iran-emrooz.net | Wed, 06.09.2006, 9:16
كارزار «یك میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز»
دكتر حسين باقرزاده
سه شنبه ١٤ شهریور ١٣٨٥ – ٥ سپتامبر ٢٠٠٦
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
كارزار «یك میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز» كه به ابتكار فعالان جنبش زنان از هفته گذشته آغاز شده است یكی از بزرگترین و بلندهمتترین تلاشهای جامعه مدنی ایران بشمار میرود. مبتكران این كارزار به دنبال آن هستند كه با كار تبلیغی و توضیحی در میان قشرهای مختلف اجتماعی ایران، یك میلیون امضا برای تغییر قوانین زنستیز رایج در این كشور جمع بیاورند و این خواست را با صدای هرچه بلندتر طنینانداز كنند. زنان در ایران بزرگترین نیروی اجتماعی هستند كه تحت تبعیض نظامیافته قرار دارند و از یكی از وسیعترین و خشونتبارترین مجموعه قوانین تبعیضآمیز رنج میبرند. پیكار برای احقاق حقوق زنان از پشتوانه بالقوه نیروی اجتماعی وسیعی برخوردار است، و موفقیت در این پیكار نقش عمدهای در تحول فرهنگ حقوقی و حقوق بشری جامعه ایفا خواهد كرد. كارزار «یك میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز» تجربهای سترگ در جامعه مدنی ایران است و امید كه مورد حمایت فعال همه نیروهای آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر قرار گیرد.
جمعآوری امضا برای طرح یك خواست مشترك گروهی یا اجتماعی یكی از مسئولانهترین و فعالترین راههای شركت مردمی در امر سیاست (به معنای عام آن) و تأثیرگذاری بر آن است. در واقع، در جامعه مدرن، تودهها عموما از سه راه میتوانند به صورت جمعی خواستهای خود را بیان كنند و در تحقق آن سهم داشته باشند. یكی از طریق شركت در انتخابات است. این عمل بیضررترین كنش وسیع اجتماعی است، و افراد میتوانند بدون تحمل كمترین هزینه امنیتی (وقتی كه رأی مخفی است) در آن شركت داشته باشند. این عمل همچنین تا حد زیادی انفعالی است - معمولا زمان اجرای آن از كنترل مردم خارج است. دیگری اجتماعات عمومی یا تظاهرات خیابانی است. این حركت، یكی از راههای ابراز خواستهای عمومی است و به مردم اجازه میدهد كه به صورت فعال در زمانی كه خود انتخاب میكنند به اعمال آن دست بزنند. این عمل همچنین هزینههایی (به خصوص در نظامهای سركوبگر) دارد، ولی این هزینهها معمولا بر گردانندگان یا بخشهای كوچكی از آن تحمیل میشود، و غالب شركتكنندگان میتوانند بدون این كه در خطری قرار گیرند از آن بگذرند و رد پایی از خود جا نگذارند. امضا گذاشتن پای یك تومار یا عریضه، اما، گرچه ابهت و هیمنه تظاهرات خیابانی را ندارد (و لذا در نظامهای سركوبگر كمتر حساسیت ایجاد میكند)، به لحاظ نفس شركت در یك عمل اجتماعی مسئولانهترین نوع حركت مشترك تودهای است.
سازمان دهندگان كارزار فوق تأكید كردهاند كه دنبال جمعآوری امضای كاغذی هستند، و نه مثلا تلفنی یا اینترنتی. در این جا كسی كه امضای خود را پای كاغذ میگذارد آگاهانه مسئولیت میپذیرد و این مسئولیت را با امضای خود تأیید میكند. دیگر این كه هر امضاكننده با سایر امضاكنندگان مسئولیت برابر دارد و هزینهای برابر را به خود میخرد. البته كسانی كه به جمعآوری امضا میپردازند (و امضای خود را در پای فرم به عنوان جمعآوریكننده میگذارند) به نسبت هزینه بیشتری را تحمل میكنند، ولی هماینان نیز در مقیاس هزارانه یا دهها هزارانه خود، مسئولیت برابری را به عهده میگیرند. در مجموع، شركت در این عمل اجتماعی در مقایسه با دو نمونه دیگر كه در بالا نام برده شد (شركت در انتخابات یا تظاهرات) عملی آگاهانهتر و همراه با پذیرش مسئولیتی بیشتر و برابرتر بشمار میآید. از این رو، نفس این كار به عنوان یك تجربه احتماعی در سطح میلیونی كه با آموزش و بالا بردن سطح آگاهی مردم همراه خواهد بود اهمیت فراوان دارد و بیتردید در رشد فرهنگ اجتماعی مردم ما (و به خصوص زنان) تأثیر زیادی خواهد داشت.
در واقع، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی مردم/زنان یكی از هدفهای این طرح بشمار میرود. رژیم جمهوری اسلامی بسیاری از قوانین زنستیز خود را با توسل به سنتهای كهنه فرهنگی و انگارهها و تعالیم مذهبی توجیه میكند و یا از ناآگاهی بخش وسیعی از زنان از تأثیری كه این قوانین بر زندگی آنان میگذارد بهره میگیرد. از این رو، سازماندهندگان كارزار، یك جزوه حقوقی تحت عنوان «تاثیر قوانین بر زندگی زنان» تهیه كردهاند تا مهمترین نمونههای این قوانین تبعیضآمیز را به زبان ساده در آن شرح دهند. فعالان این پیكار هنگام حمعآوری امضا این جزوهها را پخش میكنند و مفاد آن را توضیح میدهند. جزوه البته دارای نقاط ضعفی است. مثلا از ازدواج با تعبیرهای سنتی و تحقیرآمیز مانند «عروس كردن» و «شوهر دادن دختر»، كه خود پایه بسیاری از عناصر تبعیضآمیز نهاد ازدواج در فرهنگ جامعه ما است، بدون هیچ نقدی یاد میكند و از تأكید این نكته بدیهی و اولیه كه (بنا بر اصل ١٦ اعلامیه جهانی حقوق بشر) ازدواج باید یك رابطه داوطلبانه بین دو انسان برابر و بدون محدودیت باشد باز مانده است. ولی علارغم این نقاط ضعف، پخش جزوه یادشده و گفتگوهایی كه به هنگام جمعآوری امضا حول آن صورت میگیرد بدون شك میتوند اثر زیادی در آگاهی زنان جامعه ما و بیداری شعور جنسیتی آنان داشته باشد.
جنبش زنان به گفته خانم نوشین احمدی خراسانی از یك خصوصیت منحصر به فرد برخوردار است و آن خصوصیت «بیمكانی» آن است. ایشان به درستی میگوید كه جنبشهای دیگر هر یك هویت مكانی دارند، مثلا دانشگاه برای دانشحویان، كارخانه برای كارگران و از این قبیل. جنبش زنان، ولی، از این خصوصیت عاری است. در نتیجه این جنبش «همهجایی» است. ایشان سپس با الهام از شعر زیبای «زن شحاع تاریخ ایران» طاهره قرةالعین نتیجه میگیرد كه این كارزار را باید «كوچه به كوچه، كو به كو» پیش برد و هر جا كه زنی وجود دارد «مكان» این پیكار خواهد بود. در واقع، این خصوصیت یكی از نقاط قوت بزرگ این جنبش و این پیكار نیز هست - نقطه قوتی كه اگر به كار گرفته شود میتواند نقشی اساسی در موفقیت آن ایفا كند.
گروههای دیگر اجتماعی كه تحت تبعیض یا ستم قرار دارند به لحاظ جغرافیایی در محدودههای خاصی فعالیت میكنند و در مبارزات خود به سختی میتوانند در حوزه صاحبامتیازان یا سركوبگران خود رخنه كنند. این خصوصیت در مورد كارگران یا اقلیتهای مذهبی، نژادی یا قومی به خوبی مشهود است. وجود این خصوصیت به سركوبگران و صاحبان امتیاز اجازه میدهد كه به دور از سركوب شده یا تحت تبعیض، به حیات خود ادامه دهند و در پس مرزهای فیزیكی از موجودیت خود و وضع موجود دفاع كنند. ولی زن در هر خانهای هست، و جنبش زنان در خانه و اندرونی «دشمن»، یعنی در خانه هر عنصر سیاسی و مذهبی حاكم كه قوانین تبعیضآمیز را علیه زنان وضع كرده و یا از آن حمایت میكند، یك «ستون پنجم» دارد. و این ستون پنجم میتواند ضربه كاری را در لحظه مناسب بر دشمن فرود آورد.
به عبارت دیگر، هر دولتمرد و آیتالله و حجتالاسلام حاكم در كشور زن و دختر و خواهر یا مادری دارد كه مانند همه زنان دیگر در ازدواج و طلاق و ولایت فرزند و ارث و دیه و شهادت و اشتغال و مانند اینها مشمول همان قوانین زنستیزی هستند كه این كارزار در صدد تغییر آنها است. البته برخی از اینان به مثابه كارگرانی كه به خدمت ارباب درآمدهاند ممكن است از این كارزار حمایت نكنند و یا حتا در برابر آن بایستند. ولی به طور قطع، اكثریت آنان به سهم خود از این قوانین رنج میبرند و از دریافت حقوق انسانی خود استقبال میكنند. اكنون مهم آن است كه این كارزار به خانههای این قدرتمندان نیز كشیده شود و زنان آنان نیز، به عنوان زن و نه به عنوان قدرتمند، به این كارزار بپیوندند. اگر روزی زنان حرم ناصرالدینشاه توانستند قلیان كشیدن او را تحریم كنند و به پیروزی جنبش تنباكو مدد برسانند، امروز به طور قطع زنان قشر حاكم میتوانند در جنبشی كه منافع خود آنان را نیز در برگیرد سهم داشته باشند. این مسئله با توجه به سطح بالای تحصیلی نسبی این زنان، و این سنت كه بسیاری از پیشتازان جنبش زنان از درون خانوادههای روحانی بیرون آمدهاند، زمینه بیشتری پیدا میكند.
كارزار «یك میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز» اكنون آغاز شده است. امید كه به یاری فعالان جنبش زنان (از زن و مرد) این كارزار با برنامه پیش برود و به هدف اولیه خود كه جمعآوری یك میلیون امضا است برسد. نفس این كار كه با افزایش آگاهی قشر وسیعی از مردم و بیداری انبوهی از زنان وطن ما همراه خواهد بود موفقیت فرهنگی و اجتماعی بزرگی است. این كه بعد نظام حاكم در برابر این خواست چه واكنشی نشان دهد مسئله دیگری است، ولی تردید نباید كرد كه این بیداری عظیم اجتماعی نقش عمده ای در تحولات كشورما به سوی یك جامعه انسانیتر و برابرتر خواهد داشت. امید كه هر انسان آزاده در این پیكار شركت كند و هركس كه بتواند در هر محیطی، از مدرسه و دانشگاه گرفته تا اداره و كارخانه و بازار و ده و محله و خانه به جمعآوری امضا بپردازد. البته سركوبگران ممكن است تلاش كنند كه با ارعاب و تهدید حتا از یك چنین حركت مدنی مسالمتآمیز نیز مانع شوند. اما این قاعده كلی را باید در نظر داشت كه تیغ سركوبگر اگر بر گردن یكی فرود آید ممكن است آن را ببرد، ولی وقتی بر سر هزاران انسان فرود آید خراشی نامحسوس بیش باقی نخواهد گذاشت. امید كه هزاران هزار در این كارزار سهیم شوند.
-----------------------------------------
برای اطلاع بیشتر از این كارزار و اسناد آن، و نوشته خانم خراسانی كه در بالا یاد شد به سایت مخصوص این كارزار مراجعه فرمایید:
http://www.we-change.org/