسعه و آبادانی کشور مخالفتی داشته باشد؟ آیا جز این است که اصولا نه فقط در ایران، بلکه در هر نقطهای از این کره خاکی، آبادانی و توسعه همواره شعار یا وعده و وعید همه سیاستمداران و احزاب سیاسی بوده است؟ چگونه میتوان این خواست عمومی و خنثی را به جنبش مهسا گره زد؟ در بهترین حالت میتوان گفت که کلمه آخر شعار مورد بحث، یعنی آبادی، نشانی از خواستهای اصلی و پایهای جنبش مهسا نداشته و پیوندی با آن ندارد۔
اکنون حدود یکماه و نیم تا سالگرد قتل مهسا امینی به دست مزدوران گشت ارشاد باقی است۔ این حادثه جرقهای بود که یکی از مهمترین و وسیعترین جنبشهای آزادیخواهانه مردم ایران در مخالفت با رژیم ضد انسانی اسلامی را رقم زد۔ پیشبینی زمان موج بعدی اعتراضات اگر نه غیرممکن، بسیار مشکل است اما قطعا در این واقعیت تردیدی نیست که دستاوردهای جنبش مهسا در سراسر کشور به بار نشسته و هرگز فراموش نخواهد شد۔ شعار زیبا، انسانی و غیر ایدئولوژیک “زن، زندگی، آزادی” بر تارک این جنبش نقش بسته و آن را به شایستگی نمایندگی میکند۔
آرش جهاندار، ۱۲ مرداد ۱۴۰۲
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|