iran-emrooz.net | Sun, 24.09.2006, 8:41
سكوت روشنفكران
كيوان صميمی
(مديرمسئول ماهنامهی توقيفشده نامه)
بنظر میرسد میبايست فعالين سياسی و مدافعان حقوق بشر اعتراضات فراگيرتری نسبت به فشارهای شديدی كه بر دانشجويان دگرانديش وارد شدخ است به عمل آورند.
دانشجويان بستر اصلی جنبش دموكراتيك ايران را فراهم میآورند و سزاوار نيست نيروهای دموكراسیخواه به تضييق فزايندهی حقوق اين قشر ارزشمند توجه درخور نشان ندهند. يورش به ظاهر قانونی كه هفتهی گذشته به دفتر سازمان دانشآموختگان (ادوار تحكيم) انجام شد و دستگيری دانشجوی فرهيختهی تازه فارغالتحصيل، دكتر مهندس كيوان انصاری، نشان آشكاری از پروژهی مهار جنبش دانشجويی است.
نشان ديگر عدم ثبتنام دانشگاه صنعتی اميركبير (پلی تكنيك تهران) از دانشجويان موثر آزادیخواه است كه تنها به علت دگرانديشی و دگرباشی در آستانهی محروميت از تحصيل قرار گرفتهاند.
نشان ديگر فشارهای گسترده بر بسياری از تشكلهای موثر دانشجويی و تحديد بسياری از دانشجويان شهرهای مختلف است.
نشان ديگر محروم كردن تعدادی از دانشجويان سراسر كشور است كه در دوران تحصيل كارشناسی به برخی دستورات حاكميت تن نمیدادند و اكنون عليرغم قبول شدن در رقابت نفسگير كنكور كارشناسی ارشد، موانعی برای ادامه تحصيلشان ايجاد شده است.
نشان ديگر اين است كه تندروهای دورن حكومت با زندانی كردن غيرقانونی مهندس موسوی خويينی و سپس فشارهای شديد جسمی و شنكجهی روحی بر اين مبارز مقاوم و با سابقهی دانشجويی اين پيام را به اپوزيسيون قانونی داخل كشور میدهند كه دست از متشكل كردن فعالان دانشگاهی بردارند. همانگونه كه اين تندروها در زمان دولت خاتمی با زندانی كردن تقی رحمانی ، رضا عليجانی و هدی صابر عين همين پيام را به مخالفان قانونی جمهوری اسلامی منتقل كردند.
اگر امروز ما نيروهای اپوزيسيون، با شفافيت از حقوق حقهی نيروهای فعال دانشجويی حمايت موثر نكنيم روزی خواهد آمد كه پروژه سركوب، نه تنها دامن ما بلكه دامن اصلاحطلبان درون حاكميت را هم خواهد گرفت. پاشنهی آشيل حركت دموكراتيك مردم ايران تحزب و تشكل است و فعالين سياسی و اجتماعی میبايست هزينهی متناسب با اين امر مهم را بپردازند.
تندروهای تماميتخواه كه بخش قابل توجهی از حاكميت را اشغال كردهاند در دورن حكومت با آن دسته از تندروهايی كه كمی هم به مصلحتجويی روی آوردهاند، دچار اختلاف هستند. فعاليت مسالمتآميز، پيگيرانه، علنی و شجاعانهی اپوزيسيون، بدون اين كه بر هيچ طيفی از جمهوری اسلامی صحه گذارد، میتواند به انزوای تدريجی تندورهای سركوبگر منجر شود.
عيرغم اين كه بسياری از ساختارهای جامعهشناختی و برخی از شرايط داخلی و خارجی، آرام آرام در جهت اين انزوای تدريجی هستند، ولی اگر به دترمينيسم دلخوش كنيم و نقش كنشگری مثبت را فراموش كنيم، كنشگری منفی در كوتاهمدت – و حتی در ميان مدت – فجايع و ويرانی های زيادی را رقم خواهد زد. در اين صورت، بیعملی ما شريك جرم جرم عمل سركوبگران خواهد بود.