سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - Tuesday 3 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 27.03.2023, 11:33

چرا ایران آتش‌بیار جنگ بین آذربایجان و ارمنستان شده؟


ماشااله رزمی

هنوز توافق برای تنش‌زدائی بین ایران و عربستان سعودی با وساطت چین به مرحله عمل نرسیده که نیروهای جنگ‌طلب حکومت اسلامی در حال تدارک یک بحران بزرگ در منطقه و ایجاد درگیری نظامی با جمهوری آذربایجان هستند. اینان همان‌هائی هستند که با آتش‌زدن سفارت عربستان باعث شدند به مدت هفت سال مناسبات سیاسی ایران با عربستان قطع گردد و اکنون بعد از حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان و کشتن یک دیپلمات آذربایجانی پشت سر هم رجزخوانی می‌کنند و شعار‌های جنگ‌طلبانه می‌دهند.

دشمنی سپاه پاسداران با دولت آذربایجان بلافاصله با پیروزی آذربایجان بر ارمنستان و آزاد شدن مناطق اشغالی شروع شد. هنگامیکه در فردای جنگ الهام علیف به کنار پل خدافرین آمد و این پل قدیمی را که در دوره ساسانیان بنا شده، پل دوستی نامگذاری کرد، سپاه پاسداران بلافاصله عکس الهام علیف را که با دوربین تفنگ تک تیراندازی گرفته شده بود منتشر کرد و خواست اخطار بدهد که یعنی می‌توانستیم بزنیم ولی نزدیم و به این ترتیب تبلیغات علیه آذربایجان را شروع کرد بدون در نظر گرفتن این امر که تبلیغات زهرآگین سپاه عواطف همه آذربایجانی‌ها را که با برادران و خواهران خود در شمال ارس پیوند‌های تاریخی و فرهنگی دارند، جریحه‌دار می‌کند.

توجیه تبلیغاتی نیروهای جنگ‌طلب ایران، مخالفت با برقراری رابطه دیپلماتیک دولت آذربایجان با دولت اسرائیل است ولی مساله کریدور زنگزور در جنوب ارمنستان را مطرح می‌کنند و بدون آوردن دلیل منطقی ادعا می‌کنند که باز شدن این کریدور ژئوپلیتیک منطقه را تغییر می‌دهد و مرز زمینی ایران با ارمنستان را از بین می‌برد و راه ارتباطی ایران با اروپا را مسدود می‌کند. درحالیکه ترکیه قرارداد ۳+۳ را پیشنهاد داده است تا همه کشورهای منطقه از آن بهره مند شوند.

ایران با ارمنستان تنها ۴۱ کیلومتر مرز مشترک دارد و کریدور زنگه‌زور هیچ تغییری در مرزها ایجاد نمی‌‌کند. این کریدور که ارتباط اقتصادی آسیا با اروپا را تسهیل می‌کند از طرف همه قدرت‌های بزرگ حمایت می‌شود و تنها حکومت اسلامی ایران است که بعد از تخریب کردن اقتصاد ایران اکنون قصد خرابکاری در اقتصاد جهان را دارد که مسلما موفق نخواهد شد.

درمقابل ۴۱ کیلومتر مرز مشترک با ارمنستان، ایران ۷۰۰ کیلومتر با آذربایجان و ۵۰۰ کیلومتر نیز مرز مشترک با ترکیه دارد و سپاه پاسداران اگر برای بسته ماندن کریدور زنگزور به جنگ متوسل شود هم ۴۱ کیلومتر مرز ارمنستان را از دست خواهد داد و هم از ۱۲۰۰ کیلومتر مرز دوستی با آذربایجان و ترکیه محروم خواهد شد. ترکیه و آذربایجان مشترکا حدود ۱۰۰ میلیون نفر جمعیت دارند در حالیکه ارمنستان فقط سه میلیون نفر جمعیت دارد. معلوم نیست کدام استراتژیست مبتدی می‌خواهد به خاطر سه میلون نفر، صد میلیون نفر را دشمن ایران بکند.

تبلیغات سپاه همسو با افراطی‌ترین گروه‌های سیاسی ارمنستان می‌باشد. این گروه‌های افراطی که در سال ۱۹۹۱ به کمک روسیه ۲۰ درصد خاک آذربایجان را اشغال کردند و سی سال آنجا را در اشغال نگاه داشتند ولی چون نیروی انسانی کافی برای بهره‌برداری از مناطق اشغالی را نداشتند به تخریب شهرها و روستا‌ها پرداختند تا آنجا که به گفته رضا دقتی عکاس بین‌المللی، شهر آغدام را چنان ویران کردند که «هیروشیمای قفقاز» نام گرفت.

فعلا تاوان همه تبلیغات غلط و حماقت‌های پاسداران جنگ‌طلب را مردم می‌پردازند چون دولت آذربایجان مناسبات اقتصادی خود را با ایران به حداقل رسانده. امروز وضعیت آستارا، بیله‌سوار و منطقه آزاد ارس غم‌انگیز و پروژه راه آهن رشت – انزلی – آستارا که توسط آذربایجان اجرا می‌شد تعطیل است و بحث منطقه آزاد اردبیل و بندر خشک اصلاندوز بی‌معنی شده است و گمرک جلفا که زمانی بزرگترین گمرک شمال غرب کشور بود عملا راکد مانده است.

همه می‌دانند که در ایران دولت به معنی متداول کلمه وجود ندارد بلکه حلقه‌های متعدد قدرت با منافع متضاد به نام نیروهای نظام اسلامی در اطراف ولی فقیه حاکمیتی شبیه خلافت دوران قرون وسطی را تشکیل داده‌اند. این حلقه‌های قدرت در جدال درونی با یکدیگر نیز هستند. هسته سخت حاکمیت از نیروهائی تشکیل شده است که از جنگ و بحران تغذیه می‌کنند و برای حفظ تسلط خود بر حلقه‌های دیگر قدرت، بی وقفه بحران ایجاد می‌کنند. به عنوان مثال یک جناح سیاست خود را توسعه همکاری‌های اقتصادی با همسایگان، برای بی اثر کردن تحریم‌های آمریکا اعلام می‌کند اما جناح دیگر برای حفظ رژیم و موقعیت خود جنگ را نعمت می‌داند و مانند راهزنان عمل می‌کند و بحران سیاسی و نظامی به‌وجود می‌آورد زیرا می‌داند که مشروعیت مردمی و قانونی ندارد و اگر با دنیا رابطه نرمال داشته باشد، دوام نمی‌‌آورد.

در هفته‌های اخیر جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای حکومت اسلامی علیه همسایه شمالی ابعاد جدیدی پیدا کرده است و فقط به بسیج ارتش سایبری و حملات لفظی و توهین‌های افراد بد دهن به رهبران آذربایجان در صداوسیما و رسانه‌های دولتی بسنده نمی‌‌کنند بلکه از حتمی بودن جنگ بین آذربایجان و ارمنستان حرف می‌زنند در حالیکه روز ۲۳ مارس نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان به مناست باز شدن نسبی مرزهای ترکیه با ارمنستان از امضای قرار داد صلح با همسایگان حرف زد زیرا او می‌داند که بدون داشتن رابطه صلح‌آمیز با همسایگان اقتصاد ارمنستان فلج خواهد ماند و مردم ارمنستان هر روز فقیرتر از روز پیش خواهند شد.

رفتار حکومت اسلامی ایران در رابطه با ارمنستان بسیار شبیه رفتار حکومت ایران با فلسطینی‌هاست. فلسطینی‌ها می‌خواهند با اسرائیل صلح بکنند اما حکومت اسلامی ایران کاتولیک‌تر از پاپ شده و می‌خواهد اسرائیل را از بین ببرد. بسیاری از فلسطینی‌ها می‌گویند اگر ایران در کار ما دخالت نمی‌‌کرد ما مدت‌ها پیش با اسرائیل صلح می‌کردیم و به صورت دو دولت مستقل در همسایگی هم زندگی می‌کردیم. اکنون نخست‌وزیر ارمنستان و رئیس جمهور آذربایجان با هم مذاکره می‌کنند و خواهان باز شدن کریدور زنگه‌زور هستند اما حکومت ایران با باز شدن کریدور زنگه‌زور که جمهوری خود مختار نخجوان را به خاک اصلی آذربایجان وصل می‌کند مخالفت می‌کند.

سپاه پاسداران که بعد از آزاد شدن مناطق اشغالی آذربایجان، امکان ارتباط با قاچاقچیان بین‌المللی مواد مخدر به کمک دولت خودخوانده قره‌باغ را از دست داده است خود را بازنده جنگ ۴۴ روزه سال ۲۰۲۰ می‌بیند، و برای بازگشت به دوره‌ای که در مناطق اشغالی، آزادانه به قاچاق مشغول بود، نقشه‌های جنگی طراحی می‌کند، در امتداد خط مرزی هواپیمای جنگی به پرواز در می‌آورند و پشت سر هم مانور نظامی انجام می‌دهد و فرضیه‌های جنگی مختلف را برای حمله به آذربایجان روی میز می‌گذارد و بدون توجه به عواقب سیاسی و اقتصادی اعمال خود، سناریو‌هائی را با فرض حتمی بودن جنگی جدید، برای ضربه زدن به آذربایجان علنی کرده و تمرین می‌کند.

سناریو اول آنان ورود ایران به جنگ تمام‌عیار علیه آذربایجان در دفاع از دولت ارمنستان است ولی می‌دانند که چنین جنگی هیچ مشروعیتی نخواهد داشت و دنیا با آن مخالفت خواهد کرد ولی باز هم در همین رابطه شایع می‌کنند که ایران به ارمنستان تضمین داده است که در صورت شروع جنگ بین آذربایجان و ارمنستان، ایران با تمام توان خود از ارمنستان حمایت خواهد کرد و قرارداد نظامی با ارمنستان امضاء خواهد کرد و نیروی نظامی به ارمنستان اعزام خواهد نمود و اجازه نخواهد داد که ارتش آذربایجان پیشروی کند.

سناریوی دیگرشان حملات موشکی و پهپادی به آذربایجان بدون وارد شدن به جنگ تمام عیار برای از بین بردن قدرت دفاعی آذربایجان در مقابل ارمنستان می‌باشد. دراین مورد نیز شک دارند و می‌ترسند که ترکیه عکس‌العمل نشان بدهد و روال جنگ از کنترل ایران خارج گردد. طراحان این سناریو اعتقاد دارند که نیکول پاشینیان در جنگ ۲۰۲۰ شکست خورد حالا برای ادامه حکومت خود به یک پیروزی نظامی احتیاج دارد و در این رابطه حمایت ایران را به دست آورده و آماده شروع جنگ است.

آخرین سناریوی خیالی حمایت تسلیحاتی و تدارکاتی از ارمنستان و اعزام مستشاران نظامی ایران به آن کشور است. این سناریو چیز جدیدی ندارد و همان سیاستی است که در جنگ ۲۰۲۰ به کار بردند ولی نتوانستند تعادل قوا را تغییر بدهند. اکنون با این سناریو می‌خواهند ارتش ارمنستان را طوری تجهیز بکنند که نه تنها بتواند از ارمنستان دفاع کند بلکه بتواند ارتش آذربایجان را به عقب‌نشینی وادار سازد. طراحان این سناریو معتقدند که اروپا و آمریکا نیز برای دفاع از ارمنستان مسیحی در مقابل آذربایجان مسلمان از این سناریو حمایت خواهند کرد و ایران را محکوم نخواهند کرد.

جالب توجه است که حکومت اسلامی ایران که ادعای رهبری مسلمانان جهان را دارد می‌خواهد با اهداف نامشخص برای نجات یک کشور مسیحی به جنگ یک کشور مسلمان برود.

این سناریو‌ها ممکن است به توهمات افراد نادان شبیه باشند اما آثار سوء خود را در زندگی روزمره مردم آذربایجان در استان‌های شمالی گذاشته است و فقر و بیکاری در این منطقه بیداد می‌کند. تبلیغات علیه جمهوری آذربایجان، اندیشه نژادپرستانه ترک‌ستیزی در ایران را نیز در میان طرفداران حکومت و همچنین در میان جریانات راست افراطی در ایران تشدید نموده و شکاف در جامعه را بیشتر کرده است. از این روی هر گونه حق‌طلبی و عدالت‌خواهی ترک‌ها با چماق پان‌ترکیسم و تجزیه‌طلبی کوبیده می‌شود.

آذربایجانی‌ها لااقل یک سوم جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند اما چون بعد از انقلاب در جریان مخالفت حزب خلق مسلمان با اصل ولایت فقبه آذربایجانی‌ها به قانون اساسی حکومت اسلامی رای ندادند، به تدریج از قدرت سیاسی کنار گذاشته شدند و اکنون در دولت ابراهیم رئیسی تنها یک وزیر غیرسیاسی یعنی وزیر بهداشت از ترک‌های آذربایجان است و سفرای ایران در آذربایجان و ترکیه نیز ترک نیستند و زبان ترکی نمی‌‌دانند یعنی حکومت اسلامی ایران به ترک‌ها اعتماد نمی‌‌کند که سفیران ایران در این کشورها از ترک‌های ایران باشند.

طبق اعتراف یکی از مخالفان اینگونه تبلیغات حکومتی در ایران، هدف اصلی سپاه از این جنگ روانی، منحرف کردن افکار عمومی داخل کشور از مشکلات موجود است اما آشکار است که سوژه بسیار بدی را انتخاب کرده‌اند زیرا علاوه بر ضرر‌های اقتصادی تاثیرات منفی سیاسی نیز در بر دارد؛ منجمله به روابط ایران با ترکیه لطمه می‌زند و ترکیه در جای دیگر ایران را تنبیه می‌کند و دیدیم که روز ۲۴ مارس ۲۰۲۳ دولت ترکیه با دولت عراق قرارداد ترانزیتی امضاء کرد که کامیون‌های ترک به جای عبور از ایران از طریق عراق به بنادر خلیج فارس بروند و ایران برای همیشه درآمد ترانزیتی خود را از این طریق از دست داد.

آذربایجان و ارمنستان می‌خواهند توافق سه جانبه را اجرا کنند که در پایان جنگ با وساطت روسیه امضاء شد و قرار شد راه‌های مواصلاتی زیر نظارت روسیه باز شود اما افراد جنگ‌طلب در نهاد‌های تصمیم‌گیری ایران و شکست خوردگان سیاسی در ارمنستان خط قرمز مصنوعی برای خود ایجاد کردند و ادعا کردند که با باز شدن کریدور زنگه‌زور، راه مستقیم ترکیه به دریای خزر و از آنجا به آسیای مرکزی باز می‌شود و راه شمال و جنوب در مرز بین ایران و ارمنستان قطع می‌گردد. این ادعا‌های فرضی با واقعیت‌ها تطبیق نمی‌‌کنند.

ایران موقعیت جغرافیائی مناسبی دارد و اگر حاکمیت ایران به دنبال منافع ملی بود می‌توانست ایران را به چهار راه و گذرگاه استراتژیک انرژی و حمل و نقل در غرب آسیا تبدیل بکند اما با اتخاذ سیاست ضدملی صدور انقلاب اسلامی و دشمنی با دنیای متمدن ۸۵ میلیون ایرانی را از مزایای این موقعیت جغرافیائی محروم کرده و با سرکوب مداوم، آنان را در اسارت و فقر و گرسنگی نگهمیدارد.

ماشااله رزمی
۲۵ مارس ۲۰۲۳ پاریس


نظر خوانندگان:


■ آقای رزمی عزیز، شما بهتر از من می‌دانید ملتی (Nation) که در آذربایجان زندگی می‌کنند، همانطوری که از اسمش پیداست آذری (آذربایجانی) هستند که به زبان ترکی سخن میگویند. سو تفاهم نشود، من خود را در واقع ساکن سیارۀ زمین می‌دانم، اما به دلیل مرزبندی بین محدوده‌های جغرافیائی فعلا یک شهروند ایرانی هستم، اما در رنگین کمان جغرافیای ایران آذری‌ام. با احترام خالصانه به مولوی عبدالحمید که گفت: «ما ملت کرد و بلوچ و آذری و ... نداریم. ما همه ایرانی هستیم.»
با درود و سپاس سعید سلامی


■ اینکه ما اهل کره زمین هستیم، مانع این نیست که اهل آسیا یا ایران یا هندوستان هم باشیم. اگر هم هندی هستیم, هندی بودن مانع هندو بودن، زن بودن یا مسلمان بودن نیست. شعار «ما ملت کرد و بلوچ و آذری و ... نداریم. ما همه ایرانی هستیم.» یک مسئله سیاسی است که حسب اعتقاد سیاسی یا ایجاب مصلحت بیان می‌شود. همان مولوی عبدالحمید هم هزاران بار از هویت بلوچی خودش صحبت کرده است. معنی شعار سیاسی «ما ملت کرد و بلوچ و آذری و ... نداریم. ما همه ایرانی هستیم.» این است که برای “ایرانی” بودن باید هویت زبانی غیرفارسی خودت صرفنظر کنی که با توجه به دیگر گفته‌های مولوی عبدالحمید و دیگر رهبران بلوچ، بعید بنظر می‌رسد که منظور ایشان باشد. در ثانی، “ترک” بودن کدام معنی بجز داشتن زبان مادری ترکی را دارد؟ مگر هرکسی که فارس یا کرد است، بجز زبان مادری فارسی یا کردی، مولفه هویتی دیگری هم دارد که هویت فارسی یا کردی وی را تسجیل می‌کند؟ معنی جملات فوق از شما این است که عده “ترک” هستند و دیگرانی هم هستند که زبان ترکی صحبت میکنند اما “ترک” نیستند و از نظر شما آذربایجانی‌ها که ترکی صحبت میکنند، “ترک” نیستند. فرق این دو نوع “ترک” از کجا معلوم می‌شود؟
علیرضا اردبیلی




نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024