پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 11.10.2006, 8:30

آزمایش هسته‌ای كره شمالی و خطر حمله نظامی به ایران


دكتر حسين باقرزاده

سه شنبه ١٨ مهر ١٣٨٥ – ١٠ اكتبر ٢٠٠٦
.(JavaScript must be enabled to view this email address)

خبر آزمایش هسته‌ای كره شمالی، كه خیلی زودتر از آن چه انتظار می‌رفت صورت گرفت، با قدرتی به مراتب بیشتر از زمین‌لرزه‌ فیزیكی‌ای كه ایجاد كرد جهان را تكان داد و معادلات جهانی مربوط به زرادخانه‌های اتمی را به هم ریخت. اعضای دایمی شورای امنیت كه بزرگترین و قدیمی‌ترین قدرت‌های اتمی جهان نیز بشمار می‌روند در حال گفتگو در باره پرونده هسته‌ای ایران بودند كه این خبر منتشر شد و موضوع ایران را از صدر فهرست مذاكرات آنان به كنار زد. اكنون آنان در برابر عمل انجام‌شده‌ای از سوی كره شمالی قرار گرفته‌اند كه خطر آن را در آینده كمی دیرتر از سوی ایران انتظار داشته‌اند. این خبر به احتمال زیاد واكنش‌های تحریمی وسیعی را از سوی جامعه جهانی و به خصوص شورای امنیت به دنبال خواهد داشت. ولی اثرات حاد آن در آینده نزدیك شاید بیش از شبه جزیره كره در داصله هزاران كیلومتر دورتر از آن در ایران حس شود. آزمایش اتمی كره شمالی، خطر یك برخورد نظامی به تأسیسات اتمی را، نه در آن كشور وبلكه، در ایران نزدیك‌تر و شدیدتر كرده است.

خطر اتمی ‌شدن كره شمالی ‌البته از سالیان پیش وجود داشت، و آمریكا كه در مرزهای مشترك دو كره بیش از نیم قرن حضور نظامی‌ دارد همواره نسبت به این برآیند اخطار می‌داد و با سیاست‌های تطمیع و تهدید سعی داشت كره شمالی را از ادامه این راه باز دارد. این سیاست، به خصوص در دوران شش ساله حكومت بوش كه بیشتر بر تهدید تأكید داشت تا تطمیع، به جایی نرسید. نام بردن از كره شمالی تحت عنوان عضوی از محور اهریمنی در ردیف ایران و عراق از سوی آقای‌بوش، و سپس حمله آمریكا به عراق، این بهانه را به حكومت كره شمالی داد تا تحت عنوان دفاع در برابر حمله احتمالی آمریكا فعالیت‌های اتمی خود را تسریع كند. البته آمریكا همواره امكان حمله نظامی به كره شمالی را رد می‌كرد و می‌گفت چنین قصدی ندارد. ولی در جهانی كه دكترین «حمله پیشگیرانه» حكومت بوش و مشاوران نومحافظه‌كار آن سیاست خارجی آمریكا را دیكته می‌كند، و در عمل نیز با حمله به عراق این سیاست پیاده شده است، چنین تضمین‌هایی كمترین اعتمادی‌ ایجاد نمی‌كند - و نكرده است. تجربه عراق به رژیم‌های دو كشور دیگر «محور شیطانی» یعنی كره شمالی و ایران آموخت كه تنها راه بقای آن‌ها در مسلح‌ كردن خود به آخرین سلاح‌های ممكن و به خصوص سلاح هسته‌ای است.

كره شمالی اكنون به این فن‌آوری دست یافته است و تا مسلح شدن به سلاح‌های هسته‌ای راه زیادی‌ در پیش ندارد. این واقعه، معادلات قدرت جهانی و تعادل سیاسی/نظامی منطقه را به هم ریخته است. اكنون خطر آن است كه كشورهای دیگر منطقه و به خصوص آن‌هایی كه خود را در معرض تهدید كره شمالی می‌بینند، مانند كره جنوبی و ژاپن، به سوی اتمی شدن گام بردارند. از این رو، جامعه جهانی تلاش خواهد كرد تا حد ممكن فشار بر روی كره شمالی را بالا ببرد تا شاید از مسلح شدن آن به سلاح هسته‌ای مانع شود و از گسترش روند اتمی شدن منطقه جلوگیری كند. این فشارها تقریبا به طور قطع تماما شكل سیاسی‌ و اقتصادی خواهد داشت. كره شمالی در برابر حمله نظامی یك مصونیت دارد: كره جنوبی. هر نوع حمله نظامی به كره شمالی (از سوی آمریكا) می‌تواند با بمباران شدید سئول از سوی كره شمالی پاسخ داده شود و آن را ویران كند. كره شمالی آن قدر موشك در اختیار دارد كه حتا بدون سلاح اتمی نیز بتواند از مردم كره جنوبی، كشور متحد آمریكا،‌ انتقام بگیرد. و تنها به همین دلیل هم كه شده است احتمال حمله نظامی آمریكا به كره شمالی‌ بسیار ناچیز خواهد بود، و از این رو فشارهای جامعه بین‌المللی بر روی‌ كره شمالی عملا و دست بالا فقط شكل سیاسی و اقتصادی خواهد داشت.

البته امید زیادی ‌نیست كه این اقدامات بتواند از اتمی شدن كره شمالی مانع شود. جاده اتمی شدن ظاهرا یك طرفه است، و وقتی كشوری فن‌آوری لازم را به دست آورد و آزمایش اتمی انجام داد دیگر نمی‌توان انتظار داشت از اتمی شدن خود دست بردارد. كشورهایی هم كه خود هزاران كلاهك اتمی در زرادخانه‌های‌ خود دارند معلمان خوبی‌ برای پرهیز از اتمی شدن سایر كشورها نیستند. از این رو ممكن است جامعه جهانی در نهایت اتمی شدن كره شمالی را به عنوان یك واقعیت بپذیرد و سعی كند تا با آن كنار بیاید. جهان غرب در گذشته نیز وقتی اتحاد جماهیر شوروی و چین اتمی شدند دچار وحشت شد، ولی ‌پس از تحولات دو سه دهه اخیر این نگرانی‌ها كاهش یافته است. از این رو غرب ممكن است به این نتیجه‌ برسد كه چاره‌ای جز كنار آمدن با كره شمالی اتمی‌ ندارد - با این امید كه روزی نه چندان دور این كشور نیز دچار تحولات مشابهی‌ گردد و این نگرانی تا حد زیادی‌ مرتفع شود. هم‌چنین ممكن است پدیده كره شمالی اتمی جامعه جهانی را به درك این واقعیت نزدیك كند كه تنها یك پیمان همه‌جانبه جهانی‌ برای نابودی همه سلاح‌های هسته‌ای (آن هم در یك نظم عادلانه جهانی‌ كه بتواند این پیمان را به مرحله اجرا بگذارد) می‌تواند از توسعه بیشتر این سلاح‌ها جلوگیری كند، و در غیر این صورت باید مرتبا در انتظار شدت یافتن مسابقه اتمی در جهان و پیوستن كشورهای بیشتری به این باشگاه مخوف و خطرناك بود.

در هر صورت اكنون باید منتظر بود و دید كه جامعه جهانی در برابر آزمایش هسته‌ای كره شمالی چه واكنشی نشان می‌دهد و چگونه می‌خواهد از گسترش این روند جلوگیری كند. در بررسی این مسئله، كشور دیگری كه مورد توجه قرار خواهد داشت ایران است. جهان غرب و به خصوص آمریكا و اسراییل نسبت به اتمی شدن ایران حساسیت بیشتری در مقایسه با كره شمالی نشان می‌دهند و اعلان ناگهانی آزمایش هسته‌ای از سوی كره شمالی این حساسیت را بیشتر كرده است. این كشورها كه در مورد كره شمالی اكنون خود را در برابر عمل انجام شده می‌بینند، به تكاپوی تازه ای برای جلوگیری از تكرار این پدیده در مورد ایران دست خواهند زد. بعلاوه گمانه‌زنی در مورد اهداف اتمی جمهوری اسلامی ایران در پرتو تجربه كره شمالی، و احتمال این كه رژیم ایران به صورت مشابهی سعی‌ كند به فعالیت‌های اتمی‌ خود سرعت بخشد تا شاید بتواند در آینده نه چندان دور جهان را غافلگیر كند، افزایش خواهد یافت. در واقع رژیم ایران نیز به احتمال زیاد سعی‌خواهد كرد از تجربه كره شمالی و ارزیابی واكنش‌های غرب نسبت به آن درس بگیرد و سیاست‌های اتمی خود را بر اساس آن تنظیم كند. به عبارت دیگر، اتفاقی كه صبح دوشنبه در كره شمالی پیش‌ آمد احتمالا بیش از آن كشور بر ایران و رابطه غرب با ایران اثر خواهد گذاشت.

تحمل اتمی شدن كره شمالی برای كشورهای همسایه آن و غرب، سنگین ولی ممكن است. ولی در مورد ایران جمهوری اسلامی، تحمل چنین چیزی دست كم برای آمریكا و اسراییل به مراتب مشكل‌تر است. جمهوری اسلامی موجودیت اسراییل را زیز سئوال برده است (كاری كه كره شمالی در مورد هیچ كشوری نكرده) و در آتش‌افروزی كشمكش‌های نظامی و سیاسی در كشورهای دیگر و تروریسم بین‌المللی (بر خلاف كره شمالی) دست دارد. اكنون كه كره شمالی از این مرز گذشته است، جلوگیری از عبور رژیم ایران از این خط برای آمریكا و اسراییل اهمیت بیشتری پیدا می‌كند. از قضای‌ اتفاق، درست یك هفته پیشتر از آن سندی در ایران منتشر شده است كه نشان می‌دهد در سال ١٣٦٧ مقامات جمهوری اسلامی در اندیشه تهیه سلاح اتمی بوده‌اند و (بر خلاف ادعاهای رهبر كنونی رژیم) رهبر جمهوری اسلامی آن را نفی و نامجاز ندانسته است. این كه درست در همان ایام جمهوری اسلامی به برنامه‌های مخفی‌ اتمی دست زده و در سند یادشده تلویحا از یك فاصله پنج ساله برای‌ دست‌یابی به سلاح اتمی یاد شده است ظن غرب را در مورد اهداف اتمی رژیم ایران به مرحله یقین نزدیك كرده است.

این دو پدیده، یكی اعلان آزمایش هسته‌ای كره شمالی و دیگری پخش نامه آیت الله خمینی، بدون تردید بر ارزیابی‌های غرب و به خصوص آمریكا و اسراییل در مورد اهداف برنامه‌های هسته‌ای رژیم ایران و راه‌های مقابله با آن تأثیر خواهد گذاشت. از سوی دیگر، مشغله ذهنی جامعه جهانی در مورد كره شمالی باعث آن شده است كه مسئله ایران از صدر دستور كار شورای امنیت بیرون رود و تحت الشعاع آن قرار گیرد. رژیم ایران قطعا از این فرصت استقبال می‌كند و از آن برای ادامه فعالیت‌های هسته‌ای خود بهره خواهد گرفت. موضوع ایران البته با چند روز تأخیر مجددا به شورای امنیت باز خواهد گشت، ولی به احتمال زیاد این شورا آمادگی كمتری خواهد داشت كه هم‌زمان دو كشور مختلف را تحت تحریم‌های مؤثر اقتصادی قرار دهد. اگر آمریكا بتواند از چین در مورد كره شمالی تعهد بگیرد برای آن سخت خواهد بود كه در مورد ایران نیز بتواند چین را به تعهداتی مشابه (و یا حتا خفیف‌تر) وادارد. شورای‌ امنیت بعید است بتواند در این شرایط به تصمیم قابل توجهی در مورد تنبیه رژیم ایران دست بزند. و این خبر خوبی برای ایران نیست.

واقعیت این است كه به دلیل سیاست‌های خارجی رژیم ایران (در مورد اسراییل و تروریسم) تحمل یك ایران مسلح به سلاح اتمی برای كشورهای غربی، و به خصوص آمریكا و اسراییل تقریبا ناممكن است. تجربه كره شمالی این نظریه را در بین سیاستگزاران آمریكایی و اسراییلی‌ تقویت خواهد كرد كه هر چه زودتر و پیش از آن كه خبر یك آزمایش هسته‌ای از سوی رژیم ایران به ناگهانی اعلام شود باید برای جلوگیری از آن دست به كار شد. از سوی دیگر، ضعف شورای امنیت سازمان ملل برای‌ اتخاذ یك تصمیم قاطع در مورد ایران (به دلیل تمركز بر روی كره شمالی) موقعیت كسانی را كه به دنبال راه حل‌های دیپلماتیك هستند تضعیف خواهد كرد. تركیب این دو عامل، در غرب به تقویت نظر جنگجویان و طرفداران حمله نظامی به ایران می‌انجامد و احتمال حمله نظامی (بمباران هوایی) به تأسیسات نظامی و اتمی ایران را افزایش خواهد داد. آزمایشی كه در كره شمالی صورت گرفت ممكن است در آینده نزدیك عواقب نظامی برای آن منطقه در پی ‌نداشته باشد، ولی تشعشعات سیاسی آن به احتمال زیاد خطر حمله نظامی غرب و به خصوص آمریكا و اسراییل به ایران را تشدید خواهد كرد و آن را جلو می‌اندازد.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024