دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ - Monday 10 February 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 09.02.2025, 7:10

اکتای براهنی ۱۹۰ دقیقه مخاطبان را میخکوب کرد


فاطمه کریمخان / اعتماد

بعد از بیش از یک هفته فیلم دیدن، فیلم‌های بد دیدن، حضور در نشست‌های پرسش و پاسخی که نه سوالات آن سوال است و نه جواب‌های آن جواب است.‌ فکر اینکه باید در اکران یک فیلم ۱۹۰ دقیقه‌ای حاضر باشیم از همان ظهر دیروز که معلوم بود قرار است فیلم «پیرپسر» در اکران ویژه سینمای رسانه جشنواره به نمایش در بیاید برای بسیاری از حاضران کلافه‌کننده بود.

در ساعت اعلام باز شدن در‌های سالن بسیاری از کسانی که کمی گذشته از ساعت ده شب وارد سالن سینما می‌شدند دنبال صندلی‌های نزدیک به در‌های خروجی می‌گشتند تا اگر فیلم «پیرپسر» حتی اندکی از سلیقه و انتظارشان فاصله داشت، بتوانند زودتر سالن را ترک کنند و در دمای منفی صفر شب تهران تا بعد از نیمه شب در خیابان نمانند. به خصوص با در نظر گرفتن اینکه جشنواره اقلا برای دو روز دیگر ادامه دارد و هر چند فیلم‌های چشمگیری در برنامه اکران نیست، اما همه دیگر بسیار خسته بودند و کسی تحمل آنچنانی از خود نشان نمی‌داد.

سالن اصلی مرکز همایش‌های برج میلاد که میزبان روزنامه‌نگاران،‌ منتقدان و هنرمندان است،‌ دیشب در چنین شرایطی لب به لب پر از تماشاچی شد. در حالی که هنوز پچ‌پچه‌هایی در مورد اینکه «مگر اکتای براهنی فکر می‌کند تارنتینو است که سه ساعت و خرده‌ای فیلم ساخته است» سر زبان‌ها بود،‌ فیلم پیرپسر بالاخره آغاز شد و عجب آغازی!

از آنجا که فیلم هنوز به اکران عمومی در نیامده است نمی‌توان در مورد خط داستانی فیلم چیزی نوشت.‌ از آنجا که احتمالا فیلم به اکران عمومی در نمی‌آید فقط و فقط باید در این مورد تاسف خورد. پیرپسر اکتای براهنی با ادای دینی آشکار به بهترین نمونه‌های ادبیات روسی که در خاطر مردم وجود دارد،‌ صد و نود دقیقه مخاطبان خود را میخکوب کرد. چک کردن موبایل و حرف زدن با دیگران یا حتی ترک سالن که در فیلم‌های دیگر حتی فیلم‌های خوب دیگری که در جشنواره دیده شده است مرسوم و معمول بود در تمام طول این فیلم که تا ساعت یک و نیم شب ادامه داشت حتی یک‌بار هم دیده نشد. کسی در سالن عظیم مرکز همایش‌ها اصلا نمی‌توانست چشم از پرده بردارد که بخواهد به چیز دیگری، هر چیز دیگری اعم از اینکه ساعت چند است یا تلفن چرا زنگ می‌زند یا شارژ گوشی چرا تمام شد، فکر کند.

پیرپسر اکتای براهنی چنان تمام فضا را اشغال کرده بود که بعید است کسی در آن جو و اتمسفری که حاصل شده بود اصلا می‌توانست توجه خود را به چیزی غیر از فیلم معطوف کند و این همه در حالی است که از سکانس پایانی از نمایش خشونت عریان خودداری کرده، با تکیه بر بازی با موضوعات جنسی و ممنوعیت دم‌دستی تلاش نکرده است نظر مخاطبان را به خود جلب کند و از پهلو زدن به موضوعاتی که عرفا سیاسی شناخته می‌شوند هم خودداری کرده است.

«یک رمان روسی مصور» بهترین عبارتی است که می‌تواند برای توصیف فیلم پیرپسر به کار برود، طولانی،‌ نفسگیر‌، در برگیرنده،‌ و تراژیک. آنچنان‌که از یک داستان بسیار خوب انتظار داریم. داستان که می‌توان آن را به سه فصل جداگانه تقسیم کرد در تمام طول این صد و نود دقیقه در اوج بود،‌ بازیگران آن به خصوص حامد بهداد و حسن پورشیرازی چنان دامنه وسیعی از احساسات را به نمایش گذاشته و برانگیختند که بیرون آمدن از سالن سینما را تبدیل به پایین آمدن از واگن‌های ترن هوایی شهربازی کردند.

فیلم پیرپسر یادآور بهترین سال‌های سینمایی ایران در دهه‌های هفتاد و هشتاد نیست،‌ بلکه از بهترین نمونه‌های سینمای اجتماعی ایران چه در آن دهه و چه در دهه‌های اخیر بسیار بهتر است. هر چند در بخشی از فیلم ردی از رمان «برادران کارمازوف» دیده می‌شود که ادای دینی به ایده اصلی پیرنگ داستان است، در پیرپسر نه با یک داستان سینمایی شده از برادران کارمازوف داستایفسکی، بلکه با یک تصویر سینمایی شده از آن چیزی رو‌به‌رو هستیم که در افکار عمومی به عنوان «عقده رستم‌» شناخته می‌شود. برخی نمادگرایی‌های دیگری که در فیلم دیده می‌شود، می‌توانست مختصرتر باشد، اما در همین شکل فعلی هم پیرپسر فیلمی است که یخ جشنواره را آب کرده است. فیلمی که اگر در بخش رقابتی و سودای سیمرغ حضور داشت بدون شک باید تمام جوایز وجود جشنواره را از آن خود می‌کرد.

در وضعیتی که ورد زبان همه این است که مردم حوصله ندارند و همه ‌چیز را باید کپسول کرد و فرو داد،‌ پیرپسر توانست بیش از سه ساعت مخاطبان خسته را مجذوب خود کند و نشان دهد که این سینما و رمان و مدیوم‌های بلند نیست که مرده است،‌ بلکه هنوز و همچنان اگر کسی بداند که می‌خواهد چه کند و آن کار را درست و دقیق بداند و درست و دقیق انجام دهد،‌ مخاطبان ایستاده تشویقش خواهند کرد و به احترامش کلاه از سر بر خواهند داشت.

ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب شنبه مردمی که بعد از تشویق طولانی فیلم و تماشای آخرین تصاویر آن بر پس زمینه تیتراژ‌ از سالن سینما خارج می‌شدند و پا به بالکن و محوطه بسیار سرد مرکز همایش‌های برج میلاد می‌گذاشتند، خواب‌آلود نبودند. هر کسی گوشه‌ای سیگاری آتش زده و خلوت کرده‌ یا در دسته‌های سه، چهار نفری برای خودش جایی باز می‌کرد تا حیرتش از فیلمی که دیده است را با دیگران به اشتراک بگذارد.

بسیاری می‌گفتند که بعد از این تجربه توان به خانه رفتن و شب را در خواب گذراندن را ندارند. چند نفری گروه شدند تا در برخی پاتوق‌های شبانه تهران گفت‌وگو در مورد بازی‌ها و داستان و تولید درخشان فیلم پیرپسر را ادامه دهند. تعداد کسانی که از سر حسرت آه می‌کشیدند و بابت اینکه این فیلم مدت‌ها در توقیف بوده است به احتمال قابل ملاحظه فرصت اکران عمومی پیدا نمی‌کند، تاسف می‌خوردند، چشمگیر بود.

برخی پیش‌بینی می‌کردند که سرنوشت تلخ فیلم «برادران لیلا» روی پیشانی فیلم «پیرپسر» هم نوشته شود. هر چند برخی دیگر خوشبین بودند که با تغییرات اخیر در وزارت ارشاد فیلم بتواند به اکران عمومی دست پیدا کند. کسانی زیر لب و با احتیاط و کسانی با صدای بلند و بدون نگرانی پیرپسر را با فیلم‌هایی مانند «هشت نفرت‌انگیز» مقایسه می‌کردند و می‌گفتند اکتای براهنی را شاید واقعا بتوان تارنتینوی سینمای ایران دانست!



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025