چهارشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۳ -
Wednesday 19 February 2025
|
مونیخ، ۱۴ فوریه ۲۰۲۵
رئیس جمهور آلمان، فرانک-والتر اشتاینمایر، در کنفرانس امنیتی مونیخ از جامعه بینالمللی خواست تا باهم همکاری کنند. او تأکید کرد: “سیاست خارجی و امنیتی آلمان همچنان اروپایی، فراآتلانتیکی و چندجانبه خواهد ماند.”
سخنرانی رئیس جمهور آلمان:
میهمانان محترم از سراسر جهان، به گرمی از شما در شصت و یکمین کنفرانس امنیتی مونیخ استقبال میکنم. به مونیخ خوش آمدید! خوش آمدید به آلمان!
بسیاری از شما برای اولین بار نیست که اینجا حضور دارید، بسیاری هر سال در اینجا جمع میشوید، زمانی که جامعه امنیتی جهانی در فصل سرما در مونیخ گرد هم میآیند. شما فضای گاهی شلوغ و تنگ این سالن و راهروها را میشناسید. فضایی خاص که هر سال در اینجا شکل میگیرد. آرزوی من از همین ابتدا این است: بیایید از این کنفرانس ویژه برای تبادل نظر محترمانه، ایدههای جدید و ایجاد ارتباطات استفاده کنیم. ما در این زمانه پرتلاطم به همه اینها نیاز داریم.
از نخستوزیر بایرن و شهردار مونیخ به خاطر مهماننوازی مثالزدنیشان تشکر میکنم. از برگزارکنندگان برای برنامهریزی و سازماندهی، انتخاب موضوعات و دعوت از میهمانان متنوع و بلندپایه تشکر میکنم. و به ویژه از کریستوف هویسگن (Christoph Heusgen) تشکر میکنم. آقای هویسگن عزیز، نه تنها برای رهبری شما در کنفرانس امنیتی مونیخ در سالهای گذشته، بلکه برای یک عمر خدمت در حوزه دیپلماسی به نفع کشورمان، به عنوان رئیس جمهور آلمان از صمیم قلب از شما تشکر میکنم! و مطمئنم تمام حضار این تشکر را تأیید میکنند.
آخرین بار پنج سال پیش بود که افتخار افتتاح این کنفرانس را داشتم. تغییرات جهان از آن زمان به بعد نمیتوانست چشمگیرتر از این باشد، و این تغییرات به خودی خود میتوانست موضوع یک سخنرانی چند ساعته باشد. اما با اندوه از این کار صرفنظر میکنم! در عوض، میخواهم چهار نکته اساسی را مطرح کنم که برای سیاست خارجی و امنیتی ما در سالهای آینده حیاتی هستند و برای من شخصاً اهمیت زیادی دارند.
نکته اول: به آلمان میتوان اعتماد کرد! (You can count on us!)
باید با این نکته شروع کنم، حتی اگر برخی آن را بدیهی بدانند. اما این کنفرانس در لحظهای خاص از تاریخ کشورم برگزار میشود. ۹ روز دیگر، آلمانیها پارلمان جدیدی را انتخاب خواهند کرد، نیم سال زودتر از برنامهریزی قبلی. این کار در کشوری که به ثبات عادت کرده و برنامهریزی را دوست دارد، اگرچه غیرمعمول است، اما جای نگرانی ندارد.
به شرکا و دوستانمان میگویم: سیاست خارجی و امنیتی آلمان همچنان اروپایی، فراآتلانتیکی و چندجانبه خواهد ماند(German foreign and security policy will remain European, transatlantic and multilateral). حتی در دوران انتقال سیاسی، ما به دنبال منافع خود هستیم، به دنبال راهحلهای مشترک میگردیم و مشارکتهای بینالمللی خود را گسترش میدهیم.
و به صراحت تأکید میکنم: اروپا همچنان محور اصلی سیاست ما خواهد بود. هر دولت آلمانی در آینده، فارغ از ترکیب آن، باید اقدامات خود را بر پایه احترام و تقویت همبستگی اروپایی تنظیم کند. سیاست اروپایی به ندرت از اجماع از پیش تعیینشده شکل میگیرد، بلکه از طریق جستجو و گسترش نقاط مشترک ایجاد میشود. و حتی اگر این روند خستهکننده باشد، مطمئن باشید: قلب آلمان در آینده نیز برای اروپا خواهد تپید.
نکته دوم: ما پیام بیدارباش را شنیدهایم(We got the message!)
۲۴ فوریه ۲۰۲۲ یک نقطه عطف تاریخی بود – روزی که روسیه به طور غیرقانونی به اوکراین حمله کرد؛ روزی که پوتین نظم امنیتی اروپا را در هم شکست.
سه سال است که اوکراینیها هر روز برای کشور و آزادی خود میجنگند. سه سال است که ما در کنار آنها ایستادهایم: از نظر بشردوستانه، مالی و به ویژه نظامی – آلمان به عنوان دومین حامی بزرگ جهانی پس از ایالات متحده. و پس از سه سال میتوانم بگویم: اروپا پیام بیدارباش را شنیده است. کشور من نیز همینطور.
آلمان هزینههای امنیتی خود را به طور چشمگیری افزایش داده است، با حمایت اکثریت قاطع در پارلمان و جامعه. ما میدانیم که این کار ضروری بود. اما همچنین میدانیم که هنوز دلیلی برای رضایت نیست. به طور مشخص: این روند باید ادامه یابد. ارتش ما باید قویتر شود. نه برای جنگ، بلکه برای جلوگیری از جنگ.
وقتی خطرات افزایش مییابند، تواناییهای ما برای مقابله با آنها نیز باید رشد کند. هدف دو درصدی که در سال ۲۰۱۴ در ولز (Wales) تعیین کردیم، مربوط به زمان و شرایط تهدید دیگری بود. اکنون و یک دهه بعد، ما باید بسیار بیشتر از آنچه توافق کرده بودیم، هزینه کنیم. هیچ راهی برای دور زدن این مسئله وجود ندارد، و هر دولت جدیدی باید فضای مالی لازم را برای این کار ایجاد کند.
۷۰ سال است که کشور من عضو ناتو است. به نظر من، ما آلمانیها نباید فقط با نوستالژی به گذشته نگاه کنیم – قدردان هفت دهه امنیت هستیم. نه، ما باید از خود بپرسیم که امروز چه چیزی به ناتو بدهکاریم تا در ۷۰ سال آینده نیز بتواند از آزادی و امنیت دفاع کند. بله، ما پیام را دریافت کردهایم: ما به تقسیم عادلانه بار مسئولیت بین اروپا و ایالات متحده نیاز داریم. ناتو باید روی دو پای قوی بایستد تا برای هر دو طرف ارزش خود را حفظ کند. کشور من سهم خود را در این راه ایفا خواهد کرد.
البته، این فقط درباره افزایش نیروهای اروپایی نیست، بلکه درباره کاهش نیروهای آمریکایی در اروپا نیز هست. امروز صبح با معاون رئیس جمهور ونس در این باره صحبت کردم و به او گفتم: هر تصمیمی که میگیرید، با ما در میان بگذارید. ما هدف مشترکی داریم، پس بیایید راه رسیدن به آن را هماهنگ کنیم. در هر صورت، هیچیک از ما نمیتوانیم علاقهای به تضعیف تواناییهای ناتو در کوتاهمدت یا زیر سؤال بردن ناتو در بلندمدت داشته باشیم. زیرا چنین اتحادی، که از قدرت دموکراسیها در قرن بیستم متولد شد، در قرن بیست و یکم دیگر قابل تأسیس نیست، حتی توسط ایالات متحده. و حتی قدرتمندترینها، از جمله ایالات متحده، در این قرن به متحدان نیاز خواهند داشت.
قدرت مشترک – این دقیقاً چیزی است که اکنون برای اوکراین نیز اهمیت دارد. رئیس جمهور ترامپ با رئیس جمهور پوتین و رئیس جمهور زلنسکی تماس گرفته است، و مطمئنم: راههای ممکن برای پایان دادن به جنگ نیز در اینجا در مونیخ در مرکز بسیاری از بحثها خواهد بود.
همه آرزو دارند که این جنگ به پایان برسد. اما چگونگی پایان این جنگ تأثیر ماندگاری بر نظم امنیتی ما و جایگاه اروپا و آمریکا در جهان خواهد داشت. من متقاعد شدهام: یک “معامله کنید و بروید” ساده همه ما را تضعیف خواهد کرد: اوکراین و اروپا – و حتی ایالات متحده. بنابراین، هر سناریویی – چه قبل و چه بعد از پایان درگیریها – نیازمند قدرت بازدارندگی و قدرت مشترک ماست. بنابراین، در هر سناریویی، حمایت ما از اوکراین باید ادامه یابد – حمایت اروپاییها و آمریکاییها!
نکته سوم: من به جامعه بینالمللی اعتقاد دارم، علیرغم تمام اختلافات(Diplomacy is not a cage fight!)
از ۲۰ ژانویه، همه به کاخ سفید خیره شدهاند، و هر کس در اخبار صبحگاهی از خود میپرسد: چه چیزی در راه است، چه کسی در نوبت بعدی است؟
همه اینها نه تنها ماشین هیجان دیجیتال را تغذیه میکند، بلکه پیامدهای واقعی نیز دارد. هفته گذشته در اردن بودم، درست در همان صبحی که رئیس جمهور ترامپ اعلام کرد که فلسطینیها را از غزه به کشورهای همسایه منتقل خواهد کرد، و میتوانستم در خیابانهای امان ترس عمیق از نابودی کشورشان را احساس کنم.
من قصد ندارم هر اعلامیه یا برنامه عمومی روزهای اخیر را به طور جداگانه تفسیر یا ارزیابی کنم. برعکس، من به همه ما، جامعه بینالمللی که در این سالن حضور داریم، توجه دارم.
از خود میپرسم: این نفسنفس زدن چگونه ماهیت سیاست بینالمللی را تغییر خواهد داد؟ آیا جامعه بینالمللی به عنوان یک کل آسیب خواهد دید؟
پاسخ من این است: این به خود ما بستگی دارد! ما سوژههای نظم بینالمللی هستیم، نه ابژههای آن. ما نباید اجازه دهیم سیل اعلامیهها ما را فلج کند. ما نباید از ترس یخ بزنیم، یا همانطور که در انگلیسی میگویند: مانند خرگوش جلوی مار نیایستیم! (Let’s not be deer caught in the headlights!)
مسلم است: دولت جدید آمریکا دیدگاه بسیار متفاوتی نسبت به ما دارد. دیدگاهی که به قواعد تثبیتشده، مشارکت و اعتماد ایجادشده توجهی ندارد. این چیزی است که ما نمیتوانیم تغییر دهیم. این را باید بپذیریم و با آن کنار بیاییم. اما من متقاعد شدهام: این به نفع جامعه بینالمللی نیست که این دیدگاه به پارادایم غالب تبدیل شود. بیقانونی نباید به الگوی نظم جدید جهانی تبدیل شود.
ما با دستاورد تمدنی حیاتی که ۸۰ سال پیش در منشور سازمان ملل متحد نوشته شد، قطع رابطه خواهیم کرد – منشوری که بدون حمایت قاطع ایالات متحده ممکن نبود. اگر این را رها کنیم، فقط به دست دیگران – مانند روسیه و چین – بازیچه خواهیم شد، به دست کسانی که سالهاست قوانین را زیر پا میگذارند و قواعد را تضعیف میکنند، زیرا میخواهند این دستاورد را از سر راه بردارند. ممکن است بگویید این چیز جدیدی نیست. درست است. اما فرق میکند وقتی که دموکراسی پیشرو و قدرت جهانی [آمریکا] میگوید: بدون قواعد هم میشود.
بنابراین، درخواست من این است: بیایید به چیزی که به ما کمک میکند، پایبند بمانیم. همکاری به ما کمک میکند. مشارکتها و اتحادها ارزشمند هستند. منافع مشترک وجود دارد، قواعد و نهادهایی وجود دارند که با آنها میتوانیم تعارضات را حل کنیم. این فقط در گذشته صادق نبوده، بلکه در آینده نیز صادق خواهد بود. این حقیقتی است که هر کشوری، هر یک از شما در این سالن، آن را تجربه کردهاید. و این حقیقت اکنون به یک وظیفه تبدیل شده است: حفظ ایده جامعه بینالمللی به یکی از وظایف اصلی سالهای آینده تبدیل خواهد شد.(We have to save the very idea of the international community!)
نکته چهارم: دموکراسی یک زمین بازی برای اختلال نیست!
اختلال (Disruption) اصطلاحی است که این روزها کارآفرینان فناوری و پوپولیستهای سیاسی به آن علاقه دارند: چیزهای قدیمی را به زبالهدان تاریخ بیندازید! بله، این فریاد بسیاری از بازارها و مدلهای کسبوکار را دگرگون و متحول کرده است – اما: دموکراسی یک مدل کسبوکار نیست. دموکراسی یک زمین بازی برای اختلال نیست.
من این را با فوریت بیان میکنم، زیرا رقبای ژئوپلیتیک، به ویژه روسیه، مدتهاست که در فضای ارتباطات دیجیتال، جنگ ترکیبی خود را علیه دموکراسیهای لیبرال به پیش میبرند. زیرا چین از فناوری دیجیتال برای گسترش قدرت خودکامه استفاده میکند و آن را تقویت میکند. و گویی این نگرانیها کافی نبودند، در ایالات متحده شاهد تمرکز بیسابقهای از قدرت فناورانه، مالی و سیاسی هستیم. به عنوان یک دموکرات، این موضوع مرا بسیار نگران میکند که یک گروه کوچک از نخبگان کسبوکار قدرت، ابزار و اراده داشته باشند تا بخش عمدهای از قواعد دموکراسیهای لیبرال را بازتعریف کنند. و حتی بیشتر نگران میشوم وقتی برخی از این نخبگان از تحقیر نهادها و هنجارهای دموکراسی ما هیچ ابایی ندارند.
آنچه امروز در خطر است، خوداثباتی دموکراسی ماست! و در باد مخالف جهانی که با آن مواجه هستیم، خوداثباتی دموکراسی به یک اروپای قوی نیاز دارد. این شامل سرمایهگذاریهای کلان در تواناییهای فناورانه و استقلال دیجیتال ماست. از بروکسل و پاریس این هفته پیامهای روشنی در این زمینه صادر شده است که من کاملاً از آنها حمایت میکنم: ما در هوش مصنوعی اروپایی سرمایهگذاری میکنیم. ما در رقابت دیجیتال پیشرفت میکنیم.
ما استعدادها، تحقیقات، شرکتها، مهندسی و بازار بزرگی داریم – این مسابقه هنوز تمام نشده است. مطمئنم رئیس کمیسیون اروپا در این مورد بیشتر صحبت خواهد کرد. و البته ما اروپاییها انتظار داریم که شرکتهای فناوری، مانند همه دیگران، از قوانین اروپا پیروی کنند – چه نام آنها تیکتاک باشد، چه ایکس یا هر نام دیگری. ما نمیتوانیم و نخواهیم گذاشت که پلتفرمها جوامع دموکراتیک ما را نابود کنند یا به کودکان ما آسیب برسانند.
کلام آخر درباره اروپا:
من طوفانهای زیادی را در اروپا تجربه کردهام و هر بار یاد گرفتهام: اروپا پشتوانه گستردهای دارد. در چند کنفرانس امنیتی مونیخ افول اروپا پیشبینی شده است، احتمالاً برخی در این کنفرانس نیز. اما این پیشبینیها هرگز محقق نشدهاند. یک نظرسنجی جدید توسط شورای روابط خارجی اروپا نتایج شگفتانگیزی را نشان میدهد: جهان اروپا را به عنوان یک “قدرت جهانی” جدی میگیرد - پس لطفاً بیایید خودمان هم همین کار را انجام دهیم! و بر اساس آن عمل کنیم: خودمان را کوچکتر از آنچه هستیم، نکنیم. بیایید در این جغرافیای سیاسی دشوار، رویاهای تقویت خودمان را دنبال کنیم که نیاز داریم! مطمئن هستم که ما این شانههای قوی را داریم!
اجازه دهید سعی کنم تا جایی که میتوانم پیام های اصلی خود را خلاصه کنم.
به همکاران اروپایی ما: بیایید سرسختانه اقدام کنیم!
به متحدان آمریکایی ما: دیدگاههای جهانی ما متفاوت است — اما دلایل زیادی برای همکاری داریم.
و به مهمانان بینالمللی ما: دنیا در حال تغییر است، اما اروپا همچنان اروپاست. ما آماده انجام کسبوکار هستیم. ما آماده همکاری هستیم.
بسیار ممنون از توجه شما. امیدوارم کنفرانس امنیتی مونیخ برای همه شما کنفرانس موفقی باشد.
منبع: وبسایت ریاست جمهوری آلمان
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|